چندیست با حکم رهبر انقلاب مدیریت رسانهی ملی تغییر کرده است. هرچند معتقدیم که اگر بنابر تغییر اساسی در این سازمان است، باید بدنهی آن متحول شده و تنها با تغییر مدیریت، نباید توقع دگرگونی خاصی داشت اما به نظر میرسد همین سطح تغییرات هم میتواند به اندازهی قابل توجهی کارساز باشد و به بهتر شدن اوضاع رسانهی ملی کمک کند.
گروه سینما و تلویزیون، چندیست با حکم رهبر انقلاب مدیریت رسانهی ملی تغییر کرده است. هرچند معتقدیم که اگر بنابر تغییر اساسی در این سازمان است، باید بدنهی آن متحول شده و تنها با تغییر مدیریت، نباید توقع دگرگونی خاصی داشت اما به نظر میرسد همین سطح تغییرات هم میتواند به اندازهی قابل توجهی کارساز باشد و به بهتر شدن اوضاع رسانهی ملی کمک کند. به همین جهت سعی کردهایم تا با معیارهایی که رهبر انقلاب در دوران زعامت خویش برای بهتر شدن این سازمان ارائه کردهاند، از لحاظ نظری به تحول مثبت یاد شده کمک کرده تا رسالت خویش را ایفا کنیم.
به گزارش بولتن نیوز، در این قسمت از بررسی رسالتهای رسانهی ملی به موضوعی رسیدیم که بیارتباط با ایامی که در پیش داریم نیست. چندی دیگر سال روز حماسهی 9 دی است. حماسهای که پایان دهندهی فتنهی 88 بود. فتنهای که به قول رهبر انقلاب بسیار پیچیده بود و برای بررسی آن باید به مقولات مختلف، توأمان نگاه کرد.
به نظر بسیاری از کارشناسان فرهنگی و جنگ نرم، یکی از دلایل ظهور فتنهی 88 را باید در عملکرد رسانهی ملی دید. به نظر میرسد بهتر است قبل از توضیح این مسئله، به دو پند رهبر انقلاب در خصوص وظایف این رسانه اشاره کنیم و در ذیل آن توضیح لازم را ارائه نماییم:
«لازم است یادآوری کنم که این دستگاه حساس و پر اهمیت که امام کبیرمان آن را دانشگاهی فراتر از پهنای تمامی کشور و ملت می دانستند وظیفه ای ایجاد رشد فکری و فرهنگی و سیاسی و تبیین اسلام و مقابله با توطئه های تبلیغاتی را بر عهده دارد.» (حکم مقام معظم رهبری برای مهدی هاشمی)
همچنین ایشان در دیداری که به تاریخ 11/9/1383 با مسئولین صدا و سیما داشتند، به برخی از وظایف رسانهی ملی اشاره میکنند: «چهارم، مصونیت دادن به ذهن جامعه از تأثیر مخرب تهاجم فرهنگی و ارزشىِ دشمن ...»
مقابله با توطئههای تبلیغاتی دشمنان و مصونیت بخشیدن به ذهن جامعه، همان چیزهایی بود که متأسفانه رسانهی ملی با وجود تأکیدات مکرر رهبر انقلاب به آن توجه نکرد و این بیتوجهی به یکی از زمینههای بروز فتنهی 88 تبدیل شد.
به عبارت دیگر، در ایام بروز فتنه و از آن مهمتر، در ایام پیش از آن، رسانهی ملی در مورد بسیاری از اتفاقات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی رخ داده در جامعه، سیاست سکوت در پیش میگرفت و نادیدهانگاری میکرد. در حالی که در روزگار امروز، کوچکترین اتفاقی از تیررس رسانهها دور نمیماند و اگر رسانهی رسمی کشور به آن نپرداخته و موضع نظام را دربارهی آن بیان نکند، مخاطب، به سراغ دیگر رسانهها رفته و آن وقت دیگر معلوم نیست چه محتوایی به وی ارائه میشود.
یکی دیگر مشکلات رسانهی ملی ما پاستوریزه بودن شدید آن است. البته باید اعتراف کرد در یکی دو سال اخیر این مقوله در حال بهبود است و امیدواریم در ادامه، رسانهی ملی جسارت و شجاعت بیشتری داشته باشد و از بیان مسائل حساس و پرداختن منطقی به خط قرمزها نترسد. اما در گذشته، رسانهی ملی با رویکرد محافظهکارانهی خود ذائقهی مخاطب را نسبت به حوادث سیاسی اجتماعی ملتهب، بد بار آورد بود. به نحوی که آنقدر از تشنجهای طبیعی موجود در کشور گفته نشد که با نمایش کمترین تشنج رخ داده این انتظار میرفت آن تشنج آگران دیسمان شود.
علی ایحال، مصادیق عدم مقابلهی رسانهی ملی با توطئههای تبلیغی دشمنان و مصونیت بخشیدن به جامعه آنقدر هست که نتوان در یک مجال مجمل به آن پرداخت. در حالی که در کنار کار سلبی باید کار ایجابی هم کرد و برخی از راههای بهتر شدن صداوسیما در موارد مختلف را هم بیان کرد.
اما در مورد این موضوع بخصوص، باید گفت که پیش از هر اقدامی باید مدیران اصلی و میانی رسانهی ملی اولا ایمان داشته باشند که در شرایط جنگی هستیم که البته این ایمان، از روی عملکردشان پیداست. و در کنار آن، جسارت ورود به موضوعات حاد و حساس را داشته باشند. تصور نکنند اگر روی مسائل و مشکلات موجود در کشور سرپوش بگذارند، کسی از آنها با خبر نمیشوند. بلکه باید تک تک آنها را بررسی و حل کرده تا این بیخبریها روی هم تلانبار نشود که باعث گرایش بخشی از جامعه به سمت ماهوارهها شود.
همانطور که در بالا گفتیم، به نظر میرسد در یکی دو سال اخیر خصوصا در همین ایام اندک تغییر مدیریت رسانهی ملی، جسارت رسانهی ملی بالاتر رفته که امیدواریم به نقطهی ایدهآل برسد تا انشالله به زودی شاهد رسانهای در طراز انقلاب اسلامی باشیم.