جنگ جنگ تحقیرهاست!

گروه سیاسی، بحث اخلاق در تمام مذاهب توحیدی از جایگاه ویژه ای برخوردار است و در این میان طبیعتاً اسلام به عنوان شریعت آخر و برتر، بیش از سایر ادیان و مذاهب به این مهم پرداخته و فارغ از آیات فروانی که به مباحث اخلاقی از جوانب مختلف می نگرند، روایات احادیث فراوانی نیز از حضرت ختمی مرتبه (صلّی الله عليه و آله و سلّم) و ائمۀ اطهار (علیهم السلام) و دیگر بزرگان دین در اسناد گوناگون اسلامی و به ویژه شیعی موجود است که همواره موردتوجه بسیاری از اندیشمندان علم اخلاق (داخل و خارج اسلام) بوده است.

به گزارش بولتن نیوز، درمیان صحبت از مکارم و محاسن اخلاق اجتماعی نیز بسیار موردتوجه قرار داشته و اگر در بحث از اخلاق فردی و زندگی شخصی انسان، بتوان در دیگر ادیان و ایدئولوژی ها نیز همپای اسلام، نظرات و نکاتی یافت، معمولاً این آیین ها و ادیان، در بحث اخلاق عمومی و زندگی اجتماعی با کم توجهی از این مسئله عبور کرده اند و از آن سو اسلام حق مطلب را در این خصوص بیان داشته است. 

از دیگر سو با نگاهی به آنچه امروز در سیاست کلان و بین الملل جهانی می گذرد اما به خوبی در می یابیم که آنچه به طور ویژه توسط قدرت های استعماری امروز دنیا هدف قرار گرفته، نه لزوماً جسم و جان مردمان دیگر کشورهای جهان، که روح و روان و اندیشۀ آن هاست. درحقیقت همان چیزی که در سال های اخیر در کشورمان تحت عنوان «جنگ نرم» یا «عملیات روانی» از آن صحبت می شود که برخلاف آنچه بعضاً توسط برخی از همین دشمنان نرم تبلیغ می شود که این گفتمان ها ساختۀ ذهن شرق و کشورهای خاورمیانه و اسلامی است، ازقضا ترجمۀ اصطلاحاتی لاتین و برگرفته از دانش سیاسی غربی است.

با این مقدمه اما قصدداریم در ادامه نگاهی بیاندازیم به برخی از ویژگی های اخلاقی ذاتی انسان همچون عزّت و تحقیر و تاثیر آن بر سرنوشت ملّت ها.

به هر تفسیر آن چه در ادامه می آید، نگاهی است عالمانه به این مسئله و نکاتی غامض تر از آنچه تا اینجا بیان گشت که به قلم حجت الاسلام والمسلمین ناصر اکبری که در قالب یادداشتی کوتاه تحت عنوان «جنگ، جنگ تحقیرهاست» تقدیم می گردد:

جنگ، جنگ تحقیرهاست

از ابتدای خلقت انسان، جنگ حق و باطل بر سر عزت و تحقیر بوده است؛ شیطان به چشم حقارت در آدم علیه السلام نظر کرد و گفت که من از آتش هستم و این از گل بدبو. اساساً خداوند نیز در قرآن کریم، تحقیر اهل جهنم را بدترین عذاب دانسته و از آن ها به عنوان کسی که نگاهشان هم نمی کند، یاد می کند. همچنین قرآن از قاعدۀ نفی سبیل، همین عزت را اراده کرده است.

شما کافیست به آیات و روایات و تاریخ نگاه کنید که چقدر در مورد عزت و تحقیر مطلب وجود دارد؛

· در زمان انبیا نیز مستکبران، با عناوین دیوانه و بیچاره و فقیر درصدد تحقیر انبیا بودند.

· جلوگیری عایشه از دفن امام مجتبی علیه السلام و گرداندن اسرای اهلبیت پس از واقعه ی محرم و خارجی نامیدن آن ها و اسکان آن ها در خرابه نیز به قصد تحقیر بود.

· استعمار کشورهای مستقل و عزل و نصب پادشاهان ایران و کشورها توسط غربی ها نیز به قصد تحقیر بوده و آن ها ما را پست و جهان سومی و عقب مانده می دانستند و می دانند.

· با ذلت، قاجار را تغییر و رضاشاه را نصب و سپس با ذلت او را عزل و محمدرضا شاه را نصب کردند و شاهان ما از سفیر بلکه مستشار غربی باید اطاعت می کردند چنان که ارتشبد ما باید به یک گروهبان آمریکایی احترام می گذاشت.

· وقتی به عراق حمله کردند برای تحقیرشان، گاها آنها را لخت کرده و بر یکدیگر خواباندند و در دهان آنها ادرار می کردند و این فقط برای تحقیر بود.

· وضع در فلسطین و آفریقا بدتر بود و هست و آنها را حیوان می دانند.

· و در پیروزی حزب الله و غزه تمام جریان بر اثبات و نفی تحقیر و عزت بود و گرنه شهادت کودکان و زنان در جنگ، امر عجیبی نیست و مهم عزت است.

اصلاً شعار سیدالشهدا همین بود؛ هیهات من الذلة. سیدالشهدا را می خواستند اسیر کنند و حقیرانه به کوفه ببرند ولی ایشان فرمودند بخدا قسم دستم را ذلیلانه به آن ها نمی دهم و مانند بردگان از پیش روی آنها فرار نمی کنم.

شما نگاه نکنید به تعداد شهدا و هزینه های اقتصادی و تحریم و بایکوت بلکه نگاه کنید به عزتی که امام و شهدا برای ما آوردند و تحقیر شدن غرب. چه کسی فکرش را می کرد روزی کسی مثل امام راحل بیاید و بگوید که ما آمریکا را زیر پا می گذاریم یا ما اسراییل را داخل آدم نمی دانیم. ببینید با دستگیرکردن انگلیسی ها و آمریکایی ها در خلیج فارس با چند قایق ساده چه تحقیری بر آن ها تحمیل کردیم بخصوص وقتی خودشان را خیس کردند. عزت این است و آنها خوب این را می فهمند و در آرزوی روزگار تحقیر ما و تلافی کردن هستند. آنها به خاطر تحقیر شدن اسراییل در جنگ با غزه و ثبات نسبی عراق به کمک ایران بعد از حمله ی داعش و پیروزی انصارالله یمن، تحقیر شدند و حاضر شده اند هرچند محدود و نمایشی به بهانه ی حمله به داعش، به سوریه و عراق حمله کنند تا دولت مرکزی را تحقیر کنند و بگویند بدون اجازه در کشور شما وارد می شویم.

نکته اینجاست که اگر مسئولین ما این امر را در نظر نگیرند بالتبع نخواهند فهمید که رفتار آمریکا و غرب ناشی از چیست. یادمان هست چند وقت پیش به قصد تحقیر آقای رفسنجانی، در لحظه ورودش، نایستادند. طالبی سفیر ما در سازمان ملل را نپذیرفتند در حالیکه او متاسفانه این روزها از تندروی داخلی و لزوم نرمش با غربی ها می گوید! شیخ روحانی، اوباما را باهوش و باادب خواند و در مقابل او، روحانی را غیرقابل اعتماد دانست و عمدا در مقابل مذاکرات و اکسیدکردن اورانیوم ،تحریم جدید وضع کردند. آری این مسایل اتفاقی نیست بلکه به قصد تحقیر ماست.

فهم این مساله کار حضرت آقا است که در زمان بستری ایشان، به قصد تحقیر گفتند که ما در مبارزه با داعش ایران را به حساب نمی اوریم و آقا بلافاصله در همان بیمارستان در لحظات مرخص شدن، تحقیرشان کرد و با الفاظی نظیر دختره!، زنه! و تفریح بیمارستانی! کارشان را تلافی نمودند.

خلاصه اگر باهوش نباشیم و اسباب رفتار دشمن را نشناسیم چه بسا تحقیر شدن را با عباراتی مثل "رفتار دوگانه" و "شیطنت های دیپلماسی" ماستمالی کنیم در حالیکه بحث بر سر چیز دیگری است. همین چند روزه، دیوید کامرون یهودی بعد از دیدار با آقای روحانی علیه ما حرف زده و به نوعی جواب آن خنده های آقای روحانی در دیدار با او را بعد از دقایقی داده است. این را نیز باید به همین حساب گذاشت و آقای روحانی و دولتمردان نباید این حرکات را تحمل کنند چون ما تحمل نمی کنیم و آنها نماینده ما و این کشور هستند و نه نماینده خودشان. ما منتظر جواب قاطع آقای روحانی به آنها هستیم و صدای ما صدای امام و آقا و شهداست.

هیهات من الذلة

مرگ بر آمریکا

مرگ بر انگلیس

مرگ بر صهیونیست

مرگ بر زندگی مرفه حقیرانه

ناصر اکبری 4 - 7 - 1393