و به کسانی که ظلم کردند میل و اعتماد نکنید [به پشتگرمی آنان دل نبندید] که آتش [آنها] دامنگیرتان شود، درحالیکه به غیر خدا هیچ ولیای به کارتان نمیآید، و در نتیجه، یاری نخواهید شد.
گروه دین و اندیشه: حجت الاسلام دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قران را با ترجمه و چند حدیث تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای ترویج چنین اقدامات ارزشی این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر خواهد کرد.
به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب روز 28 خرداد به آیه 113 سوره هود پرداخته شده و در آن آمده است:
وَ لا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِياءَ ثُمَّ لا تُنْصَرُون
سوره هود (11) آیه 113
ترجمه
و به کسانی که ظلم کردند میل و اعتماد نکنید [به پشتگرمی آنان دل نبندید] که آتش [آنها] دامنگیرتان شود، درحالیکه به غیر خدا هیچ ولیای به کارتان نمیآید، و در نتیجه، یاری نخواهید شد.
نکات ترجمهای و نحوی و ادبی
تَرْكَنُوا: از ماده «رکن» میباشد. «رُکنِ» هر چیزی، آن قسمت از آن چیز است که شیء به آن سکون مییابد (تکیهگاه اصلی آن است). (مفردات ألفاظ القرآن/ 365) و «رکون» یعنی اعتماد و تکیه کردن به چیزی که ناشی از نوعی محبت و تمایل بدان چیز باشد (مجمع البيان5/ 305) (المیزان11/ 50)
تَمَسَّ: تعبیر «مس» کردن به معنای «لمس» کردن میباشد. در تفاوت مس و لمس، گفتهاند: تفاوتشان به این است که «لمس کردن» حتما با دست انجام میشود اما تعبیر «مس» کردن در مورد غیر دست هم به کار میرود: مثلا: (بقره/214؛ انعام/17) درواقع، «مس» در معناهای غیرمادی هم به کار میرود.
واو در عبارت «وَ ما لَكُمْ ...» واو حالیه است؛ میتوان آن را حال برای «تمسکُم» (شما در هنگام تماس آتش) دانست؛ که معنای آیه این میشود «آتش شما را فرا گيرد و در آن حال، هيچ ولىّ و سرپرستى جز خدا نخواهيد داشت» (ترجمه آیت الله مکارم؛ و نیز الجدول في إعراب القرآن12/ 364)؛ و میتوان حال برای «لا ترکنوا» (شما در حالی که مورد نهی قرار گرفتهاید) دانست که معنای آیه این میشود: «به كسانى كه ستم كردهاند دل نبنديد ... در حالى كه شما را جز خدا هيچ ياور و سرپرستى نباشد» (ترجمه آیت الله مشکینی) و البته برخی احتمال این را که آن را واو استینافیه بگیریم (یعنی جمله کاملا مستقل) منتفی ندانستهاند که معنای آیه چنین میشود «آتش دوزخ به شما هم خواهد رسيد و براى شما جز خدا هيچ دوست و سرپرستى نباشد» (ترجمه مجتبوی؛ و نیز إعراب القرآن و بيانه4/ 44)
حرف «من» در «مِنْ أَوْلِياءَ» من بیانیه است که همه افراد «اولیاء» را دربرمیگیرد، و چون در جمله منفی آمده، به معنای «هیچ» میشود.
از صنایع ادبی به کار رفته در این آیه، «ائتلاف لفظ با معنا»ست: «متمایل شدن به ظالمان» غیر از «انجام عمل ظالمان» و خفیفتر از آن است، لذا به ازایش به جای «سوزانده شدن در آتش»، تعبیر «تماس با آتش» به کار رفته است (الجدول في إعراب القرآن12/ 365)
حدیث
امروز روز جمعه است، روزی که انتظار ظهور میرود. روایات انتخاب شده، علاوه بر ارتباط با آیه، با امروز نیز تناسب دارد:
1) مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ هِشَامٍ عَمَّنْ أَخْبَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ قَوْماً مِمَّنْ آمَنَ بِمُوسَى ع قَالُوا لَوْ أَتَيْنَا عَسْكَرَ فِرْعَوْنَ وَ كُنَّا فِيهِ وَ نِلْنَا مِنْ دُنْيَاهُ فَإِذَا كَانَ الَّذِي نَرْجُوهُ مِنْ ظُهُورِ مُوسَى ع صِرْنَا إِلَيْهِ فَفَعَلُوا فَلَمَّا تَوَجَّهَ مُوسَى ع وَ مَنْ مَعَهُ إِلَى الْبَحْرِ هَارِبِينَ مِنْ فِرْعَوْنَ رَكِبُوا دَوَابَّهُمْ وَ أَسْرَعُوا فِي السَّيْرِ لِيَلْحَقُوا بِمُوسَى ع وَ عَسْكَرِهِ فَيَكُونُوا مَعَهُمْ فَبَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَلَكاً فَضَرَبَ وُجُوهَ دَوَابِّهِمْ فَرَدَّهُمْ إِلَى عَسْكَرِ فِرْعَوْنَ فَكَانُوا فِيمَنْ غَرِقَ مَعَ فِرْعَوْنَ.
وَ رَوَاهُ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: حَقٌّ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ تَصِيرُوا مَعَ مَنْ عِشْتُمْ مَعَهُ فِي دُنْيَاهُ.
الكافي، ج5، ص109
از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند: گروهی از کسانی که به موسی ع ایمان آورده بودند گفتند خوب است برویم در لشکر فرعون و با آنها باشیم و به دنیایمان برسیم، آنگاه هروقت که ظهور موسی ع که امیدش را داریم رخ داد، به او میپیوندیم. چنین کردند. زمانی که موسی و همراهانش از فرعون به جانب دریا فرار کردند، اینها هم سوار مرکبهای خود شدند و با سرعت به راه افتادند تا به موسی و لشکر او بپیوندند و با آنها باشند. اما خداوند فرشتهای فرستاد که به صورت مرکبهای آنها زد و آنان را به لشکر فرعون برگرداند تا در میان کسانی باشند که با فرعون غرق شدند.
و نیز از ایشان روایت شده که: بر خداست که شما را با هرآن کسی که در دنیا با او بودید قرار دهد.
2) حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى وَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ جَمِيعاً عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ غَالِبٍ الْأَسَدِيِّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعِيدِ بْنِ الْمُسَيَّبِ قَالَ: كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع يَعِظُ النَّاسَ وَ يُزَهِّدُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَ يُرَغِّبُهُمْ فِي أَعْمَالِ الْآخِرَةِ بِهَذَا الْكَلَامِ فِي كُلِّ جُمُعَةٍ فِي مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ حُفِظَ عَنْهُ وَ كُتِبَ كَانَ يَقُول
... وَ لَا تَرْكَنُوا إِلَى الدُّنْيَا فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ لِمُحَمَّدٍ ص «وَ لا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ» وَ لَا تَرْكَنُوا إِلَى زَهْرَةِ الدُّنْيَا وَ مَا فِيهَا رُكُونَ مَنِ اتَّخَذَهَا دَارَ قَرَارٍ وَ مَنْزِلَ اسْتِيطَانٍ فَإِنَّهَا دَارُ بُلْغَةٍ وَ مَنْزِلُ قُلْعَةٍ وَ دَارُ عَمَلٍ فَتَزَوَّدُوا الْأَعْمَالَ الصَّالِحَةَ فِيهَا قَبْلَ تَفَرُّقِ أَيَّامِهَا وَ قَبْلَ الْإِذْنِ مِنَ اللَّهِ فِي خَرَابِهَا فَكَانَ قَدْ أَخْرَبَهَا الَّذِي عَمَرَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ ابْتَدَأَهَا وَ هُوَ وَلِيُّ مِيرَاثِهَا فَأَسْأَلُ اللَّهَ الْعَوْنَ لَنَا وَ لَكُمْ عَلَى تَزَوُّدِ التَّقْوَى وَ الزُّهْدِ فِيهَا جَعَلَنَا اللَّهُ وَ إِيَّاكُمْ مِنَ الزَّاهِدِينَ فِي عَاجِلِ زَهْرَةِ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا الرَّاغِبِينَ لآِجِلِ ثَوَابِ الْآخِرَةِ فَإِنَّمَا نَحْنُ بِهِ وَ لَهُ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ النَّبِيِّ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ وَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ.
الكافي، ج8، ص76 ؛ تحفالعقول، ص252
روایت شده است که امام سجاد ع هر جمعه به مسجدالنبی میرفت و مردم را موعظه میکرد، از جمله اینکه میفرمود: به دنيا میل و اعتماد نکنید که خداوند عز و جل به حضرت محمد ص فرمود: « و به کسانی که ظلم کردند میل و اعتماد نکنید که آتش [آنها] دامنگیرتان شود» و به جذبههای دنیا و آنچه در آن است، اعتماد نکنید همچون كسى كه آن را خانه ماندگار و منزل جاودان خويش گرفته؛ زيرا دنيا خانه موقّت و منزلگه كوچ است و جايگاه عمل؛ پس، از اعمال شايسته در آن توشه برگيريد، پيش از آنكه هنگامش سپرى شود، و پيش از آنكه اجازه ويرانى آن از سوى خداوند صادر گردد؛ که درواقع همان كسى که براى نخستين بار آبادش گردانيده و صاحب اختیار تمام آن است، آن را ويران كرده است.
از خداوند مىخواهم ما و شما را در توشهگيرى تقوى و زهد در دنيا يارىمان رساند، و ما و شما را در شكوفايى گذراى زندگى اين دنيا، در زمره زاهدان نسبت به جذبههای زندگی دنیا و مشتاقان پاداش آخرت، قرار دهد که همانا ما به او و براى آن زندهايم و درود خدا بر حضرت محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم و خاندان او، و سلام و درود و رحمت الهى بر شما باد.
3) حَدَّثَنَا أَبِي رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ الْيَقْطِينِيُّ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ يَحْيَى عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ جَدِّي عَنْ آبَائِهِ ع أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع عَلَّمَ أَصْحَابَهُ فِي مَجْلِسٍ وَاحِدٍ أَرْبَعَمِائَةِ بَابٍ مِمَّا يُصْلِحُ لِلْمُسْلِمِ فِي دِينِهِ وَ دُنْيَاه ... مَا بَالُ مَنْ خَالَفَكُمْ أَشَدُّ بَصِيرَةً فِي ضَلَالَتِهِمْ وَ أَبْذَلُ لِمَا فِي أَيْدِيهِمْ مِنْكُمْ مَا ذَاكَ إِلَّا أَنَّكُمْ رَكَنْتُمْ إِلَى الدُّنْيَا فَرَضِيتُمْ بِالضَّيْمِ وَ شَحَحْتُمْ عَلَى الْحُطَامِ وَ فَرَّطْتُمْ فِيمَا فِيهِ عِزُّكُمْ وَ سَعَادَتُكُمْ وَ قُوَّتُكُمْ عَلَى مَنْ بَغَى عَلَيْكُمْ لَا مِنْ رَبِّكُمْ تَسْتَحْيُونَ فِيمَا أَمَرَكُمْ بِهِ وَ لَا لِأَنْفُسِكُمْ تَنْظُرُونَ وَ أَنْتُمْ فِي كُلِّ يَوْمٍ تُضَامُونَ وَ لَا تَنْتَبِهُونَ مِنْ رَقْدَتِكُمْ وَ لَا يَنْقَضِي فُتُورُكُمْ أَ مَا تَرَوْنَ إِلَى بِلَادِكُمْ وَ دِينِكُمْ كُلَّ يَوْمٍ يَبْلَى وَ أَنْتُمْ فِي غَفْلَةِ الدُّنْيَا يَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَكُمْ وَ لا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِياءَ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ ...
الخصال، ج2، ص: 634
از امیرالمومنین ع روایتی نقل شده که در یک مجلس، به اصحابش، چهارصد باب که مایه صلاح دین و دنیای مسلمان است، تعلیم داد. در فرازی از آن آمده است: ... چه شده که دشمنانتان هم در گمراهیشان نسبت به شما بصیرت بیشتری دارند! و هم از آنچه در اختیار دارند [برای مسیر گمراهی] بیش از شما [برای مسیر حق] هزینه میکنند؟! این نیست مگر بدین جهت که به دنیا میل و تکیه کردهاید و به ظلم رضایت دادید و بر اموال شکننده دنیا طمع بستهاید و در آنچه در قبال کسانی که به شما ستم میکنند، مایه عزت و سعادت و قوت شماست، کوتاهی میکنید. نه از پروردگارتان در آنچه به شما امر کرده حیا میکنید و نه مراقب نگران [باطن] خود هستید؛ هر روزتان به ظلم و گناه میگذرد ولی از بستر خواب برنمیخیزید و سستیتان زایل نمیشود؛ آیا نمیبینید سرزمینتان و دینتان هر روز در حال پوسیدن است و شما در غفلت دنیا به سر میبرید در حالی که خداوند عز و جل میفرماید: «و به کسانی که ظلم کردند میل و اعتماد نکنید که آتش [آنها] دامنگیرتان شود، درحالیکه به غیر خدا هیچ ولیای به کارتان نمیآید، و در نتیجه، یاری نخواهید شد.»...
تدبر
«لا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ ...» تمایل قلبی به هرکس، انسان را کمکم از جنس او میکند؛ مخاطبان این آیه خودشان ظاهرا اهل ظلم و گناه نیستند، اما به خاطر منافع دنیوی، با مستکبران عالم هم طرح دوستی میریزند (حدیث1)؛ در نتیجه، آتشی که حقیقت و باطنِ ظلم ظالمان است (نساء/10) دامن آنها را هم میگیرد.
فرمود «فَـ + تَمَسَّكُمُ النَّارُ» و نفرمود: «سوف یتمسکم» و حتی نفرمود: «ثم تمسکم». پس، یعنی بلافاصله!
یعنی تمایل و اعتماد به مستکبران عالم، همینجا آتشش دامن ما را میگیرد؛ نه بعداً. چون آخرت در باطن دنیاست و همینجا ظالم و کافر را در برگرفته است (توبه/49؛ عنکبوت/54) (یکبار دیگر حدیث 3 را بخوانید)
«وَ لا تَرْكَنُوا ... فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِياءَ ثم ...»: همان طور که خداوند متعال شرک در عبادتش را قبول نمیکند، شرک در «ولایت و سرپرستی» را هم قبول نمیکند. همه ما اگرچه هرلحظه محتاج سرپرستیِ خدا هستیم، اما روزی میرسد که مومن و کافر میفهمند که جز ولایت خدا، هیچ سرپرستی و حمایتی در کار نیست؛ آن روز است که کسانی که تن به محبت و ولایت ظالمان دادهاند، درد بیسرپرستی و «در نتیجه»، بییاور ماندن را میچشند.
حکایت
یکی از رفقا در در ادارهای، با انتقالیاش موافقت نمیکردند.
گفت: فلانکس با ما آشناست، اگر اشاره کند، بلافاصله مشکل حل است.
پرسیدم: چرا به او نمیگویی؟
گفت: من روال عادی را طی میکنم و از خدا میخواهم کارم را درست کند. اگر خدا کارم درست کند، حساب بقیهاش را هم میکند؛ پس، اگر در ادامه مشکل جدیدی در زندگیام پیش آمد، میتوانم دوباره سراغ خودش بروم؛ اما اگر فلانی کارم را درست کرد، آیا برای مشکلاتی که ممکن است در این شهر برایم پیش آید، نیز فکری و کاری میکند؟!
اینجا بود که معنای «ثم» (سپس) را فهمیدم: «ما لَكُمْ ... أَوْلِياءَ ثُمَّ لا تُنْصَرُون»: تنها یاری و نصرت واقعی، یاریای است که ناشی از یک نوع رابطه ولایی (محبت توام با سرپرستی) باشد. کسی که ولیّ نداشته باشد، حقیقتا یاری نخواهد شد. لذاست که کسی که از پارتی استفاده میکند، و به هر صورتی به غیر خدا تکیه میکند، ولو ظاهرا کارش راه بیفتد، اما فقط خیال میکند یاری شده است.