گروه اجتماعی- در سه شمارهی قبل و در راستای بررسی مقولهی نقد در اندیشهی حضرت امام خمینی(ره) تا به حال به سه نکتهی مهم رسیدیم. اول اینکه منتقدین باید رعایت کنند تا هر چیزی را به اسم نقد منتشر نکنند. دوم اینکه مسئولین و نهادهای حکومتی و دولتی موظف به تحمل انتقادات و حتی توهینها هستند و نباید به بهانهی زیر سوال رفتن احترامشان، با منتقدین برخورد کنند. و سوم اینکه مسئولین کشور اگر نسبت به سایر مدیران و سازمانها نقدی دارند، باید این انتقاد را بین خودشان مطرح کرده و در یک تعامل غیر رسانهای، مشکلات موجود را رفع کنند. یعنی تا حد امکان نباید ایرادات و انتقادات، از سوی مسئولین به سطح جامعه کشیده شود، مگر در مواقع خاص.
به گزارش بولتن نیوز، اما حالا میخواهیم به دو اصل دیگر مربوط به مقولهی نقد در سیرهی سیاسی حضرت امام(ره) اشاره کنیم:
اگر آقايان از اين ديدگاه كه همه مىخواهند نظام و اسلام را پشتيبانى كنند به مسائل بنگرند، بسيارى از معضلات و حيرتها برطرف مىگردد ولى اين بدان معنا نيست كه همه افراد تابع محض يك جريان باشند. با اين ديد گفتهام كه انتقاد سازنده معنايش مخالفت نبوده و تشكل جديد مفهومش اختلاف نيست. انتقاد بجا و سازنده باعث رشد جامعه مىشود. انتقاد اگر بحق باشد، موجب هدايت دو جريان مىشود. هيچ كس نبايد خود را مطلق و مبرّاى از انتقاد ببيند. البته انتقاد غير از برخورد خطى و جريانى است. اگر در اين نظام كسى يا گروهى خداى ناكرده بىجهت در فكر حذف يا تخريب ديگران برآيد و مصلحت جناح و خط خود را بر مصلحت انقلاب مقدم بدارد، حتماً پيش از آنكه به رقيب يا رقباى خود ضربه بزند به اسلام و انقلاب لطمه وارد كرده است. در هر حال يكى از كارهايى كه يقيناً رضايت خداوند متعال در آن است، تأليف قلوب و تلاش جهت زدودن كدورتها و نزديك ساختن مواضع خدمت به يكديگر است. بايد از واسطههايى كه فقط كارشان القاى بدبينى نسبت به جناح مقابل است، پرهيز نمود. شما آنقدر دشمنان مشترك داريد كه بايد با همه توان در برابر آنان بايستيد، لكن اگر ديديد كسى از اصول تخطى مىكند، در برابرش قاطعانه بايستيد. «صحيفه امام، ج21، ص:179 و 180»
همانطور که میبینید، وارد بودن نقد به همهی افراد و تمایز نقد با گروکشیهای سیاسی، از دیگر نکاتیست که امام خمینی(ره) به آنها اشاره میکند.
در خصوص نکتهی اول باید گفت از گذشته ما ایرانیها در ضربالمثلهایمان داشتیم که "تنها چهارده معصوم داریم و باقی افراد ممکنالخطا هستند". یعنی به طور سنتی در فرهنگ عمومی ما عنصر نقدپذیری قرار دارد. اما متأسفانه در نظام سیاسی ما این قضیه چندان پر رنگ نبوده. تا پیش از انقلاب اسلامی که کاملا تکلیف معلوم است. پادشاهان خود را سایهی خدا روی زمین دانسته و اصلا خودشان را در حدی نمیدیدند که کسی بخواهد به آنها نقد کند. بعد از استقرار جمهوری اسلامی نیز با وجود بهبود شرایط، اما باز هم میبینیم که واقعیت موجود از نقطهی آرمانی تفاوت دارد. گویا بعضی خود را عین انقلاب اسلامی دانسته و تقدس آنرا از آن خود میدانند. در نتیجه در هالهای ساختگی از اولوهیت فرو میروند که جای هیچ نقدی به آنها باقی نمیماند. در همین فضاست که بنیانگذار جمهوری اسلامی، صریحا اعلام میکنند که «هیچ کس نباید خود را مطلق و مبرای از انتقاد ببیند».
اما از سوی دیگر میبینیم که حضرت امام(ره) سریعا اعلام میکنند «البته انتقاد غیر از برخورد خطی و جریانیست». متأسفانه یکی از کمبودهای تاریخی مملکت ما وجود منتقد حرفهایست. یعنی کسی که بر اساس اصول اخلاقی و تخصص کافی، شرایط موجود را نقد کرده و برای بهبود اوضاع دارای طرحی نو است. در این بستر است که سوءاستفاده کنندگان سیاسی، به نام نقد هرچه که میخواهند میگویند و مینویسند و به قول رهبر انقلاب، گرایشات قبیلهای خود را وارد ساخت سیاسی کشور میکنند. اما برای تمیز نقد از نقدنما، معیارهایی وجود دارد که برخی از آنها را شخص امام خمینی(ره) بیان کردهاند. مثل همین نکتهی سومی که در بالا آمده. مسلما صاحبان قدرتی که دغدغهی اعتلای کشور را دارند، هیچگاه ایرادات سایر همردیفان خود را بیمقدمه و بیپرده در وسط جامعه رها نمیکنند و با رعایت اخلاق و مصلحت کشور، روشهای آرام و کارآمد را مورد استفاده قرار میدهند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com