گروه سیاسی- روزنامهی آرمان در تاریخ چهارشنبه 20 فروردین 93 به مصاحبهای با ابراهیم یزدی، دبیرکل غیرقانونی نهضت و یا حزب منحلهی باصطلاح آزادی پرداخته است که برخی فرازهای آن جای تأمل دارد. بخصوص بخش آخر آن که وی میگوید:
«روحانی لنگلنگان به جلو خواهد رفت اما در نقطهای قرار گرفته است که خواهناخواه بقای همه در این است که او بماند. هیچ آلترناتیو دیگری ندارند. آقای روحانی در جایگاه مهم تاریخی قرار گرفته و همه نیروها هم در این رابطه در وضعیت حساسی هستند برای پیشرفت راهی نداریم که بپذیریم روحانی راهش را ادامه دهد.»
به گزارش بولتن نیوز، همانطور که
میبینید، کسی دارد حرف از ماندن در عرصهی سیاسی کشور میزند که علاوه بر نداشتن
کمترین سرمایهی اجتماعی و پایگاه مردمی، از لحاظ قانونی نیز جایی برای او و امثال
ایشان وجود ندارد. و جالب این است که دائماً در صحبتهای این افراد، واژگانی چون
مردمسالاری و قانونگرایی موج میزند.
حال معلوم نیست در شرایطی که مردم هیچ گرایشی به سمت حزب
منحلهی آزادی نداشته و کمترین تناسب را بین دغدغههای خود و ایدههای این شبه
نهضت میبینند و در شرایطی که قانون رسمی کشور، اعلام کرده که فعالیت این حزب
ممنوع است، وجود این همه ادعای دمکراسی و قانونپذیری به چه معناست؟
اما گذشته از این صحبتهای کلی، باید بررسی کرد شرایط
سیاسی-اجتماعی کشور در چند ماه اخیر چه تغییراتی پیدا کرده است که مهرههای منزوی
شده، مطرود و سوختهی سیاست ایران، این ظرفیت را در خودشان میبینند که دوباره به
عرصهی قدرت برگردند و نقش آفرینی کنند؟
آنچه بدیهیست تغییر دولت و رویکار آمدن
دولت یازدهم با شعارهای مبهم اعتدالی، شاهکلید پاسخ به این سوال است. به این معنی
که وقتی در عرصهی سیاست خارجی، جواب بزرگترین توهینها به ملت ایرانی با لبخند
داده میشود، وقتی در عرصهی فرهنگ شاهد اتفاقات منحصر بفرد تابو شکنانه هستیم،
وقتی در عرصهی سیاست داخلی جواب منتقدان تعطیلیست، باید هم امید بقا در دل نهضت
آزادیها و ملی-مذهبیها جاری شود.
و این زنگ خطریست برای دولت یازدهم که ادعای اعتدالگرایی
دارد. وقتی اعتدالگرایی دقیق تعریف نمیشود، بجای آنکه کارکرد عقلانی بیابید،
کارکرد سادهلوحانه مییابد و در این شرایط، اعتدالگرایی یعنی همه با هم در کنار
هم، حتی گرگ در کنار میش. بدیهیست در این اوضاع، آنهایی که قبلا طرد شدهاند دوباره
فرصت را برای بازتولید خود فراهم میبینند و تلاش میکنند که جایگاه سابق را پیدا
کنند. اما یادمان نرود امام خمینی(ره) به عنوان متر و معیار همهی رفتارهای مجاز
در دایرهی جمهوری اسلامی، در خصوص نهضت آزدی چه فرمدند:
«جناب حجت الاسلام آقاي محتشمي، وزير
محترم كشور- ايّده الله تعالي در موضوع نهضت به اصطلاح آزادي مسائل فراواني است
كه بررسي آن محتاج به وقت زياد است. آنچه بايد اجمالاً گفت آن است كه پرونده اين
نهضت و همين طور عملكرد آن در دولتِ موقتِ اولِ انقلاب شهادت ميدهد كه نهضت به
اصطلاح آزادي طرفدار جدي وابستگي كشور ايران به امريكا است، و در اين باره از هيچ
كوششي فروگذار نكرده است؛ و حمل به صحت اگر داشته باشد، آن است كه شايد امريكاي
جهانخوار را، كه هر چه بدبختي ملت مظلوم ايران و ساير ملتهاي تحت سلطه او دارند از
ستمكاري اوست، بهتر از شوروي ملحد ميدانند. و اين از اشتباهات آنها است. در هر
صورت، به حسب اين پروندههاي قطور و نيز ملاقاتهاي مكرر اعضاي نهضت، چه در منازل خودشان،
و چه در سفارت امريكا و به حسب آنچه من مشاهده كردم از انحرافات آنها، كه اگر خداي
متعال عنايت نفرموده بود و مدتي در حكومت موقت باقي مانده بودند ملتهاي مظلوم بويژه
ملت عزيز ما اكنون در زير چنگال امريكا و مستشاران او دست و پا ميزدند و اسلام عزيز
چنان سيلي از اين ستمكاران ميخورد كه قرنها سر بلند نميكرد، و به حسب امور بسيار
ديگر، نهضت به اصطلاح آزادي صلاحيت براي هيچ امري از امور دولتي يا قانونگذاري يا
قضايي را ندارند؛ و ضرر آنها، به اعتبار آنكه متظاهر به اسلام هستند و با اين حربه
جوانان عزيز ما را منحرف خواهند كرد و نيز با دخالت بي مورد در تفسير قرآن كريم و
احاديث شريفه و تأويلهاي جاهلانه موجب فساد عظيم ممكن است بشوند، از ضرر گروهكهاي
ديگر، حتي منافقين بيشتر و بالاتر است. «نهضت آزادي» و افراد آن از اسلام اطلاعي
ندارند و با فقه اسلامي آشنا نيستند. از اين جهت، گفتارها و نوشتارهاي آنها كه
منتشر كردهاند مستلزم آن است كه دستورات حضرت موليالموالي اميرالمؤمنين را در
نصب ولات و اجراي تعزيرات حكومتي كه گاهي بر خلاف احكام اوليه و ثانويه اسلام است،
بر خلاف اسلام دانسته و آن بزرگوار را - نعوذ باللَّه- تخطئه [نمايند]، بلكه مرتد
بدانند! و يا آنكه همه اين امور را از وحي الهي بدانند كه آن هم بر خلاف ضرورت
اسلام است. نتيجه آنكه نهضت به اصطلاح آزادي و افراد آن چون موجب گمراهي بسياري از
كساني كه بياطلاع از مقاصد شوم آنان هستند ميگردند، بايد با آنها برخورد قاطعانه
شود، و نبايد رسميت داشته باشند. و السلام علي من اتبع الهدي. توفيق جنابعالي را
از خداوند تعالي خواستارم. روح الله الموسوي الخميني» (صحيفه امام، جلد 21، صفحات
481 و 482)
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
اعدامشون کنن؟!