«اجلاس جهانی آبوهوا» از سه روز دیگر (30 نوامبر) در شهر پاریس آغاز خواهد شد و مجله معتبر اکونومیست به دلیل اهمیت فوقالعاده این اجلاس، سرمقاله شماره جدید خود را که نسخه چاپی آن فردا (شنبه 28 نوامبر) چاپ میشود را به این اجلاس و تصمیمات مهمی که دولتهای جهان برای توقف روند افزایش گرمای زمین باید بگیرند، اختصاص داده است.
«اجلاس جهانی آب و هوا» که از 30 نوامبر در شهر پاریس برگزار میشود را
میتوان مهمترین اجلاس تغییرات جوی جهان دانست زیرا قرار است در این نشست
کشورهای حاضر برای تصویب یک پیمان جهانی در زمینه مقابله با تغییرات جوی
تصمیمگیری کنند؛ کارشناسان معتقدند، روند تغییرات جوی را با ابزارهای
موجود نمیتوان متوقف کرد بلکه نیاز به ابزارهای جدیدی است.
به گزارش بولتن نیوز، به نقل از
اکونومیست،
همچنین، از چند جنبه اجلاس جهانی «آب و هوا» نشان دهنده تلاش حداکثری
رهبران جهان خواهد بود. با اندکی فاصله گرفتن از فشار خردکننده مشکلاتی
نظیر تهدید تروریسم و کندی رشد اقتصادهای جهان، آنها در این اجلاس تلاش
خواهند کرد تا از وقوع بحرانی جلوگیری کنند که حتی پس از پایان دوران
فعالیت سیاسی آنها، برای مدتهای مدیدی خطرات مخرب خود را برجای خواهد
گذاشت. این تهدید درست برخلاف تفکرات کوتهبینانهای است که اغلب به
سیاستهای پریشان اطلاق میشود و غمانگیز آنکه این سیاستمداران خود را
مهیای یک ماموریت غیرممکن کردهاند که اغلب هم راه را اشتباه میروند.
خواه ناخواه، تغییرات جوی رخ خواهد داد و بخش عمده آن ساخته دست بشر و به
شدت خطرناک است و به سختی میتوان آنرا انکار کرد، حتی اگر نامزدهای
جمهوریخواه انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا بهطور منظم تلاش کنند آن را
انکار کنند. از سال 1880 میلادی یعنی زمانی که «ناسا» شروع به ثبت منظم
دمای هوا کرده، امسال گرمترین هوا را داشتهایم. اگر وضع بههمین ترتیب
ادامه پیدا کند، قطعا سال 2015 رکورد گرمترین سال را خواهد شکست درحالی که
زمان زیادی هم از رکورد قبلی آن یعنی سال 2014 میلادی که گرمترین سال
زمین بود، نمیگذرد. ضمن اینکه طی دهه اخیر، هر سال گرمتر از سال قبل بوده
است.
جهان و رهبرانش نیازمند همت بیشتر
و واقعگرایانه هستند. این همت مستلزم افزایش گزینههای موجود است.
یارانههای سخاوتمندانه فنآوریهای کمآلاینده را تاکنون سرپا نگاه داشته
است؛ هدف اصلی باید راهنمای فردا باشد اما متاسفانه کمپانیهای انرژی،
سرمایهگذاری را در فنآوریهای جدید با چشماندازی ضعیف میدانند و دولتها
نیز تمامکننده کار ناتمام دیگران هستند. درنتیجه، یک التزام سریع برای
افزایش و تنوع بیشتر سرمایهگذاریها روی تحقیق و توسعه در بخش انرژی بیشتر
از هرچیزی که در اجلاس پاریس کم و بیش میتواند ارائه کند، با استقبال
مواجه خواهد شد.
توربینهای بادی و صفحات خورشیدی که اینروزها در سراسر اروپا، آمریکا و
چین درحال گسترش هستند، بهندرت توانستهاند از انتشار بیرویه آلایندههای
کربنی جلوگیری کنند. از زمان آغاز قرن جدید، استفاده از انرژی در جهان نه
تنها کاهش نیافته بلکه بیشتر هم شده که این روند، تولید آلایندهها را نیز
افزایش داده است. درحال حاضر، حدود 41 درصد از برق و 29 درصد از انرژی
جهان با استفاده از زغالسنگ تامین میشود که این بیشترین سهم استفاده از
سوخت زغالسنگ طی دستکم چهار دهه اخیر است. همچنین، غلظت آلایندههای
کربنی در جو، 40 درصد بالاتر از میزان آن در آغاز عصر انقلاب صنعتی است.
دو عامل وحشتناک
روسای جمهور و نخستوزیران کشورهای مختلف جهان که قرار است در اجلاس
پاریس گرد هم جمع شوند، بر این موضوع مهم پافشاری خواهند کرد که روند
افزایش گرمای جهانی هوا باید تا پیش از آنکه دمای هوا به 2 درجه سانتیگراد
بالاتر از دمای هوا در دوران «پیش از عصر صنعت» برسد، متوقف شود. این همان
چیزی است که آنها سالهاست میگویند اما با درنظر گرفتن شتاب و نیروی محرک
پشت تغییرات جوی، این چارچوب هدف غیرواقعی و دلبخواهی خواهد بود. اگر حجم
انتشار سالانه آلایندهها در همین سطح کنونی باقی بماند، ظرف مدت 30 سال
آلاینده کافی برای افزایش دو درجهای دمای هوا به جو وارد خواهد شد.
طرفداران محیط زیست معتقدند که این چارچوب هدف، یعنی جلوگیری از افزایش دو
درجهای دمای هوا به این علت مفید است که روحیه اقدام موثر را القا میکند و
بهمحض اینکه این اقدامات در مسیر اجرا قرار گرفت، اقدامات موثرتری را نیز
به دنبال خود همراه خواهد کرد. طرفداران محیط زیست بر این باورند که اگر
حتی تنها رهبران جهان تلاشهای خود را برای حل این مشکل افزایش دهند و حتی
وعدههای خود را در جهت استفاده از انرژیهای پاک و تجدیدپذیر بیشتر کنند،
از وقوع این فاجعه میتوان جلوگیری کرد؛ اما این مساله، چالش اصلی را به
شدت نادیده خواهد گرفت. بخشهایی از جهان که ثروتمند شدهاند، با کنار
گذاشتن بهرهبرداری بیرویه و بدون مسئولیت از سوختهای فسیلی، سهم زیادی
در این اقدام داشتهاند. برای بقیه جهان و همینطور سایر کشورهایی که به
موضوع تغییرات جوی اهمیت میدهند، پیوستن به جمع کشورهای ثروتمند طی قرن
پیشرو، مستلزم اقداماتی بسیار بیشتر از توسعه صرف و گسترده انرژیهای
تجدیدپذیر است.
جهان و رهبرانش نیازمند همت بیشتر و واقعگرایانه هستند. این همت مستلزم
افزایش گزینههای موجود است. یارانههای سخاوتمندانه فنآوریهای
کمآلاینده را تاکنون سرپا نگاه داشته است؛ هدف اصلی باید راهنمای فردا
باشد اما متاسفانه کمپانیهای انرژی، سرمایهگذاری را در فنآوریهای جدید
با چشماندازی ضعیف میدانند و دولتها نیز تمامکننده کار ناتمام دیگران
هستند. درنتیجه، یک التزام سریع برای افزایش و تنوع بیشتر سرمایهگذاریها
روی تحقیق و توسعه در بخش انرژی بیشتر از هرچیزی که در اجلاس پاریس کم و
بیش میتواند ارائه کند، با استقبال مواجه خواهد شد.
گرچه این اقدامات پرهزینه است اما باید سه نکته را به خاطر سپرد: نخست
اینکه هزینه کردن برای کاهش خطرات مخرب منطقی است؛ دوم آنکه برخی سیاستهای
امروز زیستمحیطی و آب و هوایی، بسیار بیشتر از تحقیقات توسعهیافته علمی
هزینه بر بوده و کارآیی کمتری نیز داشتهاند؛ همچنین، یارانههایی که صرف
احداث هزاران نیروگاه انرژی بادی و خورشیدی شده نیز بازدهی کم اما هزینه
بالایی بههمراه داشته است. سایر یارانهها برای استفاده و گسترش انرژیهای
تجدیدپذیر و پاک نظیر سوختهای زیستی نیز فقط اسراف بوده و باید این
پولها را پسانداز کرد. نکته سوم و آخر اینکه، یکی از بهترین محدودیتها
برای مقابله با تغییرات جوی، درآمدزاست؛ این محدودیت یعنی تعیین مالیات یا
جریمه برای انتشار آلایندههای کربنی، بهجای اعطای یارانه برای رویآوردن
به سوختهای پاک، ضمن اینکه میتواند انرژی سبز را رونق دهد، ازسوی دیگر،
به شکل موثرتری منجر به ترویج ذخیره انرژی شده و سبب توقف نیروگاههایی
خواهد شد که با سوخت فسیلی فعالیت میکنند.
نوآوریهای اساسی برای کاهش
آلایندهها در کوتاهمدت و بلندمدت بسیار حیاتی است اما این نوآوریها
نمیتوانند از وخامت تغییرات جوی جلوگیری کنند. این درست همان جایی است که
واقعیت پا به عرصه وجود میگذارد؛ بسیاری از مردم باید خود را برای زمین و
آبوهوایی گرمتر آماده کرده و خود را با آن تطبیق دهند و برخی دیگر نیز
نیاز به کمک دارند. کشورهای ثروتمندتر شامل چین، وعده دادهاند که سالانه
100 میلیارد دلار برای کمک به کشورهای فقیر و آسیبدیده از تغییرات جوی کمک
کنند. اما مشکل اساسی اینجاست که به روشنی مشخص نیست این هزینه برای چه
چیزی پرداخت میشود.
برخی دولتهای شجاع تاکنون با تصویب قوانینی نظیر تعیین مالیات بر انتشار
آلایندههای کربنی، دست به چنین اقدام مهمی زدهاند که یکی از موارد اخیر،
شهر آلبرتا در کانادا است. بسیاری از کشورها نیز بهجای صدور مجوزهای
محدودیت انتشار یا مجوزهای قابل مبادله آلایندهها، اقدام به قیمتگذاری
روی آلایندههای کربنی و اخذ مالیات و جریمه کردهاند. در ایدهآلترین
حالت ممکن، این کشورها به اشتباهات خود اعتراف کرده و دریافت مالیات را در
دستور کار خود قرار دادهاند اما درصورت شکست در این طرح، آنها باید
برنامه مجوزهای قابل مبادله آلایندههای خود را ادامه دهند اما یک قیمت کف
برای آن تعیین کنند و رفته رفته آن را افزایش دهند.
زندگی با آلایندهها
نوآوریهای اساسی برای کاهش آلایندهها در کوتاهمدت و بلندمدت
بسیار حیاتی است اما این نوآوریها نمیتوانند از وخامت تغییرات جوی
جلوگیری کنند. این درست همان جایی است که واقعیت پا به عرصه وجود میگذارد؛
بسیاری از مردم باید خود را برای زمین و آبوهوایی گرمتر آماده کرده و
خود را با آن تطبیق دهند و برخی دیگر نیز نیاز به کمک دارند. کشورهای
ثروتمندتر شامل چین، وعده دادهاند که سالانه 100 میلیارد دلار برای کمک به
کشورهای فقیر و آسیبدیده از تغییرات جوی کمک کنند. اما مشکل اساسی
اینجاست که به روشنی مشخص نیست این هزینه برای چه چیزی پرداخت میشود.
اگر اجلاس آبوهوای پاریس منجر به اختلاف و خصومت شود، قطعا مهمترین دلیل
آن همین بحث هزینهها و کمکهای مالی خواهد بود. امروز، اولویت اصلی باید
تحقیقات روی محصولات کشاورزی باشد که دربرابر گرمای هوا مقاوت و سازگاری
بیشتری دارند؛ همچنین ارتقای بهداشت و خدمات درمانی باید مردم کشورهای فقیر
را در برابر شوکهای ناشی از تغییرات جوی مقاومتر کند و انرژیهای ارزان
-خواه آنکه این انرژیها پاک باشند یا نباشند- در اختیار آنها قرار بگیرد.
کشورهای فقیر به تمامی اینها بیش از هدیه یا فنآوریهای انرژی پاکی نیاز
دارند که حتی برای غرب هم بسیار پرهزینه است. حرف آخر اینکه تفکرات بشری
باید به تحقیقات روی شیوههای مصنوعی خنک کردن زمین متمرکز شود. الگوهای
جوی نشان میدهد که گرمای جهانی زمین را میتوان با استفاده از تزریق یا
افشاندن ریزگردها به لایه استراتوسفر یا استفاده از کریستالهای نمک برای
سفیدتر کردن ابرها که میتواند منجر به بازتابش مجدد نور خورشید به سمت
خارج از جو میشود، کاهش داد. البته هیچکس به درستی نمیداند که آیا این
شیوههای «مهندسی زمینشناسی» به شیوهای طراحی شدهاند خطرات کنونی جوی را
با خطرات و ریسکهایی بهمراتب بدتر جایگزین نکنند یا خیر؟
بههرحال، این یکی از دلایل و بهانههای مهم برای تحقیقات و بحثها درباره
تغییرات جوی است. مهندسی زمینشناسی یک جایگزین برای قطع انتشار گازهای
گلخانهای نیست اما همانطور که بسیاری از طرفداران محیط زیست میخواهند،
این آلایندهها را محدود میکند. خلاصه اینکه، تفکر باید جایگزین ریاضت و
مصلحتگرایی باید جایگزین فنآوریهای پاک شود. تغییرات جوی به دلیل
اختراعات غیرعادی نظیر توربینهای بخار و موتورهای احتراق داخلی (درونسوز)
رخ داده است که بهترین راه برای مقابله با آن، ادامه نوآوری است.
منبع: اقتصادنیوز