گروه ورزشی: در افسانههای کهن، همیشه جایی برای «شاهی فریبکار» وجود دارد. پادشاهی که نه به حکم لیاقت، بلکه با نیرنگ و زدوبند، بر تخت سلطنت مینشیند و دربارش را با دروغ و فساد میآلاید. اما هر سلطنتی، روزی به پایان میرسد؛ حتی اگر تمام درباریان و ناظران، سکوتی مرگبار در پیش گرفته باشند.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از ایسنا،در مستطیل سبز فوتبال ایران، این داستان رنگ واقعیت گرفته است. مردی که خیانتش به فوتبال، در صفحات تاریخ ثبت شده، دوباره تاج پادشاهی را بر سر گذاشته است. مهدی تاج، کسی که نامش با بزرگترین رسواییهای مالی و سوءمدیریتهای فاجعهبار گره خورده، حالا دوباره بر تخت ریاست فدراسیون فوتبال نشسته است. اما سوال اینجاست: چه کسی این تاج را بر سر او گذاشت؟
وقتی قانون از پادشاه شکست میخورد
در هر جامعهای، قانون حکم شمشیری را دارد که باید بر گردن متخلفان فرود آید. اما در این سرزمین، گویی این شمشیر، در برابر برخی زنگزده و بیاثر میشود. چگونه ممکن است فردی که با حکم قطعی دادگاه، محکوم به رد مال و تخلف مالی است، دوباره به رأس قدرت فوتبال بازگردد؟ اگر قانون، سرنوشت را تعیین نمیکند، پس چه چیزی این بازی را هدایت میکند؟
به راستی، چرا نهادهای نظارتی، که برای یک کارمند ساده استعلامهای چندلایه صادر میکنند، در برابر تاج سکوت کردند؟ چگونه ممکن است در سرزمینی که یک جوان با سوءپیشینه جزئی از ابتداییترین حقوق شغلی محروم میشود، تاج با سابقهای سیاه، بدون هیچ مانعی بر کرسی ریاست تکیه بزند؟ آیا عدالت، در این سرزمین برای عدهای به تعلیق درآمده است؟
نهادهای نظارتی؛ شوالیههای خاموش یا همدستان پادشاه؟
افسانهها میگویند که هر پادشاه فاسدی، برای بقای خود به شوالیههایی نیاز دارد که یا با او همدستاند یا در برابر جنایاتش، لب فروبستهاند. حال سوال این است: نهادهای نظارتی در کدام دسته قرار دارند؟ آیا آنها همدستان این نمایش مضحکاند، یا از ترس هیبت تاج، قدرت سخن گفتن را از دست دادهاند؟
امروز، مردم دیگر فریب نمیخورند. آنها بهخوبی میدانند که این بازگشت، نتیجه یک تصمیم در خلأ نیست. پشت پرده این نمایش، دستهایی در کار است که نهادهای نظارتی را وادار به سکوت کرده و مسیر را برای تاج هموار ساخته است. اگر غیر از این بود، چگونه ممکن بود که در کشوری با اینهمه نهاد نظارتی و امنیتی، فردی با سابقه کیفری، دوباره به صدر فوتبال بازگردد؟
فوتبال؛ زمین بازی یا حیاط خلوت مافیا؟
فوتبال در ایران، نهفقط یک ورزش، بلکه میراثی ملی و اجتماعی است. اما این میراث، حالا به اسارتی ننگین درآمده است. فوتبال ایران به میدان نبردی تبدیل شده که در آن، بازیها نه در مستطیل سبز، که در پشت پردهها تعیین میشوند. مردمی که به عشق این ورزش، روز و شب را به تماشای آن میگذرانند، حالا تماشاچیان یک نمایش مضحک شدهاند؛ نمایشی که در آن، قانون، شکست خورده و عدالت، به سخره گرفته شده است.
اگر این مسیر ادامه یابد، تنها فوتبال نابود نخواهد شد. این لکه ننگ، بر دامان کل نظام باقی خواهد ماند. اعتماد عمومی که امروز بازیچه مفسدان شده، روزی بازنخواهد گشت. و آن روز، شاید دیگر فرصتی برای اصلاح باقی نمانده باشد.
هشدار به نگهبانان تاجوتخت
تاریخ نشان داده که هیچ پادشاهی، تا ابد بر تخت نمیماند. نهادهای نظارتی که امروز در برابر این فاجعه سکوت کردهاند، باید بدانند که این سکوت، سرانجامی جز بیاعتباری و رسوایی نخواهد داشت. مردم، این خیانت به قانون را فراموش نخواهند کرد و فوتبال، این آخرین سنگر اجتماعی، نباید به دست مفسدانی سپرده شود که هیچ ارزشی برای عدالت و شفافیت قائل نیستند.
تاج، امروز بر تخت نشسته است. اما هیچ تاجی، ابدی نیست.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com