گروه بین الملل، رئیس جمهور پیشین ترکیه معتقد است موفقیت در مذاکرات هستهای با ایران میتواند اثرات مهم استراتژیک، سیاسی و اقتصادی بسیاری برای خاورمیانه و جهان به همراه داشته باشد.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از اشراف، عبدالله گل، رئیسجمهور اسبق ترکیه با انتشار یادداشتی در پراجکت سیندیکیت به بررسی شرایط و اوضاع بحرانی منطقه خاورمیانه پرداخته و معتقد است در شرایطی که خاورمیانه با بحرانهای متعددی روبروست، بینشی مثبت میتواند از وخیمتر شدن اوضاع جلوگیری نماید و باید به تحولات و پیشرفتهای مثبت اخیر در منطقه نیز توجه نمود. وی در این راستا به موضوعاتی چون تمدید مذاکرات هستهای ایران و تلاش طرفین برای دستیابی به توافق نهایی، همکاری دولت بشار اسد برای خلع سلاح هستهای و معدوم کردن زرادخانههای تسلیحات شیمیایی سوریه، همکاری دولت مرکزی عراق و دولت منطقهای کردستان عراق برای مقابله با داعش، به رسمیت شناختن دولت فلسطین و برخی موضوعات دیگر اشاره میکند.
■ شرایط وخیم خاورمیانه از نگاه عبدالله گل ■
فعالیتهای سیاسی من در سال ۱۹۹۱ میلادی آغاز شد و با اولین جنگ خلیجفارس و برگزاری کنفرانس صلح خاورمیانه در مادرید مقارن بود. رهبران سیاسی در آن زمان از ارتباطات و پیوندهای پیچیده میان مسئله فلسطین و دیگر چالشهای منطقه خاورمیانه به خوبی آگاه بودند. اما متأسفانه این ارتباطات همچنان به قوت خود باقی است. از آن زمان تاکنون، من شاهد ابتکارات، طرحها و پروژههای بسیاری برای حلوفصل بحرانهای مختلف و متعدد خاورمیانه بودهام. نیاز به گفتن نیست که کشور من یعنی ترکیه هم همواره در این مدت در صف مقدم تلاشهای جامعه بینالمللی برای تضمین صلح، ثبات و همکاری در منطقه قرار داشته است و من نیز در طول دورانی که به عنوان یکی از اعضاء پارلمان این کشور خدمت میکردم و هم بعدها که نخستوزیر، وزیر امور خارجه و در نهایت رئیسجمهور این کشور بودم، در پارهای از این اقدامات و تلاشها شرکت داشته و در این زمینه همکاری کردهام.
■ خشونت و کشتار در منطقه خاورمیانه به پدیدهای مسری تبدیل شده است ■
متأسفانه علیرغم صرف انرژی بسیار زیاد و همچنین منابع بسیار عظیم در طول ربع قرن، شاهد آن هستیم که این تلاشها هنوز به نتایج موردنظر و دلخواه نرسیده است. در حالی که هزاران نفر از مردم بیگناه چه در خاورمیانه و چه مناطق دیگر قربانی خشونت، عداوت و کینهتوزی میشوند، میبینیم که این پیشرفتهای اندک یا با کارشکنانی روبرو میشوند و یا به خودی خود کافی نیستند. کشتار غیرنظامیان (از جمله بسیاری از کودکان) در جنگ تابستان گذشته در غزه، بربریت و وحشیگریهای گروه تروریستی داعش، قتلعام خاخامهای کنیسه اورشلیم و حمله تروریستی به اوتاوا در اکتبر گذشته، همه و همه گویای یک حقیقت ساده هستند و آن این که خشونت مسری است.
■ بدبینی بیشتر تنها به وخیمتر شدن شرایط خاورمیانه منجر خواهد شد ■
در سال ۱۹۹۱ میلادی، صدام حسین تنها تهدید منطقه به شمار میآمد اما امروز تهدیدات چندین برابر شده و تأثیرات فزایندهای را با خود به همراه داشته است. در سال ۱۹۹۱، آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی سابق مشترکاً بانی کنفرانس صلح مادرید بودند و از آن حمایت کردند اما امروز آمریکا و روسیه دیگر گفتگو و تعامل چندانی با هم ندارند. اما علیرغم آنکه بازیگران منطقهای و بینالمللی به واسطه تشدید مشکلات خاورمیانه بسیار ناامید و مأیوس شدهاند، بدبینی بیشتر تنها به وخیمتر شدن اوضاع منجر خواهد شد. پس باید سعی کنیم تا از نشانهها و روندهای مثبتی که در طی ماههای اخیر در این اوضاع و شرایط به وجود آمده است درس بگیریم.
■ تلاشهای مشترک بینالمللی میتواند نتایج مثبتی به همراه داشته باشد ■
برای شروع باید گفت که خلع سلاح سوریه از تسلیحات شیمیایی و نابودی انبارهای تسلیحات شیمیایی در این کشور توسط حکومت بشار اسد نشان میدهد که تلاشهای مشترک میتوانند نتایج مثبت و خوبی به همراه داشته باشند. به همین ترتیب، تمدید مذاکرات بینالمللی در مورد برنامه هستهای ایران باعث شد تا طرفین مذاکرهکننده امیدها برای رسیدن به توافق نهایی را زنده نگه دارند و امکان دستیابی به این توافق، پیروزی بزرگی در امر دیپلماسی چندجانبه باشد.
■ دستیابی به توافق هستهای با ایران و اثرات بسیار مثبت آن در سطح خاورمیانه و جهان ■
مذاکرات هستهای موفقیتآمیز با ایران (که من نیز به عنوان وزیر امور خارجه و رئیسجمهور در مراحل مختلف این مذاکرات مشارکت داشتهام) میتواند اثرات مهم استراتژیک، سیاسی و اقتصادی بسیاری برای خاورمیانه و جهان به همراه داشته باشد. حل موضوع هستهای ایران و دستیابی به راهحل نهایی میتواند به ایران انگیزه دهد و این کشور را به حلوفصل سایر مشکلات منطقهای ترغیب کند. علاوه بر این، دیگر قدرتهای منطقه که دارای زرادخانه هستهای بوده و یا به دنبال دستیابی به آن هستند، دیگر هیچ دلیلی برای مخالفت با خلع سلاح هستهای نخواهند داشت.
■ همکاریهای اخیر دولت مرکزی عراق و دولت منطقهای کردستان عراق ■
تأسیس دولت مرکزی در عراق به کمک عقل و درایت و نیز اقدامات هماهنگ بازیگران در داخل و خارج از مرزهای این کشور هم رویداد مثبتی است. اقدامات صورتگرفته در جهت حل اختلافات میان دولت منطقهای کردستان عراق و دولت مرکزی در بغداد را نیز باید به فال نیک گرفت. تصمیم دولت کردستان عراق مبنی بر خودداری از برگزاری رفراندوم برای استقلال هم نویدی از برقراری ثبات در عراق و منطقه است. همین امر در خصوص ائتلاف شکلیافته علیه داعش نیز صادق است. اما علیرغم آنکه موفقیتهایی نظامی در این خصوص به دست آمده است اما تنها قدرت فیزیکی برای غلبه بر این گروهک تروریستی کافی نیست.
■ نباید اشتباهات صورتگرفته در مورد افغانستان، عراق، لیبی، و سوریه تکرار شوند ■
راهحل نهایی در ایجاد تدریجی چهارچوب سیاسی و جامعی است تا از طریق آن بتوان از حمایت مردم و رهبرانی بهرهمند شد که از روی ترس و ناامیدی تن به آرمانهای افراطگرایانه دادهاند. اگرچه بکارگیری قدرت فیزیکی علیه داعش هنوز به پایان نرسیده است اما نباید اشتباهات صورتگرفته در مورد افغانستان، عراق، لیبی، و سوریه تکرار شوند و راهبردهای خروج نظامی و انتقال سیاسی قدرت بلادرنگ مدنظر قرار بگیرد. بعلاوه، چون داعش پدیدهای است که همه نابهنجاریهای سیاسی، ایدئولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی منطقه را متبلور کرده است لذا راهحلهای احتمالی باید جامع و جسورانه باشند.
■ به رسمیت شناختن دولت فلسطین گام بسیار بزرگی در جهت حل بحران خاورمیانه است ■
از سوی دیگر برخی دولتها، حزبها و پارلمانهای اروپایی دولت فلسطین را به رسمیت شناختهاند و این خود تحول مطلوبی است. این امر حاکی از آن است که این ملتها از بنبست دیپلماتیک کنونی به ستوه آمدهاند؛ بنبستی که رژیم صهیونیستی را باید مقصر آن دانست، نه فلسطین. امید آن میرود که این تحول اخیر به اقداماتی از سوی آن دسته از احزاب و گروههای اسرائیلی و فلسطینی بیانجامد که به دنبال راهحل عادلانهای برای این اختلاف هستند. اگر رژیم صهیونیستی در اقدامات خود در خصوص شهرکسازیها در کرانه باختری، وضعیت بیتالمقدس و آرامگاههای آن خویشتنداری به خرج دهد، یقیناً به نفع همه خواهد بود.
■ خواستهها و انتظارات مردم منطقه خاورمیانه همچنان به قوت خود باقی است ■
نکته آخر این است که اگرچه بهار عربی در همه نقاط سرکوب شده است (به استثناء تونس) انتظارات، خواستهها و نگرانیهای مردم این مناطق همچنان به قوت خود باقی است. خواستههایی که باعث شکلگیری بهار عربی گردید (در خصوص دموکراسی، دولت عادلانه، حقوق بشر، شفافیت، برابری زن و مرد، و عدالت اجتماعی) همچنان به رخدادها و مسائل منطقهای شکل خواهند داد. پرسشی که در اینجا مطرح میشود این است که چگونه میتوان این موفقیتها را استحکام بخشید و مایه پیشرفت قرار داد.
■ بینش مثبت به بهبود وضعیت خاورمیانه کمک شایانی میکند ■
یکی از اقدامات اولیه و سازنده در این راستا میتواند ایجاد سیستم امنیتی مشابه «سازمان امنیت و همکاریهای اروپا» باشد. این بینش از دهه ۸۰ میلادی به وجود آمده است و علیرغم شرایط نامطلوبی که به شکلگیری آن منجر شد، باید زنده نگهداشته شود. ازآنجا که چنین مکانیسمی مستلزم همکاریهای اقتصادی نیرومندی ازجمله در زمینه مسائل آب و انرژی است، تفکرات راهبردی بلندمدتی در پی خواهد داشت و به شکلگیری اقدامات چندجانبه برای حلوفصل مشکلات خواهد انجامید. در حال حاضر، آشوب خاورمیانه به وضعیتی تبدیل شده که تاکنون بیسابقه بوده است. به همین دلیل است که ما بیش از هر زمان دیگری به خوشبینی نیاز داریم. تنها از طریق گسترش تحولات و بینشهای مثبت است که میتوان صلح و ثبات را به منطقه بازگرداند. راهحلهای جایگزین شاید آنقدر ناگوار باشند که حتی تصورشان برای بدبینان هم سخت باشد.
متاسفانه بسیار سطحی به مسائل نگریسته شده است، علاوه بر آن از نقش کشورش در تحولات منطقه سخنی به میان نیاورده است. آقای گل در حدی است که بایستی تحلیلهایش بازتاب گرایشهای مختلف کشورش باشد و نه تطهیر، به همین خاطر توصیه خوشبینی و مثبت نگری وی جای سئوال دارد.