سانتافهنشینان و شاسیبلندسواران سرخابی آنقدر بیحساب و کتاب قرارداد بستند و آنقدر مدیرانشان بدهی مالی به بار آوردند که دست آخر وزیر دولت تدبیر و امید نسبت به اوضاع و احوالشان بیتفاوت شد اما بعدها اتفاقاتی رخ داد که پرده از بیمیلی جناب وزیر نسبت به فوتبال برداشت.
به گزارش
بولتن نیوز به نقل از وطن امروز، یکشنبه ساعت 16:30 دقیقه بعدازظهر 24 آذر؛ وزیر ورزش با زیرکی خاص حرفهایش
را به سیدمناف هاشمی منتقل میکند، تقریبا 2 ماه پیش معاون پشتیبانی و
منابع انسانی وزارت ورزش و جوانان آب سردی را بر پیکر استقلال و پرسپولیس
ریخت، آن روز هنوز رویانیان پشت میزش بود و هنوز بوی اعتصاب بلند نشده
بود، این خبر درست مثل پسلرزههایی بود که خبر از یک آتشفشان عظیم در
حوزه فوتبال میداد.
سانتافهنشینان و شاسیبلندسواران سرخابی آنقدر
بیحساب و کتاب قرارداد بستند و آنقدر مدیرانشان بدهی مالی به بار آوردند
که دست آخر وزیر دولت تدبیر و امید نسبت به اوضاع و احوالشان بیتفاوت شد
اما بعدها اتفاقاتی رخ داد که پرده از بیمیلی جناب وزیر نسبت به فوتبال
برداشت. این موضوع زمانی نمایان شد که در مراسم رونمایی پیراهن تیم ملی شخص
وزیر ورزش برای سخنرانی به بالای سن نرفت، در آن بالا از جمشید مشایخی
گرفته تا رئیس اداره پست و تلگراف همه بودند و هر چه حضار منتظر ماندند تا
کلامی را از زبان وزیر ورزش بشنوند بیفایده بود البته شاید هم عدم حضور
کیروش روی مساله تاثیر گذاشته بود! بعد از آن مراسم پرهزینه حتی خبرش هم
رسید فردی که خودش را مدیر شرکت آلاشپورت معرفی کرده بیشتر مدیر بازاریابی
بوده تا مدیر اصلی؛ قائلهها خیلی پررنگ نبود تا اینکه مهمترین اتفاق
فوتبال ایران بعد از رقابتهای لیگ برتر به سکوی آخر رسید و ورزشگاه کرمان
با تمام میهماننوازیهایش منتظر میهمانی بود که تا پایان مراسم صندلیاش
خالی ماند. در اینجا و در لابهلای مطلب باید سؤالی را مطرح کرد، اگر
استقلال و پرسپولیس به دلیل سیاستهای غلط مدیرانشان تبدیل به بنگاههای
ضررده تبدیل شدهاند و مورد غضب وزیر قرار گرفتهاند، گناه تیمهای
شهرستانی با این همه هوادار مشتاق چیست؟ آیا واقعا وزیری که تازه به این
سمت منصوب شده نباید در میان مردمی باشد که ساعتها برای تماشای بازی 2 تیم
شهرستانی روی سکوها نشستهاند؟ جمعه بعدازظهر همه آمده بودند، مراسم بر
خلاف همیشه با نظم و ترتیب برگزار شد ولی بزرگترین علامت سؤال زمانی رخ
داد که وزیر محترم برای حضور در کرمان اقدامی نکرد، حالا باید دید آیا این
حرف که فدراسیون وزیر را دعوت کرده یا نه صحت دارد؟ آیا واقعا فوتبال جزو
ورزش ایران به حساب نمیآید؟ شاید چون یک ورزش وارداتی است اینگونه با آن
برخورد میکنند؟ شاید به همین دلیل بود که آقای وزیر در ابتدای مدیریتشان
به سراغ چوگانیها رفتند، ورزشی کاملا تولید داخل که معلوم هم نشد چگونه به
دست دیگران و به کام آنها ثبت شد. پرداختن به این استدلال که وزیر ورزش
خیلی به فوتبال و لیگ رویخوش نشان نمیدهد خیلی هم پیچیده نیست چون وقتی
ایشان در نشستی که چندی پیش برگزار شد بیان کرد: «در روزهاي گذشته من در
جلسهاي با مليپوشان دو و ميداني بودم اما پس از آن اکثر خبرنگاران درباره
يک رشته ديگر از من سؤال ميپرسيدند و اين موضوع اصلا نميتواند
دلگرمکننده باشد. چه بسا ورزش دووميداني به عنوان مادر ورزشها شايسته
توجه بيشتري است.» این مساله تنها یک کد را میتواند روشن کند و آن علاقه
شدید وزیر به رشتههای مادر در ورزش و بیشتر ورزش همگانی است! این مساله که
ایشان بیان کردند وزارت ورزش سیاستش این است که تبعیض را از جداره بدنه
ورزش کشور پاک کند، حرف بسیار تاملبرانگیزی است که میتواند نکات مثبتی را
نیز درمیان داشته باشد ولی زمانی که بیتوجهی به فوتبال تا این اندازه
عیان شده باز هم میشود تبعیض و این بار از این طرف پشتبام افتادن است!
این درست است که ذخایر مالی به درستی در فوتبال صرف نشده ولی آیا میشود از
یک مقام مسؤول انتظار عامیانه نگاه کردن به این ورزش مردمی را داشت؟ نگاه
کارشناسانه این است که بدانید خطی که فوتبال را در چند جبهه مختلف از دیگر
رشتهها متمایز میکند هواداران بیشمار و علاقهمندی سرمایهگذاری بخشهای
مختلف اقتصادی در این ورزش است، این موضوع تنها به ایران یا منطقه
خاورمیانه ختم نمیشود و تا دروازههای اروپاییها نیز بسط پیدا کرده است.
شاید همیشه ما باید تافته جدا بافته باشیم و در دوران وزارت آقای دکتر
گودرزی شاهد روزهای افول فوتبال ایران باشیم، فوتبالی که حالا مورد
بیملایمتی مسؤولان قرار گرفته و معلوم نیست چه سرنوشتی در انتظار آن نشسته
است و شاید اگر فشار از سوی رسانهها و اذهان عمومی نبود همان نشست
کوتاهمدت برای منافع تیم ملی نیز با فدراسیون فوتبالیها و مربی تیم
برگزار نمیشد. شاید تلخی این داستان زمانی به اوج میرسد که آقای وزیر در
جواب سؤال خبرنگاری مبنی بر اوضاع و احوال استقلال و پرسپولیس به صراحت
میگوید: در این مورد صحبت نمیکنم چون شما دوومیدانی را قربانی فوتبال
میکنید و در پایان وقتی از هواداران 30 میلیونی سرخابیها سؤال میشود
جواب وزیر تلختر میشود: «شما عدد 25 و 30 میلیون هوادار برای استقلال و
پرسپولیس را از کجا آوردهاید؟» شاید جامعه آماری در تمام این سالها از
بدو تولد آنها تا امروز با این همه هوادار در تمام نقاط ایران اشتباهی بزرگ
را مرتکب شده، شاید! و نکته قابل تامل این است که وزیر ورزش بیشتر به مادر
ورزشها محبت میکند و ورزشهای همگانی در اولویت است چون در میان
گزینههای رویمیز ایشان، خبری از فوتبال نیست.
حسین جوادی