غربی ها نگران نسل کشی در سوریه نیستند بلکه نگران درهم شکسته شدن سنگر تروریستها می باشند. چون آنها اگر نگران بودند باید به هنگام جنایتهای تروریستها و سربریدنهای وحشیانه تروریستها در طبقا و رقه و سایر بخش های سوریه نگران می شدند
گروه بین الملل:حماسه ای که این روزها در سوریه در خصوص نبرد «نبل» و «الزهراء» رخ داده است تبعاتش نه تنها روند مبارزات در داخل سوریه بلکه تمام کشورهایی را که به نوعی درگیر تحولات سوریه هستند گرفته است.در حالی که مهمترین دستاورد این موفقیت، به محاصره
درآمدن گروههای تروریستی در داخل و اطراف شهر حلب عنوان شده و همه نگاه به این شهر بزرگ سوریه دوخته شده است تحولی مهمی بر اثر پایان محاصره این دو شهرک وفادار به مقاومت در استان همجوار ادلب در حال شکل گیری است.
به گزارش بولتن نیوز،استان ادلب که در جنوب غربی استان حلب قرار دارد در بهار امسال به کنترل ائتلاف جیش الفتح درآمد. این ائتلاف با نظارت مستقیم عربستان سعودی و ترکیه در اوایل سال جاری (1394) با مشارکت چندین گروه مسلح از استانهای حلب، لاذقیه و ادلب به رهبری جبهه النصره، شاخه سوری القاعده تشکیل شد و خیلی زود موفق شد اکثر مناطق استان ادلب را به کنترل خود در آورند.از زمان ورود مستقیم روسیه به جنگ سوریه آزادسازی استان ادلب به دلیل همجواری آن با استان لاذقیه، جایی که جنگندهها و پرسنل نظامی روسیه مستقر هستند، به عنوان یکی از مهمترین اولویتها قرار گرفت. این دو استان ادلب و حلب برای ترکیه و عربستان سعودی و قطر بسیار حائز اهمیت بود چرا که این کشورها و به تبع آن آمریکاییها چون این چند کشور بازتابی از سیاستهای همدیگر در منطقه هستند امیدوار بودند با عدم شکست محاصره نبل و الزهراءاستان حلب و ادلب را کاملا به کنترل خود دربیاورند . حضور ترکیه و عربستان سعودی و تروریستها در این مناطق بحدی بود که تجهیزات و تسلیحات زیادی به دست تروریستها می رسید و همزمان پول و سیستم های تلفن ترکیه در حلب اعمال می شد. به نحوی که ترکیه این را بخشی از خواب امپراطوری عثمانی می دید و می بیند لذا امروز می بینیم که این کشورها و به تبع آنها آمریکاییها بسیار نگران این پیروزیها و ادامه موفقیت در صحنه نبرد توسط سوریه با کمک ایران و روسیه هستند. شاید هیچ وقت آنها به این نمی اندیشیدند که حضور روسیه و ایران در سوریه به این زودی خود را نشان دهد ولی جدیت در مبارزه با تروریستها در سوریه این معادلات را کاملا تغییر داد.
کارشناسان نظامی در خصوص اهمیت نبردهای نبل و الزهراءمعتقد هستند«هم اکنون که نیروهای مقاومت موفق شدند محاصره نبل و الزهرا
را بشکنند مهمترین مسیر سوخت رسانی به استان ادلب قطع شده است. این مسیر کمتر شناخته شده از مناطق تحت کنترل داعش در شمال غربی حلب شروع میشود و به مناطق تحت کنترل جیش الفتح در ادلب و حلب میرسد. در تیر ماه سال جاری جیش الفتح با داعش به توافقی دست یافت که بر اساس آن این جاده بین دو طرف باز باشد تا از این طریق داعش به جیش الفتح نفت برساند و در مقابل غذا و سایر مایتحاج خود را دریافت کند» این بدین معناست که ترکیه نه تنها یکی از راههای سوخت قاچاق را از سوریه از دست داده است بلکه بدین معناست که ترکیه و عربستان سعودی دیگر به راحتی سابق نمی توانند به کمک نظامی تروریستها بشتابند. البته نباید از یاد ببریم که این پیروزیها منجر به پیروزی کامل در استان ادلب و حلب خواهد شد.
اما نکته قابل توجه تر خشم محافل رسانه ای غرب از این پیروزیهاست .محافل رسانهای آمریکایی با جوسازیهای مذهبی و قومی برآن هستند تا دستاوردهای ارتش سوریه را نسل کشی عنوان دارند و حتی اقدام جهانی علیه سوریه را توجیه نمایند. با توجه به این روند می توان انتظار داشت که این محافل بر حجم حملات تبلیغاتی خود با محور برجسته سازی نسل کشی بیافزایند به این امید که ارتش سوریه این گلوگاه استراتژیک را که به کنترل خود درآورده است به روی تروریستها نبندد. نگرانی این محافل همسو با تروریستها نیز از این ناشی می شود که با قطع خط ارتباط سوختی داعش از ادلب به سایر بخش های استان حلب عملا تروریستها برای گرداندن چرخه تسلیحات سنگین نظامی خود با بحران روبرو خواهند شد و تحرکات این تروریستها بسیار
سنگین خواهد شد لذا می توانند به راحتی در تیررس قرار گرفته و نابود شوند. از این رو این محافل می کوشند با برجسته سازی مسئله بروز نسل کشی می خواهند فضای روحی و روانی بین الملل را علیه دولت سوریه با این امید که در کوتاه مدت شاهراه ارتباطی تروریستها با همدیگر قطع نشود و در بلند مدت نیز وجه ای غیر انسانی از ارتش سوریه به جهان معرفی شود تشدید بخشند. از سوی دیگر مانع از پیشروی ارتش سوریه به سمت دروازه مرزی باب الهوی با ترکیه شوند چون با این پیشروی حلقه محاصره استان ادلب کامل می شود و ارتش سوریه موفق می شود به چرخه حیاتی تروریستها در این استان پایان بخشد و باردیگر پرچم سوریه را بر دروازه مرزی باب الهوی به اهتزاز درآورد و بدین ترتیب خواب ترکیه، عربستان سعودی و قطر به همراه آمریکاییها در سوریه می رود از هر زمانی آشفته تر شود.
با پیشروی بیشتر ارتش سوریه می تواند امیدوار باشد که استان حلب را هم که همانگونه به آن اشاره شد هم اکنون پایگاه اصلی تروریستها شده است به کنترل خود دربیاورد و جهنمی که برای تروریستها درست شده را هر روز داغ تر و سوزناک تر کند. دردی که امروز رسانه های غربی از دست آن می نالند دقیقا همین است و بس. آنها نگران نسل کشی در سوریه نیستند بلکه نگران درهم شکسته شدن سنگر تروریستها می باشند. چون آنها اگر نگران بودند باید به هنگام جنایتهای تروریستها و سربریدنهای وحشیانه تروریستها در طبقا و رقه و سایر بخش های سوریه نگران می شدند. این محافل اگر اندکی به عقب برگردند می بینند که چگونه در خصوص نسل کشی اسپایکر و کردهای ایزدی سکوت پیشه کردند و خم به ابرو نیاوردند،تو گویی که آنها سهمی از حقوق بشر غربی نبرده اند.