کسانی که در مناطق غیرفارسی زبان کشور زندگی میکنند با پدیده جالبی مواجه هستند که شاید تا کنون در کمتر جایی از دنیا مشاهده شده باشد. پدر و مادرها به جای زبان مادری با کودکان خود فقط فارسی صحبت میکنند تا فرزند آنها فارسی را با لهجه اصیل تهرانی صحبت کند و در مدرسه مشکلی نداشته باشد. صرفنظر از خسارتهای جبران ناپذیری که این پدیده به داراییهای فرهنگی کشور وارد کرده و میکند، روانشناسان و جامعه شناسان نیز بدون استثناء محیطهای چند زبانه را فرصت بزرگی برای تقویت تواناییهای ارتباطی و ذهنی کودکان، و محروم کردن آنها از این فرصت را کاری نادرست میدانند
به گزارش
بولتن نیوز، کودکانی که در یک سال اول زندگی در محیطهای دوزبانه زندگی میکنند، نسبت به همسالان یکزبانه خود دارای برتری شناختی هستند و مهارتهای حل مساله آنها بیشتر است. هرچند که کودکان در این سن مسائل زیادی برای حل کردن ندارند اما این تقویت باعث آمادگی هرچه بیشتر آنها برای روبرو شدن با مشکلات دوران بزرگسالی میشود.
قبلا مشخص شده بود که ارتباطات مغزی افراد چندزبانه در مناطقی از مغز که توانایی مدیریت فرد را تعیین میکنند، بیشتر است. یعنی این افراد تواناییهای شناختی، برنامه ریزی، استدلال و حل مساله قویتری دارند. دانشمندان دانشگاه واشنگتن به دنبال پاسخ این سوال رفتهاند که آیا در کودکانی که سخن گفتن را آغاز نکردهاند تاثیرات عصبی چند زبانه بودن دیده میشود یا خیر؟
برای پاسخ به این سوال، آنها 16 کودک 11 ماهه را بررسی کردهاند که نیمی از آنها از خانوادههای انگلیسی زبان و نیمی دیگر از خانوادههای دوزبانه انگلیسی-اسپانیایی بودهاند. در این پژوهش فعالیت مغز کودکان در هنگام گوش دادن به صدای یکسری حرفهای بی معنی که به زبان انگلیسی، اسپانیایی یا هردو زبان پخش میشد با استفاده از روش magnetoencephalography یا MEG اندازه گیری شد.
براساس نتایج این مطالعه که در نشریه Developmental Science منتشر شده است مغز کودکانی که درخانوادههای دوزبانه زندگی میکنند هم به صداهای اسپانیایی و هم به صداهای انگلیسی واکنشهای قوی نشان میدهد که این نشان دهنده توانایی آنها در درک و تجزیه و تحلیل هر دو صدا به عنوان آواهای زبانی و تمایز آن از سایر سروصداهای محیطی است. کودکان خانوادههای تک زبانه (انگلیسی زبان) تنها به صداهای انگلیسی واکنش نشان دادند، یعنی صداهای زبان اسپانیایی در مغز آنها از نظر آواشناسی تجزیه و تحلیل نمیشود.
این نتایج نشان میدهد که کودکان حتی پیش ازآنکه حرف زدن را شروع کنند میتوانند اصوات گفتاری را درک نمایند. یافته بسیار مهمتری که در این پژوهش بدست آمد این است که واکنشهای عصبی کودکان دوزبانه در نواحی خاصی از مغز، مانند قشر اوربیتوفرونتال انجام میشود که مرکز مهارتهای مدیریتی مغز انسان هستند. این درحالی است که واکنشهای مغزی کودکان یک زبانه به این نواحی گسترش پیدا نمیکند.
باتوجه به این مشاهدات، پژوهشگران اینگونه نتیجه گیری کردهاند که نیاز به تشخیص دوزبان متفاوت یک چالش شناختی برای کودکان دوزبانه ایجاد میکند که مغز ناچار میشود از نواحی مربوط به مهارتهای مدیریتی استفاده کند و فعالیت بیشتر این نواحی موجب تقویت و گسترش توانایی آنها میشود. به گفته ناجا فرجان رامیرز، که یکی از نویسندگان این مقاله است: "این یافتهها نشان داده است که دوزبانه بودن نه تنها تواناییهای زبانی فرد را شکل میدهد بلکه به صورت عمومی تر نموِ شناختی را نیزهدایت میکند."
به عبارت دیگر کودکانی که در خانوادههای دو یا چند زبانه زندگی میکنند ارتباطات مغزی آنها در نواحی مربوط به انعطاف فکری و مهارت حل مسئله، قویتر است.
منبع:مجله علمی ایران