به گزارش بولتن نیوز، سینماژورنال متن کامل این نامه را به نقل از "سینماپرس” ارائه می دهد:
جناب آقای دکتر روحانی
ما تقریباً مرده ایم!… خیلی ممنون آقای رئیس جمهور؛ اگر هدف همه مردان فرهنگی رئیس جمهور، کشتن ما بوده، بفرمائید ادامه دهند، چیزی نمانده؛ ولی چنانچه ساحت فرهنگ و هنر را محتضر می خواهند، کارشان را به درستی انجام داده اند! من از حوزه های مختلف فرهنگ بی خبر نیستم؛ اخبار بد به سرعت منتشر می شوند. اما وضعیت سینما را می توان رو به قبله فرض کرد.
تصور اینکه با باز کردن یا بستن جایی وضع سینما بهتر میشود تصور دقیقی نیست
اگر به رضایت سینماگران اهمیت می دهید، به شما
اطمینان می دهم که هیچکس راضی نیست. حرف کسانی که کنار آدم می نشینند بیشتر
اوقات محل اعتناست، اما اگر آدم رئیس جمهور باشد قاعده بر این است که صحبت
های افراد بغل دست خود را به راحتی نپذیرد. تصور اینکه با باز کردن جایی
وضع سینما بهتر می شود، تصور دقیقی نبوده، همانطور که با بستن آن جا هم در
دولت قبلی مرتبۀ سینما بالا و پائین نشد. این طور حرکات نمادین شاید به
دردی بخورند، ولی قطعاً کافی نیستند.
یاس و نومیدی خیلی بد است
نمی دانم بدترین چیز برای هنرمندان چه می تواند باشد،
اما واضح است که یاس و ناامیدی موجود، خیلی خیلی بد است. آن قدر که هرچه
در حافظه ام جستجو می کنم، دورانی اسف بارتر از این نمی یابم. همانطور که
قحطی و بلا و بیماری، هر مملکتی را تهدید می کنند، هنرمندان ناامید و
سرخورده هم ظرفیت های فرهنگی کشور را می جوند و می سایند. هنر به این شکل
به جای زایندگی، جونده می شود.
کار سینما نمایش است اما کار مسئولین، نه
کار سینما نمایش است، اما کار مسئولین سینمایی اگر نمایش باشد، اوضاع همین
می شود که هست. مسئولین فرهنگی شما یا سینماگران را در قعر افسردگی غرق
کرده اند و یا دغدغه را از ایشان گرفته و در صحرای الکی خوشی و بی معنایی
پرورانده اند. ولی حتماً یادتان هست که قرار شما این نبود. قرار شما تدبیر و
امید بود. و دریغ که امروز امید آنچنان دور از دست به نظر می رسد که
«امیدواری» معادل «ساده انگاری» تلقی می شود.
باور ندارند که می توانند مشکلات را حل کنند
صادقانه عرض می کنم که دقیقاً نمی دانم
منشا اشکال، اساساً کجاست؟ آیا از تاکتیک گره زدن زلف همه چیز و هر چیز با
قضیه مهم دولت شما نشات می گیرد. یا از ضعف مدیریت فرهنگی که به واسطه
موضوع قبلی کسل و منفعل شده و خود را از نوآوری و ابداع و حتی مدیریت ساده
بی نیاز می بیند، نمی دانم. چه بسا مشکل این باشد که مردان فرهنگی باور
ندارند که می توانند مشکلات را حل کنند. حدس غالب بنده همین است. تصور می
کنم آقایان نوعی مدیریت ناکارآمد و دو مرحله ای را دنبال می کنند. نخست،
تخفیف و کم رنگ جلوه دادن مشکلات، سپس انتقال گهواره ای مشکلات به دوران پس
از خود … بعدش هم که خدا بزرگ است!
وزیر ارشاد غیرقابل استیضاح هم مزیت است و هم نقطه ضعف
میان اهل سینما همیشه اختلافاتی وجود
داشته و کم و بیش به همین منوال، خواهد بود. جالب اینجاست که مردان شما
طوری به این صف بندی ها ورود پیدا کرده اند که اینک همه طرفها، ناراضی اند.
داشتن یک وزیر ارشاد غیرقابل اسیتضاح، که برای کابینه شما مزیت به حساب می
آید، همزمان می تواند نقطه ضعف هم باشد. بستگی دارد به اینکه جان سختی و
بقا مد نظر باشد، یا کارآمدی.
احیاء مرده تخیل محض می خواهد
اینها که می گویند و لابد می شنوید که «سینما مرده است»، «دیگر سینما
نداریم»، «سینما نیمه جان است»، «مسئولین سینما را رها کرده اند» و … مانند
ریاضیات و علوم تحصیلی، قابلیت اثبات ندارند ولی همگی تعبیراتی عمیق و جدی
از وضع فعلی هستند. سینما شبیه یک موجود زنده است و مانند آن عمل می کند.
احیاء مردگان در این دنیا تخیل محض خواهد بود.
باور کنید که سینمای ملی ایران می تواند بمیرد. در همین دولت شما …
مردان سیاسی شما غیرممکن را ممکن کردند و مردان فرهنگی تان، ممکن را غیرممکن
من نمی دانم اگر مثلاً ما متاعی برای صادرات نداشته باشیم، شورای عالی
صادرات چه کار می تواند بکند؟ احتمالاً همان کاری را که اینک شورای عالی
سینما می کند؛ هیچ. مردان سیاسی شما به خاطر اینکه آنچه را که غیرممکن می
نمود، ممکن کردند، شایان تقدیرند، در عوض مردان فرهنگی شما، در حال حاضر،
آنچه را که پیش از این ممکن بود، به غیرممکن بدل کرده و شاید مستحق گله
مندی اهل سینما باشند …
نیک می دانید که بعضاً گفته های دیگران اغراض دیگری را دنبال می کند و البته می دانید که برخی از حرفها هم صرفاً از سر دردمندی و دوستی است.
منبع: سینماژورنال
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com