ما در این نوشتار به دنبال بررسی این طرح و اهداف پنهانی آن هستیم.
به گزارش بولتن نیوز، جزئیات این طرح هفتمادهای عبارتاند از:
1- تلاش برای توقف اظهارات و مواضع تحریکآمیز از سوی مقامات سیاسی و دینی در زمینه قتل یهود و یا تروریست خواندن فلسطینیها
2- لزوم اجرای توافقات اخیر میان اردن و اسرائیل در زمینه حفظ وضعیت موجود مسجدالاقصی
3- حل مسئله مصون ماندن شهرکنشینان از مجازات در صورت ارتکاب خشونت علیه فلسطینیان
4- لزوم اعتراف به مقدس بودن شعائر موجود در دفن شهدا و فوت شدگان و انجام مراسم تشییع و به خاکسپاری آنها بدون تأخیر
5- کاهش قیدوبندها و بازگشایی خیابان «الشهداء» شریان تجاری و حیاتی شهر الخلیل بر اساس پروتکلهای امضاشده میان سازمان آزادیبخش فلسطین و اسرائیل در سال 1994
6- برداشتن گامهایی جهت تقویت همکاری امنیتی میان اسرائیل و تشکیلات خودگردان فلسطین که از بحرانیتر شدن اوضاع جلوگیری کند.
7- ضرورت عدم استفاده اسرائیل از سلاح جنگی بهجز در مواردی که دیگر ابزارها برای توقف درگیریها کافی نباشد.[1]
این طرح در زمانی ارائه و رسانهای شده است که انتفاضه سوم وارد هفتهی پایانی ماه دوم خود شده است و به دلیل عدم توانایی رژیم صهیونیستی در کنترل آن، واکنشهای مختلفی را از سوی شخصیتهای مختلف با خود به دنبال داشته است. یکی از مهمترین واکنشها را میتوان متعلق به شیمون پرز رئیسجمهور سابق این رژیم دانست که این بحران را ناشی از نداشتن یک رهبر میداند و راهحل را در موجود بودن یک بن گوریون برای ادارهی اسرائیل خلاصه میکند.[2] این اظهارات شیمون پرز نشان میدهد که بحران در رژیم صهیونیستی بر اثر انتفاضه تا چه حد جدی شده و رژیم صهیونیستی با یک خلأ راهبردی مواجه است.
طرح سازمان ملل سعی میکند با القای کسب امتیاز به فلسطینیان و تشکیلات خودگردان، آنان را راضی به توقف و کنترل انتفاضه قدس بنماید. این طرح شامل چند کلیدواژه و نکات اساسی است که به آن اشاره خواهیم نمود:
1- پذیرش مسجدالاقصی و الخلیل بهعنوان نقاط تاثیرگذار در انتفاضه سوم
در بند دوم طرح، سعی میشود از طریق اردن که مدیریت منطقهی شریف حرم قدس را در اختیار دارد، نگرانی فلسطینیان را حول مسجدالاقصی برطرف نماید. همچنین در بند پنجمِ طرح به شهر الخلیل که نقطه ثقل انتفاضه با بیشترین شهید مربوط است، اشاره میکند و سعی میشود با برداشتن یکی از موانع اقتصادی اصلی شهر الخلیل و توسعه وضعیت اقتصادی فلسطینیان آن شهر، آنان را مجاب به تغییر رفتارشان از انتفاضه اخیر بنماید. این دو بند بهخوبی نشان میدهد که مسجدالاقصی و الخلیل دو کلیدواژه انتفاضه قدس هستند.
بند ششم طرح بدون هیچ مدالیتهای خواهان افزایش روابط امنیتی رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان شده است. اشاره و محور قرار گرفتن تشکیلات خودگردان در حالی صورت میگیرد که تضعیف قدرت محمود عباس و کاهش محبوبیت او در کرانهی باختری یکی از عوامل انتفاضه است. این تلاش برای بازگرداندن جایگاه تضعیف شدهی سیاسی و ملی تشکیلات در فلسطین است. |
2- نامتوازن بودن امتیازها: عدم قتل یهودیان در مقابل تروریست نخواندن فلسطینیها
در بند اول طرح سعی میشود یک معاملهی بسیار خفتباری را به فلسطینیان در قالب امتیاز، تحمیل بنماید. این بند میخواهد که فلسطینیان و گروههای فلسطینی تنها تروریسم خطاب نشوند. درحالی که از سوی دیگر کشتن صهیونیستها را ممنوع میکند و یک فلسطینی را از حقِ دفاع در مقابل شهرکنشینان غاصب تحت هر شرایطی محروم میکند. امروزه صهیونیستها در شهرکهای غیرقانونی به خود اجازه میدهند هر فلسطینی را به دلیل آنکه حدس و گمان میرود قصد انجام عملیات استشهادی دارد، به قصد کشتن او هدف گلوله قرار دهند. همچنین در حالی که از لفظ کشته شدن یهودیان در این طرح استفاده شده است، در بند دوم تنها بهحق پیگیری خشونت شهرکنشینان یا کشتار فلسطینیان اشاره میکند. این دو تضمین همانگونه که واضح است بسیار نامتوازن است. هرچند در بند آخر به عدم استفاده از سلاح علیه فلسطینیان اشارهای مینماید، اما این ممنوعیت را تنها تا امکان کنترل انتفاضه از طریق مسالمتآمیز شرط مینماید!
3- افزایش روابط امنیتی تشکیلات خودگردان و رژیم صهیونیستی، پای ثابت هر صلح
بند ششم طرح بدون هیچ مدالیتهای خواهان افزایش روابط امنیتی رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان شده است. اشاره و محور قرار گرفتن تشکیلات خودگردان در حالی صورت میگیرد که تضعیف قدرت محمود عباس و کاهش محبوبیت او در کرانهی باختری، یکی از عوامل انتفاضه است.[3] این تلاش برای بازگرداندن جایگاه تضعیف شدهی سیاسی و ملی تشکیلات در فلسطین است. در این طرح سعی شده است با عدم اشاره به دیگر بازیگران فلسطینی و گروههای مقاومت، تنها بازیگر فلسطینی را تشکیلات خودگردان بنامد تا شاید جایگاه این گروه تقویت شود. طراحان این طرح هفتبندی به این نقطه بهخوبی واقف بودهاند که هر روشی برای سرکوب انتفاضه سوم، تنها از طریق تشکیلات خودگردان قوی ممکن خواهد بود.
4- نتیجهگیری
یکی از اصلیترین نکاتی که از این طرح میتوان برداشت نمود، نگاه طراحان و مسئول سازمان ملل به چرایی انتفاضه اخیر است؛ زیرا همانگونه که از طرح برمیآید، سازمان ملل گمان میکند با تقویت تشکیلات خودگردان، گسترش توان اقتصادی مردم در الخلیل و اطمینان فلسطینیان از عدم تقسیم زمانی- مکانی مسجدالاقصی، انتفاضه سوم فروکش خواهد نمود. در حالی این سه موضوع بهعنوان امتیاز به فلسطینیان مطرح میشود که دلیل اصلی انتفاضه را باید در بیداری نسل جوان فلسطینی دانست. ناامیدی از کشورهای همسایه و عربی- اسلامی در کنار ناامیدی از راهکار سیاسی و مذاکرات صلح برای پایان مشکلات و رسیدن به حقشان را میتوان از اصلیترین عوامل انتفاضه نامید. به تعبیری دقیقتر میتوان ادعا کرد خستگی از راه سیاسی بسیار افزایش یافته است. سه شهر قدس، الخلیل و غزه با بیشترین شهدای انتفاضه طی دو ماه گذشته و با ویژگیهای مختلف فرهنگی و سیاسی، گستردگی این بیداری را نمایان میسازد. نقطه ملموس این انتفاضه عملیات با چاقو و سلاحهای سرد توسط جوانان است. این نوع عملیات نشان میدهد که یک جوان فلسطینی به چه سطحی از نفرت و ناامیدی از انتظار به نتیجه رسیدن مذاکرات و طرحهای صلح رسیده است که وقتی به عملیات میرود، یقین دارد برگشتی برای او متصور نیست زیرا یا از سوی سربازان امنیتی رژیم صهیونیستی به شهادت میرسد یا کمتر از چند ثانیه یک شهرکنشین مسلح او را هدف قرار میدهد. این فضا نشان از یک بیداری در نسل جوان فلسطین است.