اگر استفاده از مبانی دینی در خدمت دولت نادرست است بایدانتقاد از این موضوع نیز درخدمت سیاستمداران گروه دیگر نباشد. و اگر شایسته است که ارزش دین و جایگاه آن ارتقا یابد و دولت نیز به کار خود برسد. نباید از سوی دیگر کسانی سعی کنند که قدرت سیاسی خود را با انتقاد از دغدغه داران دینی افزایش دهند...
گروه سیاسی - سایت جرس گفت وگویی با آقای محمدتقی فاضل میبدی با عنوان «دین دولتی» و «دولت دینی» را منتشر کرده و با این محور که دولت دنیای مردم را درست کند مردم آخرتشان را درست میکنند، به نقد رابطه دین و سیاست و دولت پرداخته است.
به گزارش بولتن نیوز، جرس ادعا کرده که آغازگر مباحث دین دولتی، دکتر حسن روحانی بود که در سخنانی کارآمد بودن «دین دولتی» را مورد تردید جدی قرار دادکه گفت: دولت دینی مطلوب است اما دین دولتی را نمیدانم
در کنار سخنان صریح او درباره «نقش دولت در آخرت مردم» محل مناقشه و مناظره رسانهای میان رئیس جمهوری و طیفی از روحانیون منتقد دولت شد. آیتالله محمد تقی مصباح یزدی، سید احمد خاتمی امام جمعه موقت تهران و سید احمد علم الهدی امام جمعه مشهد طلایهدار اعتراض به سخنان رئیس جمهوری شدند و طیف دیگری از روحانیون از سخنان روحانی حمایت کردند. «محمد تقی فاضل میبدی»عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم از حامیان دیدگاههای روحانی درباره «دولت دینی» است. او در گفتوگو با ایران، پرسشهایی جدی درباره سخنان و انگیزه روحانیون معترض به رئیس جمهوری مطرح کرد .
سایت جرس در ابتدای بحث سعی کرده که به بهانه موضوع دین دولتی، از همان ابتدا مرز بندی بین مسوولان را نشان دهد و ادعا کرده که بین مسوولین اختلاف وجوددارد و آقای روحانی اولین بار موضوع را مطرح کرده است.
در حالی که در این زمینه، سال هاست که بحث و مناقشه بین کارشناسان و اندیشمندان وجود دارد.
نکته دیگر این است که به این بهانه، می خواهند ادبیات اصلاح طلبی و برخی مواضع میانه روی دولت را مطرح نمایند.
همین نحوه تحلیل نیز درست شبیه نقطه مقابل است . زیرا اگر استفاده از مبانی دینی در خدمت دولت نادرست است بایدانتقاد از این موضوع نیز درخدمت سیاستمداران گروه دیگر نباشد. و اگر شایسته است که ارزش دین و جایگاه آن ارتقا یابد و دولت نیز به کار خود برسد. نباید از سوی دیگر کسانی سعی کنند که قدرت سیاسی خود را با انتقاد از دغدغه داران دینی افزایش دهند.
استفاده از این مفاهیم در خدمت رقابت و قدرت سیاسی به هر دو شکل نباید انجام شود و نباید به خاطر سیاست از طرح انتقادهای فرهنگی و دینی خود داری کرد و باید اجازه داد که ائمه جمعه و روحانیون و مردم دغدغه های فرهنگی و دینی خود را مطرح کنند و این موضوع به اصلاح وضعیت جامعه منجر شود.
آقای فاضل میبدی تلاش کرده به بهانه طرح موضوع دین دولتی یا دولت دینی، به انتقادهایی که به دولت و اصلاح طلبان وارد شده پاسخ دهد و موضوعاتی مانند انتقاد برخی افراد از دولت، عملکرد آقای خاتمی و هاشمی و انتقاد برخی افراد ازایشان، عمل وازکتومی و موضع مجلس در برابر آن، مداحی و گریه کردن در عزاداری ها، ربط دادن نماز و روزه به مشکلات معیشتی مردم و جوانان، انتقاد از«بدحجابی» و «ساپورت پوشیدن بانوان» و.... را به بهانه طرح موضوع دین دولتی و دولت دینی از دیدگاه اصلاح طلبانه مورد بررسی قرار داده است.
این در حالیست که اگرچه بحث دولت دینی و ایجاد رابطه بین دولت آقای روحانی با مراجع و نهادهای دینی کاری شایسته است ومی تواند به بهبود جایگاه دین و عملکرد بهتر دولت کمک کند. اماباید توجه داشت که نباید به این بهانه که دین دولتی خوب نیست، هر موضوعی را که نمی پسندند مورد انتقاد قرار دهند و از انتقاد به سیاستمداران و دولت تا موضوع بدحجابی را به نفع خود تحلیل نمایند.
هر موضوعی باید در جای خود بحث شود و نباید به این بهانه، دیدگاه سیاسی خود را حاکم و مثبت ارزیابی نمایند!
به همان میزان که استفاده از مبانی و مفاهیم دینی برای توجیه رفتار دولت و سیاستمداران صحیح نیست و باید ارزش های دینی در جای خود محترم شمرده شود و به بهانه دین نباید سیاست ناکارآمد ایجاد شود، به همان اندازه نیز نباید از نقطه مقابل این بحث، علیه دغدغه دین داران استفاده شود.
به هر حال هر چند باید تلاش شود که دولت به کار خود مشغول شود و از مبانی و مفاهیم دینی برای توجیه کار خود استفاده نکند، اما به همان اندازه باید تلاش شود که به دغدغه های دینی و فرهنگی نیز توجه شود.
نباید به این بهانه، جلوی مقابله بابدحجابی گرفته شود. نباید به این بهانه، علیه موضوعاتی که نمی پسندند وارد عمل شوند.
آقای فاضل میبدی سعی کرده که به انتقادها علیه مسائل فرهنگی، ازهمین زاویه پاسخ دهد در حالی که این دغدغه ها سال ها وجود داشته و در گذشته نیز انتقاد می شده است و امروز نیز مطرح است و دولت و نهادهای فرهنگی خارج از دولت باید همراه هم برای آن چاره اندیشی کنند.
یکی از انتقادهای جدی به دولت گذشته، قطع رابطه دولت با مراجع و نهادهای دینی بود. با روی کارآمدن رئیس جمهوری جدید- که خود نیز در کسوت روحانیت است- تلاش شد پلهای شکسته ارتباط پاستور با قم ترمیم شود. سفر مستمر و مداوم وزرا و مدیران بلندپایه دولتی به قم ناظر به همین تلاش بود. با گذشت یک سال از عمر دولت آیا آقای روحانی توانسته رابطه دولت با نهادهای دینی را بهبود بخشد؟
دولت در این یک سال کارنامه موفقی داشته و توانسته رابطه خوبی با نهادهای فرهنگی و مذهبی برقرار کند. در هشت سال دولت قبل روابط غیر منطقی و نامتعارفی میان دولت و بعضی نهادها حاکم شد که نه به سود دولت بود و نه نهادهای دینی. خوشبختانه در این دولت عقلانیت حاکم است و رابطه دولت و نهادهای دینی مسیر خوبی طی میکند.
اما ظاهراً همه روحانیون با شما همرأی نیستند. همان طور که اخیراً برخی از علما علیه سیاستهای فرهنگی دولت موضع انتقادی شدیدی گرفتند.
دولت در حوزه فرهنگ، چه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و چه در دانشگاهها، صادقانه و با جرأت و جسارت کار میکند. صاحبان قلم، اربابان معرفت و اصحاب دین و مذهب از جریانات فرهنگی و مذهبی تا اندازهای راضی هستند.
باید توجه داشت در کشور ما همه امور دست دولت نیست. بخشی از کارهای مملکت دست نهادهایی است که ربطی به دولت ندارد. لذا در حوزه فرهنگ هم همه امور به دولت باز نمیگردد. صدها و دهها نهاد مذهبی است که هر کدام داعیه فرهنگ دارد و گاه ممکن است سیاستهای فرهنگی این نهادها مقابل سیاستهای فرهنگی دولت قرار بگیرد. نمونهاش موضعگیریهای اخیری است که از سوی برخی علمای قم صورت گرفت. موضعگیریهایی که به نام دین اتخاذ شد اما نه تنها دینی نبود، بلکه بر اساس عقل و منطق هم نیست و فقط برای استفاده در مبارزات سیاسی علیه دولت بود. روندی که دولت در یک سال گذشته پیش گرفته خوب است. مقام معظم رهبری هم اخیراً حمایت کردند اما برخی بهانهگیری کرده و از این طریق به دولت حمله میکنند.
فاضل میبدی گفت: همین که به نام دین خیلی از کارهای دور از عقلانیت انجام نمیشود، خیلی خوب است. سیمای رحمانی دین را نمیتوان تنها از طریق دولت به مردم نشان داد. بخشی مربوط به دولت است و بخشی به مجلس، حوزه علمیه و دهها نهاد دیگر. وقتی در مجلس نمایندهای به ظاهر مذهبی میگوید آقای خاتمی ممنوع التصویر و ممنوعالخروج و ممنوع البیان شود و این اظهارات را از پایگاه دین عنوان میکند، دنیا میپرسد این چه دینی است که کسی مثل خاتمی را ممنوعالبیان میکند؟
طرح اخیر مجلس مبنی بر مجازات حبس برای عمل وازکتومی هم انعکاس خوبی نداشت.
این طرح خیلی مسخره بود. درست است هر چه نسل زیاد شود برای اسلام و دین محمدی باعث افتخار است ولی ازدیاد جمعیت، مسألهای کاملاً علمی است. برای بالا بردن نرخ جمعیت باید به معیارهای زیادی مثل بهداشت، محیط زیست، اشتغال، تحصیلات و... توجه کرد. باید جامعه آمادگی افزایش نسل را داشته باشد. مجازات کسی که وازکتومی انجام داده، دور از عقل و دور از دین است.
فردی هزار مشکل دارد و با رضایت همسرش به این نتیجه رسیده خود را عقیم کند. نمیشود بر سرش زد. این حرکات به نام دین صورت میگیرد اما خارج از چارچوب دین است. نمونه دیگر پارهای از مداحیهاست که با تحریک احساسات مردم به قول خودشان از مردم گریه میگیرند. غمگین کردن جامعه و شادی را در جامعه از بین بردن با دین رحمانی سازگار نیست. قبلاً هم گفتهام روایت داریم که باید برای امام حسین(ع) گریه کرد. علتش این است که امام حسین(ع) سمبل مبارزه با ظلم در تاریخ تشیع است. این سمبل باید زنده بماند لذا گریه هم یکی از راهها برای زنده نگهداشتن جریان مبارزه با ظلم است ولی این که عدهای پول کلان بگیرند تا مردم با صدای بلند گریه کنند؛ بدعت است و به نام دین در دین وارد شده.
دین آمده تاجامعه شاد باشد؛ دین آمده به مردم زندگی راحت بدهد؛ دین آمده دنیای مردم را آباد کند. این که برخی میگویند باید مدام فکر آخرت باشیم حرف بسیار غلطی است. موضوع اغلب آیات انفاق، زکات، صدقات و گذشت است تا مردم راحت زندگی کنند. دینی که در این دنیا زندگی مردم را درست نکند قطعاً آخرت را درست نخواهد کرد. اگر دولت نتواند دنیای مردم را درست کند، چگونه آخرت مردم درست میشود؟ مردم زمانی دیندار میشوند که بتوانند نماز بخوانند و روزه بگیرند؟ حال چه موقع نماز میخوانند و روزه میگیرند؟ زمانی که جامعه درست باشد. جوانها به زندگی امیدوار باشند؛ فقر نباشد؛ سلامتی جسم و روح وجود داشته باشد. آخرت کسی آباد است که در این دنیا سالم زندگی کند. کسی سالم زندگی میکند که هم سلامتی جسم و هم سلامتی روح داشته باشد.
سلامتی جسم وقتی مهیا است که بهداشت جسمانی باشد؛ امنیت اقتصادی باشد؛ امنیت سیاسی باشد؛ محیط زیست درست باشد. در قرآن آمده جامعه خوب، جامعهای است که مردم آرامش داشته باشند؛ مایحتاج مردم در دسترس مردم باشد. این آقایی که میگوید دولت باید آخرت مردم را آباد کند، اجازه دهد دولت مشکلش را با دنیا حل کند؛ مسائل اقتصادی را حل کند؛ چرخ کارخانهها را به حرکت دربیاورد؛ نرخمیکند. اما نمی شود کسی که نماز نخواند؛ در خانهاش روزه خورد؛ معصیت کرد و حتی در خانهاش بت پرستید را شلاق زد. خدا در قرآن میفرماید ای پیامبر من! تو میخواهی به اجبار مردم را مؤمن کنی؟ نمیشود.
افرادی میخواهند با دولت مبارزه سیاسی کنند، دنبال ابزارهای مذهبی میگردند. هر روز یک چیز مطرح میکنند. یک روز میگویند باید با شلاق مردم را بهشتی کرد. یک روز میگویند دولت باید فکر آخرت مردم باشد. یک روز حرف دیگری میزنند.
یکی از همین موضوعات که اخیراً باعث انتقاد و اعمال فشار علیه دولت شده، موضوعاتی تحت عنوان «بدحجابی» و «ساپورت پوشیدن بانوان» است. این انتقادها علیه دولت را تا چه حد وارد میدانید؟
من متعجبم اگر در جامعه ما بدحجابی و شلوار ساپورت هست، در این چند ماه دولت روحانی به وجود آمده؟ قبلش نبوده؟ پایگاه تبلیغاتی که دست دولت نیست. دست دهها نهاد مذهبی است. آنها چرا مردم را درست نکردند؟ آنهایی که تریبون داشتند؟ در صدا و سیما مدام روحانیون صحبت میکنند. خطبههای نماز جمعه هست؛ سازمان تبلیغات هست. چرا این همه روضه، عزاداری، تکیه و مسجد حجاب مردم را درست نکرده؟ پولی که در اختیار نهادهای مذهبی غیردولتی است، چندین برابر پولی است که در اختیار وزارت ارشاد و کشور است. چرا آنها را مؤاخذه نمیکنند؟ چرا آنها را سین جیم نمیکنند؟
با مأمور و گشت ارشاد که نمیشود مردم را محجبه کرد. حجاب یک مقوله مذهبی است؛ بایستی با استدلال و برهان در جامعه جا بیفتد و آن دست آقایان و تریبونهایی است که به نام دین در صدا و سیما، مساجد و تکیهها سخنرانی میکنند. باید سؤال شود اینها چقدر در جامعه تأثیر مذهبی داشتند؟ اگر مؤثر بودند، بودجهشان را بدهید اما نباید به نهادهایی که در 30 سال گذشته هیچ تأثیری بر محجبه کردن مردم، در کاهش آمار طلاق و اعتیاد و جرایم دیگر نداشتند پول داد. این نهادها برای این درست نشدند که پول بگیرند و صحبت کنند. برای تأثیر گذاشتن در جامعه تأسیس شدهاند. یک عده میخواهند از ابزارهای مذهبی با رقیب خود مبارزه سیاسی کنند و چون میبینند جامعه مذهبی است برای تحریک مردم علیه رقیب سیاسی، مذهب را به کار میگیرند که بدترین راه است. هم بدعت است، هم حرام است، هم زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی است و به جایی هم نمیرسد.
ممکن است رقبای دولت به خاطر در پیش بودن انتخابات مجلس و خبرگان دست به هر کاری بزنند و برای پیروزی در انتخابات با دولت بیشتر محاجه کنند. این ممکن است. بعضی از این رقبا پایبند اصول اخلاقی هم نیستند برای نمونه کسی اخیراً سخنرانی کرده که رئیس جمهوری در نوشتن پایاننامه اسرار فقه را بر باد داده! این ادعا از اخلاق، از علم و دانش به دور است. تمام کتابهای فقهی ما در کتابخانههای انگلیس موجود است. خیلی از تحقیقات آنجا میشود و ما استفاده میکنیم. آن زمان که دنیا دیجیتال نبود تمام کتابهای ما آنجا بود. ثانیاً فقه ما چه اسراری دارد؟ جنگ نیست که اسرار داشته باشد. علم حقوق است و دربارهاش کتاب نوشته شده. نمیشود گفت این بخش فقه سری است و کسی آن را به انگلیسیها لو داده.
اصلاحطلبها، اعتدالیون و هر گروهی که در برابر این اقلیت قرار گرفتند، اصول اخلاقی را رعایت کنند. نه تهمت بزنند و نه خصومتی به کار بگیرند. قرآن میگوید وقتی با آدمهای جاهل روبهرو میشوید: «قالوا سلاما» بهترین شعار سلام است. به دو چیز در این 8 سال چوب تاراج زده شد، یکی سرمایه ملی و دیگری منابع ملی. منابع ملی ما اعم از نفت و گاز بعضاً گرفتار شد اختلاس کردند یا به خاطر تحریم از دست رفت. خسران بزرگتر، تاراج سرمایههای ملی مملکت بود. با انسانهای بزرگ و با شرافتی که در این انقلاب سابقه داشتند، مسئولیت داشتند، صاحب فکر بودند مبارزه شد. هنوز هم میخواهند امثال آقای خاتمی و هاشمی را منزوی کنند. این جماعت فردا با خود امام(ره) این گونه برخورد میکنند. متأسفانه برخی با مفاخر ملی مملکت بازی میکنند و فکر میکنند هنر است. انگار در این 30 سال سرنوشت ما دست آدمهای فاسد بوده. هر کسی را که میخواهند از میدان به در کنند میگویند طرفدار فتنه است. وزیر علوم کارش را میکند میگویند فتنهگران را سرکار آورده. دولت قبل چه کار کرد؟ چرا آن موقع ساکت بودید؟ آن موقع که خیلی بدتر بود؟
من معتقدم با جامعه اخلاقی مطلوب خیلی فاصله داریم. همهاش هم دست دولت نیست. ممکن است که دولتی اصول اخلاقی مردم را خراب کند، اما دولت نمیتواند به راحتی آن را بازسازی کند. اصلاً وظیفه دولت این نیست اما در عین حال بر این باورم که وزارت ارشاد و وزارت علوم تا اندازهای تأثیرگذار بوده و جوانها را کمی امیدوار کرده.
اخلاق این است که نسل جوان به آینده خود امید داشته باشد. اگر امید داشت، پایههای اخلاقی درست میشود. هیچ چیز بدتر از یأس و ناامیدی نیست که کل اخلاق را زیر سؤال برده و همه چیز را خراب میکند. آقای روحانی و وزرای مجموعهاش سعی کردند جلوی بداخلاقیهایی را که در جامعه بود بگیرند. نقش اساسی در تحکیم پایههای اخلاقی را در جامعه نهادهایی دارند که مربوط به دولت نیستند. وظیفه دولت اجرای قانون اساسی و حل مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم است. اخلاق، دین و ایمان مردم مربوط به نهادهای دیگری است که از دولت جداست و آنها باید این کار را انجام دهند.
اگر تفسیر دین دست دولت افتاده و دین حکومتی شود، شخص حاکم برای توجیه کارهایش دین را به نفع خود تفسیر میکند. آن موقع اگر بخواهد کسی را رد کند، میگوید: «دین این گونه گفت» نمونهاش رفتارخلفا در حکومت بنی عباس، در زمان صفویه، یا در عثمانیها که به جان هم میافتادند. شیعه و سنی به نام دین همدیگر را میکشتند. امروز هم داعش به نام دین به جان مردم عراق افتاده است یا کاری که طالبان علیه افغانستان انجام میدهد به نام دین است و این یکی از بزرگترین آسیبهای دین دولتی است.