کد خبر: ۲۶۷۴۵۱
تاریخ انتشار:

سیراف و سیاست «راه بنداز و جا بنداز»

استدلالهای مکرر مسؤولان طرح پالایشی سیراف در وزارت نفت مبنی بر اینکه تولید نفتا در این طرح موجب شکوفایی صنعت پتروشیمی می‌شود یا اینکه برنامه بعدی وزارت نفت، تولید بنزین و محصولات پتروشیمی است نشان می‌دهد که در طراحی فعلی، پیش‌بینی دقیقی برای آینده طرح و محصولاتش صورت نگرفته و طرح از پختگی لازم برخوردار نیست.
گروه انرژی، استدلالهای مکرر مسؤولان طرح پالایشی سیراف در وزارت نفت مبنی بر اینکه تولید نفتا در این طرح موجب شکوفایی صنعت پتروشیمی می‌شود یا اینکه برنامه بعدی وزارت نفت، تولید بنزین و محصولات پتروشیمی است نشان می‌دهد که در طراحی فعلی، پیش‌بینی دقیقی برای آینده طرح و محصولاتش صورت نگرفته و طرح از پختگی لازم برخوردار نیست.

به گزارش بولتن نیوز،
خام‌فروشی نفت و فرآورده‌های نفتی مفهومی است که انتظار می‌رود وزارت نفت به‌عنوان متولی این ثروت خدادادی ملی آشنایی کافی تا سرحد دور شدن عملی از این پدیده اقتصادی را داشته باشد. نفتا بدون واسطه از نفت خام (یا میعانات گازی) تولید می‌شود و به‌عنوان مادر زنجیره طویلی از محصولات شیمیایی، پتروشیمیایی و دارویی به حساب می‌آید. در حالی‌که کشورهای توسعه‌یافته و حتی در حال توسعه دنیا مانند آلمان و سنگاپور محصولات باارزش در انتهای این زنجیره را انتخاب و با تولید آن به ارزش افزوده بالایی دست می‌یابند، برخی مسؤولان محترم در وزارت نفت ایران همچنان طرحی را که میعانات گازی را به نفتا تبدیل می‌کند، «نماد بارز جلوگیری از خام‌فروشی در صنعت نفت» می‌دانند و معتقدند طرح پالایشی سیراف «در زمره اقتصادی‌ترین طرح‌های انرژی دنیا محسوب می‌شود». این در حالی است که فروش نفتا و گازمایع (LPG) خود خام‌فروشی محض به حساب می‌آید.

«مشکلات اقتصادی حال حاضر کشور»، «اقتصاد مقاومتی» و «تاکید مقام معظم رهبری بر پرهیز از خام‌فروشی» که امروزه دستمایه بسیاری از سیاستگذاری‌های کارشناسی و غیرکارشناسی ما قرار می‌گیرد، ایجاب می‌کند که به جای استفاده ابزاری از آنها به ارائه طرح‌های عمیق کارشناسی که نظر اکثریت عقلا و اندیشمندان آن حوزه را در بر گرفته باشد، بپردازیم.

تجربه «راه می‌اندازیم، جا می‌افتد» تجربه قدیمی و تلخی است که باید مورد عبرت مسؤولان سیاست‌گذاری صنعت کشور قرار گیرد. توسعه صنایع بالادستی پتروشیمی در دوره‌ای از تاریخ کشور با استدلال مسؤولان مربوطه مبنی بر اینکه ما صنایع بالادست را راه می‌اندازیم و صنعت پایین‌دست (صنایع تکمیلی پتروشیمی) خودشان توسط بخش خصوصی راه می‌افتند، منجر شده است که امروزه به خام‌فروشی شدید در محصولات پتروشیمی گرفتار شویم. استدلالهای مکرر مسؤولان طرح پالایشی سیراف در وزارت نفت مبنی بر اینکه تولید نفتا در این طرح موجب شکوفایی صنعت پتروشیمی می‌شود یا اینکه برنامه بعدی وزارت نفت، تولید بنزین و محصولات پتروشیمی است نشان می‌دهد که در طراحی فعلی، پیش‌بینی دقیقی برای آینده طرح و محصولاتش صورت نگرفته و طرح از پختگی لازم برخوردار نیست.

در کدام کشور دنیا، از روش ساخت پالایشگاه و تولید محصولات به روش مرحله‌ای استفاده می‌شود؟ در مرحله اول شیرین‌سازی میعانات گازی و فروش آن در مرحله دوم تفکیک میعانات گازی به محصولات میانی و فروش آنها برنامه وزارت نفت است. در مرحله سوم همان محصولات میانی با اعمال شیرین‌سازی به فروش می‌رسند و اخیرا گفته می‌شود در مراحل بعدی که هنوز اطلاعات دقیقی از آنها توسط وزارت نفت اعلام نشده است تولید بنزین یا محصولات پتروشیمی از محصولات میانی طراحی خواهد شد.

با این حساب پاسخ صریح وزارت نفت درباره آینده زنجیره ارزش طرح سیراف این است که بعدا تصمیم‌گیری می‌شود و درباره شیرین‌سازی گازوئیل هم می‌گویند در طرح‌های توسعه توسط خود شرکت‌های خصوصی تکمیل می‌شود. این مؤید همان سیاست اشتباه «راه بنداز و جا بنداز» است و جالب اینکه در این طرح خاص به صورت ویژه امکان‌ناپذیر است زیرا وزارت نفت فقط برای ۱۲ سال تعهد خوراک -آن هم از زمان عقد قرارداد- به آنها داده است. با احتساب ۴ سال به‌عنوان طول دوره ساخت (با دید خوشبینانه)، تنها ۸ سال برای این شرکت‌ها باقی می‌ماند. آیا ۸ سال برای جمع‌آوری سرمایه (حاصل از فروش محصولات پالایشی)، ساخت، راه‌اندازی و سوددهی یک واحد پتروشیمی یا یک واحد بنزین‌سازی کافی است؟

در حالی‌که دنیا به دلایلی همچون توجیه اقتصادی بالاتر به سمت احداث «پتروپالایشگاه» حرکت کرده است، کشور ایران هنوز یک نمونه از این فناوری را در زمین نفتخیز خود مشاهده نکرده است. پتروپالایشگاه به معنای آن نیست که یک پالایشگاه و بعد از آن یک پتروشیمی در کنار هم احداث شوند (مشاهده تجربه‌های گذشته در اراک، اصفهان و تبریز) بلکه پتروپالایشگاه زمانی اتفاق می‌افتد که طراحی، بده‌بستان‌های خوراک و محصول، زمین مورد نظر، یوتیلیتی و ترجیحا سرمایه‌گذاری از ابتدا به صورت مشترک اتفاق بیفتد.

از آنجا که نفتا و گازمایع (معادل ۶۳ درصد از محصولات پالایشگاه سیراف) اصلی‌ترین خوراک پتروشیمی‌های مایع به حساب می‌آیند، طرح سیراف بهترین فرصتی است که دولت می‌تواند با تنظیم‌گری و سیاست‌گذاری خود به سمت آن حرکت کند. ایران تا سال گذشته همان گاز طبیعی که به مبلغ ۴۸ سنت (به ازای متر مکعب) به کشور ترکیه صادر می‌کرد را به مبلغ ۳ سنت در اختیار پتروشیمی‌های خصوصی قرار می‌داد و آنها یک محصول بالادستی به نام متانول را تقریبا با قیمتی معادل همان ۴۸ سنت تولید و صادر می‌کردند. بنابراین اختلاف این رقم یعنی مبلغ ۴۵ سنت، زیان محرز دولت ایران و سود هنگفت برخی سرمایه‌داران صاحب پتروشیمی بود.

ما حرف شما را می‌پذیریم که «سرمایه‌گذاران طرح سیراف بیش از هر شخص دیگر می‌توانند درباره سودآوری آن اظهارنظر کنند و به قدر کافی عاقل هستند که سرمایه خود را هدر ندهند» اما شما هم حرف ما را بپذیرید که با توجه به شاهد مثالی که از بلایای وارده بر صنعت پتروشیمی کشور آورده شد، یک طرح باید هم سودآوری بخش خصوصی و هم جمیع منافع ملی را به همراه داشته باشد چرا که همه می‌دانند بخش اعظم سوددهی احتمالی پالایشگاهی با این محصولات در گرو ۵ درصد تخفیف وزارت نفت در خوراک روزانه آنهاست و طرح ارائه‌شده، مطلوب کشور و طرح بهینه قابل ارائه نیست.

اگرچه تخفیف ۵ درصدی خوراک واحدهای پالایشی کشور قابل مقایسه با رانت مورد اشاره در پتروشیمی‌های مذکور نیست، اما انتظار می‌رود وزارت نفتی که وظیفه تنظیم‌گری و تسهیل امور مرتبط با بخش خصوصی را دارد، در اجرای چنین طرح‌هایی که مشوق‌ مالی آن از حقوق آحاد ملت گرفته می‌شود، نهایت برنامه‌ریزی اصولی و عمیق را در این زمینه به کار گیرد تا سودآوری همزمان بخش خصوصی و حرکت به سمت تکمیل زنجیره ارزش محقق شود، نه آنکه به ارائه طرح‌هایی بپردازد که به قول شاعر: قدری اگر، قدری مگر، از کاشکی هم مختصر/ مخلوط کن اما و یا، شاید شود؛ شاید رود!

برای مشاهده مطالب اقتصادی ما را در کانال بولتن اقتصادی دنبال کنیدbultaneghtsadi@

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین