1- مهدی تارتار، هادی نوروزی و همه آنهایی که اعتقاد دارند آنالیز برنامه نود به ضرر تیم هاست، حق دارند. فرض کنید شخصی ادعا دارد به زبان سوئدی مسلط است و هر جا می رود با بلغور کردن و اباطیل گفتن نامفهوم، ادای صحبت کردن به زبانی دیگر را در می آورد. شانس اینکه دستش رو شود زیاد نیست اما اگر در جایی مقابل کسی که سوئدی بلد است صحبت کند، حسابی آبرویش می رود. حالا اگر این اتفاق در مقابل همان فرد بود، ایرادی نداشت اما اینکه در مقابل جمع کثیری ضایع شود، فاجعه است. این دقیقا بلایی بود که آنالیز برنامه نود سر تیم ها و بازیکن های در حال حاضر متضرر از نود آورد. شما ادعا می کنید در یک بازی تعداد زیادی پاس دادید اما در آنالیز مشخص می شود حتی از رقیبتان در آن بازی هم کمتر پاس دادید یا مثلآ مدافع هستید و به واسطه زدن یک گل یا دو سه تکل نمایشی، هواداران از شما راضی هستند و باقی تیم را متهم به بی تعصب بودن می کنند اما وقتی سنگ محک به تنتان می خورد، اوضاع در سطح بقیه هست. از شانس بد با پیشرفت تکنولوژی و بالا رفتن توانایی اینترنت، اگر کسی تصادفا در حین برنامه زنده پای جعبه جادو نباشد، می تواند بر حسب سلیقه از روی انواع و اقسام سایت ها با تنوع کیفیت مثال زدنی این بخش را تماشا یا دانلود کند. در چنین شرایطی اگر توان بهتر شدن یا شهامت عذرخواهی نداشته باشید، حرف های تارتار را خواهید زد.
2- به صورت کلی ادعا کردن سخت شده. نفس پیشرفت فناوری های تلویزیونی و تصویر برداری و پخش مستقیم بیشتر بازی ها، تا حد زیادی جلوی خالی بندیهای بزرگ را گرفته. چندان مسن نیستیم اما به سنمان می خورد که سرمربی ها در هر بازی ادعای دست کم 5 ضربه پنالتی سوخته شده داشتند. موضوعی که مهران شاهین طبع (مربی بسکتبال) هم در روزهای اوج عصبانیتش کمتر بیان می کند. داوری فوتبال غیر از موضوع آفساید، یک مقوله کیفی است. یعنی می توانید خداداد افشاریان باشید و با دیدن جا به جا شدن 4 مهره ستون فقرات بازیکن در محوطه جریمه، در جوار یک خنده مضحک، ادامه بازی را بهترین تصمیم توسط داور بدانید. در سمت مقابل آنالیز و به خصوص مدل آنالیزهای رایج فعلی کاملا بر مبنای کمیت است و با توجیهات رایج همانند سلیقه کارشناسان و نظر سایرین نمی توان از زیر آن فرار کرد. اینکه به عنوان یک مدافع کناری در یک مسابقه 2 گل از سمت شما زده شده، 6 موقعیت با پاس نهایی از پشت سرتان شکل گرفته و تیم یک حمله درست و درمان از آن سمت نداشته یعنی خوب نبودید یا حتی بد بودید. سرمربی تیمی هستید که در نیم فصل کلکسیون ستاره های ادوار اولیه لیگ برتر را جمع کرده و ادعای جوان گرایی می کنید؛ شاید با تجربه هایتان به خوبی جوان ترها باشند اما تیمتان جوان نشده. فستیوال این اتفاقات و دست رو شدن ها، کم کم دامنه اظهار نظرهای قبل و بعد از بازی را تحت الشعاع قرار می دهد.
3- یک سری منابع در اختیار عموم هست. همانند فیلم پخش شده بازی ها از تلویزیون و آمار و اطلاعات بازیکنان (گل، پاس گل، پنالتی، کارت زرد و ...). داشتن اولی مستلزم یک گیرنده دیجیتال و یک فلش مموری بالای 2 گیگ است و دومی را به سادگی از سایت های فوتبال فانتزی بدون لاگین کردن می توانید به دست بیاورید. برخی منابع دیگر کاملا خصوصی است و در اختیار گروهی خاص. مواردی از قبیل فیلم لانگ بازی ها (ضبط شده با دوربین اختصاصی باشگاه از زاویه ای که همه زمین در آن مشخص است) و اطلاعات میزان دوندگی برای آنهایی که پروزون دارند یا از جی پی اس و موارد مشابه استفاده می کنند. مشخص نیست گروه آنالیز نود به این موارد دسترسی دارد یا نه اما به صورت منطقی تیم هایی که هر هفته در آنالیز نود با خاک یکی می شوند علاقه ای ندارند آن را در اختیار تیم تجزیه و تحلیل بازی ها قرار دهند تا بیشتر تحقیر شوند. حالت بینابینی هم وجود دارد. اطلاعاتی که با صرف وقت از دل منابع عمومی به دست آید. کاری که هم تیم آنالیز باشگاه ها می توانند انجام دهند و هم تیم آنالیز برنامه نود انجام می دهد.
4- تنها جایی که هنوز مربیان و بازیکنان می توانند درباره اش لاف بزنند، میزان دوندگی است. البته پیدا کردن میزان دوندگی حتی از روی فیلم پخش شده از تلویزیون هم ممکن است اما مستلزم وقت زیادی است. با این حال برخی ادعاها آنقدر مبتدیانه هستند که برای ردشان نیاز به رمل و استرلاب نیست. فرض کنید با یک فرد بلند قامت مواجه می شوید و ادعا می کند از حامد حدادی بلند تر است. در این شرایط باید در ضمن اطلاع از قد حدادی، ارتفاع لاف زن مورد نظر را هم بدانید تا بتوانید ادعایش را رد کنید اما اگر بگوید بلندی قامتش 3 متر است خیلی راحت می توانید به حرفش لبخند بزنید چرا که از بلندترین انسان در کتاب گینس هم بلند تر است و اگر در جای مسقفی باشید در شرایط عادی باید سرش به سقف چسبیده باشد. 115 کیلومتر دوندگی در یک مسابقه فوتبال، عدد غیر قابل دسترسی نیست اما برای رسیدن به این میانگین، باید حداقل 3 بازیکن داشته باشید که بالای 12 کیلومتر بدوند. اگر ثابت شود یک بازیکن در تیم شما زیر 8 کیلومتر دویده یا مثلآ دونده ترین بازیکنتان با احتساب حرکات قطری برای زدن کرنر سمت مقابل زیر 11 کیلومتر جا به جایی داشته یعنی احتمالآ فراتر از کالابرگتان بسته اید.
5- زمانی که سپاهان برای بازی یک چهارم نهایی جام باشگاه های آسیا با کاوازاکی فرونتال به ژاپن رفته بود، در بازگشت، مربیان این تیم با تعجب از این موضوع صحبت می کردند که ژاپنی ها عملکرد فردی بازیکنان ما را به حدی دقیق آنالیز کرده بودند که بازیکنانشان می دانستند کدام یک از گاردهای محرم نویدکیا مربوط به شوت زنی است و بعد از کدام حرکت، پاس عمقی می دهد. البته در نهایت سپاهان آنقدر خوب بود که نه تنها کاوازاکی را برد، که به فینال هم رسید اما امروز سوال اینجاست که آیا آنالیزهای نود از این بیشتر دست تیم ها را برای هم رو کرده است؟ یعنی واقعا هیچ کسی اطلاع ندارد فلان هافبک وسط وقتی توپ را در اختیار دارد فقط پاس به عقب می دهد یا آن مهاجم پای مخالف کاملا ضعیفی دارد و وقتی توپ روی آن باشد، خواهد چرخید؟
6- چرا مربیانی که در آنالیز نود اوضاع به نفعشان است اعتراضی نمی کنند؟ قاعدتا آنها بیش از سایرین متضرر شدند. به خصوص اگر از فاکتورهای مثبت تیمشان تقدیر شده باشد. بی تردید لو رفتن ایده های یک تیم موفق نسبت به افشای نقاط ضعف یک گروه ناموفق ضرر بیشتری خواهد داشت. نقاط ضعف قابل ارتقا و بر طرف شدن هستند (به لحاظ تئوریک) اما وقتی نقشه برتری شما به حریف لو می رود باید بسیار بی دلیل به سراغ گزینه های بعدی بروید. اینطور نیست؟ چرا مجید جلالی، یحیی گل محمدی، بهروز مکوندی و علیرضا منصوریان یا اعتراض نکردند یا پا را فراتر گذاشته و تقدیر کردند؟ چرا کارلوس کیروش از این آنالیزها ستایش کرده؟ آیا اینجا هم برای او ترجمه اشتباه صورت گرفته؟
7– ژوزه مورینیو سرمربی با کیفیتی است و در زمان نگارش این مطلب هنوز ده روز از قهرمانی اش در لیگ برتر نگذشته اما این فصل صرفا برای تحقیر روبرتو دی متئو، که توانسته همراه با چلسی لیگ قهرمانان را ببرد که او نبرده، شالکه را در فلتینس آرنا کیسه گل کرد. در یک بازی کم و بیش تشریفاتی برای چلسی. گاهی اوقات صرف شکست دادن رقیب، احساسات درونی را ارضا نمی کند. آن زمان می توان با لگد از روی حریف رد شد و مضحکه خاص و عامش کرد. می توان به این هم فکر کرد که شاید روزی دست بالاتر با رقیب باشد. آرژانتین در سال 2004 جایزه بازی جوانمردانه فیفا را به این دلیل دریافت کرد که در فینال المپیک آتن مقابل تیم 9 نفره پاراگوئه، سعی کرد بازی را اداره کند و در نهایت با برد 1-0 قهرمان شد. اگر 6 یا 7 گل دیگر می زدند، خلاف قانون نبود و منصفانه نگاه کنیم خلاف عرف اخلاقی هم نبود. می خواستند اخراجی ندهند! کلیک گرفتن با گذاشتن عکس یک اشتباه تیم آنالیز نود در جمع زدن درصدها یا تعداد بازی های یک بازیکن یا محاسبه نکردن یکی از گل های یک بازیکن روی خروجی در جایی که می توان همان را خیلی خصوصی با کسی که شاید روزی همکارش بودیم در میان بگذاریم، به دور از رسم جوانمردی است. همانطور که گرفتن حال دشمن قدیمی با در اختیار داشتن یک تیم آنالیز خوش فکر، استفاده نا به جا از آنها محسوب می شود. چیزی شبیه به نوع استفاده ای که مظفر الدین شاه از کمال الملک می کرد!
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com