به گزارش
بولتن نیوز،
روز گذشته به بررسی کارنامه 6 نفر نخست (به ترتیب حروف الفبا) لیست 18 نفره سینماگرانی که بنابه تصمیم وزارت ارشاد مستحق دریافت این نشان معتبر و
ارزشمند شدند، پرداختیم و امروز نیز در ادامه این پرونده کارنامه هنری 6 نفر دیگر از این عزیزان را بررسی خواهیم نمود.
این درحالی است که به نظر می رسد، آنچنان که «علیرضا
رئیسیان» یکی از اعضای شورای 3 نفره کارشناسی برای انتخاب هنرمندان مستحق
دریافت این نشان نیز بدان اشاره نموده، مشکلاتی از نحوه انتخاب افراد تا
نحوه برگزاری مراسم که درحاشیه مراسم تجلیل از داوران و برگزار کنندگان بخش
بین الملل جشنواره فیلم فجر انجام برگزار شد، به چشم می خورد که برخی از
آن ها را در
گزارش نخست مطرح نموده بخش دیگری از این مسائل را نیز در روزهای آتی طرح خواهیم نمود.
بر این اساس، آنچنان که پیش تر نیز در رسانه های مختلف بازتاب یافته، اسامی
این هنرمندان به ترتیب حروف الفبا به شرح زیر است: «عبدالله اسکندری»،
«محمدرضا اصلانی»، «منوچهر اسماعیلی»، «پرویز بهرام»، «کیومرث
پوراحمد»، «هدیه تهرانی»، «ابوالحسن داوودی»، «مسعود جعفری جوزانی»،
«احمدرضا درویش»، «زنده یاداحمد رسول زاده»(دخترش این گواهیت را دریافت
کرد)، «علیرضا زرین دست»، «خسرو سینایی»، «جهانبخش سلطانی»، «کیانوش
عیاری»، «رضا کیانیان»، «غلامحسین لطفی»، «جلال مقامی»، «منوچهر
محمدی» و «علی معلّم».
در این گزارش به بررسی کارنامه هنری 6 نفر دوم این لیست یعنی «ابوالحسن داوودی»، «مسعود جعفری جوزانی»،
«احمدرضا درویش»، «زنده یاداحمد رسول زاده»، «علیرضا زرین دست» و «خسرو سینایی» خواهیم پرداخت.
ابولحسن داوودیابوالحسن داوودی متولد 1334 نيشابور، فارغ التحصيل سينما از مدرسه عالی تلويزيون و جامعه شناسی از دانشگاه شهيد بهشتی است.
داوودی فعاليت هنری را با نگارش نقد و مقالات سينمايی آغاز كرد. وی فعاليت سينمايی را سال 1365 با نگارش فيلمنامه فيلم «پائيزان» به كارگردانی «رسول صدرعاملی»، با همكاری «فريد مصطفوی» تجربه كرد.
از ديگر فعاليت های داوودی می توان به تأسيس دفتر توليد فيلم «آرتا فيلم»، نگارش مقاله های سينمايی و رئيس اسبق هيأت مديره خانه سينما اشاره كرد.
فيلم شناسی:
* كارگردان: (۱۱)مورد
(۱۳۹۰)(۱۳۸۰)(۱۳۷۰)(۱۳۶۰)
۱ - رخ ديوانه (۱۳۹۳)
۲ - زادبوم (۱۳۸۷)
۳ - تقاطع (۱۳۸۴)
۴ - نان و عشق و موتور 1000 (۱۳۸۰)
۵ - مرد باراني (۱۳۷۸)
۶ - بوي خوش زندگي (۱۳۷۳)
۷ - من زمين را دوست دارم (۱۳۷۲)
۸ - ايليا، نقاش جوان (۱۳۷۰)
۹ - جيب برها به بهشت نمی روند (۱۳۷۰)
۱۰ - سفر جادويی (۱۳۶۹)
۱۱ - سفر عشق (۱۳۶۷)
* نويسنده: (۷)مورد
(۱۳۸۰)(۱۳۷۰)(۱۳۶۰)
۱ - تقاطع (۱۳۸۴)
۲ - نان و عشق و موتور 1000 (۱۳۸۰)
۳ - مرد بارانی (۱۳۷۸)
۴ - بوی خوش زندگی (۱۳۷۳)
۵ - سفر جادويی (۱۳۶۹)
۶ - سفر عشق (۱۳۶۷)
۷ - پاييزان (۱۳۶۶)
* بازنويسی فيلمنامه: (۲)مورد
(۱۳۸۰)(۱۳۷۰)
۱ - تقاطع (۱۳۸۴)
۲ - جيب برها به بهشت نمي روند (۱۳۷۰)
* تهيه كننده: (۵)مورد
(۱۳۸۰)(۱۳۷۰)
۱ - زادبوم (۱۳۸۷)
۲ - جزيره آهنی (۱۳۸۳)
۳ - نان و عشق و موتور 1000 (۱۳۸۰)
۴ - بوي خوش زندگی (۱۳۷۳)
۵ - جيب برها به بهشت نمی روند (۱۳۷۰)
مسعود جعفری جوزانیمسعود جعفری جوزانی (متولد ۱۸ آذر ۱۳۲۷ در ملایر) کارگردان و فیلمساز ایرانی است.
جوزانی دارای مدرک کارشناسی ارشد فیلمسازی از دانشگاه ایالتی سان فرانسیسکو آمریکا است. او کار سینمایی را با کارگردانی فیلم های کوتاه آغاز کرد.
از دیگر فعالیتهای وی تدریس در دانشگاه های ایران و مدیریت مؤسسه «جوزان فیلم» است.
وی مجوز تدریس مادامالعمر در دانشگاه ایالتی سان فرانسیسکو را دارد. ایشان به عنوان کارگردان سریال تلویزیونی «کوروش کبیر» به تهیه کنندگی «علی معلم» انتخاب شدند.
مسعود جعفری جوزانی پدر سحر جعفری جوزانی، بازیگر زن ایرانی است و اخیراً با فیلم «ایران برگر» موفق به ثبت رکورد بالاترین رکورد فروش سال 94 (تا این تاریخ) گردید.
* فیلم شناسی
کارگردان:
ایران برگر (۱۳۹۳)
بلوغ (۱۳۷۷)
دل و دشنه (۱۳۷۳)
یک مرد یک خرس (۱۳۷۱)
در مسیر تندباد (۱۳۶۷)
شیر سنگی (۱۳۶۵)
جاده های سرد (۱۳۶۴)
مشاور هنری:
شهر موشها (۱۳۶۴)
نویسنده:
چشمهایش (۱۳۷۸)
بلوغ (۱۳۷۷)
دل و دشنه (۱۳۷۳)
یک مرد یک خرس (۱۳۷۱)
سایه خیال (۱۳۶۹)
در مسیر تندباد (۱۳۶۷)
شیر سنگی (۱۳۶۵)
طرح اولیه داستان از:
بشیر (۱۳۷۳)
تهیه کننده:
همخانه (۱۳۸۶)
غروب شد بیا (۱۳۸۳)
بلوغ (۱۳۷۷)
دل و دشنه (۱۳۷۳)
یک مرد یک خرس (۱۳۷۱)
ناصرالدین شاه آکتور سینما (۱۳۷۰)
سایه خیال (۱۳۶۹)
شیر سنگی (۱۳۶۵)
با تشکر از:
تعطیلات تابستانی (۱۳۷۴)
مجموعههای تلویزیونی
در چشم باد
احمدرضا درویش درویش متولد سال ۱۳۴۰ در تهران و كارشناس معماری و گرافیك از دانشگاه تهران است سینما را با دستیاركارگردانی و فیلمنامهنویسی آغاز كرد.
مدتی هم با صداوسیما همكاری داشت تا اینكه در سال ۱۳۶۸ اولین فیلم سینمایی خود با نام آخرین پرواز را كارگردانی كرد درویش با ساخت این فیلم نشان داد، سینما را میشناسد و میداند تعلیق در سینما حرف اول را برای نگهداشتن تماشاچی بر روی صندلی میزند او در سال ۶۹ دومین اثر خود با نام ابلیس را كارگردانی كرد.
این فیلم را میتوان نقطه آغاز كارهای درویش دانست ساختار دراماتیك فیلمنامه او چهارچوب كارهای بعدیاش شد این كارگردان در ابلیس نشان داد كه درام را میشناسد و میداند كه حضور یك زن در خط روایی قصه، فرازوفرود، كشمكش و خط تماتیك فیلم را رقم میزند حضور سوپراستار دهه ۶۰ سینمای ایران یعنی خسرو شكیبایی در ابلیس نشان داد كه درویش میداند برای فروش مناسب فیلم استفاده از بازیگر حرفهای و سرشناس ضرورت دارد.
ابلیس قصه سعید، كارمند بخش نظارت پرواز فرودگاه و عضو یك گروه جاسوسی است سعید اطلاعاتی را كه به دست میآورد در اختیار اعضای گروه میگذارد ماموران به او بدگمان میشوند و مسئولان گروه از او میخواهند كه همراه همسر و فرزندش كشور را ترك كند همسر او بهرغم میل باطنیاش همراه فرزند عازم سفر میشود سعید اطلاع مییابد كه هواپیما هدف موشك یك ناو امریكایی قرار گرفته است او كه خود را مسبب مرگ همسر و فرزندش میداند دچار اختلال روانی میشود و تصمیم به خودكشی میگیرد.
در سال ۷۱ درویش با ساخت فیلم آذرخش نشان داد با ساختار فیلمهای حادثهای آشناست و میتواند راوی خوبی برای معضلات جامعه باشد؛ مشكلاتی كه جوانان را وادار میكند به راههای خلاف كشیده شوند او میگفت از طریق فرهنگسازی درست میتوان بحرانهای جامعه را محدود كرد آذرخش در جشنواره فیلم فجر چندان مورد توجه قرار نگرفت، اما در گیشه موفق شد حالا درویش ثابت كرده بود كه میتواند كارگردان حرفهای سینما باشد.
* سوابق حرفهای
رئیس هیئت مدیره مؤسسه فرهنگ تماشا از سال ۱۳۷۷
عضو هیئت مؤسس موزه سینما ۱۳۷۷
مدیر عامل خانه سینما ۱۳۷۵ - ۱۳۷۹
عضو شورای عالی سیاست گذاری خانه سینما ۱۳۷۱ - ۱۳۷۶
عضویت در شورای مرکزی کانون کارگردانان ۱۳۷۰ - ۱۳۷۴
دبیر اولین جشن سینمای ایران
داور جشنوارههای فیلم فجر در ۴ دوره
* فیلمشناسی
نویسنده و کارگردان
۱۳۹۲ - روز رستاخیز{سایت اینترنتی فیلم رستاخیز = www.rastakhizmovie.com }
۱۳۸۲ - دوئل
۱۳۷۸ - متولد ماه مهر
۱۳۷۶ - سرزمین خورشید
۱۳۷۴ - کیمیا
۱۳۷۰ - آذرخش
۱۳۶۹ - ابلیس
۱۳۶۵ - آخرین پرواز
نویسنده
۱۳۶۳ - کانی مانگا
۱۳۶۴ - حکایت اول – زنجیرهای ابریشمی
* جوایز
دوئل ۱۳۸۳ (نامزد ۱۱ جایزه و برنده ۷ سیمرغ بلورین از جشنواره فیلم فجر، تحسین شده در جشنوارههای پوسان (کره جنوبی)، دانمارک، آسیا پاسیفیک (ژاپن)، تیبورون (امریکا)
متولد ماه مهر ۱۳۷۸ (نامزد ۹ جایزه و برنده ۳ سیمرغ بلورین از جشنواره فیلم فجر)
سرزمین خورشید ۱۳۷۶ (نامزد ۱۳ جایزه و برنده ۷ سیمرغ بلورین از جشنواره فیلم فجر)
کیمیا ۱۳۷۴ (نامزد ۹ جایزه و برنده ۳ سیمرغ بلورین از جشنواره فیلم فجر، حضور در جشنواره مونترال کانادا، حضور در جشنواره ویتنام و ...)
زنده یاد احمد رسول زادهاحمد رسولزاده (۱۳۰۹ - ۱۹ دی ۱۳۹۳)، مدیر دوبلاژ و از گویندگان قدیمی و پیشکسوت ایران بود.
رسولزاده در مدرسه دارالفنون تحصیل کرد و با هنرپیشگی در تئاتر وارد دنیای هنر شد.
او در سال ۱۳۳۵ به طور حرفهای در استودیو سانترال به کار دوبله مشغول شد. ایشان شوهر خواهر خسرو خسروشاهی دوبلور معروف بود.
احمد رسول زاده در گفت و گویی تلویزیونی، دوبله صدای اسپنسر تریسی در فیلم «پیرمرد و دریا» اثر ارنست همینگوی را از محبوب ترین کارهای خود دانسته بود.
رسولزاده که به بیماری پارکینسون مبتلا بود صبح ۱۹ دی ۱۳۹۳ در سن ۸۴ سالگی در بیمارستان ایرانمهر درگذشت.
* مدیریت دوبلاژ
احمد رسولزاده در طول عمر حرفهای خود، از سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۹۳ مدیریت دوبلاژ فیلمهای زیادی را بر عهده داشته است.
از میان آنها میتوان به فیلمهای زیر اشاره کرد: پدرخوانده، بن هور، تابستان گرم و طولانی، جدال در آفتاب، وداع با اسلحه و فرار بزرگ. از دوبلههای معروف او صدای دائی جان سرهنگ در سریال دائی جان ناپلئون با بازی محمدعلی کشاورز را میتوان نام برد.
یکی دیگر از صداهای ماندگار او، دوبله شخصیت عمر مختار با بازی آنتونی کوئین است. علاوه بر دوبله، او گویندگی برنامههای مستند متعددی را بر عهده داشته که از جمله آنها، سلسله برنامه مستند حیات وحش ایران است. آهنگ صدای او بسیار گرم و دلنشین و به یاد ماندنی است.
* گویندگی نقشها
احمد رسول زاده در فیلمهای فارسی دهه ۴۰ بجای رفیع حالتی صحبت کردهاست. او گوینده نسبتاً ثابت محمدعلی کشاورز در عمده آثارش بودهاست.
او همچنین بجای جمشید مشایخی هم در برخی از فیلمها صحبت نمودهاست. رسول زاده در سال ۱۳۵۹ در فیلم در محاصره ساخته اکبر صادقی ایفای نقش کردهاست.
از دوبلههای معروف او صدای دائی جان سرهنگ در سریال دائی جان ناپلئون با بازی محمدعلی کشاورز را میتوان نام برد.صدای گرم او به عنوان راوی داستان در بسیاری از فبلم ها مانند انیمیشن رابین هود می توان شنید.
یکی دیگر از صداهای ماندگار او، دوبله شخصیت عمر مختار با بازی آنتونی کوئین و شخصیت پدر روحانی فیلم جن گیر با بازی ماکس فون سیدو است.
علاوه بر دوبله، او گویندگی برنامههای مستند متعددی را بر عهده داشته که از جمله آنها، سلسله برنامه مستند حیات وحش ایران است. آهنگ صدای او بسیار گرم و دلنشین و به یاد ماندنی است.
رسول زاده همچنین یکی از برگزیدگان ششمین دوره «چهره های ماندگار» بود.
علیرضا زرین دستعليرضا زرين دست در سال 1324 در تبريز متولد شد و پس از گذراندن سال دوم ابتدايی به تهران آمد. ورود او به سينما به اتفاق امير نادر است، و به كمك برادرش محمد زرين دست، كه در اواخر دهه 1340 از امريكا به ايران آمد و سودای فيلم سازی در سر داشت.
نادری با وساطت عليرضا زرين دست به عنوان عكاس وسوسه شيطان (محمد زرين دست، 1337) مشغول به كار شد و عليرضا زرين دست به عنوان دستيار فيلمبردار.
هر دو به دنبال هدف ديگری بودند. وقتی نادری فيلمنامه خداحافظ رفيق را نوشت زرين دست فيلم شكوه قهرمان (1348) را برای برادرش فيلمبرداری كرد. بخت با زرين دست يارتر بود. در فاصله ای كه نادری در تقلای يافتن تهيه كننده بود، زرين دست فيلم های از ياد رفته (1349) و فاتحين صحرا (1350) را براي برادرش و وحشی جنگلی (1350) را برای روبرت اكهارت فيلمبرداری كرد.
در چنين وضعی نادری و زرين دست، كه دست و بال شان از حيث مالی بسته بود، تصميم داشتند برای فيلمبرداری خداحافظ رفيق (1350) از سبك و سياق تازه ای استفاده كنند. خداحافظ رفيق از نخستين فيلم های موسوم به «خيابانی» بود، و آن ها با اتكا به شيوه فيلمبرداری خبری آن را ساختند، و به خلاف فيلم های سنتی معمولی حدود 80 دقيقه از آن را روی دست فيلمبرداری كردند.
زرين دست در فيلم های رشيد (پرويز نوري، 1350) خواستگار (علی حاتمی، 1351) خورشيد در مرداب (محمد صفار، 1352) و ساز دهنی (امير نادری، 1352) هنوز قائل به اين نيست كه فيلمبردار نقش اساسی در اركان فيلم دارد، و اهميت آن را صرفاً در ضبط وقايع می داند.
محمد زرين دست در فيلم های مسلخ (هادی صابر، 1355) شاهرگ (عليرضا داود نژاد، 1354) سرايدار (خسرو هريتاش، 1354) و پشمالو (مهدی فخيم زاده، 1355) هنوز سبك و سياق خاصی در فيلمبرداری ندارد؛ اگر چه استعداد او در اين فيلم ها به عنوان فيلمبردار حرفه ای مشهود است.
مجموعه تلويزيونی دايی جان ناپلئون (ناصر تقوايی، 1354) برای او تجربه كم نظيری است كه در 30 سالگی كسب كرد. حدود 400 هزار فوت نگاتيو فيلم رنگی گرفت و با استفاده از دانش تقوايی روان شناسی رنگ ها و «كنتراست» و تأثير آن ها را در ساختار فيلم آزمود.
گزارش (عباس كيارستمي، 1356) نخستين تجربه او در استفاده از نگاتيو «كداك» و كار با روش فيلمبرداری با نور كم و محدود است. همين تجربه را در «در امتداد شب (پرويز صياد، 1357) تكرار كرد و از سايه های بلند باد (بهمن فرمان آرا، 1357) شيفتگی تكرار شونده خود را به هجوم نور به سياهی با نور نشان داد.
در همين سال در سفری به امريكا فيلم گرته ای در قفس (محمد زرين دست .1357) را به تعبير خودش تحت تأثير فضای فيلم های جوزف لوزی فيلمبرداری كرد. زرين دست در بازجويی يك جنايت (محمدعلی سجادی، 1363) نقطة ضعف (محمدرضا اعلامی، 1362) و تصوير آخر (مهدی صباغ زاده، 1365) از قابليت های نورپردازی در فيلم رنگی استفاده بيشتری كرده است.
در طلسم (داريوش فرهنگ، 1365) منطبق با ساختمان فيلم از نورپردازي كلاسيك و اكسپرسيونيستي بهره برده و در خارج از محدوده (رخشان بني اعتماد، 1367) فيلمبرداري و حركات روان دوربين از امتيازهای فيلم است.
زرين دست، به خلاف گزارش، تجربه و همسرايان، كه با عباس كيارستمي كار كرد، در كلوزآپ (1369) از همة حساسيت هاي خود گذشت تا زرين دست نباشد و فيلمي متعلق به كيارستمي ارائه بدهد.
او با فيلمبرداري سياه و سفيد آباداني ها (كيانوش عياري، 1371) بازگشتي به فيلم هاي نيمة اول دهة 1350 داشت؛ اگر چه به دليل ضعف امكانات فني و چاپ و لابراتوار نتوانست به شفافيت فيلم هاي سياه و سفيد دهة 1350 برسد. زرين دست در پري (داريوش مهرجويي، 1374) و بازمانده (سيف الله داد، 1374).
ساختمان بصری فيلم را از فيلم نامه و حسی كه القا می كنند كسب كرد و در دشمن (عباس بابويهی، 1374) نابخشوده (ايرج قادری، 1375) سفر شبانه (خسرو معصومی، 1376) فرياد (مسعود كيميايی، 1377) بلوغ (مسعود جعفری جوزانی، 1377) و چشم هايش (فرامرز قريبيان، 1378) فيلمبرداری اش هم سطح و اندازه خود فيلم ها است.
* مدیر فیلمبرداری
متروپل (۱۳۹۲)
تلفن همراه رئیس جمهور (۱۳۹۰)
ملکه (۱۳۹۰)
زنان ونوسی، مردان مریخی (۱۳۸۹)
یکی از ما دو نفر (۱۳۸۹)
زمهریر (۱۳۸۸)
کرشمه (۱۳۸۸)
بیداری (۱۳۸۷)
پسر آدم، دختر حوا (۱۳۸۷)
خاطره (۱۳۸۷)
سوپر استار (۱۳۸۷)
موج سوم (۱۳۸۷)
بیپولی (۱۳۸۶)
تسویه حساب (۱۳۸۶)
فرزند خاک (۱۳۸۶)
مجنون لیلی (۱۳۸۶)
آتشبس (۱۳۸۴)
حکم (۱۳۸۴)
صحنه جرم، ورود ممنوع (۱۳۸۴)
نقاب (۱۳۸۳)
الهه زیگورات (۱۳۸۲)
صبحانهای برای دو نفر (۱۳۸۲)
ملاقات با طوطی (۱۳۸۲)
سیندرلا (۱۳۸۰)
رقص شیطان (۱۳۷۹)
همسر دلخواه من (۱۳۷۹)
چشمهایش (۱۳۷۸)
بلوغ (۱۳۷۷)
فریاد (۱۳۷۷)
ساحره (۱۳۷۶)
سفر شبانه (۱۳۷۶)
نابحشوده (۱۳۷۵)
پاکباخته (۱۳۷۴)
دشمن (۱۳۷۴)
ضیافت (۱۳۷۴)
تحفه هند (۱۳۷۳)
پری (فیلم) (۱۳۷۳)
پرتگاه (۱۳۷۲)
آبادانیها (۱۳۷۱)
شعلههای خشم (۱۳۷۱)
قافله (۱۳۷۱)
آقای بخشدار (۱۳۷۰)
خانه خلوت (۱۳۷۰)
دو فیلم با یک بلیت (۱۳۶۹)
شبهای زایندهرود (۱۳۶۹)
عروس حلبچه (۱۳۶۹)
الماس بنفش (۱۳۶۸)
پنجاه و سه نفر (۱۳۶۸)
کلوزآپ (۱۳۶۸)
گزل (۱۳۶۸)
عروسی خوبان (۱۳۶۷)
خارج از محدوده (۱۳۶۶)
سیمرغ (۱۳۶۶)
تصویر آخر (۱۳۶۵)
دستفروش (اپیزود سوم) (۱۳۶۵)
بای سیکل ران (۱۳۶۴)
مشت (۱۳۶۳)
بازجویی یک جنایت (۱۳۶۲)
نقطه ضعف (۱۳۶۲)
خط قرمز (۱۳۶۰)
صمد در به در میشود (۱۳۵۷)
صمد در راه اژدها (۱۳۵۶)
گزارش (۱۳۵۶)
صمد آرتیست میشود (۱۳۵۳)
حسن سیاه (۱۳۵۱)
مردی در طوفان (۱۳۵۱)
*
جشنوارهها
آر طلایی بهترین فیلمبرداری برای فیلم بای سیکل ران - جشنواره فیلم ریمینی دوره دوم (ایتالیا)
جایزه بهترین فیلمبرداری برای فیلم خانه خلوت - جشنواره فیلم حراره دوره یازدهم (زیمبابوه)
سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری برای فیلم پری - جشنواره فیلم فجر دوره سیزدهم
تندیس زرین بهترین فیلمبرداری برای فیلم سیندرلا - جشن خانه سینما دوره ششم
تندیس بهترین فیلمبرداری برای فیلم فرزند خاک - جشن خانه سینما دوره ششم
تندیس بهترین فیلمبرداری برای فیلم ملکه - جشن خانه سینما دوره شانزدهم
خسرو سینایی خسرو سینایی (زادهٔ ۹ دی ۱۳۱۹ در ساری) کارگردان و فیلمنامهنویس ایرانی است. آثار او معمولاً بر پایه مستندهای اجتماعی استوار هستند. سینایی در سال ۱۳۸۷ موفق به دریافت نشان ویژه کشور لهستان از سوی رییسجمهور این کشور شد.
او این نشان را به خاطر ساخت فیلم مستند مرثیه گمشده که روایتگر مهاجرت هزاران لهستانی به ایران در سالهای ۱۹۴۱ و ۱۹۴۲ است، دریافت کرد.
خسرو سینایی فارغالتحصیل کارگردانی و فیلمنامهنویسی از آکادمی هنرهای نمایشی و رشته تئوری موسیقی از کنسرواتوار وین است. سینایی از سال ۱۳۴۶ در وزارت فرهنگ و هنر و از سال ۱۳۵۲ در تلویزیون شروع به کار کرد. او فعالیت سینمایی خود را در سال ۱۳۵۸ با کارگردانی فیلم «زنده باد» آغاز کرد.
سینایی افزون بر نویسندگی و کارگردانی، ساخت موسیقی و تدوین برخی از آثارش را نیز بر عهده داشته است. او در سال ۱۳۸۴ فیلم کوتاه «فرش، اسب، ترکمن» از مجموعه فرش ایرانی را کارگردانی کرد.
* فیلمشناسی
جزیره رنگین (۱۳۹۳)
کویر خون (۱۳۸۵)
مثل یک قصه (۱۳۸۵)
گفتگو با سایه (۱۳۸۴)
فرش، اسب، ترکمن (۱۳۸۴)
عروس آتش (۱۳۷۸)
کوچه پاییز (۱۳۷۶)
در کوچههای عشق (۱۳۶۹)
یار در خانه و (۱۳۶۶)
مرثیه گمشده (۱۳۶۲)
هیولای درون (۱۳۶۲)
زنده باد (۱۳۵۸)
* جایزهها
سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه در هجدهمین دوره جشنواره فیلم فجر، برای فیلم «عروس آتش» (۱۳۷۸)
لوح زرین بهترین کارگردانی در دومین دوره جشنواره فیلم فجر، برای فیلم «هیولای درون» (۱۳۶۲)
ادامه دارد ...
انتهای پیام /