گروه سیاسی، در هفته های اخیر و به خصوص پس از سفر آقای روحانی به نیویورک و مصاحبه ایشان با شبکه سی.ان.ان، برخی گروه ها و فعالان سیاسی با انتقادهای مختلف از مواضع رئیس جمهور، حملات جدیدی علیه دولت را آغاز کرده اند و به دلیل عدم اتخاذ مواضع افراطی ازسوی رئیس جمهور، موضوعات مختلفی را مطرح کرده اند.
به گزارش بولتن نیوز، سایت «جرس» هم برای این که از قافلۀ رسانه های زنجیره ای فارسی زبان خارج از کشور جا نماند، در تاریخ 16 مهرماه 93 در مطلبی با عنوان «روزنامهنگار زندانی، نداریم، داریم؟!ا» به قلم محمّد جلالی، به بازگو نمودن همان حرف هایی پرداخت که پیش تر ازسوی باقی معاندین نظام مطرح شده بود.
این درحالی است که چندی پیش و در حاشیۀ همین اتفاق درمطلبی تحت عنوان «در واکنش به تاکتیک تخریبی «ایران وایر»، «خودنویس» و «راه دیگر» به رهبری «جرس»؛ هدف «جرس» از القای دروغگویی روحانی به مخاطبان چیست؟!» در بولتن نیوز به برخی از جوانب این اقدام حساب شدۀ معاندین رسانه ای نظام در خارج از کشور پرداختیم به صورت مستدل ثابت کردیم که این جریان به صورت برنامه ریزی شده از بالا و با تقسیم کاری هدفمند به رهبری «جرس» و با یاری دیگر رسانه های معاند همچون «راه دیگر»، «ایران وایر»، «خودنویس» و ... به منظور تخریب چهرۀ رئیس جمهور و دولت «تدبیر و امید» صورت گرفته است.
با
نگاهی به آنچه طی این مدت در رسانه های معاند به طبع رسیده البته می توان به روشنی
این مسیر را بازشناخت. چنانچه پیش تر نیز اعلام شده، به نظر می رسد، این رسانه ها
در سیاست جدیدشان قصد دارند برخلاف گذشته که معمولاً تنها اصولگرایان و رسانه های
ارزشی همچون بولتن نیوز را تخریب می نمودند، حال لولۀ اسلحه شان را به سمت چپ و
جناح اصلاح طلب گرفته و با تخریب چهره های اصلاح طلب داخلی به دولت جمهوری اسلامی
ایران ضربه وارد کنند. نمونۀ بارز این اقدام را می توان در مقالۀ "درسهای «جنبش
اشغال» هنگکنگ برای ایرانیها؛ هنگ کنگ: نظارت استصوابی، حملهی لباس شخصیها و ماندن
معترضان در کف خیابان" به قلم مجید محمدی و در سایت «خودنویس» مشاهده کرد که البته در مقاله ای دیگر تحت عنوان «نقد مقالۀ "درسهای «جنبش اشغال» هنگکنگ برای ایرانیها" در«خودنویس»؛ «اسکناس سبز یکصد دلاری»؛ آنچه زنجیرۀ رسانه های معاند را از هم گسیخت!» در بولتن نیوز به آن پاسخی درخور داده شد و در روزهای آتی نیز در یادداشتی دیگر به مسائلی ناگفته در خصوص این مقاله خواهیم پرداخت.
با این همه، به نظر می رسد هدف کنونی رسانه های معاند از تخریب فعالان سیاسی داخلی (منتقد و موافق، اصلاح طلب و اصولگرا) در درجۀ اول تخریب چهرۀ مردمی و محبوب دولت اعتدال گرای «تدبیر و امید» و در نهایت صرفاً ضربه زدن به اصل نظام ولایت فقیه و جمهوری اسلامی ایران و خصومت ورزی با ملت بزرگ ایران باشد.
با این مقدمه در ادامه نگاهی خواهیم داشت بر آنچه در نوشتۀ اخیر «جرس» که اندک اندک خود را به عنوان رهبر جریان معاند نظام در خارج از کشور جاانداخته است.
جلالی، نویسندۀ مقالۀ اخیر «جرس» در ابتدای این نوشته با اشاره به این که "زنگ خطر برای دولت به صدا درآمده و چنانچه غفلت و بیاعتنایی پیشه شود، این روند نامیمون تعمیق خواهد شد" به مسائل و حواشی ای می پردازد که خود «جرس» و دیگر رسانه های معاند نظام پس از سفر رئیس جمهور به نیویورک و به ویژه پس از انجام مصاحبۀ ایشان با شبکۀ خبری سی.ان.ان به راه انداحتند و با انتشار مطالبی پیوسته و هدفمند سعی در القای این مهم داشتند که فارغ از تحلیل های سیاسی خاص هر جناح، دولت روحانی و شخص رئیس جمهور برخلاف مدعیات خود که خود و دولتش را دولت «راستگویان و پاکدستان» می نامد، دروغگوست! بماند که این ها به جای آن که در یک نوشته با بیان ادله و منطق اصولی، سعی در اثبات ادعای خود داشته باشند، از آنجا که دلیل و سندی مستدلل برای این ادعای توخالی وجود نداشته و ندارد، صرفاً با ایحاد عملیات روانی و با تاکتیک بمب باران مفهومی و خبری، سعی در القای این باور به مخاطبان داشتند که پس از انجام گفت و گوی رئیس جمهور با سی.ان.ان در سفر نیویورک، البته تحلیل های متفاوت و فراوانی ازسوی جناح های مختلف صورت گرفت و هر کسی از ظن خود یار این ماجرای خبری شد، اما آنچه همۀ ناظران(یا لااقل همۀ ناظران منتقد) بر آن اتفاق نظر داشتند، این مهم بوده که رئیس جمهور در پاسخ دهی به سوالات خبرنگار سی.ان.ان صادقانه رفتار نکرده و سعی نموده با فرافکنی و دروغ پردازی، مارجرا را فیصله دهد. حال آن که هیچ دلیلی برای این ادعای توخالی نه ازسوی «جرس» که رهبری این جریان خبری را به عهده داشت و نه ازسوی دیگر همراهان رسانه ای «جرس»، از «راه دیگر» و «ایران وایر» گرفته تا «خودنویس» و «سحام نیوز» ارائه نشد و صرفاً هرکدام با تکرار این دروغ بزرگ، تلاش کردند تا چهرۀ صادق رئیس جمهور محبوب ایران را در میان مخاطبانشان خراب نمایند.
با این همه اما فارغ از این تاکتیک و جریان سازی خبری که ازسوی معاندین رسانه ای نظام صورت گرفت و تقریباً همچون باقی اقدامات مذبوهانه شان، بی نتیجه و بی تاثیر رها رشد، آنچه به صورت جدی ازسوی «جرس» و دیگر رسانه های معاند این مهم بود که رئیس جمهور در پاسخ به سوالات مطرح شده ازسوی خبرنگاران صداقت را رعایت نکرده و این گونه ادعا شد که به ویژه در جایی که از ایشان درخصوص خبرنگاران زندانی سوال شد، ایشان در پاسخ دهی دچار مشکل شده است.
در همین راستا، «جرس» نیز در همین نوشتۀ مورد بحث «روزنامهنگار زندانی، نداریم، داریم؟!ا» به قلم محمّد جلالی نوشت: "سخنان رئیسجمهور در مصاحبه با شبکه خبری «سی.ان.ان» در نیویورک مبنی بر اینکه در ایران کسی به دلیل فعالیت خبررسانی و یا روزنامهنگاری بازداشت نمیشود، دستمایهی جدیدی برای بروز اختلاف میان هواداران و علاقمندان واقعی دولت شد. روحانی در پاسخ به سوال در مورد روزنامهنگاران بازداشت شده در ایران گفته بود: «البته فکر نمیکنم فردی به خاطر روزنامهنگاری، یا به خاطر فعالیت رسانهای دستگیر شده باشد. یک فرد میتواند یک خبرنگار و یک گزارشگر باشد و جرم مرتکب شود»."
این سایت ادامه می دهد: "این سخنان هم واکنش جداگانهی خانوادههای روزنامهنگاران زندانی (کسانی نظیر: ریحانه طباطبایی، مرضیه رسولی، ساجده عربسرخی، کیوان صمیمی، علیرضا رجایی، مسعود باستانی، احمد زیدآبادی، سعید رضوی فقیه، بهمن احمدی امویی، سراجالدین میردامادی و ...) را در پی داشت و هم انتقاد و اعتراض کاربران شبکههای اجتماعی را. در روزهای گذشته نیز ۱۳۵روزنامهنگار ایرانی با امضای نامهای به حسن روحانی، از گفتههای او در مصاحبه با شبکه خبری سیانان، در مورد انکار وجود روزنامهنگار زندانی در ایران، انتقاد کرده و آن را «تحریف و انکار واقعیت» توصیف کرده و در پایان نامهی خود «اصلاح این گفته نادرست» و «تلاش در جهت تحقق وعدههایی است که در مورد رسانهها و روزنامهنگاران» توسط دکتر روحانی مطرح شده را خواستار شدهاند. هنوز مقامات رسمی دولتی، واکنش به این درخواست نشان ندادهاند، اما دور از انتظار نیست که به زودی سخنان و تلاشهایی از جانب طیف پیرامون دولت برای تعدیل سخنان دکتر روحانی طرح شود."
چنان که ملاحظه گردید، «جرس» سعی در القای این مسئله داشته که رئیس جمهور پاسخی صادقانه به سوالات خبرنگار سی.ان.ان نداده است. جالب اینجاست که همان طور که نویسندۀ «جرس» نیز به گونه ای پیش بینی کرده است، چندی پیش یکی از اطرافیان رئیس جمهور که ازقضا دقیقاً مسئول رسیدگی به چنین مسائلی نیز هست، در یادداشتی که در اختیار بولتن نیوز قرار داد، به این انگ زنی های رسانه های معاند نظام (البته بدون ذکر نامی از آن ها) پاسخ داد که چنان چه اشاره شد، توسط بولتن نیوز نیز به طبع رسید.
بر این اساس، پرویز اسماعیلی، معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیسجمهوری در مقاله ای در روزنامۀ ایران به تاریخ یکشنبه 20 مهرماه 93، در مطلبی با عنوان «روزنامه نگاران و مصاحبه روحانی با CNN، آیا برداشتها درست و حرفهای بود؟» (که با عنوانی دیگر در بولتن نیوز منتشر گردید) به بررسی این موضوع پرداخته است و به نظر می رسد، تاکتیکی که ایشان برای پایان دادن به این قائله مورد استفاده قرار گرفته، الحق و الانصاف بهترین و پخته ترین کاری است که باید انجام می گرفت.
اسماعیلی که سابقۀ طولانی در فعالیت رسانه ای و شناخت درست و اصولی و کاملی از مسائل رسانه در چنته دارد، بهترین راه پاسخ گویی به این اتهامات را تاکید بر اصل کلام شخص دکتر روحانی و بازخوانی دوبارۀ آن ها دید و در بخش اعظم یادداشت خود، صرفاً به نقل قولی مجدد از کلام رئیس جمهوری پرداخت و نوشت: پس از مصاحبه رئیس جمهوری با شبکه سی ان ان امریکا و پاسخ ایشان به سؤالی که «کریستین امانپور» درباره تعدادی از روزنامه نگاران دو تابعیتی بازداشت شده مطرح کرد، برخی رسانهها و روزنامهنگاران انتقاداتی را مطرح کردند. رسانههای فارسی زبان خارج کشور هم عمدتاً این گزاره را بزرگ کردند که روحانی گفته است «در ایران روزنامه نگار زندانی نداریم.» یا «روحانی وجود روزنامه نگاران زندانی در ایران را تکذیب کرد.» یا اینکه «انتقاد روزنامه نگاران از روحانی بهدلیل تحریف و انکار واقعیت»!
متن کامل پاسخ رئیس جمهوری به سؤال خبرنگار، بهتر نشان میدهد که آیا این استنباطها صحیح و حرفهای است، یا آگاهانه و نا آگاهانه در جهتی سیاسی برداشت شده است؟
دکتر روحانی: «ما که هیچ وقت نمیخواهیم هیچ فردی چه ایرانی و چه غیر ایرانی، چه در ایران و چه در کشورهای دیگر، در زندان باشند یا مورد محاکمه قرار گیرند. اما به طور طبیعی افرادی دارای اتهاماتی از دید دستگاه انتظامی و دستگاه قضایی میشوند و مورد محاکمه قرار میگیرند. ما هم نگران برخی از ایرانیانی هستیم که در امریکا یا در کشورهای دیگر توسط امریکاییها و با حکم مقامات امریکایی دستگیر شدهاند و زندانی هستند و میخواهیم هر چه زودتر سرنوشت آنها مشخص شود. این حق طبیعی همه خانوادهها است که سریعتر از سرنوشت افراد، فرزندان یا اقوامشان مطلع شوند.
آیا برداشتهای روزنامه نگاران در مورد مصاحبه رئیس جمهور با سی ان ان درست و حرفهای بود؟من به عنوان رئیسجمهوری تلاشم بر این است که قانون مورد احترام باشد و نسبت به همه افرادی که شما نام بردید یا افراد دیگری که مورد اتهام هستند، ایرانی یا غیرایرانی، البته همه آنها که شما گفتید یعنی دو تابعیتیها از نظر ما ایرانی محسوب میشوند؛ تلاش بر این است که با آنها عادلانه و در چارچوب قانون رفتار شود و محاکمه آنها عادلانه باشد و بتوانند از شرایط قانونی استفاده کنند، وکیل داشته باشند و در نهایت امیدواریم خانوادههای آنها بتوانند مطمئن شوند، نسبت به افرادی که دستگیر شدهاند قانون و عدالت اجرا خواهد شد.»
و در ادامه گفت: «البته من فکر نمیکنم فردی (که شما نام بردید) به خاطر روزنامهنگاری یا به خاطر فعالیت رسانهای دستگیر شده باشد. ممکن است یک فردی روزنامهنگار و خبرنگار باشد و جرم دیگری را مرتکب شود، این جرم ربطی به بحث فعالیت شغلیاش نداشته باشد و خوب به طور طبیعی باید در یک دادگاه عادلانه پاسخگو باشد.
اما در عین حال نظر شخصیام که در صحبتهایم نیز اعلام کردم این است که باید رفتارمان نسبت به خبرنگاران و آنهایی که رسالت رسانه را در کشور بر عهده دارند با تسهیل و تسامح باشد. این به آن معنا نیست که قانون در کشور زیر پا گذاشته شود اما میتوانیم فضا را برای آنها بازتر کنیم. در طول این یکسال اگر کسی به مطبوعات و رسانههای ما مراجعه کند، میبیند که خیلی راحت از دولت نقد و انتقاد و حتی انتقادهای غیرمنصفانه میکنند؛ چه رادیو و چه تلویزیون و چه روزنامهها. ما تا کنون از هیچ کس شکایتی نکردهایم و این فضای آزاد برای آنها نسبت به دولت بوده و حتی شکایتهایی که مربوط به دولت قبل بوده، همه را متوقف کردیم. بنابراین ما همه وظیفه داریم فضای کشور را برای مردم مخصوصاً آنهایی که کار رسانهای انجام میدهند، خبرنگار و روزنامهنگار هستند بازتر کنیم و نسبت به آنها با سهولت بیشتری رفتار کنیم...»
معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیسجمهوری همچنین در ادامه به بیان نکاتی درخصوص این سخنان پرداخته و ذیل میان تیر «چند نکته» به 3 نکتۀ مشخص در این گفت و گو اشاره کرد و نوشت:
1. سؤال خانم کریستین امانپور مشخصاً در خصوص چند روزنامه نگار دو تابعیتی (از جمله روزنامه نگاران واشنگتن پست و بویژه جیسون رضائیان) بود و چنانچه مشاهده میشود پاسخ رئیس جمهوری نیز دقیقاً در همین جهت است. و اشاره میشود: «... افرادی که شما نام بردید یا افراد دیگری که مورد اتهام هستند...، البته دو تابعیتیها از نظر ما ایرانی محسوب میشوند...»
2. رئیس جمهوری به عنوان مسئول اجرای قانون اساسی، تأکید همزمانی بر لزوم رعایت قانون و حقوق زندانیان و حتی خانواده متهمان در رسیدگیها از یکسو و نیز استقلال دستگاه قضایی از دیگر سو داشته است.
3. دکتر روحانی به صراحت گفته است که نظر شخصی وی تسهیل و تسامح با اصحاب رسانه و بازتر شدن فضا برای فعالیتهای رسانهای است.
پرویز اسماعیلی در ادامه ذیل میان تیتر دیگر «دو سوال مشخص» نیز نوشت:
1. آیا از این عبارت که «من فکر نمیکنم فردی (از افراد ذکر شده در سؤال) به خاطر روزنامهنگاری یا به خاطر فعالیت رسانهای دستگیر شده باشد»، میتوان چنین نتیجه گرفت و تیتر زد که «روحانی: در ایران روزنامه نگار زندانی نداریم»؟!
2. آیا اگر قرارباشد افراد «به خاطر روزنامه نگاری» دستگیر شوند، به معنی این نخواهد بود که رئیس جمهوری به عنوان پاسدار اجرای قانون اساسی و نیز یک حقوقدان قبول دارد که روزنامه نگاری جرم است؟! که حتماً اینگونه نیست.
و در پایان یادداشتش نیز با اشاره به 4 نکتۀ مشخص نکاتی را با همکاران رسانه ای درمیان گذاشت که اینجا با اشارۀ مجدد به آن نکات، از اطناب بیش از حد کلام خودداری می ورزیم.
با این همه آن چه مشخص است و در توضیحات مستدل و عالمانۀ پرویز اسماعیلی، معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیسجمهوری به روشنی به چشم می خورد، رئیس جمهور شاید با توجه به روحیۀ دیپلماتیک و تجربۀ سال های فعالیت سیاسی اش در مقام های مهم اجرایی و امنیتی کشور، پاسخی صریح و آنچان که معاندان نظام یا رسانۀ امریکایی ای همچون سی.ان.ان مدنظر دارد را نداده باشد اما این به هیچ وجه به معنای این مسئله نیست که ایشان در پاسخ به سوالات خانم امانپور(خبرنگار معروف سی.ان.ان) دروغ گفته باشد. این درحالی است که نویسندۀ «جرس» نیز در بخش نخست یادداشتش به درستی(!) بر این نکته تاکید گذاشته می نویسد: "در خصوص این رویداد و واکنشها به آن میباید به چند نکته توجه کرد" و پس از آن که در بخش نخست بر روحیۀ دیپلماتیک و تجربۀ بالای سیاسی دکتر روحانی تاکید می کند و می نویسد: "۱. سخنان دکتر روحانی در نیویورک، یادآور همان روحیهی دیپلماتیک پیشین ایشان است. سالها ماندن در کسوت یک دیپلمات و عضو شورای عالی امنیت ملی، سبب نهادینه شدن برخی دیدگاهها و واکنشها در یک شخص میشود. از یک منظر کاملاً دیپلماتیک و صوری، دکتر روحانی سخن خلاف واقعی نگفته است؛ چراکه عموم روزنامه نگارانی که در ایران زندانی میشوند، اتهاماتی نظیر فعالیت تبلیغی علیه نظام، اقدام علیه امنیت ملی، عدم رعایت موازین اسلامی و ... در پروندۀ خود دارند و ..." در بخش دوم می آورد: "۲. باز ممکن است استدلال شود که در شرایطی که «دشمنان» درصدد هجمه به نظام و تضعیف آن هستند، سخنان دکتر روحانی مبنی بر انکار وجود روزنامهنگار زندانی، بر پایهی مصلحتی بالاتر بوده و قابل پذیرش است. این استدلال نیز نمیتواند، مسموع افتد. مقدم دانستن مصلحت یک جریان، بر حقیقت و عدالت، اخلاقاً مجاز نیست. دکتر روحانی میتوانست در پاسخ به این سوال، گزارههای دیگری مطرح کند که نه معنای انکار وجود روزنامه نگاران زندانی را داشته باشد و نه بهانهای برای تضعیف دولت به دست بیگانگان دهد. از دیپلمات کهنهکاری چون ایشان، چنین انتظاری چندان زیاد نیست."
درحقیقت، نویسندۀ «جرس» نیز همچون ما و جناب آقای اسماعیلی معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیسجمهوری و البته شما مخاطبان عزیز این بحث، به درستی متوجه این مهم هستید که برخورد رئیس جمهوری با یک خبرنگار امریکایی اساساً می بایست به همین گونه ای باشد که ایشان انجام داده اند و حتی ارزش و بهای صداقت و راستگویی نیز نمی تواند منجر به این شود که رئیس جمهور جمهوری اسلامی ایران، به تمام سوالات خبرنگار سی.ان.ان امریکا، آنچان که هر مقام امریکایی دیگری پاسخ می دهد، پاسخ دهد. ناگفته پیداست که هدف شوم و پلیدی که از سوی سی.ان.ان در طرح سوالات و نحوۀ بیان آن ها و حتی چینش سوالات نهفته گردیده، این گفت و گو را از یک شکل گفت و گوی معمولی خبری خارج نموده و تبدیل به یک مناظرۀ داغ سیاسی و رویارویی دیپلماتیک می کند.
آنچنان
که اشاره شد، اساساً منظور خبرنگار سی.ان.ان از خبرنگاران زندانی، خبرنگاران
ایرانی نبوده و اساساً آنچنان که «جرس» و برخی دیگر از رسانه های معاند نظام سعی
در القای آن دارند، هدف سی.ان.ان از طرح این سوالات نه به هیچ وجه دفاع از حقوق
زندانیان یا روزنامه نگاران و در یک کلمه دفاع از آزادی نبوده است و به روشنی هدف
آن ها اولاً ایجاد مخمصه ای برای رئیس جمهوری بوده و ثانیاً پیگیری اهداف و انگیزه
های سیاسی امریکا.
به بیان دیگر، برخلاف آنچه «جرس» و دیگران نشان می دهند که کریستین امانپور، سی.ان.ان و ... در حکم طرف سفیدروی و فرشته گون یک جدل اند و رئیس جمهوری ایران، طرف دروغگو و شیطانی آن، اساساً مسئله چیز دیگری است و نه خبرنگار سی.ان.ان دلسوز واقعی زندانیان سیاسی ایرانی است و نه دولت امریکا و نه به طبع جیره خوارانش، یعنی «جرس»، «راه دیگر»، «خودنویس» و سایرین...
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
جُنگ شبانهای که به دلیل شوخیهای غیر اخلاقی به صحنهی اعتراض و جنگ بدل شد / آیا امور فرهنگی دانشگاه، جوابی برای این برنامه دارد؟