برآوردها نشان می دهد که
عربستان نه تنها این عنوان را امسال نیز حفظ خواهد کرد، بلکه با هزینه 9
میلیارد و 800 میلیون دلار، «یک هفتم» از کل معاملات تسلیحاتی جهان در سال
2015 را به خود اختصاص خواهد داد.
اکنون پرسشی که مطرح می شود، این
است که چرا کارشناسان، عربستان سعودی را پس از سال ها خرید انواع سلاح های
نظامی، در رده هیچیک از قدرت های نظامی جهان به حساب نمی آورند؟ به بیان
دیگر، آیا محاسبه تحلیل گران نظامیِ اشتباه است و یا انباشت سلاح توسط
ریاض، سیاستی است که ره به جایی نخواهد برد؟
پاسخ کوتاه به این
سوال، این است که «خرید سلاح، به تنهایی» برای هیچ کشوری قدرت ایجاد نمی
کند. اجازه بدهید بحث را با چند مثال عینی باز کنیم:
الف – امروز
هندوستان بین 90 تا 110 کلاهک اتمی و پاکستان بین 110 تا 120 کلاهک اتمی در
اختیار دارد. آیا کسی می تواند ادعا کند که ارتش پاکستان قوی تر از ارتش
هند است؟!
ب – تازه ترین آمارها نشان می دهد که نیروی دریایی آمریکا
71 فروند زیردریایی و نیروی دریایی چین کمتر از 80 فروند زیردریایی در
اختیار دارد. آیا می توان نتیجه گرفت که توان زیرسطحی چین بیشتر از قدرت
زیرسطحی آمریکا است؟
پ – نیروی هوایی جمهوری آذربایجان 55 جنگنده و
نیروی هوایی ارمنستان تنها 11 جنگنده در اختیار دارد. نیروی زمینی جمهوری
آذربایجان 339 تانک سبک و سنگین دارد و تانک های سبک و سنگین ارمنستان، 102
دستگاه است. توپخانه جمهوری آذربایجان نیز از نظر تعداد سامانه های خمپاره
انداز، به مراتب غنی تر از ارمنستان است. به علاوه، بسیاری از آنچه
ارمنستان در اختیار دارد، میراث اتحاد شوروی سابق است، اما جمهوری
آذربایجان به دلیل درآمدهای نفتی، توانسته است بخشی از سلاح های خود را
بروزرسانی کند و در سال های اخیر، از کشورهای دیگر بخرد. آیا می توان نتیجه
گرفت که در صورت جنگ میان این دو کشور، ارمنستان قطعا بازنده خواهد بود؟
در
مورد الف، تفاوت فاحش جمعیت و وسعت دو کشور، سبب می شود که نتیجه گیری بر
اساس تعداد کلاهک های اتمی، غیرواقعی و غیرکارشناسی باشد.
در مورد
ب، آنچه بیش از تعداد مهم است، کیفیت و کارکرد زیردریایی هاست. همچنین،
«کنترل و فرماندهی» و هماهنگی زیردریایی ها با ناوگانی که در آن خدمت می
کنند نیز حائز اهمیت است.
در مورد پ، اگر جنگ میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان، برنده قطعی داشت، تا حالا مناقشه قره باغ پایان یافته بود! واقعیت این است.
بنابراین، جمعیت و موقعیت جغرافیایی، کیفیت سلاح، مسایل عقیدتی و ائتلاف
های سیاسی و اجتماعی، در برآوردِ قدرت می تواند اهمیت «تعداد سلاح ها» را
بکلی زیر سوال ببرد.
نگارنده، پیش از این، در مقاله ای (1) به عوامل قدرت در جهان معاصر به طور مشروح پرداخته است.
به
این فهرست، باید توانمندی های بومی در تولید سلاح را هم افزود. شما اگر
تمام انبارهای مهمات خود را از سلاح های خارجی پر کنید، در صورت وقوع یک
جنگِ تمام عیار، اگر قرار باشد این جنگ بیش از چند ماه طول بکشد، بسرعت
ذخایر تسلیحاتی شما پایان خواهد یافت و امتیازِ داشته را از کف خواهید
داد.
بودجه سالانه دولت عربستان چیزی حدود 300 میلیارد دلار و بودجه
هریک از دولت های چین و ژاپن، بیش از 2 تریلیون دلار است. اگر خرید سلاح
خارجی، عامل قدرت بود، چین یا ژاپن می بایست بیش از 6 برابر عربستان سلاح
بخرند. اما کشورهای پیشرفته ترجیح می دهند توان دفاعی خود را بومی کنند که
البته، این کار به نوبه خود، به توان علمی بالایی نیاز دارد.
سخن
آخر اینکه آمریکا، فرانسه، انگلیس و دیگر صادرکنندگان تجهیزات نظامی، از
فروش سلاح های بیشتر به عربستان نه تنها دریغ نخواهند کرد، بلکه احتمالا
این کشور را تحریک هم می کنند تا سلاح های بیشتری بخرد. رژیم صهیونیستی
پیشاپیش از هیچ کوششی در این راه دریغ نکرده است.
اما طنز تلخ در
این است: همان کشورهایی که از فروش سلاح هایشان به عربستان خرسند می شوند،
هرگز حاضر نیستند سلاح های برتر خود را به ریاض بفروشند، بلکه سلاح های
برتر را نزد خود نگاه می دارند، سلاح های درجه دوم را به اسراییل و متحدان
ناتو می فروشند و سلاح های بُنجل را به بهای فراوان تقدیم عربستان می کنند!
فقط برای یک نمونه، به رویکرد آمریکا در فروش جنگنده هایش اشاره ای گذرا
می کنیم: ایالات متحده، جنگنده راهبردی F-22 را به هیچ کشوری نمی فروشد.
جنگنده رادارگریز F-35 را به کشورهای عضو ناتو و رژیم صهیونیستی می فروشد و
تنها جنگنده های نسل چهارم، مانند F-15 که طرح دهه 70 میلادی است را حاضر
است به عربستان بفروشد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
چون جنگ قره باغ جنگی بین آذربایجان و روسیه بود نه ارمنستان
مثل جنگ اوکراین و شورشیان
در مورد قره باغ هم فکر می کنم تبار و توازن جمعیت آن منطقه، در نتیجه ی نزاع تاثیر داشته.
این سازمان از کشورهای روسیه،بلاروس،قزاقستان،ارمنستان،قرقیزستان و تاجیکستان تشکیل شده است.
بر اساس این پیمان حمله به یکی از 6 کشور فوق حمله به تمام کشورها محسوب می شود و همه کشورها موظف به دفاع از کشور مورد حمله واقع شده می باشند.
با این وجود محال است آذربایجان بتواند در جنگ با ارمنستان به پیروزی برسد.