کد خبر: ۲۲۴۷۲۰
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار:
نقدمقالۀ"درس‌های«جنبش اشغال»هنگ‌کنگ برای ایرانی‌ها" در«خودنویس»؛

«اسکناس سبز یکصد دلاری»؛ آنچه زنجیرۀ رسانه های معاند را از هم گسیخت!

چندی پیش سایت معاند «خودنویس» با انتشار مطلبی تحت عنوان "درس‌های «جنبش اشغال» هنگ‌کنگ برای ایرانی‌ها" ضمن پرداختن به اعتراضات مردمی روزهای اخیر شرق آسیا، اولاً با دعوت علنی از مردم ایران به شوروش های خیابانی در راستای براندازی نظام، به تخریب چهرۀ اپوزیسیون قانونی پرداخت و ثانیاً با انتقاد ازبرخی از هم مسلکان خود، به سایت ها و رسانه های فارسی زبان خارج تاخت.
«اسکناس سبز یکصد دلاری»؛ آنچه زنجیرۀ رسانه های معاند را از هم گسیخت!گروه سیاسی، چندی پیش سایت معاند «خودنویس» با انتشار مطلبی تحت عنوان "درس‌های «جنبش اشغال» هنگ‌کنگ برای ایرانی‌ها؛ هنگ کنگ: نظارت استصوابی، حمله‌ی لباس شخصی‌ها و ماندن معترضان در کف خیابان" ضمن پرداختن به مسائل مربوط به اعتراضات مردمی روزهای اخیر شرق آسیا، اولاً به صورت رسمی به تبلیغ در راستای براندازی نظام جمهوری اسلامی پرداخت و با دعوت علنی از مردم ایران به شوروش های خیابانی، به تخریب چهرۀ برخی منتقدان و اپوزیسیون قانونی ازجمله اصلاح طلبان که صورت رسمی در عرصۀ سیاسی کشورمان نقش دارند، پرداخت و ثانیاً با انتقاد از برخی از هم مسلکان خود، به سایت ها و رسانه های فارسی زبان خارج تاخت.

به گزارش بولتن نیوز، در این مقاله که به قلم مجید محمدی، جامعه شناس ساکن امریکا به رشتۀ تحریر درآمده، «خودنویس» با حمایت علنی از اعتراضات مردمی در هنگ کنگ و ابراز نظر درخصوص مسائل سیاسی داخلی جمهوری چین، با نقبی به اعتراضاتی که پس از انتخابات ریاست جمهوری 88 مورد سوءاستفادۀ بیگانگان قرار گرفت و به فتنه کشید، سعی نمود با اشاره به برخی از مشابهت های میان اعتراضات کنونی مردم هنگ کنگ و اغتشاشات و جریانات فتنۀ 88 برخی از دلایل شکست این جریان اعتراضی در ایران را بازخوانی نماید.

«اسکناس سبز یکصد دلاری»؛ آنچه زنجیرۀ رسانه های معاند را از هم گسیخت!

محمدی در مقدمۀ مقاله اش «خودنویس» نوشت: "بزرگ‌ترین فرصتی را که میرحسین موسوی در ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ از دست داد، عدم تقاضا از مردم برای ماندن در کف خیابان بود. در هنگ کنگ، مخالفان این اشتباه را مرتکب نمی‌شوند." و با این مقدمه درجای جای نوشته اش، به صورت تلویحی و علنی مردم را به شورش خیابانی علیه نظام حاکم، قانونی و منتخب همین مردم دعوت نمود.

فارغ از میزان تاثیرگذاری این قبیل نوشته هایی که از بیرون گود برای حل مشکلات نسخه می پیچند که بنابر تجربۀ سی و چند سال اخیر تقریباً صفر است، نکتۀ حائز اهمیت اینجاست که چگونه کسی که این جا و آن جا خود را جامعه شناس جا می زند، ناگهان تمام لاپوشانی های همیشگی خود را به کنار گذاشته و چهرۀ واقعی خود را آشکار می کند و نه حتی به عنوان یک تحلیلگر سیاسی که در مقام یک سیاست مدار به هدف مشخص( براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران) مقاله می نویسد و خطابه می دهد.

محمدی پس از آن که به برخی از مسائل درخصوص اعتراضات مردمی هنگ کنگ اشاره می کند، به بررسی تحولاتی که در هنگ کنگ در دو هفته‌ی اخیر (از ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۴) در جریان بوده پرداخته و می نویسد این تحولات از 3 جهت در رسانه‌های غربی مورد بحث واقع شده است. و با این مقدمه به بیان مشابهت ها میان اعتراضات مردم هنگ کنگ در سال 2014 و جریان فتنه در سال 88 می پردازد و با بیان 3 مشابهت در ادامه نیز با اشاره به 4 وجه تمایز و تفاوت میان این دو جریان اجتماعی-سیاسی به بخش اصلی نوشته اش، یعنی اشاره به درس هایی که به زغم ایشان مردم ایران باید از مردم هنگ کنگ بیاموزند، می رسد و این درس ها در 3 میان تیترِ «۱. قطع امید از اصلاح‌طلبان مذهبی و چپ‌ها»، «۲. ماندن در کف خیابان در صورت شکل گیری اجتماع اولیه» و بلاخره «۳. جنبش عاری از خشونت بهترین راه حل است» ارائه می کند.

«اسکناس سبز یکصد دلاری»؛ آنچه زنجیرۀ رسانه های معاند را از هم گسیخت!با این تفاسیر، 2 نکته ای که به روشنی در نظرات محمدی و سایت معاند «خودنویس» جلوه می کند، اولاً تلاش برای تخریب چهره های اصطلاح طلبانی است که حضورشان در چارچوب نظام موید آزادی بیان و آزادی سیاسی جمهوری اسلامی ایران است و گویا همین مسئله موجب اتخاذ چنین رویکردی از محمدی و «خودنویس» گردیده و ثانیاً سعی می کند با انقاد از شیوۀ رهبران فتنۀ 88 که البته آن ها هم زمانی از اطلاح طلبان بودند که اکنون دیگر این گروه از فعالان سیاسی ایرانی، این کسان را در چارچوب مرام سیاسی اطلاح طلبی نمی بینند، سعی در القای این مسئله دارد به صورت تلویحی بار دیگر مردم را به خیابان بکشاند.

به عنوان مثال اگرچه محمدی ظاهراً به تحلیل تاریخ می پردازد و طوری وانمود می کند که منظورش از بیان این حرف ها صرفاً بازخوانی اتفاقات تاریخی است، اما در جایی از نوشته می گوید: "علت شکست سبزها خودداری از تمسک به خشونت نبود؛ عدم پافشاری بر خواسته‌ها و اتکا بر رهبران دل بسته به جمهوری اسلامی و خمینی بود. یک جنبش بدون خشونت که بتواند ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار نفر را در تهران بسیج کرده و با هر روش و انگیزه‌ای در کف خیابان نگاه دارد حکومت را نه تنها به پایان دادن به نظارت استصوابی بلکه به پایان دادن حجاب اجباری یا برداشتن محدودیت از سر مجاری اطلاع رسانی یا واگذاری مدیریت رادیو و تلویزیون به منتخبان واقعی مردم مجبور می‌کند. بدون خشونت بودن جنبش در برابر میلیون‌ها دوربین تلفن‌های همراه موجب بستن دست حکومت از آوردن تانک‌ها و لباس شخصی‌های خود به خیابان می‌شود (در روز ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ لباس شخصی‌ها در عرصه‌ی خیابان نبودند و در مقرها و پادگان‌ها و شعبه‌های بسیج ماندند)."

چنان چه مشاهده می کنید، با وجود آن که محمدی سعی دارد این گونه نشان دهد که هدفش از تحریر این مقاله صرفاً بازخوانی اشتباهات سران فتنه (یا به قول خود سبزها) است، اما با اندکی دقت متوجه می شویم که او سعی دارد، با اشاره به موقعیتی فرضی، از امکان تظاهرات خیابانی مجدد در آینده (و نه در گذشتۀ 5 سالۀ اخیر) صحبت کند. بماند که او این بار راه حل هایی نیز برای عدم شکست پیش روی هواداران خیالی اش نیز می گذارد و حتی اشاره می کند که چندان توقعی نیز از مردم ایران ندارد و با اشاره به نیاز خود برای ایجاد اغتشاش، در راستای بسیجِ 300 تا 500 هزار نفر شهروند تهرانی تلاش می کند.

نکتۀ جالب توجه دیگری که در این نوشتۀ تاحدودی مضحک به چشم می خورد، تسویه حساب سیاسی «خودنویس» با دیگر سایت ها و رسانه های معاند ایران است. این مسئله تا آن جا پیش رفت که محمدی که در یکی دوجای مقاله اش، به طور ضمنی و بدون آوردن نام رسانه یا سایتی خاص، به تخریب چهرۀ این رسانه های به ظاهر دوست برای جریان ضدانقلاب خارج از کشور می پرداخت در پایان این مقاله و در تنها پانوشت آن، به روشنی با اشاره به نام «رادیو فردا» این رسانه را به دلیل این که تنها چند گزارش نصفه و نیمه درخصوص اعتراضات مردم هنگ کنگ کار کرده است، مورد انتقاد جدی قرار داد و در بخشی دیگر نیز با اشاره به این که «رادیو فردا» "در جنبش اوکراین چندین گزارش در مورد فاشیست بودن معترضان اوکراینی متحصن در کی یف منتشر ساخت"، مدعی شد دلیل این رویکرد «رادیو فردا» مسائل مالی و مادی بوده و نوشت: "فقط جستجو کنید، ببینید در سایت‌های فارسی زبان خارج کشور که با ادعای دموکراسی‌خواهی بودجه‌ی خود را از دولت‌های غربی تامین می‌کنند و (...) چه تعداد مقاله و یادداشت و گزارش دست اول در مورد جنبش اشغال وال استریت و چندمطلب و گزارش دست اول در مورد جنبش اشغال هنگ کنگ منتشر کرده‌اند."

«اسکناس سبز یکصد دلاری»؛ آنچه زنجیرۀ رسانه های معاند را از هم گسیخت!

چنان که می بینید، نکتۀ حائز اهمیتی که در حاشیۀ این مقاله می توان به درستی بر روی آن تاکید گذاشت، نکته ایست که البته بارها و بارها در بولتن نیوز و بسیاری دیگر از رسانه های ارزشی و انقلابی داخل و خارج کشور بدان اشاره شده است و آن نیز هیچ نیست مگر این که رسانه های معاندی همچون «خودنویس»، «رادیوفردا»، «گویانیوز»، «راه دیگر» و ... صرفاً به دلیل آن که ازسوی دولت های غربی حمایت مالی می شوند، این چنین به اعتراض نسبت به کوچکترین مسائل سیاسی داخلی کشور می پردازند و به بیان دیگر پشت این ژست آزادی خواهی و آزادی طلبی شان، چهرۀ واقعی آن ها که افرادی خائن و وطن فروشند، خودنمایی می کند.

از قدیم الایام همواره بر روی این نکته تاکید شده است که انتقاد لازمۀ پیشرفت است و این نکته علاوه بر این که بارها و بارها در فرهنگ و علم و ادب ایرانی بر آن تاکید شده، در بسیاری از روایات مذهبی و تعالیم اسلامی نیز بدان اشاره گردیده و مورد تاکید قرار گرفته است. به بیان دیگر، شاید در نگاه اول به نظر برسد که وجود رسانه های منتقدی همچون «خودنویس» و «رادیوفردا» برای پیشرفت نظام و جلوگیری از تخطی مسئولان از قوانین اساسی جمهوری اسلامی ایران، ضروری باشد اما وقتی این رسانه ها و افراد شاغل در آن ها این چنین به یکدیگر می تازند و با افشای درآمدهای نامشروع یکدیگر، سعی در بازارگرمی برای اربابان غربی خود دارند، چگونه می توان به انتقادات آن ها به چشم انتقادی سازنده و بر پایۀ دلسوزی نگریست. این درحالی است که این رسانه ها علناً به عنادورزی با رسانه های داخلی می پردازند. در این میان می توان رویکرد بی منطق و انتقادی و خصمانۀ این رسانه های معاند علیه رسانه های داخلی را از 2 منظر مختلف بررسی نمود.

به بیان دیگر، در نگاه انتقادی این رسانه های معاند، رسانه های منتقد اصطلاح طلب که در چارچوب نظام بعضاً و در برخی ادوار به انتقاد از عملکرد برخی مسئولین پرداخته، به نحوی مورد انتقاد و رفتار خصمانه قرار می گیرند (آن چنان که در همین مقالۀ «خودنویس» به روشنی شاهد این موضع و رویکرد بی حساب بودیم) و از آن سو این رسانه های معاند خارج نشین، از اساس، رسانه های منتقد اصولگرا را قبول نداشته و با تهمت زدن و انگ چسباندن های بی اساس به رسانه های ارزشی و انقلابی و اصولگرایی همچون بولتن نیوز، طوری وانمود می کنند که این رسانه ها، همگی دولتی و حکومتی اند و هیچ گاه حرف مردم را بازگو نکرده و نمی کنند. با این همه وقتی به سابقۀ و پشت پردۀ همین رسانه های معاند به ظاهر آزادی خواه نگاه بکنیم، به روشنی می بینیم که همۀ این رسانه ها علناً و عملناً ازسوی صهیونیست های امریکایی و اروپایی و دشمنان قسم خوردۀ ایران و ایرانی تامین بودجه می شوند و حرف و نظر و دیدگاه آن هاست که در این رسانه ها به شیوه های مختلف تبلیغ و ترویج می گردد.

«اسکناس سبز یکصد دلاری»؛ آنچه زنجیرۀ رسانه های معاند را از هم گسیخت!بی شک این نکته بارها و بارها گفته شده و آنچه موجب تکرار این مکررات گردید، چنان که اشاره شد، مقالۀ مورد بحث در سایت «خودنویس» بود که با بهانه قرار دادن، بحث اعتراضات مردمی مردم هنگ کنگ سعی داشت اولاً آخرین تلاش های مذبوهانۀ سیاسی خود در راستای براندازی نظام جمهوری اسلامی را صورت دهد و ثانیاً به تسویه حساب با رقبای خارج نشین دیگری همچون «رادیو فردا» و سایرین بپردازد و به طور ضمنی اصلاح طلبان را نیز گوشمالی بدهد. غافل از این که مردم ایران و مخاطبان فارسی زبان، به خوبی از پشت پردۀ کثیف «خودنویس» و دیگر رسانه های معاند به خوبی آگاهی دارند و نیک می دانند که دولت های غربی و دشمنان قسم خوردۀ خارجی نظام جمهوری اسلامی، به هیچ وجهه عاشق چشم و ابروی این خائنان وطن فروش نیستند که بدون هیچ چشمداشتی از این رسانه ها حمایت مالی کنند و حقوق شان را بپردازند.

با این همه به نظر می رسد، آنچه این چنین رسانه های معاندی که زمانی (لااقل در ظاهر) به دلیل هدف مشترکی که همانا ضدیت و عنادورزی با ایران و ایرانیست، در کنار و همچون دانه های زنجیر، پشت به پشت یکدیگر قرار می داد، به جان هم انداخته و اتحاد و اتصال شان را از هم گسیخته هیچ نیست؛ مگر «اسکانس های سبز رنگ یکصد دلاری»!

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۰:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
0
5
آرزوی این غلطهای زیادی رو باید به گور ببرید میدونم باور اینکه آن همه سرمایه گذاری در فتنه 88 و پولهائی که خرج شد همش دود هوا شد وضایع شدید ، خیلی براتون درد ناکه !
حمید
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۹:۰۱ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
0
5
ما ایران واسلام ورهبری را دوست داریم وتحت تاثیر یاوه گویی های بعضی افراد معاند قرار نمی گیریم.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین