امام رضا عليه الاف التحيه و السلام در زماني زندگي مي كرد كه به واسطه انتساب به رسول خد(ص) مورد احترام و توجه اكثر فرقه هاي اسلامي بود و به دليل حضور ظاهري در دستگاه خلافت عباسي مورد احترام اكثر مخالفان بود.
گروه فرهنگی - خداوند براي انسان ها در يازدهم ذي القعده سال 148 هجري قمري تحفه يي
فرستاد: تحفه يي كه براي انسان خسته از مكاتب بشري قرن بيستم بهتر قابل درك
است.
به گزارش
بولتن نیوز ، انسان در صد سال گذشته با دردهايي مواجه شد و به دنبال راهي براي
برطرف كردن آن دردها از اجتماع بشري بوده است. يكي از دردها، تلخي رفتار
انسان هايي است كه جامعه براي آنها به واسطه امور ارضي مانند وابسته بودن
به دنيا احترام و شاني در نظر مي گيرد.
بعضي از اين افراد با قرار گرفتن در
اين موقعيت قواعد رفتار انساني را به فراموشي مي سپارند. انسان ها در محيط
اجتماع خود از يك قاعده نانوشته پيروي مي كنند. اين قاعده، آوردن دليل
براي اثبات سخن توسط گوينده است در مطالبي كه مي توان با عقل آن را اثبات
كرد يا حجيت سخن كسي است كه رسالت آن با شواهد و قراين اثبات شده است.
اين
قاعده كه مطابق با عقل و مورد تاييد اخلاق است در بيشتر موارد توسط كساني
كه از شان اجتماعي برخوردارند مورد غفلت قرار مي گيرد. آنها براي درستي حرف
و عمل خود متوسل به اموري غير اخلاقي و نامعقول مانند تحكم و پرخاش و
درنهايت متوسل به زور مي شوند. امام رضا عليه الاف التحيه و السلام در
زماني زندگي مي كرد كه به واسطه انتساب به رسول خد(ص) مورد احترام و توجه
اكثر فرقه هاي اسلامي بود و به دليل حضور ظاهري در دستگاه خلافت عباسي مورد
احترام اكثر مخالفان بود.
حضرت در اين زمان به زيبايي همچون الگو براي
انساني كه دنبال راه مي گردد ظاهر شده و با پيروان ديگر اديان با استدلال و
استناد به مقبولات خود آنها به بحث مي پردازد. بنابر نقل حسن بن محمد
نوفلي، امام رضا(ع) فرمودند: با اهل تورات با تورات شان و با اهل انجيل با
انجيل شان و با اهل زبور با زبورشان... . و با هر فرقه يي از علما به زبان
خود شان بحث مي كنم.
امروز سخن گوهر بار آن حضرت با عمران صابي مورد نياز
همه گروه هاي فكري است چه آنها كه به دنبال سعادت جامعه هستند و چه آنها كه
به سعادت فرد مي انديشند يا حتي افرادي كه فضيلت مند فرد را مقدم بر همه
چيز مي دانند. هنگامي كه عمران صابي اجازه پرسش خواست، حضرت فرمودند: بپرس
ولي انصاف را از دست مده و از سخن باطل و فاسد و منحرف از حق بپرهيز.