بر اساس اصول 23 و 25 قانون اساسی، اظهار نظر مشایی در خارج از فضای عمومی،نمی تواند مبنای برخورد یا قضاوت اجتماعی درباره او باشداگر رحیم مشایی متهم به ارتکاب خطایی هم باشد، این اتهام باید در دادگاه صالح مورد رسیدگی قرار گیرد و حتی اگر اثبات شود نیز، فرد محکوم صرفا باید مجازات جرم ارتکابی اثبات شده خود را متحمل شود و آبرو و حیثیت او مصون از تعرض خواهد بود.....
گروه سیاسی - یکی از مخاطبان بولتن نیوز، با ارسال مقاله زیر به اظهار نظرات مشایی در فضای عمومی و رسانه ها و همچنین نظرات وی در فضای غیر عمومی پرداخته و نوشته است: مقصود این نوشته به هیچ وجه دفاع از رحیم مشایی یا علی مطهری نیست، اما چنانکه خود این نماینده محترم هم ذکر کرده سخن گفتن های مشایی به احمدی نژاد صدمه وارد می کرده است و لذا طبیعی بوده که این خود احمدی نژاد بوده که باید معترض و احتمالا متعرض سخن گفتن مشایی می شده است، نه دیگران.
فصل سوم قانون اساسی به تشریح حقوق ملت اختصاص دارد. طبق اصل نوزدهم، مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود. طبق اصل بیست و سوم، تفتیش عقاید ممنوع است و هیچکس را نمی توان به صرف داشتن عقیده ای مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد و اصل سی و هفتم می گوید که اصل، برائت است و هیچکس از نظر قانون مجرم شناخته نمیشود، مگر این که جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد.
متاسفانه باید گفت پذیرش اینکه بسیاری از اصول قانون اساسی، مثل اصول و آرمان های دیگر انقلاب و نظام اسلامی محقق نشده، حداقل و کمترین انتظاری است که در برابر کوتاهی های صورت گرفته برای اجرایی شدن محتوای مترقی قانون اساسی وجود دارد.
چندی قبل خبری به نقل از یکی از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی منتشر شد که البته بنده شخصا به ایشان علاقه و ارادت خاص و ویژه ای داشته و دارم، اما به هر حال این سخنان در تنافر و تقابل جدی با اصول مذکور قانون اساسی است.
این نماینده محترم در یک سخنرانی هنگامی که درباره مواضع و سخنان علی مطهری یکی دیگر از نمایندگان مجلس سخن می گفته، اظهار کرده است که «علی مطهری به میزان برداشت خود از هر مسئله صحبت می کند.»
ظاهر این اظهارنظر درباره یک فرد دیگر هیچ اشکالی ندارد، اما کیست که نداند منظور اصلی این جمله چیست؟
وی در این دیدار همچنین به دیداری خصوصی بین خود و چند تن دیگر از نمایندگان مجلس با اسفندیار رحیم مشایی، مرد پر حاشیه دولت محمود احمدی نژاد اشاره کرده و گفته است: ابتدای سال 89 بنده به همراه سه تن دیگر از نمایندگان جلسه ای سه ساعته با مشایی داشتیم. در این جلسه بارها گفتیم که بزرگترین صدمات را احمدی نژاد از جانب شما می خورد و از وی خواستیم که اظهار نظر نکند، اما او در این جلسه گفت تنها به شرطی اظهار نظر نمی کند که احمدی نژاد از وی درخواست سکوت کند.
این نماینده محترم مجلس در پایان سخنان خود درباره مشایی به بخش دیگری از سخنان او درباره دلیل عدم سکوت خود، این سخنان رحیم مشایی را «گستاخی» توصیف کرده و می گوید: دقیقا مشایی با بیان این عبارت که "چطور آقای خزعلی و مصباح اظهار نظر می کنند ولی من نکنم" جواب آخرش را به ما داد.
مقصود این نوشته به هیچ وجه دفاع از رحیم مشایی یا علی مطهری نیست، اما چنانکه خود این نماینده محترم هم ذکر کرده سخن گفتن های مشایی به احمدی نژاد صدمه وارد می کرده است و لذا طبیعی بوده که این خود احمدی نژاد بوده که باید معترض و احتمالا متعرض سخن گفتن مشایی می شده است، نه دیگران.
سخنان اسفندیار خان رحیم مشایی تا آنجا که علنی بود، حداقل با مبانی اسلامی نظام در تعارض قرار نداشت و یکباری که وی به اظهارنظر درباره رابطه بین مردم ایران و ساکنان سرزمین های اشغالی پرداخت هم، در نهایت از این اظهارنظر بازگشت. آن مقدار از سخنان و نظرات رحیم مشایی هم که در خفا و غیرآشکار بیان می شوند، حداقل به حکم اصل بیست و پنجم قانون اساسی که می گوید «بازرسی و نرساندن نامه ها، ضبط و فاش کردن مکالمات تلفنی، افشای مخابرات تلگرافی و تلکس، سانسور، عدم مخابره و نرساندن آنها، استراق سمع و هر گونه تجسس ممنوع است مگر به حکم قانون»، یا بر اساس اصل بیست و سوم قانون اساسی که می گوید «تفتیش عقاید ممنوع است و هیچکس را نمی توان به صرف داشتن عقیده ای مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد»، نمی توانند مبنای برخورد یا قضاوت اجتماعی درباره او باشند.
اگر رحیم مشایی متهم به ارتکاب خطایی هم باشد، به حکم قانون اساسی این اتهام باید در دادگاه صالح مورد رسیدگی قرار گیرد و حتی اگر این اتهام اثبات شود نیز، فرد محکوم صرفا باید مجازات جرم ارتکابی اثبات شده خود را متحمل شود و آبرو و حیثیت او مصون از تعرض خواهد بود.
اصل سی و نهم قانون اساسی تصریح می کند که هتک حرمت و حیثیت کسی که به حکم قانون دستگیر، بازداشت، زندانی یا تبعید شده، به هر صورت که باشد ممنوع و موجب مجازات است.
سخن گفتن درباره حاشیه آفرینی ها از سوی رحیم مشایی یا پیرامون او در مجال این نوشتار نیست و پیش تر نیز تاکید شد که هدف این نوشته دفاع از هیچ فردی نیست.
اما سوال این است که این نماینده محترم مجلس چگونه تصریح رحیم مشایی بر حق طبیعی و قانونی خود، یعنی آزادی بیان و عقیده را گستاخی توصیف می کند؟ متاسفانه باید پذیرفت که آزادی بیان و اندیشه در جمهوری اسلامی عموما محترم شمرده نشده و در دو دهه اخیر هم که تنازعات حزبی و سیاسی اوج گرفته، همه طرف های این منازعه خود مدعی رعایت و حمایت از این حق مصرح قانونی در کشور شده اند و منتقد نقض آن از سوی طرف مقابل و در این بین آنچه به واقع نادیده گرفته شده است، آزادی بیان و اندیشه بوده است.
چنین رفتار و تعبیری درباره رحیم مشایی در حالی است که به هر حال او زمانی –چه بخواهیم یا نخواهیم- یکی از دست اندرکاران و کارگزاران ارشد نظام بوده و اگر مخاطب این رفتار یک فرد عادی بود، باید انتظار چه برخوردهایی با او را می داشتیم.
هي ميگفتن جريان انحرافي، جريان انحرافي. خب اگر منظور عزل و نصبهاي نادرست دولتهاستف در اين 6 ماه دولت روحاني، عزل و نصب غلط به اندازه 8 سال احمدي نژاد بود. اگه منظور سخنان نادرست مشايي است، خب نزديكان روحاني و خود ايشان كه رسماً به مردمي كه به آقاي روحاني رأي ندادهاند توهين كرده و آنان را كم عقل، كم سواد، خشن، تندرو، افراطي و قانون گريز ميخوانند.
مشايي رو من واقعاً خوشم نمياد، ولي احمدي نژاد و تيمش به نسبه، صد برابر بهتر از روحاني و تميش هست.
باز مشايي فقط اظهار نظر ميكرد. تازه اظهار نظراتش به جز قضيه ملت اسرائيل كه افتضاح بود، بقيهاش رو ميخوندي، آنچنان هم نبود.
ب...
بولتن جان سانسور نکن منتشرکن لطفا
یا علی (ع)
واقعا مسائل حاشیه ای باعث شده ما که اولین داعیه مان احیا و ارتقای کرامت انسانی بود، آزادی به بهانه پرهیز از رواج آزادی های غربی و هزار بهانه دیگه نقض بشه