به گزارش
بولتن نیوز،رئيس سازمان نظام روانشناسي و مشاوره کشور ضمن تاکيد بر اينکه نگاه وزارت بهداشت به موضوع سلامت روان نبايد صنفي باشد گفت: بايد به مسئله سلامت روان نگاه علمي داشته باشيم نه صنفي تا بتوانيم مشکلات ناشي از سلامت روان را درکشور کاهش دهيم.
عباسعلي اللهياري در نشست خبري ديروز خود در ارتباط با مسئله سلامت روان و چالشهاي پيش رو در اين زمينه عنوان کرد: سلامت روان ارتباط مستقيمي با سلامت جسماني دارد. ناراحتيها و مشکلات جسماني ناشي از مسائل رواني است به طوري که استرس ميتواند سيستم ايمني را ضعيف کرده و بيماريهاي جسماني را براي افراد به دنبال آورد.
وي در ادامه ضمن تاکيد بر آنکه استرس جزء لاينفک زندگي امروزي بشر است گفت: قبول داريم که نميتوان استرس را از زندگي امروزي بشر حذف کنيم اما ميتوانيم راهکارهاي مقابله با آن را به افراد آموزش دهيم و در جهت مقابله با آن برنامهريزي کنيم.
رئيس سازمان نظام روانشناسي و مشاوره کشور ضمن بيان آنکه بر اساس بررسي هاي صورت گرفته 80 درصد بيماريها ريشه عصبي و روانشناختي دارند اظهار کرد: در سلامت روان سه مقوله مهم فکر و باورهاي انساني، هيجانات و عواطف و رفتارها حائز اهميت هستند و اين سه مورد با يکديگر سلامت روان را تشکيل ميدهند که در اين ميان سلامت افکار و باورها از بيشترين درجه اهميت برخوردار است زيرا تمامي رفتارها، هيجانات و عواطف از تفکر و باور انسان ناشي ميشود.
اللهياري در ادامه ضمن بيان آنکه انسان به طور کلي چهار رابطه در زندگي خود دارد عنوان کرد: روابط انسان شامل رابطه با خود، ديگري، طبيعت و خداوند است که باورهاي غلط ميتواند اين چهار رابطه را دستخوش تغيير کرده و تضعيف کند. به اين ترتيب تفکر و باورها بايد مبتني بر واقعيت باشد تا بتوانيم سلامت روان داشته باشيم.
وي در ادامه تاکيد کرد: اگر فردي شناخت از خودش به صورت واقعي داشته باشد سلامت روانش تامين خواهد شد البته در ايران در اين زمينه دچار مشکل هستيم و تحقيقات دانشگاهي نشان ميدهد ما ايرانيها دو خطاي شناختي در زندگي خود داريم.
رئيس سازمان نظام روانشناسي و مشاوره ادامه داد: خطاي شناختي ايرانيان آن است که مسائل و مشکلات را بيش از حد بزرگنمايي ميکنند و همچنين از سوي ديگر خودشان و توانمنديهايشان را دستکم ميگيرند که اين دو خطاي شناختي عوارض زيادي را در زندگي آنها به وجود آورده است.
وي ادامه داد: اين مسائل نياز به آموزش دارند و همه افراد در جامعه بايد در اين زمينه آموزش ببينند؛ به طور مثال والدين بيش از حد از فرزندان خود در کنکور و يا ساير عرصههاي رقابتي انتظار دارند در حالي که هيچ کس از لحاظ روانشناسي مشابه ديگري نيست و حتي دوقلوهاي همسان نيز از لحاظ روانشناسي شبيه به يکديگر نيستند.
رئيس سازمان نظام روانشناسي و مشاوره کشور افزود: اگر افراد را با خودشان مقايسه کنيم ديگر مشکلي نخواهيم داشت بنابراين برگزاري دورههاي شناخت از خود در جامعه ايراني ضرورت دارد.
وي در ادامه ضمن بيان آنکه سلامت انسان شامل سلامت جسم، روان، اجتماع و معنويت است اظهار کرد: انسان ذاتاً اجتماعي بوده و تمايل به برقراري ارتباط دارد اما اينکه چرا در جامعه اين موضوع براي ما مشکل آفرين شده قابل توجه است که علت آن عدم شناخت صحيح افراد از خودشان است که اين امر باعث ميشود آنها نتوانند پيام خود را به درستي منتقل کنند.
اللهياري گفت: برداشت از خود بايد مبتني بر واقعيت باشد و دولتمردان نيز بايد براي سلامت روان جامعه هزينه کنند. در کشورهايي همچون فرانسه 76 درصد بودجه سلامت کشور به سلامت رواني، اجتماعي و معنوي اختصاص دارد، اما بر اساس آمارهاي اعلام شده اين رقم در ايران کمتر از سه درصد است و آن هم هزينه براي بيماران بستري شده در تختهاي بيمارستاني است.
وي همچنين ضمن بيان آنکه کشورهاي موفق داراي پيوست سلامت در جامعه هستند و براي همه برنامهها و طرحها به اين مسئله توجه ميکنند گفت: براي تصميمهاي کلان و استراتژيک بايد بسترسازي رواني صورت گيرد؛ به طور مثال در ارتباط با اقتصاد مقاومتي که مورد تاکيد مقام معظم رهبري است بايد توجه داشته باشيم که يکي از ابعاد مهم اين مسئله مردم هستند و اگر مردم آگاهي نداشته باشند گمان ميکنند اقتصاد مقاومتي به معناي رياضت و سختي بوده در حالي که اين موضوع بر افزايش توليد و مصرف صحيح و بهينه تاکيد ميکند بنابراين بسترسازي رواني اين مسئله و فرهنگ سازي آن اهميت بسيار زيادي دارد.
رئيس سازمان روانشناسي و مشاوره کشور ادامه داد: اتفاقات بدي از لحاظ علمي در ارتباط با سلامت روان در کشور رخ داده و آن مسئله اين است که از بعد سلامت روان فقط به بيماران رواني رسيدگي ميشود در حاليکه يکي از معاني سلامت روان آن است که فرد سالم است اما چه اقداماتي انجام دهيم تا سالمتر شود؟
اللهياري ادامه داد: اگر پردازش به بعد رواني را در جامعه تقويت کنيم حتي ميتوانيم مانع از اعتياد افراد با وجود در دسترس بودن مواد مخدر شويم؛ بنابراين يادگيري مهارتهاي زندگي در جامعه و مشاوره سلامت روان به ويژه از دوران کودکي بسيار اهميت دارد.
وي ادامه داد: نگران بدهکاريهاي اجتماعي، ناهنجاريها و درمان آن هستيم زيرا متاسفانه در کشور شاهد آن هستيم که افراد کمترين تحمل در برابر ناکاميها را ندارند و نميتوانند ناکاميهاي خود را مديريت کنند.
رئيس سازمان نظام روانشناسي و مشاوره کشور ادامه داد: ضروري است که در آموزش و پرورش دانش آموزان بيش فعال غربالگري شوند زيرا اگر به موقع اين موضوع تشخيص داده نشود دانش آموز بيش فعال دچار اختلال سلوک شده و اگر اين موضوع درمان نشود اختلال بزه و اجتماعي در فرد شکل ميگيرد.
اللهياري در ادامه به مسئله الحاق موضوع سلامت در وزارت علوم و وزارت بهداشت اشاره کرد و گفت: اينکه وزير بهداشت بر اساس نگاه صنفي خود مدعي شود که رشتههاي سلامت روان بايد در مجموعه وزارت بهداشت قرار بگيرند جاي سوال دارد؛ سوال ما اين است که آيا اخلاق و عرفان اسلامي به سلامت جامعه مربوط نيست پس بايد آنها را نيز به وزارت بهداشت تحويل دهيم؟.
وي تاکيد کرد: آيا وزارت بهداشت اصلا توان اين را دارد که به طور کلي رشتههاي سلامت روان را مديريت کند و پاسخگو باشد. به همين دليل اين خواسته وزير بهداشت درست نيست و مسئولين بايد به صورت علمي به اين مسئله نگاه کنند.
رئيس سازمان نظام روانشناسي و مشاوره کشور همچنين ضمن بيان آنکه در لايحه سلامت روان ارسالي توسط وزارت بهداشت هم در مسئله سلامت روان تنها بر بعد روانپزشکي و بيماران رواني اشاره شده است گفت: لايحه سلامت روان ارسالي توسط وزارت بهداشت به علت آنکه فقط به موضوع بيماران داراي اختلالات رواني شديد اشاره داشت به درستي به لايحه «حمايت از افراد داراي اختلالات رواني» تغيير نام داد.
اللهياري افزود: به صورت جدي به نوع نگاه و تنظيم اين لايحه اعتراض داريم زيرا نگاه اين لايحه صرفا روانپزشکي و ساير تخصصها از جمله روانشناسان، مددکاران و مشاوران را ناديده گرفته؛ اين در حاليست که اگر قرار باشد لايحهاي به نام سلامت روان در کشور تصويب شود بايد به مسائلي بسيار فراتر از مفاد اين لايحه بپردازد.
رئيس سازمان نظام روانشناسي و مشاوره کشور ادامه داد: عملا ميبينيم که وضعيت رواني جامعه خوب نيست، همه عصبي هستند، به يکديگر پرخاش ميکنند و اين در حاليست که شاخص «بردباري اجتماعي» کشور طي سالهاي اخير تا سه رتبه در جهان کاهش يافته است زيرا مردم ما استرس دارند، بردبار نيستند و تحمل ديگري را ندارند.وي همچنين عنوان کرد: در قانون نظام روانشناختي به طور کامل تصريح شده است که اين سازمان بايد صلاحيت مشاوران و روانشناسان را براي اخذ مجوز مراکز تاييد کنند و در صورت تخلف مشاوران و روانشناسان نيز با آنها برخورد و ضامن حقوق مراجعان باشد. به اين ترتيب سازمان نظام روانشناسي اعتبار و پولي براي سياستگذاري در حوزه سلامت روان ندارد.
اللهياري تصريح کرد: نياز است که در کشور با استفاده از صاحب نظران در بحث ارتقاء و بهبود سلامت روان از تولد تا مرگ وارد شويم و سازمان نظام روانشناسي نيز در اين بين آمادگي کامل خود را اعلام ميکند.
رئيس سازمان نظام روانشناسي و مشاوره کشور همچنين به آمار بالاي تعداد قربانيان حوادث ترافيکي در کشور اشاره کرد و گفت: سازمان نظام روانشناسي اعلام ميکند که بدون يک ريال بار مالي براي دولت حاضر است مسئله سلامت روان رانندگان و متقاضيان دريافت گواهينامه رانندگي را بررسي و پايش کند و به آنها آموزش دهد که چطور صحنه را مديريت کرده و نسبت به حل و رفع اختلالات آنها نيز اقدام کند تا ميزان قربانيان اين حوادث در کشور کاسته شود.
وي تصريح کرد: چنانچه نيروي انتظامي و ساير ارگان ها و سازمانهاي مرتبط اين مسئله را الزامي کنند که هر فردي براي اخذ گواهينامه بايد مورد بررسيهاي سلامت رواني قرار گيرد ميتوان بسياري از حوادث رانندگي را در کشور کاهش دهيم. اين در حاليست که در چنين شرايطي نه تنها رفتار فرد در هنگام رانندگي اصلاح ميشود بلکه شخصيت اجتماعي وي نيز بهبود مييابد.