حمله خرس وحشی به زن عشایری

به گزارش بولتن نیوز به نقل از ایران، آنتن ندادن موبایل، زن عشایری را در مسیر خرس قرار داد و وی را به کام سرنوشت دردناک فرو برد.این زن 30 ساله به نام شهربانو محمدی از طایفه عشایر فارسیمدان سرتنگ کوه دنا برای گرفتن یک تماس تلفنی ناخواسته پای در مسیر خرس وحشی قرار داد و مورد حمله قرار گرفت.

شهربانو که در این حمله آسیب شدید دیده بود به علت تاریکی هوا و صعب‌العبور بودن راه 20 ساعتی در میان درد و خون در چادر عشایری نگهداری شد و پس از روشن شدن هوا با نخستین خودرو به مرکز بهداشت روستای پادنا و از آنجا به بیمارستان سمیرم منتقل شد.مصطفی سلطانی یکی از اقوام نزدیک شهربانو درباره حادثه به خبرنگار شوک گفت: خانه عموزاده من در کوه دنا و در منطقه‌ای بین استان اصفهان و شهرستان یاسوج قرار دارد. عصر پنجشنبه 18 تیرماه شهربانو برای تماس با پدرش با شوهر خود از چادر خارج شدند و برای اینکه بتوانند به منطقه‌ای برسند که موبایل آنتن بدهد صخره‌ها را یکی پس از دیگری بالا رفتند و ناخواسته کمی از چادرها فاصله گرفتند، در همین لحظات که این زوج حواسشان به تلفن همراه بود ناگهان شوهر شهربانو صدای غرشی را از پشت سرش می‌شنود و وقتی برمی‌گردد خرس بزرگی را دیده و سریع پشت سنگ‌ها می‌پرد. شهربانو در آن زمان کمی از شوهرش فاصله داشته و وقتی متوجه شرایط می‌شود خرس به او نزدیک شده و او فرصت فرار پیدا نمی‌کند. شهربانو در آن لحظات تنها فکری که به ذهنش رسیده بود این بود که روی پا نشسته و دست‌ها را روی سرش نگه دارد.

این زوج ناخواسته در قلمروی خرس قرار گرفته بودند و حیوان خشمگین برای دور کردن به آنها حمله کرده بود.در این حمله خرس ابتدا دستان شهربانو را از کتف گرفته و سپس به یک گذرگاه 3-2 متری پرتابش می‌کند که در اثر این پرتاب شهربانو دچار شکستگی سر و آسیب‌دیدگی کمر شده است.این زن پس از این حادثه از هوش رفته و با درخواست کمک همسرش و یاری بستگان به چادر عشایری منتقل شده است.سلطانی ادامه داد: این نخستین باری بود که ما شاهد چنین اتفاقی بودیم چون این مناطق بکر است و حیوانات وحشی زیادی دارد ولی تا به حال هرگز به انسان حمله نکرده و فقط با تخریب چادرها خساراتی را به عشایر زده بودند.شهربانو محمدی نیز که به دلیل درد و جراحات شدید چندان قادر به صحبت نبود در چند کلمه از حادثه این‌گونه گفت: من و شوهرم آن روز از چادر دور شده بودیم که خرس حمله کرد و دستم را گرفت. آنقدر درد شدید بود که من از هوش رفتم و وقتی به هوش آمدم در چادر بودم.آسیب‌دیدگی من خیلی شدید است و امیدوارم هر چه زودتر خوب شوم و به زندگی برگردم.