حقيقت اين است که خوشبختي ،آسايش و آرامش اجتماعي همه ما وابسته است به کنترل اميال و غرايز و وسوسه هاي ما .اين همان صفت والايي است که حکيمان از آن به اعتدال و اندازه نگه داشتن نام برده اند.
ميانه روي در همه چيز ،از جمله در روابط اجتماعي از فضيلت هاي مهم اخلاقي است که نتيجه مهم آن پرهيز از افراط و تفريط است .روابط اجتماعي جامعه بشري آنگاه بر مدار اخلاق ودر ريل رشد قرار مي گيرد که انسان ها گرفتار توهم خود بزرگ بيني يا خود کوچک بيني نشوند.
يعني حد و مرز و اندازه خود را بشناسند .
اگر انسان تصويري بزرگ تر از حد و اندازه از خودش داشته باشد همواره گرفتار عجب و خود بزرگ بيني مي شود واگر تصويري کوچکتر از حد و اندازه از خود داشته باشد گرفتار خويش ناباوري و عدم اعتماد به نفس مي شود.
انسان هايي که گرفتار يا مستعد عجب هستند هيچگاه نمي توانند اهل گذشت و تسامح و تساهل باشند.انسان هايي هم که گرفتار خويش ناباوري هستند در رويارويي با کنش هاي گوناگون اجتماعي نمي توانند واکنش هاي مناسبي نشان دهند زيرا فاقد استراتژي و بينشي آينده نگر مي شوند.
اين دو حد نامبارک يعني خود بزرگ بيني و خود کوچک بيني ،هم نتيجه خروج از اعتدال هستند و هم درمانش در ميانه روي و اندازه نگه داشتن است.پس : اندازه نگه دار که اندازه نکوست
* عضو هيات علمی دانشگاه آزاد اسلامی