به گزارش بولتن نیوز،محمد شیخان در گفتگو با خبرگزاری فارس، با بیان اینکه طبق آموزه های دین مبین اسلام باید همواره سعی در گرفتار و رفتار صریح و روشن داشته باشیم و نباید از انتقاد هراس داشته و یا منتقدین خود را بی سواد بخوانیم، گفت: ناطقان اینگونه ادبیات خود به ضعف منطق آن آگاهند لذا با این عمل فرار به جلوکرده و خود را از بودن در بوته نقد رهایی می بخشند.
وی ادامه داد: اولین تحلیل توسط خود مردم از دولت جدید صورت گرفته به طوریکه برخی نظرسنجی های غیر رسمی حاکی از افت محبوبیت دولت دارد تا جایی که حتی برخی حامیان دولت نیز دست به بوته نقد دولت برده اند، نمونه اخیر آن صحبتهای چند وقت قبل آقای مطهری در انتقاد از دولت و رییس دولت در زنجان انجام شد. این انتقادات نه از بابت اهمیت شخص گوینده مهم است، بلکه از آن جهت مورد توجه می باشد که حامیان دولت نیز به این استدلال رسیده اند که دولت در گرفتن رأی در دور آینده اقبالی ندارد و ممکن است دولت یک دوره ای شود لذا نمی خواهند سرنوشت سیاسی شان با آن گره بخورد.
معاون ارتباطات و اطلاع رسانی ریاست جمهوری دولت دهم افزود: دولت در طول دو سال گذشته عملا غیر از مذاکره با چند کشور که از ابتدا هم بد عهدی آنها معلوم بود عمل خاص دیگری انجام نداده است. چنانچه این انرژی که دولت در مذاکرات گذاشت اگر بر روی اقتصاد قرار می داد امروز شاهد افت در بورس و رکود اقتصادی نبودیم. به رغم وعده های داده شده و با حجم عظیم همکاری با دولت که در داخل انجام می پذیرد، دولت در کنترل تورم و همچنین تحرک اقتصاد و اداره امور جاری کشور موفق نبوده است.
شیخان اظهار داشت: برخی معتقدند که آقای روحانی از وزرایش به نفع یک جریان، در حال حسن استفاده است به این معنی که شما امروز چقدر اسامی وزرای دولت را در سطح اجتماع و یا حتی در ادبیات رییس جمهور می شنوید اما این مورد در خصوص آقای ظریف برعکس است. ایشان توسط دولت تبدیل به یک چهره مهم گشته اند حال آنکه ما شاهدیم مثلا جناب دکتر هاشمی وزیر محترم بهداشت و شاید بعضی از وزرا شبانه روزی و در سکوت خبری در حال کار هستند. که نگاه به آنها بگونه ای دیگر است. این اتفاق این نظریه را تقویت می کند که همانطور که آقای روحانی از کناره گیری آقای عارف در انتخابات بهترین بهره را برد و بعد قدر شناسی لازم را از ایشان بعمل نیاورد تا جایی که دکتر عارف در یک مصاحبه به طور تفصیلی به این مسأله معترض شدند، در مورد وزرا نیز ظاهرا به این صورت عمل می شود که همه وزرا نقش لجستیک برای چهره سازی آقای ظریف را بازی می کنند.
وی ادامه داد: مشابه این کار توسط اردوغان-داووداغلو در ترکیه اجرا شد. بطوریکه مدل ترکیه ای اردوغان-داووداغلو در دولت یازدهم در حال پیاده سازی است. البته مدل ترکی آن که با شکست مواجه گردید لذا باید دید که این دومینو سمت آقای روحانی هم خواهد آمد؟
شیخان درباره اظهارات اخیر آیت الله هاشمی رفسنجانی مبنی بر اینکه مشکلات امروز اثرات عملکرد دولت قبل است، گفت: در این مورد چند نکته قابل عرض است. اول اینکه ایشان مدتی است اظهارات عجیب و غریبی دارند که شاید از عواقب کهولت سن باشد. ثانیا به نظرم این قبیل اظهار نظرها زیاد قابل توجه نیست چراکه آقای هاشمی بعد از سال 72 که به ریاست جمهوری آنهم با رأیی نه چندان قاطع رسیدند در تمام انتخابات ها شکست خوردند. در انتخابات مجلس ششم رأی پایین ایشان آنهم فقط در تهران کار را به جایی رساند که حتی نامشان را در شمارش آراء بهرمانی میخواندند. در انتخابات سال 84 مغلوب دکتر احمدی نژاد شدند. در انتخابات هیات رییسه خبرگان هم به همین صورت. به قول معروف میگویند در خانه اگر کس است یک حرف بس است. بنابر این به نظرم بهتر است بجای سخن پراکنی به آراء مردم احترام گذاشته و عرصه را به کسانی واگذار نمایند که مورد تایید ملت و دلسوزان کشور و انقلاب می باشند.
وی خاطرنشان کرد: در سال1332پس از ملی شدن صنعت نفت دقیقا به سیاق سال 90 و 91کشورهای استعمارگر دستشان از منافع ملی کوتاه شد و یک صنعت پایه و نه وارداتی در حال بومی سازی بود، لذا خرید نفت از ایران را تحریم کردند. عوامل داخلی و سرسپردگان آنها نیز در داخل در اقدامی هماهنگ شروع به احتکار و تحریم داخلی زدند. اینگونه بود که دولت دکتر مصدق تحت فشار اقتصادی قرار گرفت و از طرفی قلم های خائن شروع به متهم نمودن دولت در صرف بیهوده هزینه برای ملی کردن نفت و ضربه زدن به اقتصاد نمودند. در واقع با این کار و عملیات روانی قصد داشتند دولت و مردم را مقابل هم قرار دهند که اتفاقا موفق هم شدند. کار به جایی رسید که عده ای اراذل اوباش به سرکردگی شعبان بی مخ و با هدایت سرویس های آمریکا و انگلیس علیه دولت وقت کودتا کرده و دکتر مصدق را که به همراه مردم و به رهبری آیت الله کاشانی زحمات زیادی در ملی شدن صنعت نفت انجام داده بود ساقط کردند و کسانی جای ایشان را گرفتند که قراردادهای ننگین در بذل و بخشش نفت که دارایی مردم ایران بود با بیگانگان امضاء نموده و مخالف ملی شدن این صنعت بودند.نکته جالب دادگاهی کردن دکتر مصدق بودکه چنانچه متن صحبت های ایشان در دادگاه را ببینید مستحضر میگردید که تنها گناه ایشان از نظر رژیم وقت امضاء نکردن سندی علیه منافع ملی بود.در سال 91 نیز ما با چیزی مواجهه بودیم که اصطلاحا "کودتای دلاری" نام دارد. به این معنی که شعبان بی مخ های داخل باز هم به کمک سرویس های خارجی علیه دولت انقلابی دست به کودتای دلاری زده و با بالا بردن یکباره ارز و ضربه زدن به پول ملی عملا همان اتفاق سال 32 را در سال 92 تکرار کردند چنانچه شاهدیم این اتفاق توسط کسانی رقم خورد که فقط با ثبت نام آنها در انتخابات قیمت ارز کاهش می یابد.
معاون ارتباطات و اطلاع رسانی ریاست جمهوری دولت دهم با بیان اینکه ظاهرا کسانی که قیمت ارز را کنترل می کنند با کاهش آن در زمان ثبت نام برخی افراد می خواهند این پیام را منتقل کنند که بازگشت دوباره ارزش پول ملی فقط در گرو رأی آوردن آنهاست، تصریح کرد: این همان سخنی است که بارها در آن زمان توسط دلسوزان مطرح می گردید که اتفاق ارز یک مسأله سیاسی است نه اقتصادی. امروز دشمن تلاش دارد تا قراردادهای دارسی را اینبار در غالب توافق ژنو و لوزان به ملت تحمیل نماید. چنانچه مقام معظم رهبری در سال 90هشدار داده بودند که دشمن جنگ علیه ایران را به جنگ علیه ریال تبدیل نموده است اما چیزی که امروز را از دیروز متمایز می کند اول وجود رهبری فرزانه و حکیم امام خامنه ای است و بعد مردمی هوشمند چنانچه حتی روزنامه های اصلاح طلب نیز بدان معترف هستند امروز پس از گذشت 2 سال و معلوم گشتن تدریجی چهره استکبار و پادوهای داخلی اش شاهد کارآمد بودن گفتمان انقلاب و توجه به رویکرد دولت قبل در نظر مردم هستیم. لذا اگر بخواهیم در این خصوص یک جمع بندی داشته باشیم باید اذعان کرد که علی رغم همه دشمنی های نظام سلطه و معاندین و مخالفین، قدرت اجرایی و گفتمانی دولت قبل مثال زدنی است.
شیخان در تشریح اصطلاح کودتای دلاری بیان داشت: بگذارید ابتدا تاریخی مسأله را بررسی کنیم. چرا امیرکبیر دشمنان قسم خورده ای پیدا کرد و اساسا پروژه "نه" امیرکبیر چرا کلید خورد. دلیلش در نحوه مدیریت وی کاملا مشهود است. سه عنصر در وی کاملا نمایان بود. اول جایگاه مردمی داشت و به اصطلاح امروزی از جنس ملت بود. دوم علیه منافع ملی هیچ سندی را امضاء نمی کرد لذا دول روس و انگلیس او را مزاحم خود و چپاول منابع ایران دیدند و سوم دست آقازاده ها و مفت خورهای دولتی را از بیت المال متعلق به مردم کوتاه کرد.
وی افزود: این سه عنصر دقیقا در مصدق و احمدی نژادهم وجود داشت و جالب اینکه هر سه در سه برهه تاریخی به یک سرنوشت دچار شدند. لذا ما اعتقاد داریم جریان سرخورده در انتخابات84 که خود را مالک کشور می دانست و ایران را وسط زمین های خود می دید از همان روزهای اول شروع به گرفتن انتقام کرد. در سال 88 در روز انتخابات اعلام کرد اگر گزینه ما رأی نیآورد باید شورش کرد. قبل از انتخابات نامه تهدید آمیز زد و بعد نتوانست جریان مقاومت را با ضرب و زور و شورش از دور خارج کند دست به خدعه برده و کودتای دلاری را رقم زد. سخن یکی از اعضاء ارشد کارگزاران مبنی بر اینکه احمدی نژاد نان همه ما را بریده خود تمام و کمال گویای همین سخن است.
شیخان در ادامه اظهار داشت: اجازه دهید به دهه 60 برگردیم این جریان در آن زمان با مک فارلین دیدار کردند. برخی از افراد منافقین با نامه شان از زندان آزاد شدند. در آخر جنگ امام را مجبور به نوشیدن جام زهر نمودند اما در ابتدای دهه 70 که زمام امور دولت را در دست گرفتند رویه کمی تغییر کرد. رییس دولت کوچکترین انتقادی را بر نمی تافت. یک دیکتاتوری رسانه ای ایجاد کرد به طوریکه وقتی یک روزنامه فقط یک مقاله انتقادی در حوزه اقتصاد از ایشان مطرح نمود سریعا روزنامه فوق توقیف شد. سیاست اقتصادی غلط و البته انحصار طلب در آن دوره که اختلاف طبقاتی را زیاد نموده بود در کنار قلع و قمع مخالفین و دیکتاتوری، کشور را دچار بحران اجتماعی رساند. این اختلاف طبقاتی طبقه ای جدید از نوکیسه های دولتی را ایجاد کرد که تا قبل از آن در شهرستانها و مناطق فقیر بوده و به جهت فعالیت انقلابی وارد دستگاه دولتی شده بودند و مکتب نیاوران رسما شکل گرفت. این فضا بدانجا پیش رفت که در سال 76 مردم به گزینه به ظاهر مخالف این جریان نه از روی اعتقاد که به جهت لج بازی با جریان دیکتاتور رأی دادند. البته دختر یکی از سیاسیون گفت که جریان اصلاحات ادامه راه سازندگی بوده و اصلاحات فرزند سازندگی است. اما درست در زمانی که این افراد سرمست استحاله نظام ناگهان فرزندی از انقلاب پا به میدان نهاد که به قول رسانه های خودشان مهلک ترین ضربه را به این جریان زد لذا یک کینه مثال نازدنی در این جریان و اربابان خارجی شان شکل گرفت و این همان سمی است که به پیکره ظلم و فساد و تبعیض وارد گشت.
شیخان افزود: پروژه "نه" احمدی نژاد که در سال 88 بوسیله صهیونیست ها مطرح و توسط این جریان پادو اجراء شد دقیقا گویای همین مطلب است. امروز نیز که برخی افراد با تزویر فکر می کردند وجهه خود را در اذهان عمومی بهبود بخشیده اند به مرور زمان فهمیدند که منش ضد مردمی و مکرمأبانه هرگز نمی تواند یک نقش را برای مدت طولانی بازی کند. اما چیزی که باید به برخی افراد گفت این است که آنهایی که فکر می کنند پدر خوانده همه جریانهای مخالف امروز هستند سخت در اشتباهند چرا که لیبرالها هرگز فراموش نکرده اند برایشان چه گذشته است و عالیجنابان سرخ پوش همچنان در نظرشان همان است اما مصلحت فعلی ایجاب می کند لباس دوست بپوشند.
معاون ارتباطات و اطلاع رسانی ریاست جمهوری در دولت دهم اظهار داشت: مطمئنیم که چنانچه معاندین خود را به اهداف براندازانه نزدیک ببینند مانند آنچه در کنفرانس برلین مطرح شد اول به سراغ انتقام از همین افراد خواهند آمد. در پایان سخنی با این دوستان است که تا دیرنشده به کشتی عاقبت بخیری انقلاب و مردم برگردید و بیش از این خود را بازیچه جریان های معاند که هرگز دلسوز کشور و منافع ملی و انقلاب نیستند، نکنید.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
ای رهبر و مولای من ، جان را فدایت می کنم
باید بلرزد قلبشان ، وقتی شنیدند این سران
گفتی که "من فعلاً فقط ، دارم نصیحت می کنم" !