کد خبر: ۳۴۲۲۶۰
تاریخ انتشار:

چرا حزب‌الله لبنان سطح تهدیداتش علیه رژیم صهیونیستی را ارتقاء داده است؟

به‌ تازگی سطح تهدیدات حزب‌الله به بالاترین سطح یعنی حمله به تأسیسات و انبارهای هسته‌ای رژیم صهیونیستی ارتقاء یافته است. اما سؤال اساسی این است که چرا در شرایط کنونی، حزب‌الله تصمیم به افزایش سطح تهدیدات خود گرفته است؟ منطقه در شرایط کنونی چه مختصاتی دارد که حزب‌الله را به این تصمیم راهبردی واداشته است؟
گروه بین الملل: سعید ساسانیان: امکان حمله رژیم صهیونیستی به لبنان، احتمالا یکی از متداوم‌ترین موضوعاتی باشد که همواره در رسانه‌ها محل بحث است. همان‌قدر که مقامات نظامی و سیاسی رژیم صهیونیستی در خصوص امکان این حمله و رفتار احتمالی حزب‌الله سخن می‌گویند و رسانه‌های این رژیم، این حمله را در زوایای مختلف گمانه‌زنی می‌کنند، مقامات حزب‌الله و رسانه‌های لبنان نیز چنین امری را در اظهارات و مقالات خود مورد تحلیل قرار می‌دهند.



به گزارش بولتن نیوز، با شرایط منطقه‌ای جدید و تغییر برخی مختصات روانی، مذهبی و سیاسی، سطح تهدیداتی که حزب‌الله لبنان برای واکنش به حمله احتمالی رژیم صهیونیستی مطرح می‌کند، به طرز شگفت‌انگیزی ارتقا یافته است. سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان در سخنرانی‌ها و مصاحبه‌هایش سعی دارد تا پیامی آشکار به دشمن اشغال‌گر قدس انتقال دهد تا مانع از حمله احتمالی این رژیم شود. منطق چنین رفتاری از سوی نصرالله در چارچوب بازدارندگی قابل تبیین است.[1] به‌ تازگی سطح تهدیدات حزب‌الله به بالاترین سطح یعنی حمله به تاسیسات و انبارهای هسته‌ای رژیم صهیونیستی ارتقاء یافته. اما سوال اساسی این است که چرا در شرایط کنونی، حزب‌الله تصمیم به افزایش سطح تهدیدات خود گرفته است؟ منطقه در شرایط کنونی چه مختصاتی دارد که حزب‌الله را به این تصمیم راهبردی واداشته است؟ آن‌چه در ادامه می‌آید، تلاشی است برای پاسخ به این سوال.

1. مروری بر تهدیدات ارتقاء‌یافته‌ی دبیرکل حزب‌الله لبنان

«شما خواستار جنگ تمام عیار شده‌اید. پس ما هم به سراغ جنگ تمام عیار می‌رویم و برای آن آماده‌ایم. جنگی در تمام سطوح. به سمت حیفا -و حرفم را باور کنید- به سمت مابعدِ حیفا و به سمت مابعدِ مابعدِ حیفا.»[2] این‌ها بخشی از سخنرانی تاریخی نصرالله در 14 جولای 2006 است. رژیم صهیونیستی جنگی تمام عیار را علیه حزب‌الله آغاز کرده بود و نصرالله این‌گونه سطح تهدید خود را در حوزه جغرافیایی حیفا، مابعدِ حیفا و مابعدِ مابعدِ حیفا ارتقاء داد. این تهدیدات در کنار اقدامات غافل‌گیرکننده‌ای از جمله انهدام ناوچه حانیت و هم‌چنین تانک مرکاوا، موشک‌باران حیفا و ... در نهایت موجب شد تا رژیم اشغال‌گر قدس جنگ را پس از 33 روز و در حالی که به خواسته خود نرسیده بود، به پایان برساند.

اگرچه خط تهدید همواره در سخنان نصرالله وجود داشته اما تاکید بر «الجلیل و مابعدِ الجلیل»[3] سطح تهدیدات را به صورت ماهوی تغییر داد. حزب‌الله همواره رویکردی دفاعی در مقابل رژیم صهیونیستی داشته است. جنگ 33 روزه و آزادی جنوب لبنان مبتنی بر همین رویکرد بود. اما این بار دبیرکل حزب‌الله تهدید به پیش‌روی در سرزمین‌های اشغالی می‌کرد. او در اواسط شهریور 91 در گفتگو با غسان بن جدو مدیر شبکه المیادین گفته بود: «اگر اسرائیل به ما حمله کند، ما به دفاع بسنده نخواهیم کرد. روزی به رزمندگان گفتم که آماده باشید شاید روزی بیاید که ما وارد الجلیل [در شمال سرزمین‌های اشغالی] شویم. این مسئله هنوز هم به قوت خود باقی است و جزئی از گزینه‌های ماست.»[4] این استراتژی هجومی در کنار استراتژی تسلیح کرانه باختری که از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی مطرح شد و هم‌چنین استراتژی «غلاف غزه»[5] که توسط گروه‌های مقاومت در غزه مطرح گردید، هزینه‌های امنیتی رژیم صهیونیستی را افزایش داد. نصرالله البته در سال 93 و باز هم در مصاحبه با المیادین، از طرح پیشروی تا الجلیل و این‌بار «مابعدِ الجلیل» سخن گفت: «این‌که گفته شود آیا مقاومت به قدرتی تبدیل شده‌است که بتواند وارد الجلیل شود می‌گویم بله، مقاومت هم اکنون به توانی دست‌یافته که به‌تواند وارد الجلیل شود. هم اکنون مقاومت با تمام رزمندگانش و  افسران و توانایی‌های نظامی‌اش آماده هستند وارد الجلیل شوند.» وی با اشاره به اشتباه محاسباتی دشمن و اینکه دخالت حزب الله در سوریه توان حزب الله را کاهش داده، گفت: «البته فراموش نکنید که من می‌گویم به بعد الجلیل هم می‌توانیم وارد شویم.»[6]


آخرین تهدیدی که از سوی دبیرکل حزب‌الله لبنان مطرح شده، سطحی بالاتر از انهدام مخازن گاز آمونیاک دارد. نصرالله این‌بار هم در گفتگو با غسان بن جدو مدیر شبکه المیادین، این تهدید را مطرح کرده: «مشکل [اسرائیل فقط] در انبارهای آمونیاک نیست که در حیفاست. کارخانه‌های دیگری نیز هست. این رژیم با موشک‌های حقیقی هدف گرفته نشده [تا الان]. زیرساخت‌های پتروشیمی و آنچه بیولوژیکی است، تاسیسات اتمی و انبارهای اتمی و زرادخانه‌های کلاهک‌های اتمی... اینها کارخانه‌ها و تاسیساتی است که در شهرها و در جوار شهرهای اسرائیلی موجود است.»
دیگر تهدید نصرالله که طی ماه‌های اخیر موجی از واکنش‌ها را در محافل صهیونیستی برانگیخت، تهدید به انهدام مخازن گاز آمونیاک در حیفا بود؛ «صهیونیست‌ها از جنگ بعدی [احتمالی] می‌ترسند. می‌ترسند که مقاومت مخزن‌های گاز در حیفاء را که به مرگ و جراحت 800 هزار فرد در رژیم غاصب می‌شود، هدف بگیرد و معتقدند که آسیبی که از انفجار این مخزن‌ها ایجاد خواهد شد، معادل یک بمب اتم است. از دید آنان، ما بمب اتم داریم!»[7]-[8]

آخرین تهدیدی که از سوی دبیرکل حزب‌الله لبنان مطرح شده، سطحی بالاتر از انهدام مخازن گاز آمونیاک دارد. نصرالله این‌بار هم در گفتگو با غسان بن جدو مدیر شبکه المیادین، این تهدید را مطرح کرده: «مشکل [اسرائیل فقط] در انبارهای آمونیاک نیست که در حیفاست. کارخانه‌های دیگری نیز هست. این رژیم با موشک‌های حقیقی هدف گرفته نشده [تا الان]. زیرساخت‌های پتروشیمی و آنچه بیولوژیکی است، تاسیسات اتمی و انبارهای اتمی و زرادخانه‌های کلاهک‌های اتمی... اینها کارخانه‌ها و تاسیساتی است که در شهرها و در جوار شهرهای اسرائیلی موجود است. اینها اهدافی است که اگر اسرائیل بخواهد زیرساخت‌های ما را بزند، حق ماست که هر هدفی که برای دشمن بازدارندگی ایجاد کند، هدف بگیریم.»[9]

 

2. دلایل ارتقاء سطح تهدیدات حزب‌الله لبنان علیه رژیم صهیونیستی

تهدیدات جدید حزب‌الله علیه رژیم صهیونیستی به‌ گونه‌ای است که نشان از تغییر برخی مختصات منطقه‌ای دارد. در واقع، با تغییر برخی از مختصات منطقه‌ای، حزب‌الله ضروری دیده تا سطح تهدیدات خود علیه رژیم صهیونیستی را ارتقاء دهد تا امکان بازدارندگی بیشتری در مقابل حمله احتمالی به لبنان توسط این رژیم ایجاد شود. به نظر می‌رسد دلایل زیر را می‌توان در خصوص این تصمیم حزب‌الله مورد بررسی قرار داد؛

1-2. توسعه کمی و کیفی روابط رژیم صهیونیستی و اعراب

طی ماه‌‌های اخیر روابط رژیم صهیونیستی با اعراب و به خصوص عربستان سعودی توسعه ملموسِ کمی و کیفی داشته است. اگر تا پیش از این، دیدارهای مقامات سعودی و رژیم صهیونیستی علنی نمی‌شد، اکنون این دیدارها با عکس و توضیحات کافی رسانه‌ای می‌شود. طبیعی است که برخی دولت‌های عربی که همواره زیر سایه عربستان بوده‌اند از جمله بحرین، در این خصوص پیرو ریاض باشند. به عنوان مثال رون پروسور نماینده تل‌آویو در سازمان ملل در نشست امنیتی هرتزلیا در تابستان 2015 گفت: «در این وضعیت حساس و هرج‌ومرج فعلی در منطقه باید از فرصت‌ها بیشترین استفاده را کنیم و اکنون منافع عربستان با اسرائیل هم‌پوشانی دارد و باید از آن به نفع خودمان استفاده کنیم. دور گردن عربستان و دیگران طنابی پیچیده شده که سر آن به مساله فلسطین نمی‌رسد!»[10] در شهریور 94، نتانیاهو در سفری که به لندن داشت، با صراحت گفت: «برخی سران عرب، در مذاکرات سری و پشت درهای بسته، اسرائیل را به رسمیت می‌شناسند.» و البته سپس تاکید کرد که «برخی سران عرب، موضع خود را در سایه  رکود حاکم بر روند صلح (سازش) آشکارا اعلام نمی‌کنند و منتظر نهایی شدن موضع خود برای اعلان آن هستند.»[11] ترکی الفیصل البته در اواخر آبان 94 با هاآرتص مصاحبه کرد و از دشمنی مشترک عربستان و اسرائیل با ایران سخن گفت.[12] از این دست نشانه‌ها و خبرها بسیار زیاد است.

 

حزب‌الله احساس می‌کند که همراهی اعراب با مقامات صهیونیست به مراتب بیشتر از گذشته شده و همین امر می‌تواند حمایت گسترده آن‌ها از هرگونه ماجراجویی رژیم صهیونیستی علیه لبنان را در پی داشته باشد و این امر به ضرر حزب‌الله است. لذا این جنبش با ارتقاء بخشیدن به سطح تهدیدات خود، سعی دارد هزینه هرگونه اقدام هجومی از سوی رژیم صهیونیستی را آن‌قدر افزایش دهد تا اساسا مانع از حمله شود.
اما توسعه روابط میان اعراب و رژیم صهیونیستی چگونه می‌تواند حزب‌الله را به خطر بیندازد؟ نصرالله در مصاحبه‌ای که اوایل سال 95 با شبکه المیادین انجام داد، گفت: «مقاومت از طرف اسرائیل و اعراب هدف گرفته شده و ما بعد از توکل بر خدا، با جدیت تلاش می‌کنیم هرچند وقوع جنگ را بعید می‌دانیم. ما قدرت داریم که هر نقطه‌ای در فلسطین اشغالی را هدف بگیریم... اسرائیل از پوششی غیرعلنی برخوردار است. اسرائیل در جنگ تموز [33 روزه] از پوشش عربی برخوردار بود. اسرائیلی‌ها گفتند که در جنگ تموز [33 روزه] یا جنگ‌های غزه از برخی مسئولان در دولت‌های عربی درخواست‌هایی دریافت کرده‌اند مبنی بر اینکه جنگ اسرائیل متوقف نشود . اسرائیل تمایل این کشورهای عربی را می‌داند.»[13]

در شرایط کنونی منطقه، تمایل برخی دولت‌های عرب برای حمله رژیم صهیونیستی به حزب‌الله و لبنان به مراتب بیشتر از سال 2006 شده است. در چنین شرایطی، حزب‌الله احساس می‌کند که همراهی اعراب با مقامات صهیونیست به مراتب بیشتر از گذشته شده و همین امر می‌تواند حمایت گسترده آن‌ها از هرگونه ماجراجویی رژیم صهیونیستی علیه لبنان را در پی داشته باشد و این امر به ضرر حزب‌الله است. لذا این جنبش با ارتقاء بخشیدن به سطح تهدیدات خود، سعی دارد هزینه هرگونه اقدام هجومی از سوی رژیم صهیونیستی را آن‌قدر افزایش دهد تا اساسا مانع از حمله شود.


2-2. تروریست نامیده‌شدن حزب‌الله و کاهش مشروعیت منطقه‌ای او در جنگ احتمالی

اقدام شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب در تروریست نامیدن حزب‌الله لبنان، مهم‌ترین خدمتی بود که از سوی دولت‌های عرب به رژیم صهیونیستی صورت گرفت. اکنون، تروریست نامیدن حزب‌الله، نقطه اشتراک بسیاری از دولت‌های عرب و این رژیم است. بر همین اساس در جنگ احتمالی میان حزب‌الله و رژیم صهیونیستی، دولت‌های عرب مشروعیتی برای گروهی که تروریست می‌نامندش قائل نخواهند شد و این می‌تواند هزینه‌های حزب‌الله را افزایش دهد تا جایی که نوعی اجماع عربی در مقابل او شکل بگیرد. بر همین اساس، افزایش سطح تهدیدات در برهه کنونی و افزایش بازدارندگی حزب‌الله در مقابل رژیم صهیونیستی، می‌تواند حزب‌الله را از آسیب‌های ناشی از بازی مغرضانه برخی دولت‌های عربی دور بدارد.

3-2. تلاش برای قطع کردن بازوهای ایران در منطقه با کارگزاری عربستان

حزب‌الله با درک شرایط منطقه‌ای، به خوبی می‌داند که اکنون و در شرایط پسابرجام، در سطوح دیپلماتیک، اقتصادی، امنیتی و فرقه‌ای، نبردی تمام عیار علیه ایران در منطقه با کارگزاری عربستان و هدایت ایالات متحده آمریکا در جریان است. در این چارچوب، یکی از مهم‌ترین رویکردهای عربستان برای مبارزه با ایران و برقراری موازنه منطقه‌ای علیه او، تضعیف متحدان و بازوان منطقه‌ای اوست. بر همین اساس، تضعیف حزب‌الله به عنوان اصلی‌ترین بازیگر متحد ایران در منطقه، در صدر برنامه‌های سعودی برای مواجهه‌ای تمام عیار با ایران خواهد بود. در همین خصوص روزنامه فرامنطقه‌ای الشرق الاوسط به نقل از سفرای یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس در لبنان نوشت تصمیم مقابله با حزب الله، تصمیمی استراتژیک و در راستای چارچوب مقابله با نفوذ ایران در منطقه است.[14] این امر زمانی که در کنار برخی موارد دیگر از جمله نزدیکی بی‌سابقه دولت‌های عربی به رژیم صهیونیستی و تروریست نامیدن حزب‌الله قرار می‌گیرد، این جنبش را نسبت به طرح‌های خطرناک‌ و مشترک میان جبهه عربی-عبری نگران‌تر می‌سازد. در این چارچوب طبیعی است که اقدامات بازدارنده حزب‌الله علیه رژیم صهیونیستی شدت بگیرد که نمونه‌ای از آن، افزایش سطح تهدیدات است.

4-2. تلاش حزب‌الله برای مصون‌سازی منطقه‌ای خود فارغ از نتیجه احتمالی بحران سوریه

واقعیت این است که اکنون امیدها برای پایان بحران سوریه اگرچه کم، اما بیشتر از هر زمان دیگری است. گمانه‌زنی‌های مختلفی در خصوص پایان بحران سوریه صورت گرفته است. اما پیچیدگی‌های عرصه میدانی و سیاسی موجب شده تا نتوان به هیچ کدام از این طرح‌ها اطمینان کرد.

در برآوردهای امنیتی، همیشه داشتن طرح و برنامه در خصوص بدترین حالت‌های ممکن، یک اصل است. طراحان و سیاست‌گذاران امنیتی به دلیل حساسیت ویژه مسائل امنیتی، باید غیرمحتمل‌ترین حالت‌ها را نیز در نظر گرفته و متناسب به حساسیت آن، عمل کنند.

به نظر می‌رسد رفتار حزب‌الله در چارچوب بازدارندگی در شرایط کنونی، علاوه بر مواردی که در فوق آمد، تلاشی است تا به طرف صهیونیستی بگوید که فارغ از نتیجه‌ی بحران سوریه، حزب‌الله توان انهدام مهم‌ترین بخش‌های صنعتی و هسته‌ای رژیم صهیونیستی را دارد. حزب‌الله باید در چارچوب برآوردهای امنیتی خود این را لحاظ کند که به عنوان مثال اگر سرانجام بحران سوریه در بدبینانه‌ترین حالت ممکن کناره‌گیری بشار اسد از قدرت باشد، این جنبش باید توان حفظ موجودیت و اثرگذاری‌اش در لبنان و منطقه را حفظ نماید. تلاش حزب‌الله برای مصون‌سازی منطقه‌ای خود فارغ از نتیجه بحران سوریه، امری است که در برآوردهای امنیتی، کاملا منطقی محسوب می‌شود.

5-2. تاثیر انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا بر رژیم صهیونیستی

سیاست‌های آمریکا در قبال رژیم صهیونیستی ثابت است و به صورت ساختاری، هیچ رئیس‌جمهوری در آمریکا توان تغییر این اصل ثابت را ندارد. حتی اگر برخی انتقادات در سطوح رسمی آمریکا به رژیم صهیونیستی مطرح بشود، تنها در حوزه رفتاری این رژیم است و کسی در حاکمیت آمریکا توان تردید در اصل حمایت از این رژیم و تقویت آن را ندارد. اما با این وجود، نوع حمایت روسای جمهور آمریکا می‌تواند متفاوت باشد. به‌عنوان مثال اوباما بر این باور است که با برجام، خدمتی مهم به رژیم صهیونیستی انجام داده در حالی که برخی از چهره‌های برجسته جمهوری‌خواه هم‌چون سناتور مک کین این‌گونه نمی‌اندیشند. با احتساب این موارد، به نظر می‌رسد نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا می‌تواند در سطحی کلان، بر اقدامات بازدارنده حزب‌الله لبنان اثرگذار باشد. تا کنون دونالد ترامپ در میان جمهوری‌خواهان و هیلاری کلینتون در میان دموکرات‌ها، از بخت بیشتری برای ورود به رقابت نهایی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برخوردارند. این دو، تا حدی نگاهی متفاوت‌تر از اوباما نسبت به مساله‌ی استفاده از قدرت نظامی و رویکردهای تهاجمیِ سخت دارند. ترامپ مدت‌هاست به دلیل مواضع تندش در رسانه‌ها شناخته می‌شود. اما کلینتون نیز اخیرا در نامه‌ای برای حییم سابان میلیاردر یهودی- آمریکایی نوشته است: «در صورت تصدی ریاست‌جمهوری آمریکا به رژیم صهیونیستی اجازه خواهم داد به جای 2000 نفر از ساکنان غزه 200 هزار تن از آنها را به قتل برساند.»[15] این جمله به خوبی الگوی رفتاری کلینتون در قبال رژیم صهیونیستی را هویدا می‌سازد.


حزب‌الله با درک شرایط منطقه‌ای، به خوبی می‌داند که اکنون و در شرایط پسابرجام، در سطوح دیپلماتیک، اقتصادی، امنیتی و فرقه‌ای، نبردی تمام عیار علیه ایران در منطقه با کارگزاری عربستان و هدایت ایالات متحده آمریکا در جریان است. در این چارچوب، یکی از مهم‌ترین رویکردهای عربستان برای مبارزه با ایران و برقراری موازنه منطقه‌ای علیه او، تضعیف متحدان و بازوان منطقه‌ای اوست.
پیروزی هر کدام از این دو در انتخابات ریاست جمهوری، می‌تواند رژیم صهیونیستی را نسبت به دوران ریاست جمهوری اوباما، راضی‌تر ساخته و امکان ماجراجویی‌های بیشتری را برای او فراهم سازد. البته این بدان معنا نیست که این رژیم در صورت ماجراجویی علیه حزب‌الله از چنین حمایتی برخوردار نیست. در چنین شرایطی طبیعی است که حزب‌الله لبنان با فهم معادلات کلان جهانی، رفتار خود را در حوزه بازدارندگی تشدید نماید. گفتنی است بعد از آنکه بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی اعلام کرد که منتظر رئیس‌جمهور بعدی آمریکا می‌ماند تا اینکه بتواند با وی به یک توافق نظامی بهتر دست پیدا کند، واشنگتن به نتانیاهو اعلام کرد که بسته کمک نظامی آمریکا به اسرائیل را امضا کند زیرا با ورود رئیس‌جمهور بعدی آمریکا به کاخ سفید، توافق بهتری در این زمینه حاصل نمی‌شود![16]


6-2. تهدیدات و تمهیدات رژیم صهیونیستی علیه حزب‌الله

ظاهری‌ترین دلیلی که موجب می‌شود تا حزب‌الله در چارچوب بازدارندگی به ارتقاء سطح تهدیدات خود علیه رژیم صهیونیستی بپردازد، تهدیدات مکرر مقامات این رژیم است. این تهدیدات وقتی در کنار موارد فوق قرار می‌گیرد، می‌تواند قابلیت تحقق بیشتری داشته باشد و بر همین اساس، حتی با فرض بدبینانه‌ترین حالت، حزب‌الله باید اقدامات بازدارنده‌ی خود را افزایش دهد. دیدارهای متعددی که سران و مقامات عالی‌رتبه برخی کشورهای منطقه‌ از جمله ترکیه، عربستان و اردن با مقامات رژیم صهیونیستی طی ماه‌های اخیر داشته‌اند و دعوت برخی سران عربی از جمله ملک عبدالله اردن از ارتش رژیم صهیونیستی برای ورود به بحران سوریه در کنار مانورهای نظامی این رژیم، موجب شده تا نصرالله بر سطح تهدیدات خود بیفزاید تا مانع از هرگونه اقدام آفندی این رژیم گردد.

جمع‌بندی

با شرایط منطقه‌ای جدید و تغییر برخی مختصات روانی، مذهبی و سیاسی، سطح تهدیداتی که حزب‌الله لبنان برای واکنش به حمله احتمالی رژیم صهیونیستی مطرح می‌کند، به طرز شگفت‌انگیزی ارتقا یافته است. سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان در سخنرانی‌ها و مصاحبه‌هایش سعی دارد تا پیامی آشکار به دشمن اشغال‌گر قدس انتقال دهد تا مانع از حمله احتمالی این رژیم شود. منطق چنین رفتاری از سوی نصرالله در چارچوب بازدارندگی قابل تبیین است. حزب‌الله در شرایط کنونی به چند دلیل سعی دارد تا بازدارندگی خود در مقابل هرگونه اقدام ماجراجویانه و آفندی رژیم صهیونیستی را افزایش دهد؛ توسعه کمی و کیفی روابط رژیم صهیونیستی با برخی دولت‌های عرب، تروریست نامیده‌ شدن حزب‌الله از سوی اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس که می‌تواند مشروعیت حزب‌الله در جنگ احتمالی را کاهش دهد، تلاش برای قطع‌کردن بازوهای منطقه‌ای ایران با کارگزاری عربستان در شرایط پس از برجام، تلاش حزب‌الله برای مصون‌سازی منطقه‌ای خود از نتیجه احتمالی بحران سوریه در بدبینانه‌ترین حالت ممکن، تهدیدات و مانورهای نظامی رژیم صهیونیستی علیه حزب‌الله و نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا از جمله این دلایل محسوب می‌شوند. طبیعی است که در چنین شرایطی، حزب‌الله لبنان سطح تهدیدات خود علیه رژیم صهیونیستی را ارتقاء دهد.


منیع:

[1] . سعید ساسانیان. «ارتقاء سطح تهدیدهای حزب‌الله لبنان و شاخصه‌های بازدارندگی آن»، اندیشکده راهبردی تبیین، فروردین 95.

[2] . بخشی از کتاب «سپاهیان خدا» نوشته‌ی نیکولاس بلانفود که ترجمه آن در آدرس زیر منتشر شده:

http://www.rajanews.com/news/145998

[3] . الجلیل در شمال سرزمین‌های اشغالی و در نزدیکی لبنان قرار دارد.

[4] . http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910613001385

[5] . طرح آزادسازی غلاف غزه عبارت است از آزادسازی شهرها، شهرک‌ها و روستاهای هم مرز با نوار غزه، که معمولاً تا شعاع 30 کیلومتری مرزهای نوار غزه را شامل می شود.

[6] . http://www.tasnimnews.com/fa/news/1393/10/25/622104

[7] . http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13941128000827

[8] . برای اطلاع از ابعاد این تهدید رجوع کنید به: «بررسی تهدید دقیق سید حسن نصرالله در مراسم بزرگداشت فرماندهان و سرداران شهید مقاومت» در کانال اندیشکده راهبردی تبیین به آدرس:

https://telegram.me/Tabyincenter/3687

 

[9] . http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13950102000536

[10] . «کنفرانس هرتزلیا 2015؛ اظهارات و راهبردها»، اندیشکده راهبردی تبیین، خرداد 94.

[11] . http://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/06/22/858222

[12] . http://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/08/22/914964

[13] . http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13950102000536

[14] . http://aawsat.com/home/article/604121

[15] . http://isna.ir/fa/news/94112717655

[16] . http://www.farsnews.com/13941119001406


منبع: اندیشکده راهبردی تبیین

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین