به گزارش بولتن نیوز، آرش قادری با اشاره به خط اصلی داستان مجموعه «برادر»افزود: وقتی قرار است درام خانوادگی و اجتماعی بنویسم پس بهتر است از موضوعات پیرامون هم در آن استفاده کنم. ویژگی جامعه ایران این است که موضوعات فرهنگی و سیاسی و اقتصادی در هم تنیده شدهاند و هر چیزی که بنویسید میتواند آمیزهای از موضوعات اجتماعی یا مذهبی باشد که در کنار آن سیاسی و اقتصادی هم است.اما بحث بر سر چگونه استفاده کردن از این موضوعات و میزان رنگ آمیزی این فاکتورها در اثر است.
او ادامه داد: به نظرم سریال برادر یک سریال اجتماعی – مذهبی با رگههای سیاسی اقتصادی است. اما آنچه این درام خانوادگی را محکم میکند تقابل کلاسیک خیر و شر و نشان دادن صداقت و رسم مردانگی در خط اصلی قصه است.
قادری دلیل ورود به موضوع قاچاق و حمایت از تولید داخلی را تأکید شبکه دانسته گفت: قرار نبود کار سفارشی انجام دهیم بلکه میخواستیم رگههای اقتصادی کار و تاکید بر یک سری مفاهیم پررنگتر شود. به هرحال من نیز به این موضوع واقفام که تولید یک کالا چه زحماتی دارد وتا جایی که برایم ممکن باشد کالای ایرانی مصرف میکنم. تأکید ما نیز بر حمایت از تولید ملی بود و اینکه چرا باید کالای قاچاق با کیفیت پایین وارد شده و از محصول داخلی حمایت نشود.
نویسنده سریالهای پلیسی «هوش سیاه» و «ماتادور» با اشاره به اهمیت برنج به عنوان یک کالای استراتژیک گفت: شروع بازنویسی قصه و نوشتن فیلمنامه همزمان با داستان برنجهای تقلبی و قاچاق آنها در مجلس و تیترهای مطبوعات در این مورد شد. و من هم مسیر داستان را روی شخصیتی گذاشتم که دغدغهاش حمایت از کالای داخلی است.
وی ادامه داد: البته ما با واردات برنج مشکل نداشتیم چرا که تولید برنج ایرانی به هیچ وجه کفاف مصرف داخلی را نمیدهد و قیمتش هم بالاتر از برنج وارداتی است. پس دولت به صورت قانونی این کسری را وارد میکند. ماجراهای داستان من هم به قاچاق برنج اشاره میکند نه برنج وارداتی که به صورت قانونی وارد بازار میشود.
قادری با تاکید بر تحقیقاتی که در این حوزه داشته افزود: نویسنده سریال باید درام را منطقی کند نه اینکه دادههایی را پیدا کند و براساس آن متن را دراماتیزه کند. براین اساس من نیز فیلمنامهام را نوشتم و شخصیتهایم را چیدم و پس از آن سراغ متخصصین و مشاوران اقتصادی رفتم.
وی تاکید میکند: طی تحقیقات دو ماههام در حین نوشتن، با متخصصین وزارت بازرگانی ؛ مدیران انجمن واردکنندگان برنج ایران ؛ مسئولین ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز جلسات طولانی و مفصلی داشتم و البته از چند اقتصاددان برجسته هم مشورت گرفتم.
نویسنده سریال «برادر» با اشاره به اهمیت شخصیتهای باورپذیر و قابل درک برای مخاطب میگوید: حاج کاظم نماینده تجاری است که در عین به روز بودن در تجارت به اصول اخلاقی و باورهای دینی خود پایبند است و در فضای آلوده اقتصادی که بسیاری از اصول اخلاقی کمرنگ شده و قاچاق پردرامدتر از تولید داخل است پرچم شرافتاش را بالا نگاه می دارد. این شخصیت را در میان بزرگان و معتمدین بازار بهوفور میتوان یافت.
وی ورود به مشکلات اخلاقی و اجتماعی در این خانوادهها را بسیار مهم دانسته میگوید: نکاتی بیش از همه برای خودم مهم است و آن یادآوری سبک زندگی سالم، رابطه ی درست خانوادگی و فرهنگ احترام متقابل افراد خانواده به یکدیگر بود. ضمن اینکه به مفاهیم کار و تلاش و روزی حلال هم اشاره داشتم و البته گنجاندن عشقهای پاک درمقابل عشقهای فریبنده نیز برای من مهم بود.
فیلمنامه نویس عملیات ۱۲۵، با تاکید براینکه همواره فیلمنامه را مستقل از بازیگران میبیند میگوید: در هنگام نگارش تلاش میکنم به بازیگر خاصی فکر نکنم چرا که هم ممکن است آن بازیگر برای این نقش مهیا نشود و فکر میکنم متن استقلالش را از دست داده و دست نویسنده بسته میشود. هرچند ممکن است حین نگارش حس کنم این نقش چقدر به فلان بازیگر میخورد. با این حال در این سریال همه را دوست دارم و به نظرم انتخابهای درستی بودهاند؛ به ویژه خانواده حاج کاظم که همه بسیار عالی در نقش هایشان نشستهاند.
وی در ادامه میافزاید: با اینحال از حضور نویسنده در مشاورههای تیمی پروژه استقبال میکنم.سالهاست که دیگر نویسندهها فقط صرف یک نام در اثر حضور ندارند بلکه نویسنده در حین فیلمبرداری کنار کارگردان حضور دارد و به عنوان مشاور به بازیگر و تیم تهیه همفکری میدهد. در مورد جواد افشار نیز که کارگردان شناخته شدهای است این همکاری قبلا بوده و من از این تجربه هم بسیار راضی هستم.
این فیلمنامه نویس پرکار و برجسته با تاکید بر اینکه ما مشکل فیلمنامه نویس نداریم بلکه اگر کاری میلنگد از عدم پرداخت درست قصه است میافزاید: بحث ضعف در فیلمنامهها در آثار سینمایی و تلویزیونی بسیار جدی است. وقتی صحبت از فیلمنامه نویس حرفه ای میشود من به شخصه میگویم که یک فیلمنامه نویس حرفهای هیچگاه فیلمنامه بد نمینویسد، واقعا بلد نیست چون هرکاری که انجام دهد چارچوب اصلی فیلمنامه حرفه ای را دارد، از این رو فیلمنامه های ضعیفی که این روزها بسیار میبینیم کسانی اند که اصلا فیلمنامه نویسی را بلد نیستند و فیلمنامه نویس نیستند به اعتقاد من فیلمنامه نویسی یک نکنیک است که هرکس میتواند با اموزش آن را یاد بگیرد اما مهم قصه نویسی است که یک هنر است. به طور مثال بسیاری از آدمها می توانند پشت ماشین بنشینند و آن را به حرکت در آورند اما به واقع می تونیم به همه آنها راننده خطاب کنیم؟!
آرش قادری یکی از مشکلات آثار کنونی را تهیه کنندگانی دانست که هیچ سنخیتی با این کار ندارند و میافزاید: به نظر من مشکل امروز سینما و تلویزیون ما تهیه کننده نماها هستند که از راه درست و اصولی وارد عرصه تهیه کنندگی نمی شوند و اغلب با رانت و رابطه یک شبه تهیه کننده میشوند و نتیجه آن می شود که آن فرد به اصطلاح تهیه کننده با یک فیلمنامه ارزان عواملی را دور خودش جمع میکند که حرفهای نیستند و با یک کارگردان ارزان و بازیگران کم هزینه سریالی را می سازد که به لحاظ کیفی ضعیف است و تنها حسن این کار پرشدن جیب تهیه کننده است.
وی حضور ناظر کیفی در سریال را با وجود تمام نگاههای نظارتی در طول نگارش تا تهیه یک اثر بیثمر و مزاحم دانسته اظهار داشت: موفقترین کارهای من آنهایی بودهاند که ناظر کیفی نداشتهاند. به هرحال همه ما در این فضا بزرگ شدیم و با تمام محدودیتها و خطوط قرمز آشنا هستیم. پس واقف هستیم که چه متنی را بنویسیم که دچار حذف و تعدیل نشود یعنی اصلا بلد نیستیم فیلمنامهای را بنویسیم که غیر قابل پخش باشد با این حال ناظر کیفیای که درام را بلد نیست صرف یک کلمه و یا صحنه ساختار سریال را به هم میزند و مسیر قصه کاملا تعییر میکند.
فیلمنامهنویس «برادر» در پاسخ به این سوال که آیا راهی برای برونرفت از مشکل ضعف در فیلمنامهها و راه ارتقای تولید سریالها ی تولیدی سراغ دارد میگوید: باید عزم جدی در معاونت سیما برای انتخاب تهیه کننده های درست، پیشکسوت و حرفهای صورت بگیرد. باید تهیه کنندهها از راه اصولی و درست وارد عرصه فیلمسازی شوند. اینکه یک فرد سه تا تله فیلم در شهرستان با بودجه خود سازمان بسازد و یا مدیرتولید چند تله فیلم باشد و بیاید لقب تهیه کننده را به سادگی تصاحب کند آفتی است که نتیجهاش آثار بیکیفیت و ضعیف خواهد بود.
منبع: دیباچه