صادق زيباکلام با انتشار يادداشتي از چگونگي حضورش در فيلم ماني حقيقي و فيلم بازي کردنش گفت. نکته جالب اين يادداشت ابراز پشيماني زيباکلام و اذعان به دروغ گفتن به خاطر درخواست ماني حقيقي است.
گروه سینما و تلویزیون - ماني حقيقي امسال با فيلم «اژدها وارد ميشود» در جشنواره حضور داشت. فيلمي که در آن دو چهره سياسي اصلاحطلب حضور دارند. صادق زيباکلام و سعيد حجاريان در فيلم «اژدها وارد ميشود» از گروهي صحبت ميکنند که اخبار ساواک را به گروههاي مبارز ميرساندند.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از روزنامه جوان، ديالوگهاي اين افراد پيش از اين توسط مسعود بهنود، روزنامهنگار همکار بيبيسي بيان شده بود و به دليل اينکه حضور بهنود از جمله مميزيهاي فيلم بهشمار ميرفت و ممکن بوده کل فيلم در جشنواره به خاطر حضور بهنود زير سؤال برود، ماني حقيقي دست به دامان اصلاحطلبان شد. زيباکلام در يادداشتش پيرامون چگونگي همکاري با حقيقي با پشيماني بعد از آن مينويسد:
«گفتند ما ميخواهيم راجع به گروه هزاوه (هُزوارِشhozvaaresh ) صحبت کنيم. گفتند اينها دو، سه نفري بودند که به ساواک پيوستند. آنها زنداني نبودند و فقط با ساواک همکاري ميکردند. اطلاعات را بيرون ميآوردند و به گروههاي سياسي ميدادند. به ايشان گفتم که من نه در سالهاي حضورم در زندان و نه خارج از زندان تاکنون با چنين گروهي مواجه نشدهام. چنين چيزي هم نشدني بود، چون کساني که وارد ساواک ميشدند کاملاً مورد شناسايي قرار ميگرفتند و کلاً فقط يکبار ميتوانستند چنين کاري را انجام دهند. در غير اين صورت ساواک بو ميبرد و لو ميرفتند. به هر حال گفتند که ما يک مشکلي پيدا کردهايم. ماني حقيقي داستان فيلم را براي من تعريف کرد. گفتند ما همه چيزمان درست شده و قرار بود مسعود بهنود در فيلم باشد و بگويد اين گروه بيرون ميآمد و اطلاعات را به مخالفين رژيم شاه ميداد.
کارگردان البته اين را متوجه شد که من داستان را باور نميکنم. بعد آن قسمت مربوط به بهنود را براي من پخش کرد. آن زمان که پيش ماني حقيقي رفته بودم، اواخر ديماه بود و چند روز بيشتر به جشنواره نمانده بود. بعد ايشان گفت من فردا با آقاي حجاريان هم قرار دارم و ايشان ميخواهند آن حرفهايي را که آقاي بهنود گفتهاند براي ما تکرار کنند. حالا مشکل اينجاست که متأسفانه در دقيقه 90 ايراد گرفتهاند که چون مسعود بهنود اين حرفها را زده، فيلم نميتواند در جشنواره شرکت کند. آقاي حقيقي ناراحت بودند که بهخاطر بهنود نميتوانند در جشنواره شرکت کنند.
گفتند دست به دامان شما شدهام، چون روي شما حساسيت نيست، بياييد و اين حرفها را بگوييد. فردا هم که آقاي حجاريان اينها را خواهد گفت. من قبول کردم و اين کار را برايشان انجام دادم. اين اتفاق براي من فيلم بازي در فيلم بازي شد. من قبل از ضبط دو، سه بار تمرين کردم، ولي بعد از ضبط گفتند خوب نشده است. من هم مقداري خسته و عصبي شده بودم. احساس ميکردم بابت انجام يک کار ديگر به آنجا رفته بودم و الان کار ديگري از من خواسته بودند. ولي سرانجام آنها راضي بودند و ميگفتند فيلمهايي که گرفتهاند خيلي خوب شده است. زمان اکران در جشنواره هم آقاي حقيقي با من تماس گرفتند و دعوتم کردند که فيلم را ببينم و گفتند فيلم با استقبال زيادي هم روبهرو شده، اما حقيقتش را بخواهيد من نرفتم. از نظر اخلاقي اين کار کمي برايم سخت بود، چون يک چيزي را که حقيقت نداشت، گفته بودم!»
البته زيباکلام در انتهاي يادداشتش به اين نکته اشاره ميکند که من در زندگيام گناه و خلاف زياد کردهام؛ اين دروغي که گفتم در مقايسه با گناهها و خلافهاي ديگري که کردهام، خيليخيلي سبکتر است!
حال مشخص نيست اين دروغها را زيباکلام به مردم گفته يا نه و اگر قرار باشد به حرف يک فيلمساز به اين راحتي دروغ بگويد، به حرف سياستمداران و افراد ذينفوذ سياسي چگونه عمل خواهد کرد؟! از طرف ديگر حجاريان که يکي از تئوريپردازان اصلاحات به شمار ميرود نيز چطور دروغهاي يک کارگردان را باور و تکرار کرده است؟!