درباره موسیقی از وجوه متعددی میتوان سخن گفت. به لحاظ فن موسیقی، از جهت تاریخ موسیقی یا از جهات علمی و فرهنگی و البته در جامعه ایران میتوان وجوهی را برشمرد که خاص این جامعه و فرهنگ آن است، مانند وجه فقهی، وجه سیاسی و حتی وجه اقتصادی.
به گزارش بولتن نیوز، همواره از تأثیرات عمیق موسیقی بر انسان سخن گفتهاند. همواره خواندهایم یا شنیدهایم که موسیقی تأثیرگذارترین هنرها است. در حکایات آمده است که فارابی، سازی ساخته بود که با آن میتوانست مخاطبان و شنوندگان خویش را بخنداند، یا بگریاند یا بخواباند. نظیر چنین حکایاتی در فرهنگ همه اقوام میتوان یافت که همگی حکایت از قدرت شگرف این هنر دارد. اما به راستی موسیقی چگونه قدرتی است؟
آنچه مسلم است این که موسیقی با هر صورت و شکلی که باشد «قدرتی پنهان» دارد که به راحتی به دید نمیآید. انسان در مواجهه با هر پدیدهای از جمله یک اثر هنری و یا یک شیء زیبا، قادر است از رهگذر معابری به تفسیر، تحلیل یا نقد آن بنشیند و البته میزان تأثیرپذیری خود را نیز بشناسد. وقتی به یک اثر نقاشی برمیخوریم میتوانیم در باب اجزای آن یا در باب موضوع آن به تأمل بنشینیم و نقد و تحلیلش کنیم. اما در مقابل یک نغمه موسیقیایی وضع به گونهای دیگر است. ما با شنیدن یک نوا و صدای یک ساز، گرچه میتوانیم آن را نقد یا تحلیل کنیم اما نمیدانیم چه میزان تأثیر پذیرفتهایم. موسیقی حتی اگر هیچ میلی به شنیدنش نداشته باشیم، بر ما تأثیر مینهد، ما را درون خود میکشد با خود میبرد. اما کجا میبرد یا چگونه بر ما اثر مینهد همچنان مغفول میماند. موسیقی همه قدرت خود را از این پنهانی و ناپیدایی دارد. موسیقی بسیار تأثیرگذار است برای آنکه پنهان است و چیزی که پنهان باشد هرگز به چنگ نمیآید.
اما اگر موسیقی در همه ادوار تاریخ و در میان همه اقوام حضور داشته و تأثیرگذار بوده، امروزه به شکل مضاعف و خاصی میتوان از تأثیرات موسیقی بر انسانها یاد کرد. موسیقی در ساحت رسانه چنان فراگیر شده است که این امکان فراهم شده است در هر شرایطی و در هر زمان و مکانی موسیقی شنید. نشسته در اتومبیل و در جاده یا در حال کار با دستگاه در کارخانه یا حتی ایستاده درون آسانسور برای چند لحظه. موسیقی امروزه به طرق گوناگونی خود را بر ما عرضه میکند و گاه تحمیل. زمانی که میلی به شنیدن موسیقی نداریم یا از یک نوع موسیقی خاص پرهیز داریم، اما از طریق رادیو یا تلویزیون یا زنگ گوشی همراه کسی دیگر، به ناچار شنونده آن موسیقی خواهیم بود.
یکی از مهمترین تفاوتهای عصر جدید و دنیای قدیم در موضوع موسیقی، همین نسبت تحمیلی و گستردهای است که امروزه موسیقی ایجاد کرده است. پیش از این اگر قرار بر شنیدن موسیقی بود، میبایست در زمان و مکان خاص، نزد کس یا کسانی خاص حاضر میشدیم تا شنونده صدای سازی باشیم که قصد شنیدنش را داشتیم. پیش از این برای شنیدن موسیقی وقت میگذاشتیم اما امروزه دیگر نیاز به «جای» و «گاه» خاصی برای شنیدن موسیقی نیست. در هر شرایطی میتوان گوش به صدای موسیقی داد که از یک دستگاه کوچک کامپیوتری به گوش میرسد. موسیقی امروزه «جای» و «گاه» خود را از دست داده است.
علی بهرامی