کد خبر: ۳۴۲۵۵۰
تعداد نظرات: ۵ نظر
تاریخ انتشار:
تغییر ذائقه سیاسی تهرانی ها تا چه اندازه اهمیت دارد؟

مشکلات ساختاری انتخابات و دو راهی مشارکت حداکثری یا حفظ ساختار

اگر این تغییر ذائقه ی تهرانی ها صرفا از روی بگومگوهای اجتماعی و بازاری و مچ انداختن با حریف سنتی و از روی اختلاف در سلایق است اشکالی ندارد که ظاهرا چنین است. بخصوص اینکه این پیروزی های میلیمتری هر از چندگاهی بروز و پس از مدتی خاموش میشود و چه بسا حاصل تبلیغاتِ ظاهری جذابتر و شعارهای اقتصادی و مصاحبه های جوانگرایانه تر و تریبونها و صرف پول بیشتر در تبلیغات بوده که توانسته قشر بیشتری را به خود جذب کند.
طمعکارتر از طلحه و زبير و فتنه‌ي آخرالزمانگروه سیاسی: در یادداشت پیش رو که به قلم ناصر اکبری نگاشته شده، نگارنده معتقد است که اگر این تغییر ذائقه ی تهرانی ها صرفا از روی بگومگوهای اجتماعی و بازاری و مچ انداختن با حریف سنتی و از روی اختلاف در سلایق است اشکالی ندارد که ظاهرا چنین است. بخصوص اینکه این پیروزی های میلیمتری هر از چندگاهی بروز و پس از مدتی خاموش میشود و چه بسا حاصل تبلیغاتِ ظاهری جذابتر و شعارهای اقتصادی و مصاحبه های جوانگرایانه تر و تریبونها و صرف پول بیشتر در تبلیغات بوده که توانسته قشر بیشتری را به خود جذب کند.

به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که به صورت اختصاصی دراختیار خبرنگار ما قرار گرفته به شرح زیر است:

با پایان یافتن انتخابات مجلس شورای اسلامی در تهران، از هر دو جناح اصولگرا و اصلاح طلب، تحلیلهایی در علت شناسی نتیجه ارائه شد که اساسا متوجه بدنه ی جامعه مدنی پایتخت گردید. عللی که غالبا برای این نتیجه مطرح میشوند عبارت است از:
1- تغییر ذائقه ي تهرانی ها و میل اجتماعی یا سیاسی آنها به جناح اصلاح طلب و در نتیجه پیروزی اصلاح طلبان در تهران بر خلاف دیگر شهرستانها.
2- چند دستگی اصولگرایان و مخالفین اصلاح طلب که از انتخابات سال92 کلید خورد.
می دانیم که از زمان روی کار آمدن دولت نهم و دهم دو طیف سیاسی هاشمی ها و خاتمی ها به اتحادی محکم دست یافته و به شکلی در هم ادغام شدند؛ البته برخی این اتحاد را به ما قبل نیز سرایت می دهند. حکایت اتّحاد آنها، حکایت شخص غریبی در شهری غریب است که یافتن نه همزبان که یافتن یک همشهری بلکه هم استانی برایش غنیمت است و 8 سال غربت، آنها را به هم تلفیق کرد. این اتحاد در انتخابات 84 و 88 نتیجه ای روی کاغذ نگرفت اما با تجمیع تجارب گذشته و پرهیز از شعار اصلاح طلبیِ محض، جریانی بنام اعتدالی ساختند تا واژگان جدیدی برای حریف تعریف کنند. در انتخابات 92 اعتدال بر کرسی پیروزی نشست و در انتخابات مجلس شورای اسلامی کار به جایی رسید که نفر اول لیست اصولگرایانِ تهران نیز، از ورود به مجلس باز ماند.

مشکلات ساختاری انتخابات و دو راهی مشارکت حداکثری یا حفظ ساختار

به هر شکل، اگر واقعا ذائقه ي تهرانی ها تغییر کرده و به سمت شعاردهندگان تنش زدایی متمایل شده، باید دید که این تغییر ذائقه، دارای چه احتمالاتی است: اگر این تغییر، حاصل تغییر فکری و اعتقادی است باید جدی گرفته شود و بررسی گردد که چه برداشتی از نمادها و شعارهای اصلاح طلبان کرده اند. اگر امید به پشت پرده ی ناگفته ای بسته اند و یا در پشت پرده، افرادی منسوب به اصلاح طلبان چیزی ورای اختلاف سلیقه با اصولگرایی قول داده اند آنوقت "زورائی" در راه است که وعده اش در روایات آمده است.
البته باید دانست که تغییر فکری و اعتقادی یک شبه و بدست خود جامعه ي مدنی اتفاق نمی افتد بلکه حاصل یک کار عمیق ساختاری فرماندهانِ جریانات اجتماعی-سیاسی است. در ظاهر امر، بدترین نفوذ، نفوذ در بدنه ی اجتماع و جامعه مدنی است اما در واقع بدترین نفوذ، نفوذ در ساختار است چه اینکه فرماندهانِ ساختارند که جریانات را هدایت می کنند.
اما اگر این تغییر ذائقه ی تهرانی ها صرفا از روی بگومگوهای اجتماعی و بازاری و مچ انداختن با حریف سنتی و از روی اختلاف در سلایق است اشکالی ندارد که ظاهرا چنین است. بخصوص اینکه این پیروزی های میلیمتری هر از چندگاهی بروز و پس از مدتی خاموش میشود و چه بسا حاصل تبلیغاتِ ظاهری جذابتر و شعارهای اقتصادی و مصاحبه های جوانگرایانه تر و تریبونها و صرف پول بیشتر در تبلیغات بوده که توانسته قشر بیشتری را به خود جذب کند؛ بخصوص اینکه حدودِ آرای اصلاح طلبان در تهران؛ فقط یک سوم آراء مأخوذه و يك ششم واجدين شرايط بوده است!
بعد از مقدمه بحث، اما؛
اصل کلام ما با شورای نگهبان و نهادهایی است که نظرشان در راهیابی افراد در ساختار نظام موثر است. خواسته ای که از آنها داریم واضح است. امروز باید صریح صحبت کرد و ضعف ها را آشکار کرد تا به خود مغرور نشویم و به فرمایش امام خامنه ای رودربایستی را کنار بگذاریم.
خواسته ی ما آن است که تاکنون هر آنچه در امر تایید و رد صلاحیت ها انجام شده است مطابق واقعیت بوده و یا مصلحت، امریست که گذشت ولی از این پس و بدلیل پیچیدگی فتنه ها و عقبگرد برخیها و هزینه تراشی برای انقلاب، دایره تایید صلاحیها تنگ تر شود و فقط اشخاصی که موضعي کاملا شفاف در استکبارستیزی و آرمانهای انقلاب دارند به ساختار حکومت راه یابند.
شاید در پرونده و زندگی کسی نقطه ی خلافی نباشد اما اینکه موضعی دوپهلو بگیرد با به محض گرفتن صلاحیت یا صعود؛ مواضعش تغییر کند و گمان کند که دیگر از دسترس شورای نگهبان خارج شده است این خود نیاز به چاره جویی دارد. چون همه می دانیم که تایید صاحبان مواضع غیرشفاف و امید به حفظ ساختار نظام توسط رأی دادن صحیح و تشخیص اکثریت مردمی، چشم اندازی نامطمئن است بلکه باید تایید صلاحیت ها به گونه ای باشد که هر کس و هر لیستی رای بیاورد کشتی ساختاری نظام مضطرب و متلاطم نشود و بخشی از مردم در عزای به خطر افتادن فلان موضع و آرمان انقلاب ننشینند.
امام خامنه ای که گشایشگر همه ی تنگناهاست فرمودند هیچ کشوری مخالفینش را به سیستم خود راه نمیدهد. نباید انتظار داشت که مردم با رای دادن یا ندادن، مشکل سازان را کنار بزنند و نباید به گونه ای پیش رفت که ما در هر انتخاباتی مضطربانه منتظر نتایج صندوق ها باشیم که آیا رای آنها به اصولگرایان به معنی استواری انقلاب است و رای آنها به اصلاح طلبان استحاله ی انقلاب است؟
حرف ما این است که در مساله ي حفظ ساختار نظام و انقلاب، باید از اساس، حقِّ داشتن تریبون را از نااهل گرفت نه اینکه تریبون ببخشیم و آنگاه بگوییم که به سخنانش گوش ندهید. چه در فتنه ی 88 و چه در فتنه ی 78 شاهد بودیم که جمع کردن فتنه به دوش مردم افتاد و آنها زودتر از خواص، به میدان آمدند. اما اینکه باید همیشه به همین روش عمل کرد این کاریست که در انتخابات، اطمینان بخش نیست.
واضح بگوییم که ما باید بین بالا بردن درصد مشارکت و بالا رفتن انسانهای نامطمئن و غیرشفاف یک گزینه را انتخاب کنیم. یا بخاطر بالا بردن درصد مشارکت، حداکثرِ تایید صلاحیت را برگزینیم یا برای حفظ ساختار آمریکا ستیزی، حداقلِ تایید صلاحیت نامطمئن ها را برگزینیم.
حفظ ساختار آمریکاپرستی، برای حاکمان کشورهای عربی اطراف ما در حال حاضر بر اصل انتخابات غالب بوده که نوعی افراط در دیکتاتوری و تفریط در دموکراسی است اما باید دید که ما دچار افراط در دموکراسی و تفریط در حفظ ساختار نشده ایم؟!
اینچنین نباشد که غربیها دموکراسی را به زبان آورند ولی به آن عمل نکنند و سیستم استکباری خود را حفظ کنند و هر آنکس که خارج از سیستم حرکت کرده و میکند را حذف و حتی ترور کنند ولی ما مو به مو دموکراسی غیراصولی را اجرا کنیم تا منجر به حذف مجریان آن شود. اینچنین نباشد که مجریان دموکراسی پیروزی میلیمتری را قبول کنند ولی جایگزینها، اختلاف میلیونی را تقلب بدانند.
برخی از همفکران ما همواره جهت شبیه یابی تاریخی، امثال اشعث را مطرح میکنند که با وجود نواقص و بدلیل داشتن درصدی از آرای مردم، امام علی (ع) ناچار به استفاده از او شد اما باید دانست که اولا در ابتدای راه چنین کاری مشکلی ندارد و ما نیز در ابتدای راه از امثال بازرگان و بنی صدر استفاده کردیم اما پس از بسته شدن ساختار و تببین چشم انداز و دکترین سیاست داخلی و خارجی نظام، نمیتوان از اشعث ها استفاده کرد کما اینکه بعدها امیرالمومنین (ع) نه از اشعث ها که از متوسطین هم جهت اداره ی ممالک اسلامی استفاده نکرد و استانداران را نه به تهمت فتنه گری که با نشستن آنها بر سفره ای رنگین؛ توبیخ یا تغییر میداد و به همین امر رهبر معظم انقلاب اشاره دارد که هیچ کشوری، چنین افرادی را به سیستم خود راه نمیدهد.
ضمن آنکه هنری در تقلید از کارهای ناچاری امام علی (ع) نیست، که هنر در اندیشیدن چاره ای است که سید علی، مانند جدش امام علی (ع) ناچار به استفاده از اشعث ها نباشد.
شاید کسی بگوید مشارکت حداکثری در انتخابات، خود؛ از عوامل تقویت ساختار است. ما جواب میدهیم که همواره قاعده ی قبیح بودن نقض غرض در مباحث عقلی مطرح بوده است. نتیجه ی کوتاه مدت مشارکت بالا در انتخابات، تقویت ساختار است اما اگر افرادی با رویکرد اصولی مخالفت با آمریکا راه نیابند، نتیجه ی بلند مدت انتخابات بر نتیجه ی کوتاه مدت آن غالب خواهد شد و بجای بگومگوهای مردمی در اجتماع که غالبا طبیعی و اساسا قابل کنترل است، کشمکش ها به مسئولین و ساختار و بالادست کشیده شده و با تفسیرهای مختلف و حداقلی از قانون، تحصن ها از کف خیابان به مجالس کشیده می شود که بسی زشت تر و خطرناکتر است.

مشکلات ساختاری انتخابات و دو راهی مشارکت حداکثری یا حفظ ساختار

بنابراین شورای نگهبان و نهادهای موثر باید قبل از ورود کاندیداها به عرصه انتخابات، صلاحیت شان را مشروط به پذیرش عملی تمام شعارهای اساسی انقلاب کنند به گونه ای که هیچ کاندیدایی جرات نکند برای جلب آرای بیشتر، سرِ کیسه ي شعارها را شل کند و در  تریبونها و روزنامه ها القای دو دستگی کند.
ما بر خلاف آنچه می پندارند نمی گوییم که لیست اصلاح طلبان بدلیل حمایت رسانه های انگلیسی از آن، لیستی انگلیسی است تا اینکه تایید صلاحیت را به رخ ما بکشند بلکه بحث بر این است که افراد لیست و حامیانشان با مشاهده ی حمایت انگلیس از آنها، چرا تودهنی محکمی به آن روباه پیر نمیزنند و بعضا دم از تلاش برای رفع حصر فتنه گران و اختیاری بودن حجاب و .... میزنند. دغدغه ما اساسا همین است که هر کس در مقابل دشمن موضع اش شفاف تر و محکمتر است بیشتر بر حفظ ساختار نظام حریص است و کسانی که تایید میشوند باید اهل شفافیت باشند. اگر کسی در بین دو خط حرکت کند و تایید شود انتظاری نباشد که مردم او را با رای ندادن رد کنند که محل رد در جای دیگر است زیرا در نهایت حرف مردم و نیز طعنه ی افراطیون اصلاحی این است که اگر بد هستند چرا تایید کردید و اگر مصلحت اندیشی است؛ تا آخر، درد این مصلحت اندیشی را به جان بخرید.
سخن آخر اینکه اگر پیروزی، پیروزی سلیقه است؛ نباید نگران مواضع مجلس آینده باشیم و اگر پیروزی، پیروزی تجدیدنظرطلبی است، باید نگرانی را از اساس برچید گرچه اساسا در این انتخابات، پیروزی از آن اصولگرایان بوده است.
 /
منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۵
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
مجرد
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۲:۵۷ - ۱۳۹۵/۰۱/۱۶
2
4
بسیار عالی، بجا و کارشناسانه.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۲۶ - ۱۳۹۵/۰۱/۱۷
2
3
اما به نظر من موضوع مهمتر از اینهاست ، وقتی دنیای مجازی ، اهم از شبکه های اجتماعی و یا سایت خبر سازی و یا خبر رسانیهای جهت دار میتواند بر روی روحیه مردم تاثیر گذارد که دیگر مجازی نیست ، نمیدانم این واقعیت را ما باید کی و کجا باور کنیم اما هر روزی که در این باور تاخیر داشته باشیم به اعتقادت مردم خود ضربه زده ایم ، متاسفانه در کشور ما عهده ایی دائم در حال بزک استکبار غرب هستند و عده ایی هم که در حال بزک استکبار شرق ، و اونهایی هم که دارای روحیه انقلابی اصیل تمام تمرکزشان در راه حفظ خط مقاومت در تمام ابعاد مصروف میشود چه بصورت حضور فیزیکی در خطوط مقاومت و چه به صورت حضور پیدا و پنهان در سایر جاها و هر روزه تعدادی هم شهید به این کشور و ملت شجاع آن هدیه میکنند ، با توجه به بی ادعا بودن و صفای باطن دوستان خط مقاومت و انقلابی های اصیل و از طرفی کوتاهی در ذکر دستاوردهای انقلاب اسلامی که همه و همه حاصل خون و رنج همین گروه انقلابی است وظیفه میدانی رسانهایی مثلا دولتی است ، میدان برای عرض اندام دو گروه دیگر خالی شده و دو طرف بزک کننده استکبار بسیار با هیاهو ظاهر میشوند ، معلوم است با توجه به تعداد رسانه های مجازی و یا ماهواره ایی و رفتار شیطانی آنها مبنی بر زیبا جلوه دادن زشتی ها و جذاب نشن دادن زرق و برق دنیای کفر غرب بر و برتری آن بر دنیای کفر شرق میچربد و حاصلش میشود این عوام فریبی بعضیها و عوام زده گی خیلی ها که خروجیش میشود این .
ناشناس
|
Canada
|
۲۰:۰۰ - ۱۳۹۵/۰۱/۲۵
1
1
کافی است که فقط در داخل تاکسی واتوبوس باشی که بدانی ذایقه کل ایران تغییر کرده نه صرف تهران و این تغییرات حداقل دو دهه است اتفاق افتاده ولی همین ساختار به شدت جلوشو گرفته وبشتر از یک دهه دیگر این ساختار توانایی سد سیل تغییر ذایقه رانخواهد داشت
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۱:۳۰ - ۱۳۹۵/۰۱/۲۶
1
0
طبق فرمایش این برادر اصلا کل انتخابات را باید تعطیل کرد
ناشناس
|
Canada
|
۰۱:۰۰ - ۱۳۹۵/۰۱/۲۷
0
0
مشکل عدم شناخت همینه به خواهر می گی برادروبعد به انتصاب می گی انتخاب وبعد ازمیان بد و بدتر مردم همیشه بد را انتخاب می کنند.ساختا اجازه انتخاب یکی ار دوگزینه بد وبدتر راذاذه یعنی برای قرن ۲۱ یعنی طنز
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین