گروه سینما و تلویزیون، به بهانه بازپخش فیلم سینمایی«روزهای زندگی» از شبکه «نمایش» به بازخوانی یادداشتی از "سیّدعلیرضاکیانپور" تحت عنوان «طرح یک پیشنهاد برای ادامه حیات سینمای دفاع مقدس؛ نقدی بر ادامه حیات سینمای دفاع مقدس» پرداختیم.
به گزارش بولتن نیوز، در این یادداشت که در روزهای پایانی اکران «روزهای زندگی» به تحریر درآمده، با بررسی وضعیت کلی سینمای دفاع مقدس و نیز با اشاره به ویژگی های کم نظیر فیلم سینمایی «روزهای زندگی» ساخته پرویز شیخ طادی(محصول 1390-ایران) به طرح پیشنهادی برای ادامه حیات سینمای دفاع مقدس و ارائه راهکارهایی برای بازگرداندن مخاطب این ژانر سینمایی به سالن های خالی سینمای این روزهای کشورمان، پرداخته شده که در ادامه تقدیم می گردد.
در متن این یادداشت آمده است: سینمای دفاع مقدس علیرغم تمام ویژگی های ارزشمند ژانری و هنری اش و نیز باوجود ارزش های کم نظیر اعتقادی و معنوی ای که ریشه در عمیق ترین باورهای مخاطب ایرانی دارد، متاسفانه از بحران مخاطب رنج می برد. بانگاهی واقع بینانه به غالب آثار این ژانر، تم "ایثار" و "مقاومت" را به عنوان تمی مشترک می بینیم. فراروی از این بخش از حقیقت جنگ و پرداختن به نیمه ی دیگر این حقیقت که همانا پیروزی کتمان ناپذیر و شکستِ تحقیرآمیز دشمن بعثی است و قراردادن آن به عنوان تمِ اصلی فیلم های دفاع مقدسی امروز و فردا، شاید بتواند مخاطب را برای تماشای این افتخارآفرینی ها به سینما بازگرداند.
1- تاریخ هنر شبیه به رشته کوهی است متشکل از قلل ناهمطراز و ارتفاعات کوتاه و بلند و هنرمندان، این سوژه های اندیشنده چون کوهنوردی که تنها بافتح هرقلّه امکان فتح قله ی دیگر را می یابد، پیوسته به پیش می روند، حتی اگر قله ی روبرو کوتاه تر قله ای باشد که اکنون رویش ایستاده ایم؛ چه هدف به هیچ وجه مادی نیست و غایتِ هنر نیز فائق آمدن بر ارتفاع و این دست کمیّات!
هنر در این نسبت «افقِ دید» است. منظره ای که چیزی درون هنرمند، آن را روبرویش حدس میزند و هنرمند را واداشته دل به دریا بزند و به سمت اوج قله بالابرود تا به مقصود رسیده، منظره را ببنید؛ و مخاطب نیز از پسِ هنرمند و ازدریچه ی دید او به تماشای این «افقِ دید» نشسته، چرخه ی ارتباطِ هنری راکامل می کند.
مسیر تاریخ ضرورتاً پیشرونده است و تفاوت ها -به بیان احسن ضدّیت ها- حامی و بانی این پیشرفت اند. باید "خردورزی کلاسیک" علیه "جلوه گری بیزانسی" انقلاب کند تا احساسات جریحه دار شده، این اقلّیتِ ضعیف امکان ضدّیت با وضعیت موجود را یافته، "روح زمان" را تسخیر کند و بعد "خردباوری نئوکلایسک" علیه "روح زمان" ضدّیت بورزد و باز بعد "رومانتیک ها" علیه پیشینیان انقلاب کنند و باز باز بعد هنر مدرنِ "عقل گرا" وَ "کُل گرا"، معماری جهان مدرن را به عینی ترین اشکال هندسی تبدیل کند تا مثلاً عقلِ کل های پست مدرن، عقلاً و کلاً با "همه چیز" مخالفت کنند.
این چنین است که روزهای زندگی می گذرند و هنر تمام نمی شود و هنر همیشه خودش را در تضاد با غیرهنر بازتعریف می کند و ارزش های رودررو را به چالش می کشد.
2- سینمای دفاع مقدس این یگانه ژانر تماماً ملّی سینمای ما
همچون یکی از رزمندگان مجروح در فیلم «روزهای زندگی» محتاج رشادت پزشکی
تنومند، باهوش و عاشق همچون دکترامیرعلی
علوی است. سینمای دفاع مقدس زخمی و مجروح است. ضربانش به شماره افتاده
و خونِ زیادی ازدست داده.
در فیلم «روزهای زندگی» جنگ تمام می شود اما کشتار نه! این ایده ی اصلی ِ فیلمنامه ی «روزهای زندگی» است. جنگ تمام شده اما دفاعی که مقدس است تمامی ندارد. دفاعی شکوهمند و زیبا. منظره ی عظیمِ احساسات و شگرفترین درونیاتِ انسانی. انسانیتی اصیل در این منظره ی چشمنواز می درخشد. منظره ای که زندگی شخصیت های بزرگواری را نمایش می دهد که ازخودگذشتگی را ایمان آوردند و مهربانی را زندگی.
3- تم غالب فیلم های دفاع مقدس _فارغ
از برخی استثناهای طنز و کمدی یا برخی نمونه های منحصر به فرد_ "ایثار"
و "مقاومت" است. دیدگاه غالب این است که جنگ تحمیل شده است.
ارتش دشمن، پست اما احمق است و سپاه خودی بی بضاعت اما غیور و شجاع. این دو وجهی
نیروهای متقابل(یا دو وجهی هایی شبیه به این) امکان ایثار و مقاومت را برای
پهلوانانِ جنگ ایجاب می کند. دیدگاهی که البته به هیچ وجه وارونه یا غیرواقعی
نیست. حقیقتِ محض است. اما تنها نیمی از حقیقتِ جنگ!
ما در پایانِ جنگ تحمیلی حتی
یک وجب هم عقب تر از مرزهای عزیز ایران نایستادیم. اما در ابتدای جنگ دشمن درخاک ما
پرچم می زد.
این هشت سال چه اتفاقی افتاد؟
از "ثامن الائمه" تا "ولفجر۸" چه قدر پیروزی
در این جنگِ زیبا به دست آوردیم و با بزرگواری، نیروی ایمان را درکالبد انسانی
مان نادیده گرفتیم؟!!
آنقدرحواس مان به "از خودگذشتگی ها" و "ایثار آدم های توی فیلم" جلب شده وَ آنقدر از این زیبایی حقیقی و ناب درفیلم هایمان لذت بردیم که رشادت های منجربه پیروزی همین آدم ها را فراموش کردیم!
گاهی از خودم می پرسم پس چه طور ایران ِمن این چنین با صلابت، دشمن(بهتر است بگوییم، دشمنان) را به عقب رانده و این درحالی است که دلم لک زده برای دیدن صحنه ای که در آن یک رزمنده ی ایرانی حقِ یک عراقی، یک امریکایی، یک اسرائیلی، یک دشمن را کف دستش می گذارد!
4- فرهنگ امریکایی و جامعه ی ماشینی و مصرف گرای امریکایی
سالی چند سوپرمن برای خودش می سازد. گاهی در فیلم هایشان دو یا چند ابرقهرمان با
هم دست به یکی می کنند تا زندگی یک پیرزنِ هفتادساله را نجات دهند. آن هم با کلی
نیروهای خارق العاده و باورنکردنی!
بی شک تمسُّک به فرهنگ گذشتگان برای خلق هنر جدید
راهکار و وظیفه ی هر هنرمندی است. لکن فرهنگ سازی و قراردادن جامعه در مسیری نو نیز
وظیفه هنرمند متعهد است. ما باید به قلّه های پیشرو چشم بدوزیم و برای ادامه
و بقای ساختار فرهنگ مان، ساختارشکنی کنیم.
باید به ضدیّت با فرهنگمان همّت گماریم؛ اگر فرهنگمان را و زندگی فرهنگی مان را دوست میداریم!
4- واقعه ی عاشورای حسینی(این عمیق ترین
تراژدی انسانی) الگوی فکری و اعتقادی رزمندگان مخلص جنگ تحمیلی و سینماگران
و هنرمندان پاکباز هنردفاع مقدس بوده و هست. هیچکس _چه خودی و چه غیرخودی_ نمی
تواند منکر مشابهت های عمیق و مفهومی میان تفکر عاشوراییِ حسین(ع) و رزمنده ی ایرانی
درطولانیترین جنگ مدرن ِجهان درقرن بیستم شود.
جنگ به جهان و سیاستِ جهانیِ مدرن ثابت کرد که "محرم و صفر است که اسلام را زنده نگهداشته است!" آری اسلام زنده و پُرصلابت در خاکریزهای شلمچه، علیه ظلم و بدی جنگید و پیروز شد. هم دنیا را نباخت و هم آخرت را بُرد.
5- توجه به دو تفاوت اصیل میان این دو واقعه می تواند سینماگر ایرانی و فیلمساز دفاع مقدسی را درمسیری تازه قرار دهد. یک اینکه عاشورا و نبردِ خاندان حسین(ع) علیه سپاهیان کفر برخلاف جنگِ تحمیلی که به اسلام و ایران تحمیل شده بود، حرکتی به سمت جلو برای نجات اسلام از تحریف و دروغ و دریک کلام امر به معروف و نهی از منکر بود. حال آن که رزمنده ی ایرانی می جنگید تا علاوه بر این آرمان مشترکی که با خاندان حسین(ع) در دل و جان داشت، خاک رفته را نیز به میهن بازگرداند.
از طرفی نتیجه ی مادّی جنگ تحمیلی برای ایران و رزمنده ی
ایرانی پیروزی ای مادّی(علاوه بر سرافرازی معنوی) بود؛ اما آن چه خاندان حسین(ع) را
پیروز بزرگ تاریخ اسلام لقب داده به هیچ وجه "خاکِ کربلا" نیست.
امام بزرگ شیعیان علّیه ظلم قیام کرد و فریاد آزادی و آزادگی سرداد و در این مسیر جانِ عزیز خود و خاندان معظمش را نثار اسلام نمود و رزمندگان مخلص ایران اسلامی در جنگ تحمیلی برای دفاع و بازپس ستاندن خاک و کیانِ وطن به همان "هل من ناصراً ینصرنی" که امام شان غریو کشیده بود لبیک گفتند، ولی ضمن پیمودن خالصانه ادامه ی راه و خواستِ متبرکِ آن امام شهید که رایحه اش در تنفس امام عصر _امام خمینی(ره)_ نیز پراکنده بود و سرفرازی معنوی در این مسیر، به پیروزی مادّی نیز نائل آمدند.
حقیقتی که توجه به آن می تواند هزاران داستانِ غیرتراژیک و شادی آفرین و افتخارآمیز را در ذهن هنرمند متعهدِ دفاع مقدسی بپروراند و بارور کند.
6- سینمای دفاع مقدس علی رغم تمام ویژگی های ارزشمند ژانری و هنری اش و نیز باوجود ارزش های کم نظیر اعتقادی و معنوی ای که ریشه در عمیق ترین باورهای مخاطب ایرانی دارد، متاسفانه از بحران مخاطب رنج می برد. به یاد دارم، در آخرین روزهای اکران فیلم خوش ساخت «روزهای زندگی» به سینمابهمن در میدان انقلاب تهران که از مناطق شلوغ و پر رفت و آمدِ شهر است، رفتم و این فیلم را به همراه 3 هموطن دیگر تماشا کردم و چهارنفری از این که دیگر دوستان و هم وطنانمان این زیبایی های سینمایی و مقدس را نمی بینند، افسوس خوردیم!
آمار فروش این فیلم و اغلب فیلم های این ژانر ملّی نیز دلیلی بر این مدعاست: شاید تکرار در استفاده از تم داستانی "ایثار" و "مقاومت" و نیز اصرار بر این تکرار در سینمای دفاع مقدس آسیبی است که کمّیت مخاطب این گونه ی سینمایی را نشانه رفته است.
7- فیلم هایی خوش ساخت
از پیروزی های سلحشورانه رزمندگان ایرانی و نمایش ارتش مقتدر و پُرصلابت ایران عزیز
که بنابه گواهی تاریخ در 8 سال دفاع مقدس بارها و بارها بر دشمن بعثی شورید و
پیروزمندانه دستان متجاوز و پلید او را از
مرزهای این مرز و بوم کوتاه کرد، می تواند ضمنِ نمایش بخشی از حقیقت جنگ که کمتر
دیده شده، مخاطب جوان سینما را به سالن ها بکشاند.
تلاشی که در ابتدای مسیر سینمای دفاع مقدس شاید به قصد ترغیب جوانان به شرکت در جنگ در تعداد کمی از فیلم ها دیده شد و با گذشت زمان جایش را به سینمایی بیشتر "عارف مسلک" و "درون گرا" و کمتر "اکشن" و "برون گرا" داد. بماند که در موقعیت سیاسی کنونی، شاید بازنمایی این جبروت و شوکتِ حقیقتاً حقیقی برای دشمنان امروزمان نیز بد نباشد!
7+1- آری می توانیم«روزهای زندگی» را قلّهای در سینمای دفاع مقدسِ ایثارگر بدانیم و برای ادامه مسیر به قلّه ی پیشرو خیره شده و به پیش رویم...
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com