بعد از ماجرای عاشورا و بازگشت اهل بیت به مدینه و خبر رفتار خارج از مسلمانی یزید و اوضاع آشفته سیاسی در سال 63 چند تن از مردم مدینه به نمایندگی از سایر اهالی مدینه به شام می روند تا با یزید دیداری داشته باشند. «عبد الله بن حنظله انصارى»، «عبد الله بن ابى عمرو بن حفص بن مغيره مخزومى» و «منذر بن زبير» از جمله این افراد بودند...
بولتن نيوز: طي دو هفته اخير در سريال مختارنامه به طور گذري به واقعهاي به نام «واقعه حرّه» اشاره شد اما متاسفانه صحبت چنداني از ابعاد مختلف آن به ميان نيامد. در حالي كه اين واقعه به لحاظ تاريخي داراي اهميت زيادي است. واقعه حره از طرفي پرده از ماهيت شوم و كثيف دستگاه اموي و يزيدي بر ميدارد و از طرف ديگر نشان از عاقبت كساني ميدهد كه به دعوت امام زمان خود لبيك نگفته و زندگي ذلتبار دنيا را بر مرگ با عزت در راه خدا ترجيح ميدهند. در ذيل به طور اجمال به اين حادثه پرداخته شده است:
بعد از ماجرای عاشورا و بازگشت اهل بیت به مدینه و خبر رفتار خارج از مسلمانی یزید و اوضاع آشفته سیاسی در سال 63 چند تن از مردم مدینه به نمایندگی از سایر اهالی مدینه به شام می روند تا با یزید دیداری داشته باشند. «عبد الله بن حنظله انصارى (معروف به «غسيل الملائكة»)، «عبد الله بن ابى عمرو بن حفص بن مغيره مخزومى» و «منذر بن زبير» ،از جمله این افراد بودند. يزيد به آنها بسيار احترام كرده و به هر كدام هدايا و خلعتهاى گرانبها اهدا می کند .اما این افراد بعد از مراجعت به مدینه گزارشات عجیبی از نحوه سلوک یزید به مردم ارائه می دهند:
«ما از نزد شخصى مي آئيم كه دين ندارد، شرابخوار است و هميشه سرگرم ساز و آواز است، خنياگران و زنان خوش آواز در مجلس او دلربائى مىكنند، يزيد سگ بازى مىكند و با مشتى دزد و خرابكار به شبنشينى مىپردازد. ما شما را گواه مىگيريم كه از اين تاريخ او را از خلافت بركنار نموديم.»
در این هنگام عبد الله بن حنظله به پا می خیزد و خطاب به جمعیت اینگونه می گوید:
«من از نزد شخصى آمده ام كه اگر هيچ كس با من يارى و همكارى نكند، به كمك همين چند پسرم به جنگ او خواهم رفت، او به من پولها و هداياى زيادى بخشيد و بسيار احترام كرد ولى من عطاياى او را فقط به اين منظور پذيرفتم كه در راه جنگ خود او خرج كنم»(تاريخ ابن عساكر و كامل ابن اثير 4:45 (الغدير ج 10 ص 255))
بعد از این جریان، اهل مدينه يزيد را از خلافت بركنار نموده با «عبد الله بن حنظله» بيعت كرده وى را به خلافت برمی گزينند. «منذر بن زبير» نيز که در بازگشت از شام به عراق رفته بود وقتی وارد مدينه می شود مردم را اینگونه مورد خطاب قرار می دهد:
« يزيد صد هزار دينار به من بخشيد، ولى اين كار او مانع از آن نيست كه وضع او را به شما اطلاع بدهم و حقيقت را آنچنانكه ديدهام بگويم. به خدا سوگند يزيد شراب مىخورد، او چنان مست مىكند كه متوجه گذشت زمان نمىشود! و نمازش فوت مىگردد» (كامل ابن اثير 4:45، و تاريخ ابن كثير 8:216 (الغدير ج 10 ص 255))
مردم در پی این اظهارات و مجموعه رفتارهای غیر انسانی یزید در ماجرای کربلا عثمان بن محمد که فرماندار منصوب یزید بود را به همراه عواملش از شهر اخراج می کنند.در پی این ماجرا یزید سپاهی را بالغ بر 5 هزار نفر به سمت مدینه روانه می کند این در حالیست که سپاه مدینه در حدود هزار نفر بود. فرماندهی این سپاه با مسلم بن عقبه بود، وی پیرمردی مریض احوال بود که زمان پیامبر(ص) را نیز درک کرده بود. آنگونه که در تاریخ کامل ابن اثیر آمده است يـزيـد پیش از روانه کردن لشگر شام بـه مـسلم بن عقبه گوشزد می کند که:
«اگر از بين رفتى ، حصين بن نمير جـانـشين تو خواهد بود و به او تاكيد می کند كه چون به مدينه رسيدى ، سه بار مردم را دعوت بـه تـسـليـم كـن . اگـر تـسـليـم نـشـدنـد، سـه روز آنـان را قـتـل عـام كـن و نـامـوس و امـوال آنـان بـر تـو و لشـكـريـانـت حلال است . او ضمنا سفارش می کند نسبت به على بن الحسين (ع) مدارا كن و به او آسيبى نرسان و اين را به همه سربازانت ابلاغ كن»( الكامل فى التاريخ ، ابن اثير، ج 4، ص 113)
مردم مدینه خندقی که در زمان پیامبر(ص) حفر شده بود، احیا می کنند و سنگر می گیرند. مسلم بن عقبه سه روز به مردم مدینه مهلت می دهد. اما آنها تسلیم نمی شوند. گفته می شود عبدالملک بن مروان به مسلم بن عقبه پیشنهاد می کند از ناحیۀ حرّه (زمینی سنگلاخ بود که در غرب مدینه قرار داشت.) به اهل مدینه حمله کنند.( ابن خلدون،تاریخ ابن خلدون،ج5 ص 486) به همین سبب نیز این واقعه به واقعه حرّه مشهور می شود.(حرّه در لغت به سرزمین سنگلاخ و ناهموارى گفته مىشود که داراى سنگ هاى سیاه بوده و عبور از آنها به دشوارى صورت مىگیرد.)
در پی دستور یزید و عدم تمکین مردم مدینه سپاه شام به فجیع ترین شکل ممکن مردم شهر را قتل عام کرده و به نوامیس مردم تجاوز می کنند، مسعودى در اين باره مىنويسد:
« مردم به شكل فجيعى در اين حادثه قتل عام گرديدند و تعداد كثيرى از بنى هاشم و قريش و ساير مردم مظلومانه به دست عمال يزيد كشته شدند و از كثرت خون ريزى حمام خون به راه انداختند.»(.5 مروج الذهب ج 3 ص 79 و همچنين ابن كثير در البدايه و النهايه ج 8 ص 216)
«آنان با اسب و سلاح و كفش، وارد حرم پيامبر شدند و مسجد پيامبر را آلوده كردند و بيش از هزار نفر از صحابه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم قتل عام شدند، بطورى كه از «بدريون» كسى زنده نماند»
گفته می شود 900 دختر باكره، توسط سربازان يزيد هتك حرمت شدند که بعدها فرزندانی که بواسطه این تجاوز به دنیا آمدند را «فرزندان حرّه» نامیدند .سیوطی و ابن کثیر اما آمار دختران هتک حرمت شده را هزار نفر اعلام می کنند:
«در سال 63 هجرى اهل مدینه بر یزید خروج کرده و او را از خلافت خلع نمودند. یزید لشکر انبوهى را به سوى آنان فرستاد و دستور داد آنها را به قتل رسانده و پس از آن به طرف مکه حرکت کرده و ابن زبیر را به قتل برسانند. لشکر آمدند. و واقعه حرّه در مدینه طیّبه اتفاق افتاد. و نمىدانى که واقعه حرّه چه بود؟ حسن یک بار نقل کرد که به خدا سوگند! هیچ کس در آن واقعه نجات نیافت. در آن واقعه، جماعت بسیارى از صحابه و از دیگران به قتل رسیدند و مدینه غارت شد و از هزار دختر باکره ازاله بکارت شد...»
«لشـكـر مـسـلم بـن عـقـبـه به زنان مدينه تجاوز كردند كه از اين واقعه ، هزار زن از لشكريان يـزيـد حـامـله شـدنـد. اشـراف و اعـيـانى كه كشته شده بودند، هفتصد تن و سايرين ده هزار تن بـودنـد »(البداية و النهاية ، ابن كثير، ج 8، ص 224.)
در ادامه توصیف این فاجعه آنچنانکه در تاريخ فخرى آمده است پس از واقعه حرّه ، مردم مدينه ، هنگامى كه دختر خود را شوهر مى دادند، بكارت او را تضمين نمى كردند!( تاريخ فخرى ، ابن طقطقى ، ص 159؛البداية و النهاية ، ابن كثير، ج 8، ص 224 -217.)
مسعودی در مروج الذهب ادعا می کند سپاه شام بیش از 4 هزار نفر را در مدینه قتل عام کردند. شدت کشتار به حدّى بود که از آن پس مسلم بن عقبه را به خاطر زیادهروى در کشتن مردم «مُسرف بن عقبه» نامیدند.ابن قتیبه اینگونه نقل مىکند:
«در روز حرّه از اصحاب پیامبر (ص) هشتاد مرد کشته شد. و بعد از آن روز،صحابى بدرى باقى نماند. و از قریش و انصار هفتصد نفر به قتل رسیدند. و از سایر مردم از موالى و عرب و تابعین ده هزار نفر به قتل رسیدند»
سبط بن جوزى از مداینى در کتاب «حرّه» از زهرى نقل می کند که می گوید:
«در روز حرّه از بزرگان قریش و انصار و مهاجران و سرشناسان و از موالى هفتصد نفر به قتل رسیدند. و کسانى که از بردگان و مردان و زنان به قتل رسیدند ده هزار نفر بود. چنان خونریزى شد که خونها به قبر پیامبر (ص) رسید و روضه و مسجد پیامبر (ص) پر از خونشد.»
و اینگونه بود که یزید بن معاویه پس از ننگ کشتن فرزند پیامبر(ص) و جمعی از اصحاب و خاندان و به اسارت بردن اهل بیت او، دو سال بعد در مدینه نیز هزاران نفر از مردم این شهر را به خاک و خون کشیده و بسیاری از دختران بواسطه دستور وی مورد هتک حرمت قرار می گیرند و سپاهیان وی در مسجد پیامبر(ص) اسب می تازند! تا همچنان پرونده کوتاه خلافت وی مملو از جنایات و هتاکی هایی گردد که نمونه آن کمتر در تاریخ دیده شده است!
وبلاگ ارمينه
@H3256
برادر مسولان سایت هم معذوراتی دارند و باید در چهارچوب قوانین نظرات رو منتشر کن جنابعالی یک کاربر هستی و هرچی هم که بنویسی نوشتی ولی مدیر سایت باید جوابگو باشه و گرنه سایت رو از دسترس خارج میکنن همش جلوی دماغتون رو نگاه نکنین
اینه بایستی درعبرتی برای ما وزمان فعلی باشد
البته نه اینکه بنده باعمل زشت وخلاف انسانیت یزید که لعنت خدا براوباد موافق باشم.خیر . بلکه منظورم این است مسلمانان باید همیشه گوش بفرمان ولی امرخودبوده وپشت سراو با اقتداربایستند
لعنت خدا بر ظلم و ظالم از صدر اسلام تا به حال
........
آقا یا خانم ناشناسی که به قوم عرب توهین کردید چطور به خودتون همچین اجازه ای می دهید من خودم عرب نیستم ولی هر قومی برای خودش شخصیت دارد و ما حق توهین به هیچ قومی را نداریم.
مگر نه اینکه پیامبر و امامانمان عرب هستن پس چطور اینگونه راحت به قوم عرب جسارت میکنی.
فقط حق داریم بگوییم خدا ظلم و ظالم را از بین ببرد حالا این ظلم و ظالم هر قومی باشه
وجود نازنین پیامبر اسلام و اهل بیت نازنین در اصل عرب نیستند بلکه معرب بودند یعنی وارد قوم عرب شده بودند مانند کسی که اصالتا پدرانش ایرانی است و از صدها سال پیش در هندوستان اقامت دارند و وارد فرهنگ و عرف مردم هندوستان شده اند الان ان شخص هندو شده است اما اصالتش ایرانی است
خداروشکرکه ظلم همیشه نابودشدنی ست..
والان هیچ اثری ازلوث وآلودگی یزیدومعاویه وامثال کثیفشون نمانده وبرامثال آیندگانشام نخواهدماند
یا لثارات الحسین
خدا لعنتشون کنه
خدا کنه تو اتش گناهشون سوزونده شده باشن
احیانا این مردم همون حرام لقمه ها و حرام زاده هایی نیستن ک نوه پیامبر رو تنها گذاشتن ک با اون وضع فجیع کشته بشن؟ که تا قیامت همه عالم خون گریه کنن بازم کمه مهم تر از کشته شدن امام حسین هتک حرمت به ناموس امام حسین و شهدای کربلا بود
اون هم چه ناموسی
قدیسه ای مثه حضرت زینب کبری ک روسری از سرش بردارن و فحاشی کنن و زیر مشت و لگد بگیرن و دختر بچه های کوچک و بزرگ و بکشن و هتک حرمت کنن
این بلایی ک یزید ملعون حرام زاده بسر مردم مدینه و .. اورد عذاب بسیار ناچیزی بود بخاطر اعمال شوم اون مردم بیشرف بی ناموس ادم فروش نتیجه امام فروشی جز همین عاقبت نخواهد بود
پس واقعه مبارک حره صحیح تره
دوستان می خواستم نام شخصی که در فیلم مختارنامه وقتی که تسلیم شدگان را سر می زدن ـ گفت بخدا قسم اگر اینها گوسفند هم بودن گردن زدنشان اسراف بود ـ رابدونم.