بیشک در این بررسی، نمیتوان به همه جنبههای سینمای ایران پرداخت؛ چراکه موضع آن چنان فراخ و گسترده و پردامنه است که کاری گروهی و زمانی کافی میطلبد و البته نتیجهاش هم احتمالاً چندین مجلد کتاب خواهدبود. به علاوه درهمین بررسی مختصر روشن شد که منابع لازم برای بررسی موضوعی به این اهمیت بسیار کم و منابع موجود هم از نظر محتوا بسیار فقیرند و این هم میتواند دلیل و انگیزهای باشد برای سازمان دادن به فعالیتهای پژوهشی در باب سینمای ایران از جنبههای مختلف از آغاز تا امروز.
برخی ملاحظات
اما در اینجا ضروری است، چندنکته و جنبۀ مهم را برای آن که درطول مطالعۀ متن این گزارش همواره در گوشۀ ذهن مان به عنوان پیش زمینه درنظرداشته باشیم، با ذکربرخی مختصات آن یادآورشویم تا برخی کلیگوییها را توجیه و تفهیم نمایند.
اقتصاد سینما
اول از همه باید به اقتصاد سینمای ایران اشاره کنیم. اقتصاد جنبه حیاتی هر فعالیتی است و سینما هم از این امر برکنار نیست. آمار تولیدات سینمای ایران درطول حیات آن و درکنار آن داشتهها و بضاعت این سینما(از فعالین آن گرفته تا سالنهای سینما و...) میتواند در صورت تهیه و تحلیل، به برداشتی متعادل از انتظارات از این سینما رهنمون شود. ارقامی که امروز درمیان سینماگران، به عنوان دستمزد یا برآوردهایی که برای تولید یک اثرسینمایی بر زبان رانده میشود و هرکس میکوشد رقمی بزرگتر را بگوید اصلاً با بضاعت این سینما و اقتصاد آن انطباق ندارد.
نیروی انسانی
دوم، بحث نیروی انسانی درسینمای ایران است که از آن مباحثی است که زوایای تاریک بسیاری دارد و حاشیههای بسیاری را هم رقم زده که درموارد متعددی، مفسدهانگیز بودهاند. مسئله اینجاست که اساساً چرخۀ ورود به این صنعت در ایران قاعدهمند و هدفمند نیست. گاهی کسی از سر اتفاق وارد سینما میشود و بعد استعدادش بروز میکند و بر اعتبار سینمای ایران میافزاید و دیگرانی نیز درمواردی بسیار از طرق مختلف در آن نفوذ کرده و پیشه خود را نه هنر؛ بلکه شهرتطلبی و پول قرارمیدهند و از اعتبار نیمبند سینمای کشور میکاهند. آنچه مسلّم است این است که میبایست این موضوع را بیش از این شکافت و حرفهایی را که کمتر کسی رغبت به گفتنش دارد، به زبان آورد.
در میان سینماگران ایران به ندرت کسی را میتوان یافت که هنرش را برای تعالی بخواهد و مرام انسان هنرمند را داشته باشد. مسئله، شعار نیست. مسئله در وهله اول اخلاق است و در وهله دوم تخصص. مسئله تربیت نیروی انسانی متعهد و ماهر است. کاری که انجام نشده و اگر میبینیم هنرکدههایی توسط بازیگران مشهور تأسیس و هنرجو میپذیرند تنها برای کسب درآمد و ارضای هوس تند هنرپیشگی است که جوانان را تسخیر کردهاست.
در این زمینه باز هم باید به فقدان نظریهپردازی در سینمای ایران برگردیم و بگوییم چه طور میتوان از هنرکدهها که متصدیان و مؤسسین اغلب آنها دانش خوب و کافی از رسانۀ سینما ندارند، انتظارداشت، هنرمند متعهد و متخصص تربیت کنند؟ این معضل البته در سایر عرصهها، مانند ادبیات، تئاتر، موسیقی و هنرهای تجسمی هم وجود دارد و این هنرها همه با هم همنشیناند، گرد این مجمعة فرهنگ و هنر ایران که در آن از جگر و قلوه فراوان خبری هست و از فرهنگ و هنر نه!
فن سینما
فن سینما در ایران سومین موضع قابل توجه است. فن سینما شامل بررسی گونهها(ژانرها)ی سینمایی، سبکهای سینمایی، تکنیکها و ابزارهای سینمایی، و... است. این سینما با این همه ادعا و دعوا و داعیه، چیزی برای به رخ کشیدن ندارد. در این رابطه باید به بضاعت اجزای ساختاری آن(شامل فیلمنامه و بازیگری و کارگردانی و...) هم پرداخت که به روشنی معضلات مهمی را برای این رسانه درایران رقم زدهاند. ارتباط میان سینما و ادبیات، نیازی به تأکیدندارد. وقتی در ادبیاتمان صاحب آثار قوی و همسو با فرهنگ اسلامی و انقلابی نیستیم، چگونه میتوان از سینمای مان انتظار داشته باشیم که آثاری فاخر و برجسته تولیدکند؟ این بحث البته نیازمند بررسی موشکافانه و دقیق است و در سایۀ چنین رویکردی میتوان برخی از کاستیهای و کلیگوییهای گزارش حاضر را برطرف کرد.
به ویژه آن که ادبیات ایران طی یک سدۀ اخیر عمدتاً جولانگاه عناصر روشنفکر و غربزده بوده است و این جریان به هنرها و به ویژه سینما که اساساً پدیدهای غربی است، هم سرایت کرده است.
سینما و سیاست
سینما و سیاست در ایران مسئله چهارم ماست. این موضوع از مباحث حاشیهدار و حاشیهساز است. درست است که تقریباً در تمام کشورهای جهان، حوزه سیاست با حوزه فرهنگ و رسانه و ابزارهای آن تداخل دارد اما این تداخل سازوکار معقول و منطقی و مهارشدهای دارد و بیقاعده و بنیانکن نیست؛ یعنی اگر بر فرض در سینمای آمریکا مشاهده میکنیم احزاب مختلف در سطوح کلان آن نفوذدارند و از فرهنگ و هنر برای اهداف سیاسی حزب متبوع خود و حتی برای اهداف حاکمیت استفاده میکنند، این تداخل و استفاده تیشه به ریشه جامعه و فرهنگ و حاکمیت و... نمیزند؛ اما در ایران گه گاه شاهدیم سینماگران_یا تحت تأثیر گرایشهای سیاسی موجود یا براساس گرایشهای سیاسی خود_ دست به تولیداتی میزنند که ریشۀ ماهیت و موجودیت جامعهای را که در آن زندگی می کنند و از آن بهرهها بردهاند، میزند.
همچنین باید با اشاره به مسئلۀ روشهای جهتدهی و به خدمت گرفتن سینما در غرب و مقایسۀ آن با وضعیت حاکم بر دستگاههای فرهنگی کشور دراین خصوص تاملی جدی کنیم. در غرب شدیدترین انواع ممیزی ها اعمال میشود؛ اما چون روشهای اعمال این ممیزی ها بسیارپیچیده و توسط کارگزاران متنوع و خارج از هیئت حاکمه انجام میشود، به چشم نمیآید و احساس نمیشود. در واقع آنها توانستهاند سیستم ممیزی خود را در آحاد جامعه درونی کنند. استفاده از الگوها و نمادها و سوژهها و کلمات و همنشینی این مؤلفهها با هم در صحنههای مختلف و هماهنگی هنرهای مختلف در استفاده از این عناصر منظومهای را شکل داده که هر که در آن قرارگیرد، همان چیزی را میگوید، میسازد و نمایش میدهد که هیئت حاکمه میخواهد.
در ایران وضعیت برعکس است؛ حجم آزادی که در عرصههای مختلف برای فعالان فرهنگی فراهم است، بسیار زیاد و دارای کمترین میزان ممیزی است اما چون روش اعمال آن ساده و توسط متصدیان رسمی دستگاههای متولی است، بسیار به چشم میآید و احساس میشود. ضمناً باید توجه داشتهباشیم که ممیزی به خودی خود نه بد است و نه خوب و این هدف ممیزی است که تعیین میکند اعمال آن در موردی خاص به نفع جامعه، استقلال و آزادی جامعه است یا به ضرر آن!
به هرتفسیر، آنچه در بادی امر درنظر میآید، این است که سینمای ایران بی تعارف، تکلیفش را نمی داند. نمیداند باید راه هالیوود را برود یا بالیوود را. مشخصۀ هالیوود سلطه فرهنگی است بر تودهها و مشخصه بالیوود سلطه بر گیشه است. بالیوود ادعای استقلال از فرهنگ غرب را هم دارد که در واقع چنین نیست. درحقیقت تنها المان اصیل در بالیوود همان پول است و گیشه است که تعیین میکند مسیر چیست و چه چیزی برای فرهنگ خوب است. فارغ از این ها، هردوی این راهها، آزمودهشده و باتوجه به اینکه مسیر هر گفتمان و حرکت فرهنگی از دل باورها و درونیات آن فرهنگ گشوده میشود و عدم تجانس فرهنگی میان ما و سینما و فرهنگمان با هالیوود و بالیوود و ... سینمای ایران بیشک نیازمند راه و مسیر دیگری است. به نظرمی رسد، ابتنای سینمای ایران بعد ازانقلاب با همین چشمانداز بوده است ولی متأسفانه اکنون با آن هدف والا فاصلهها داریم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com