گروه موسیقی، ضیافت و دیدار رییسجمهور با اهالی فرهنگ و هنر در حالی برگزار شد که بار دیگر شنیده شدن صدای استاد آواز ایران ازسوی یک هنرمند مطرح شد و حسن روحانی هم با «ربّنا»ی شجریان افطار کرد. بر این اساس میتوان گفت نمود موسیقی در این دیدار، بر «ربنا»ی شجریان تمرکز یافت و این پرسش را بهوجود آورد که آیا این مساله، همهی مشکل موسیقی امروز ماست؟
به گزارش بولتن نیوز، در دیدار جمعی از برگزیدگان عرصه فرهنگ و هنر با رییسجمهور، تهمینه میلانی به نمایندگی از سینماگران، فرهاد آییش به نمایندگی از اهالی تئاتر، حمیدرضا نوربخش به نمایندگی از اهالی موسیقی، فاضل نظری به نمایندگی از اهل قلم و حبیبالله صادقی به نمایندگی از اهالی هنرهای تجسمی به سخنرانی در این مراسم پرداختند.
این دومین بار است که حمیدرضا نوربخش مدیر عامل خانه موسیقی به نمایندگی از هنرمندان موسیقی در دولت تدبیر و امید به سخنرانی میپردازد تا مطرحکننده دغدغههای این قشر هنرمند باشد. بدیهی است، این انتظار بهوجود میآید، نمایندهای که از سوی معاونت هنری انتخاب و از طرف نهاد ریاست جمهوری تایید شده است، چنین فرصتی را غنیمت بشمارد و سخنرانی دقیق و حسابشدهای را با طرح منطقی یک موضوع ارایه دهد.
نوربخش در انتهای سخنرانی کوتاه خود در این ضیافت، خطاب به رییسجمهور گفت: «شما در جریان فعالیتهای انتخاباتیتان دوبار از هنرمندی نام بردید که صدایش جاودانه این ملت است؛ استاد محمد رضا شجریان. بعد از یک سال از استقرار دولت همه منتظرند که این صدا بار دیگر در این مملکت طنین انداز شود.»
مدیرعامل خانه موسیقی بخش دیگری از صحبتهای خود را نیز به موضوع دیپماسی فرهنگی اختصاص داد.
در اینکه محمدرضا شجریان در عرصه آواز و موسیقی ایران، هم نزد اهل فن و هم عموم مردم جایگاه ویژهای دارد، شکی نیست. در اینکه نوای سحرانگیز«ربّنا»یش جزئی از فرهنگ و هنر مملکت است، تردیدی وجود ندارد اما آیا دغدغه موسیقی کشور تنها در نوای استاد محمدرضا شجریان خلاصه میشود؟ این پرسشی است که پس از این برنامه، بیشتر نمود یافت و ایضا این پرسش که آیا اینگونه، به بیراهه نرفته، خواست آنان را که طرفدار اعتلای موسیقی در کشور نیستند، بیشتر تامین نمیکنیم؟
این نقد را در حالی وارد میکند که در آغازین روزهای ماه مبارک رمضان علاوه بر گزارشی مبسوط، نوای «ربّنا» با صدای این استاد آواز را با شرح و تفصیل روی خروجیاش قرار داد و حتی با انتشار یادداشتی از مصطفی مستور - نویسنده - نوشت: «ربّنای شجریان حقالناس است». اما آیا به نمایندگی از جامعه موسیقی کشور، در کنار این دغدغه، مسائل متنوعی را که موسیقی کشور امروز با آنها دست به گریبان است، نمیتوان مطرح کرد؟
در اینکه پخش صدای شجریان به سمبلی برای تغییر در شرایط تبدیل شده، شکی نیست اما ازسوی دیگر، ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر موسیقی ملی ایران بیش از یک سال است که به تعلیق درآمدهاند و کسی از شرایط آنها خبر ندارد. بودجهای که برای موسیقی کشور در نظر گرفته می شود، ناچیز است. نیروهای خودسر به نام پاسداری از ارزشها به کنسرتها هجوم میبرند و باعث لغو آنها میشوند. تدریس موسیقی در فرهنگسراها درگیر ممنوعیت و حاشیه است. موسیقی نواحی ایران به دلیل نداشتن حامی رو به نابودی است و هزار مشکل دیگر که اهالی موسیقی با آن دست و پنجه نرم میکنند.
اما در چنین ویترین و تریبونی، با نادیده گرفتن تمام دغدغهها، تنها به طرح یک موضوع احساسی پرداختن، اگر آدرس غلط دادن نباشد، فرصتسوزی نیست؟
آیا بهتر نبود که برای انجام چنین سخنرانی با تعدادی از هنرمندان موسیقی (غیر از اعضای هیئت مدیره خانه موسیقی) مشورت میشد تا بتوان، سخنرانی جامعتر و کاملتری ارایه داد تا رییسجمهور کشور تصور نکند که معضلات موسیقی یک کشور تنها در یک موضوع خلاصه میشود؟
این سخنرانی در حالی ارایه شد که هنرمندانی چون ، فرهاد فخرالدینی، منوچهر صهبایی، لوریس چکناواریان، عبدالحسین مختاباد، سیمون آیوازیان، مصطفی کمال پورتراب، پری ملکی، سوسن اصلانی و امینالله رشیدی در این مراسم حضور داشتند.
عجیبه واقعا عجیبه !! ربنای شجریان هم هالیوودی شد.چرا ربنای شجریان را به جامعه تحمیل میکنید نسل قدیم مثل بنده وامثال من در زمان ممد رضا شا ربنای شجریان را گوش میدادند وبعضا هم رقص و آواز شجریان با خانم گوگوش راچون به استاد شجریان هرچه بدهید چه ربنا ویا بابای کرم هر دو را خوب میخواند ولی نسل جدید ربنای ایشان را در کنار مصاحبه های تند ایشان با بی بی سی و دشمنان این مرز وبوم میبیند وخاطرات ما از ربنای ایشان را ندارد .لذا اجازه بدهید ایشان هم مثل سایر هنرمندان در هر دو وادی فعال باشد .بنا نیست که ما نماز را به امامت ایشان بخوانیم .ایشان خودشان فرمودند: مطمئن باشید که دیگر ربنا رابازخوانی نخواهم کرد.ضمنا به بی بی سی هم گفت و گله کرد که چرا صدا وسیما آهنگی از ایشان را موقع پیاده شدن آقای خمینی از هواپیما در تهران پخش کرده و گفت من این آهنگ را برای خمینی نخوانده بودم وبدون اجازه من آنرا درآنروز پخش کردند. بهر حال نه ایشان را حلوا حلوا کنید ونه خدای ناکرده اهانت.بگذارید مردم در آرامش ودور از دوربین های پاپاراسی وهالییوودی به کار خود مشغول باشند.
من از سن 15 سالگی با شجریان اشنا شدم وصدای او همدم تنهایی های من بود اون موقع ربنا پخش می شد من می گفتم شجریان است کسی باور نمی کرد هنوزم هم شجریان گوش می دهم اما از زمانی که در بی بی سی علیه نظام موضع گرفت دیگه خودش برایم مهم نیست اگه همان حرفها را در رسانه های داخلی می زد ناراحت نمی شدم در کل این بنده خدا هنرمند مردمی نیست یادتان باشه محترمه اما تاج سر ما نیست پس خیلی براش خود کشی نکنید
شما الان خودت در رسانه حرف می زنی کسی جلوتو گرفته روزنامه ها را بخوان هرچی می خواهند می نویسند کسی کاری داره بی بی سی بنگاه شیطانی است ضد ایرانی با عده ایی خود فروخته که کشور ایران را هم جعلی می دانند بهرحال من خیلی ناراحت شدم از اون انتظار نداشتم