مقدمه:
به گزارش بولتن نیوز به نقل از اخوت، اثبات اهتمام شدید حضرات ائمه علیهم السلام به وحدت و همگرایی مسلمین، احتیاجی به بررسی آنچنانی احادیث ندارد؛ یعنی فارغ از بود و نبود یا اعتبارسنجی روایات رسیده در این زمینه، یک راهکار ساده وجود دارد که میتواند صحت این گزاره را آشکار کند؛ کافی است نگاهی بیندازیم به چگونگی نگرش تاریخی عامه مسلمین (اهل سنت) و علمایشان، به اهل بیت علیهم السلام. به شهادت کسانی که سر و کارشان با منابع اسلامی است، در این منابع، نه تنها کوچکترین نقطهی منفی نسبت به این بزرگواران پیدا نخواهیم کرد (البته واضح است که حساب اقلیت نواصب و دشمنان اهل بیت علیهم السلام از سایر مسلمین جداست) بلکه با موارد متعددی از اعتراف به جایگاه رفیع علمی و معنوی و نیز مدح و ثنای این بزرگواران مواجه خواهیم شد.
حال باید به این سؤال پاسخ داده شود که چرا وجهه ائمه معصومین علیهم السلام تا این حد در منظر عامه مسلمانان، مثبت و تابناک است؟ اگر نبود مدارا و تعامل همیشگی ایشان با عموم مسلمانان و به خصوص علمایشان، و اگر نبود توصیه ها و دستورات مستمر ایشان به اصحاب و پیروانشان، در اقتدای نظری و عملی به امامان شان در این باره، آیا شاهد چنین وجهه روشنی برای ائمه علیهم السلام بودیم؟ جواب منفی است؛ یعنی همان تعاملات مدارا مدارانه اهل بیت علیهم السلام و شیعیانشان با اهل سنت در صدر اول بوده که باعث به نیکی شناخته شدن ایشان و شکل گرفتن این تصویر زیبا در اذهان عموم شده، و همین نگرش مثبت در طول تاریخ و نسل به نسل منتقل شده است، و اصلا اگر غیر از این بود، و کوچکترین تخطی از این نحوه تعامل دیده و گزارش میشد -از آنجا که انگیزه برای انتشار چنین اخباری توسط مخالفان زیاد بوده است- قطعا به عامه مردم میرسید و در نتیجه، اثری از حب اهل بیت علیهم السلام در بین عامه باقی نمانده بود. پس همین که تا امروز، شاهد زیارت حرم اهل بیت توسط اهل سنت هستیم، یعنی چنین گزارشهایی علیه ائمه معصومین در تاریخ ثبت نشده است. و از همین دلیل عقلی ساده میتوان دریافت که سیره مستمر ائمه علیهم السلام، چیزی نبوده، جز حشر و نشر و تعامل همه جانبه با برادران اهل سنت –که همیشه اکثریت جامعهاسلامی را تشکیل میداده اند- و حضور در مجالس و محافل ایشان.
اما برای اطمینان بیشتر، و فهم تفصیلی کیفیت این تعاملات، ناچاریم که به بررسی روایات نیز بپردازیم. این نوشتار، صرفا به آن دسته از روایات می پردازد که در آنها به طور خاص بر حضور شیعیان در نمازهای جماعت عامه (اهل سنت) تأکید شده است.
ابتدا تعدادی از روایاتی را که در آنها شیعیان به شرکت در نمازهای اهل سنت امر شده اند، به عنوان نمونه ذکر میکنیم:
1- عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: «مَنْ صَلَّى مَعَهُمْ فِی الصَّفِّ الْأَوَّلِ کَانَ کَمَنْ صَلَّى خَلْفَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله.» (الکافی (ط – الإسلامیة)، ج3/ باب الرجل یصلی وحده ثم یعید فی الجماعة أو یصلی بقوم و قد کان صلى قبل ذلک، ص380)؛
امام صادق علیه السلام: «کسی که با آنان [یعنی اهل سنت] در صف اول [جماعت] نماز بگزارد، مانند کسی است که پشت سر رسول الله نماز بخواند.»
همین حدیث با تغییر اندکی در منابع دیگری نیز روایت شده است:
وَ رَوَى عَنْهُ حَمَّادُ بْنُ عُثْمَانَ أَنَّهُ قَالَ: «مَنْ صَلَّى مَعَهُمْ فِی الصَّفِّ الْأَوَّلِ کَانَ کَمَنْ صَلَّى خَلْفَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله فِی الصَّفِّ الْأَوَّلِ.» (من لا یحضره الفقیه، ج1 / باب الجماعة و فضلها، ص 382)؛
امام صادق علیه السلام: «کسی که با آنان [یعنی اهل سنت] در صف اول [جماعت] نماز بگزارد، مانند کسی است که پشت سر رسول الله در صف اول نماز بخواند.»
و نیز:
وَ بِهَذَا الْإِسْنَاد [الْحَسَنُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ نَاتَانَةَ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ أَبِی زِیَادٍ النَّهْدِیِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُکَیْرٍ] قَالَ: قَالَ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّد: « ... مَنْ صَلَّى مَعَهُمْ فِی الصَّفِّ الْأَوَّلِ فَکَأَنَّمَا صَلَّى مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله فِی الصَّفِّ الْأَوَّلِ.» (الأمالی( للصدوق)، ص367)؛
امام صادق علیه السلام: « ...کسی که با آنان [یعنی اهل سنت] در صف اول [جماعت] نماز بگزارد، گویا همراه با رسول الله در صف اول نماز خوانده است.»
2- عَنْهُ عَنِ الْبَرْقِیِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ الْمُثَنَّى الْخَطِیبِ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: «یَا إِسْحَاقُ أَ تُصَلِّی مَعَهُمْ فِی الْمَسْجِدِ؟» قُلْتُ: «نَعَمْ» قَالَ: «صَلِّ مَعَهُمْ فَإِنَّ الْمُصَلِّی مَعَهُمْ فِی الصَّفِّ الْأَوَّلِ کَالشَّاهِرِ سَیْفَهُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ.» (تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان)، ج3، ص277)؛
اسحاق بن عمار میگوید: امام صادق علیه السلام از من پرسیدند: «آیا با ایشان [یعنی اهل سنت] در مسجد نماز میخوانی؟» گفتم: بلی. فرمود: «با آنها نماز بخوان! چون کسی که با ایشان در صف اول نماز میخواند، مانند کسی است که در راه خدا شمشیر کشیده باشد.»
3- عَنْهُ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام یَقُولُ: «أُوصِیکُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ ... عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ اشْهَدُوا لَهُمْ وَ عَلَیْهِمْ وَ صَلُّوا مَعَهُمْ فِی مَسَاجِدِهِمْ ...» (المحاسن، ج1/کتاب القرائن، باب وصایا أهل بیته، ص18)؛
امام صادق علیه السلام: «شما را به تقوای الهی سفارش میکنم ... از مریضهایشان [یعنی اهل سنت] عیادت کنید، و در تشییع جنازههایشان شرکت کنید، و برایشان ادای شهادت کنید و همراهشان در مساجدشان نماز بگزارید.»
4- مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ هِشَامٍ الْکِنْدِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام یَقُول: «إِیَّاکُمْ أَنْ تَعْمَلُوا عَمَلًا یُعَیِّرُونَّا بِهِ فَإِنَّ وَلَدَ السَّوْءِ یُعَیَّرُ وَالِدُهُ بِعَمَلِهِ کُونُوا لِمَنِ انْقَطَعْتُمْ إِلَیْهِ زَیْناً وَ لَا تَکُونُوا عَلَیْهِ شَیْناً صَلُّوا فِی عَشَائِرِهِمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ ... وَ اللَّهِ مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَیْءٍ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنَ الْخَبْءِ.» قُلْتُ: وَ مَا الْخَبْءُ؟ قَالَ: «التَّقِیَّة». (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج2/ باب التقیة، ص219)؛
امام صادق علیه السلام: «مبادا عملی انجام دهید که به خاطر آن، [مردم] ما را سرزنش کنند! چون فرزند شرور، [باعث میشود که] پدرش به واسطه عمل او سرزنش شود. برای کسی که با او مأنوس هستید [یعنی امامتان] زینت باشید، و مایهی ننگ او نباشید. در میان عشائر ایشان [یعنی اهل سنت] نماز بگزارید، و مریضهاشان را عیادت کنید، و در تشییع جنازهشان حاضر شوید ... به خدا سوگند که بهترین نوع عبادت، خبء است.» راوی معنای کلمهی «خبء» را از حضرت پرسید؛ فرمودند: « [خبء یعنی] تقیّه.»
5- و قال [الإمام الحسن العسکری] علیه السلام لشیعته: « ... صَلُّوا فِی عَشَائِرِهِمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ أَدُّوا حُقُوقَهُمْ فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْکُمْ إِذَا وَرِعَ فِی دِینِهِ وَ صَدَقَ فِی حَدِیثِهِ وَ أَدَّى الْأَمَانَة وَ حَسَّنَ خُلُقَهُ مَعَ النَّاسِ قِیلَ هَذَا شِیعِیٌّ فَیَسُرُّنِی ذَلِکَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا زَیْناً وَ لَا تَکُونُوا شَیْناً جُرُّوا إِلَیْنَا کُلَّ مَوَدَّةٍ وَ ادْفَعُوا عَنَّا کُلَّ قَبِیحٍ فَإِنَّهُ مَا قِیلَ فِینَا مِنْ حُسْنٍ فَنَحْنُ أَهْلُهُ وَ مَا قِیلَ فِینَا مِنْ سُوءٍ فَمَا نَحْنُ کَذَلِک ... » (تحف العقول/ باب ما روی عن الإمام أبی محمد حسن بن علی علیه السلام، ص488)؛
امام حسن عسکری علیه السلام: « ... در میان عشائر آنها [یعنی اهل سنت] نماز بخوانید و در تشییع جنازههاشان شرکت کنید، و به عیادت مریضهاشان بروید و حقوقشان را ادا کنید؛ چرا که اگر کسی از شما اهل ورع، راستگو، امانتدار و با مردم خوش خلق باشد، گفته میشود که این [شخص] شیعه است و این [جریان] مرا خرشنود میکند. تقوای الهی پیشه کنید و مایه زینت ما باشید و مایه ننگ ما نباشید. همه مودتها را جذب ما کنید و هر بدی را از ما دفع کنید. چرا که هر حسنی که درباره ما گفته میشود، ما شایسته آن هستیم و هر بدی که درباره ما گفته میشود، آنگونه نیستیم.»
6- کِتَابُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ یَحْیَى الْکَاهِلِیِّ، قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام یَقُولُ: «صَلُّوا فِی مَسَاجِدِهِمْ فَاغْشَوْا جَنَائِزَهُمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ قُولُوا لِقَوْمِکُمْ مَا یَعْرِفُونَ وَ لَا تَقُولُوا لَهُمْ مَا لَا یَعْرِفُونَ إِنَّمَا کَلَّفُوکُمْ مِنَ الْأَمْرِ الْیَسِیرَ فَکَیْفَ لَوْ کَلَّفُوکُمْ مَا کَلَّفَ أَصْحَابَ الْکَهْفِ قَوْمُهُمْ کَلَّفُوهُمُ الشِّرْکَ بِاللَّهِ الْعَظِیمِ فَأَظْهَرُوا لَهُمُ الشِّرْکَ وَ أَسَرُّوا الْإِیمَانَ حَتَّى جَاءَهُمُ الْفَرَجُ وَ أَنْتُمْ لَا تُکَلَّفُونَ هَذَا.» (مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج12/ کتاب الأمر بالمعروف و النهی عن المنکر/ باب جواز التقیة فی إظهار کلمة الکفر، ص273)؛
امام صادق علیه السلام: «در مساجدشان [یعنی اهل سنت] نماز بخوانید، جنازههاشان را تشییع کنید، مریضهاشان را عیادت کنید، به قومتان آنچه میفهمند [و زمینه هضمش را دارند] بگویید، و آنچه نمیفهمند را نگویید. آنها کار سادهای را از شما میخواهند، پس اگر آنچه قوم اصاب کهف از ایشان خواستند را از شما میخواستند، چه [میکردید؟!] آنها را مجبور به شرک به خداوند بزرگ کردند، پس [اصحاب کهف] شرک را برایشان اظهار کردند، و ایمانشان را پنهان کردند، تا این که گشایش رسید، در حالی که شما به این [امر دشوار] مکلّف نیستید!»
7- وَ قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام: «إِذَا صَلَّیْتَ مَعَهُمْ غُفِرَ لَکَ بِعَدَدِ مَنْ خَالَفَکَ.» (من لا یحضره الفقیه، ج1/ باب الجماعة و فضلها، ص301)؛
امام صادق علیه السلام: «هنگامی که همراه با ایشان [یعنی اهل سنت] نماز بگزاری، به تعداد مخالفانت [از گناهت] برایت بخشیده میشود.»
اعتبار سنجی این روایات
همانطور که در ابتدا ذکر شد، این تنها بخشی از روایاتی است که در باب امر به شرکت در نمازهای برادران اهل سنت وارد شده است، و ذکر همه روایات این باب، از حوصله این مقاله خارج است[1]. اما در مورد همین روایاتی که ذکر شد، طبق بررسی کارشناسان رجالی مرکز تحقیقات کامپیوترى علوم اسلامى «نور»، اکثر آنها از لحاظ سندی، «صحیح[2]» و «مسند[3]» هستند. اما از این هم که بگذریم، شمار بالای روایاتی که با این مضمون در منابع درجه یک حدیثی شیعه آمده اند، و تکرار این مفهوم در قالب عبارات متعدد، «تواتر معنوی[4]» آن را برایمان ثابت کرده و ما را نسبت به اعتبار این روایات، به اطمینان فوق العادهای میرساند.
حقیقتی که قبولش دشوار است
البته اذعان داریم که در بادی امر، پذیرش این مضامین کار سختی است؛ به گونه ای که در خود روایات نیز به این واقعیت اشاره شده است:
أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى فِی نَوَادِرِهِ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَى عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ مُنَاکَحَتِهِمْ وَ الصَّلَاةِ خَلْفَهُمْ. فَقَالَ: «هَذَا أَمْرٌ شَدِیدٌ لَنْ تَسْتَطِیعُوا ذَاکَ قَدْ أَنْکَحَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ صَلَّى عَلِیٌّ علیه السلام وَرَاءَهُمْ.» (وسائل الشیعة، ج8/ باب استحباب حضور الجماعة خلف من لا یقتدى به للتقیة و القیام فی الصف الأول معه ، ص301)؛
از امام صادق علیه السلام درباره ازدواج با اهل سنت و نماز خواندن [به جماعت] پشت سرشان، سؤال شد؛ فرمودند: «این کار سنگینی است؛ شما هرگز از پس آن برنمی آیید! رسول الله با ایشان ازدواج کرد و علی علیه السلام پشت سرشان نماز گزارد.»
جالب است که بدانیم پذیرش این امر، برای بعضی یاران خاص ائمه علیهم السلام، مثل «زراره» نیز دشوار بوده است:
مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَدِیدٍ عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ حُمْرَانَ بْنِ أَعْیَنَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام: جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنَّا نُصَلِّی مَعَ هَؤُلَاءِ یَوْمَ الْجُمُعَةِ وَ هُمْ یُصَلُّونَ فِی الْوَقْتِ فَکَیْفَ نَصْنَعُ؟ فَقَالَ: «صَلُّوا مَعَهُمْ!» فَخَرَجَ حُمْرَانُ إِلَى زُرَارَةَ فَقَالَ: لَهُ قَدْ أُمِرْنَا أَنْ نُصَلِّیَ مَعَهُمْ بِصَلَاتِهِمْ. فَقَالَ زُرَارَةُ: مَا یَکُونُ هَذَا إِلَّا بِتَأْوِیلٍ! فَقَالَ لَهُ حُمْرَانُ: قُمْ حَتَّى تَسْمَعَ مِنْهُ. قَالَ: فَدَخَلْنَا عَلَیْهِ فَقَالَ لَهُ زُرَارَةُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ! إِنَّ حُمْرَانَ زَعَمَ أَنَّکَ أَمَرْتَنَا أَنْ نُصَلِّیَ مَعَهُمْ فَأَنْکَرْتُ ذَلِکَ. فَقَالَ لَنَا: «کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیه السلام یُصَلِّی مَعَهُمُ الرَّکْعَتَیْنِ فَإِذَا فَرَغُوا قَامَ فَأَضَافَ إِلَیْهِمَا رَکْعَتَیْنِ.» (الکافی (ط- الإسلامیة)، ج3، ص375)
ولی باز هم آن حضرات، برای اطمینان خاطر امثال ما، سیرهی خود و پدران بزرگوارشان را یادآور شدهاند:
عَلِیُّ بْنُ جَعْفَرٍ فِی کِتَابِهِ عَنْ أَخِیهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: «صَلَّى حَسَنٌ وَ حُسَیْنٌ خَلْفَ مَرْوَانَ وَ نَحْنُ نُصَلِّی مَعَهُمْ.» (وسائل الشیعة، ج8/ باب استحباب حضور الجماعة خلف من لا یقتدى به للتقیة و القیام فی الصف الأول معه ، ص301)
امام موسی بن جعفر علیه السلام: «حسن و حسین علیهما السلام پشت سر مروان نماز خواندند، و ما [نیز] همراه با ایشان [یعنی اهل سنت] نماز میخوانیم.»
و گاهی استبعاد مخاطب به حدی بود که مظلومیت و غربت امام علیه السلام در کلامشان آشکار میشد:
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُکَیْرٍ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَ مَعِی رَجُلَانِ فَقَالَ أَحَدُهُمَا لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ: أَ آتِی الْجُمُعَةَ؟ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ: «ایتِ الْجُمُعَةَ وَ الْجَمَاعَةَ وَ احْضُرِ الْجِنَازَةَ وَ عُدِ الْمَرِیضَ وَ اقْضِ الْحُقُوقَ»؛ ثُمَّ قَالَ: «أَ تَخَافُونَ أَنْ نُضِلَّکُمْ؟! لَا وَ اللَّهِ لَا نُضِلُّکُمْ أَبَدا.» (مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار/ الباب الثانی، الفصل الثالث، ص67)
مردی از امام صادق علیه السلام دربارهی شرکت در نماز جمعه [که توسط حکومت وقت برگزار میشد] سؤال کرد. فرمودند: «به [نمازهای] جمعه و جماعت [عامه اهل سنت] بروید و در تشییع جنازه[شان] حاضر شوید و حقوق [ایشان] را به جا آورید.» سپس فرمودند: «آیا میترسید [با این سفارشات] گمراهتان کنیم؟! نه! به خدا سوگند به هیچ وجه گمراهتان نمیکنیم.»
بررسی فتاوای مراجع
از آنجا که ما مقلد هستیم، و به دلیل نداشتن ابزار و مقدمات علمی، توان بهره برداری فقهی و استنباط از روایات را نداریم[5]، راه مطمئن تری وجود دارد، که به نوعی حجت را بر همه مان تمام میکند، و آن بررسی فتاوای مراجع عظام تقلید است؛ باید بدانیم که در مورد استحباب شرکت در نماز اهل سنت برای حفظ وحدت و رعایت تقیهی مداراتی[6]، اختلافی بین فقها نیست؛ و حتی برخی مراجع مانند حضرت امام، مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله مکارم شیرازی و مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی، قائل به مُجزی بودن آن نیز هستند[7].
همچنین لازم به ذکر است که بر اساس فقه شیعه، مناسکی که برادران اهل سنت طبق مذهب خویش انجام میدهند، برایشان صحیح و مُجزی است، که از این مطلب در فقه ما، تحت عنوان قاعده فقهی «إلزام (یا التزام)[8]» نام برده شده است.
جمع بندی
گذشته از دلیل عقلی ناشی از بررسی جایگاه درخشان اهل بیت علیهم السلام در نگاه عامهی اهل سنت، بررسی منابع روایی معتبر و مورد عنایت فقهاء، مثل کتب اربعه و وسائل الشیعة، خصوصا در «کتاب العشرۀ» و «کتاب الصلاة»، نشان میدهد که اهل بیت علیهم السلام، در رفتار و گفتار، تأکید و توصیه فراوانی به شرکت در مجامع اهل سنت و همراهی با ایشان در نمازهایشان داشته اند، و روایات رسیده در این باب به گونه ای است که تا سر حد تواتر معنوی میرسد. همین واقعیت، یعنی استحباب حضور در نمازهای برادران اهل سنت، در فتاوای مراجع عظام نیز متجلی است، و علاوه بر این، برخی مراجع، قائل به اجزاء و صحت نماز پشت سر اهل سنت نیز هستند.
نویسنده معتقد است، با کمترین مطالعه در موارد یاد شده، وحدت تاکتیکی و سیاسی کارانه (اگر نگوییم منافقانه)، جای خود را به وحدت مؤمنانه و از سر اعتقاد راسخ خواهد داد، و این –با وجود گذشت 36 سال از انقلاب اسلامی- هنوز هم فوریترین نیاز عرصه وحدت است، که ورود و فعالیت مجاهدانه فضلا و علمای دلسوز سرنوشت امت رسول الله صلی الله علیه و آله را میطلبد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com