اعضای کمپین به این بهانه می خواهند جنبش های متوقف شده و جنبش زنان و... که در سال 88 دلسرد شده اند را به نوعی احیا نمایند تا فشار بر نظام و مردم را افزایش دهند و دوباره جو افراط گرایی و تندروی ها را جایگزین اعتدال و میانه روی کنونی کنند؟
گروه سیاسی - دویچه وله در گزارشی با عنوان "کمپینی برای غلبه بر سانسور حکومتی درباره انرژی اتمی" خبرداده که کمپین "گفتوگو درباره انرژی اتمی" با ایده اولیه از سوی شیرین عبادی و چند نفر از فعالان حقوق زنان شکل گرفته و از سوی گزارشگران بدون مرز، بنیاد برومند و چند سازمان دیگر در حال پیگیری است.
به گزارش بولتن نیوز، این پرسش اساسی مطرح است که چرا موضوع گفت و گو در باره انرژی هسته ای در شرایط کنونی که مذاکرات در حال پیشرفت است و دولت اعلام کرده که آن را تا یکسال آینده به سرانجام خواهد رساند مطرح شده و چرا در دولت خاتمی که اصلاح طلبان برسرکار بودند و در دولت احمدی نژاد که قطعنامه ها و تحریم ها روبه افزایش بود چنین سوالی برای آنها مطرح نبود و با وجود نظرسنجی ها و اعلام حمایت های مردم ایران از حق مسلم خود و انرژی صلح آمیز هسته ای، درشرایطی که اصولگرا و اصلاح طلب با دولت همراه شده اند و فضای امید و تدبیر بر کشور حاکم است و جنجال ها و درگیری های سیاسی و انتقاد و فشار سیاسی کاهش یافته و همدلی و همراهی با دولت حاکم شده است، چنین کمپین و گفت وگویی مطرح شده است؟ آیا جز این است که اعضای کمپین به این بهانه می خواهند جنبش های متوقف شده و جنبش زنان و... که در سال 88 دلسرد شده اند را به نوعی احیا نمایند تا فشار بر نظام و مردم را افزایش دهند و دوباره جو افراط گرایی و تندروی ها را جایگزین اعتدال و میانه روی کنونی کنند؟
در حال حاضر، مرکز حامیان حقوق بشر به ریاست شیرین عبادی کمپینی را با عنوان «گفتوگو درباره انرژی هستهای؛ فردا دیر است» آغاز کرده و در بیانیه این کمپین تاکید شده که زمان مناسب برای پرداختن به موضوع انرژی هستهای و طرح یک گفتوگوی ملی درباره آن همین امروز است.
محمد ملکی، کوروش زعیم، مهدیه گلرو و ژیلا مکوندی، محمدرضا نیکفر، ژانت آفاری، کاظم علمداری، نیره توحیدی، مهدی فتاپور، حسن شریعتمداری، عباس میلانی، محسن مخملباف و مهرداد درویشپور نیز از جمله امضاکنندگان این کمپین هستند.
سازمان گزارشگران بدون مرز، بنیاد برومند، ائتلاف بینالمللی علیه خشونت در ایران (ایکاوی) به همراه چند سازمان حقوق بشری دیگر نیز از جمله حامیان این کمپین هستند.
لیست امضا کنندگان نیز به خوبی نشان دهنده نیت طراحان آن است و آنها جمعی از مخالفان و منتقدان نظام را دعوت کرده اند تابه نام جنبش زنان و سایر جنبش های حقوق بشری، و با فضاسازی جدید، دولت روحانی و نظام جمهوری اسلامی و مردم ایران را با چالش های دیگری مواجه سازند و روند مذاکرات و کاهش تحریم ها را با مشکل مواجه سازند.
بیانیه کمپین گفتوگو درباره انرژی هستهای چندین پرسش درباره انرژی اتمی را مطرح کرده است. از جمله اینکه چرا انرژی هستهای مهم است و چرا باید تبدیل به یک مساله عمومی و گفتمان غالب در رسانهها شود؟ انرژی هستهای چقدر برای ایران توجیه اقتصادی دارد؟ آیا حق داشتن انرژی هستهای با حقوقی همچون حق داشتن محیط زیست سالم، حق زندگی در فضایی دور از تهدیدهای نظامی، حق داشتن تامین اقتصادی، حق سلامت انسان و… تداخل ندارد؟ آیا انرژیهای جایگزین همچون انرژی خورشیدی، بادی و… در کشور چهار فصل ایران نمیتواند جایگزین انرژی هستهای شود؟ آیا فجایعى مثل چرنوبیل یا فوکوشیما، نیروگاههاى هستهاى کشور زلزله خیزى مثل ایران را که از شمال تا جنوب آن بر خطوط گسل گسترده شده، تهدید نمىکند؟ و چرا تا کنون دولت ایران به کنوانسیون ایمنی هستهای ملحق نشده است؟
سپس این کمپین از تمامی دست اندرکاران و فعالان سیاسی و مدنی و نیز رسانهها درخواست کرده که بحث و گفتوگو درباره این سوالات را در برنامه خود قرار دهند تا انرژى هستهاى از «تک گویى دولتمردان» خارج شده و گفتوگوهاى تخصصى پیرامون آن شکل بگیرد.
ایجاد فضای گفتوگو؛ هدف اصلی کمپین
شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل در گفتوگو با دویچه وله در مورد شکلگیری کمپین گفتوگو درباره انرژی اتمی گفته است سال ۲۰۱۰ باز بحثهایی که بر سر خطرآفرین بودن نیروگاه اتمی بوشهر میان تعدادی از فعالان زنان درگرفته بود و موسسه زنان برنده صلح نوبل نشستی را در بلفاست کارگاهی آموزشی در زمینه مخاطرات استفاده از انرژی هستهای برای جهان برگزار کردند.
در این زمینه این پرسش مطرح است که چرا شیرین عبادی و سایر همراهان وی تنها کمپین در مورد انرژی هسته ای ایران را هم راستا با اظهار نظرهای اسرائیل و آمریکا و متحدان آنها پیگیری کرده اند و چرا در مورد ده ها نیروگاه اتمی دارای خطر در سراسر دنیا به ویژه در آمریکا و اسرائیل گفت وگو نمی کنند.
چرا این گفت وگوها تنها در مورد ایران مطرح شده که در حال حاضر فقط یک نیروگاه اتمی دارد و این چه نوع دلسوزی و کمپین و حرکت مدنی است که تنها ایران را هدف گرفته و همزمان با فشارها و تحریم های کشورهای غربی علیه ایران مطرح شده است.
اگر مسئله نیروگاه های اتمی مطرح است و یا انرژی هسته ای و سلاح های اتمی، چرا به کشورهای اسرائیل و آمریکا و روسیه و سایر کشورهای دارای این نیروگاه ها و سلاح ها، تذکرداده نمی شود و خطرات مطرح نشده و حرکت های مدنی علیه آن شکل نگرفته است؟
شیرین عبادی و تعدادی از فعالان حقوق زنان در مرکز حامیان حقوق بشر تصمیم گرفته اند از متخصصان محیط زیست، متخصصان علوم هستهای، متخصصان علوم اقتصادی و سایر علوم مرتبط دعوت کنند تا نظراتشان را در موافقت یا مخالفت با انرژی هستهای مطرح کنند و سایت مرکز حامیان حقوق بشر نیز این مقالات را به صورت هفتگی منتشر کرده و در اختیار عموم قرار دهد.
اما به قول نویسنده گزارش دویچه وله، چرا الان؟
امسال مذاکرات ایران با کشورهای غربی درباره برنامه اتمی ۱۰ ساله شد. در حقیقت ۱۰ سال است که برنامه اتمی ایران در سطح بین المللی حساسیت برانگیز شده و بر سر صلحآمیز بودن یا نبودن آن جدل است و در دولت احمدی نژاد که سخنان انتقادی علیه اسرائیل و غرب و سوال از هلوکاست و... مطرح بوده بیشترین تعداد قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل در همین دوران علیه ایران صادر شد. اما جالب این است که به فعالیت های هسته ای اسرائیل و آمریکا و سایر کشورهای جهان و نیروگاه های قدیمی و فرسوده سایر نقاط جهان هیچ توجهی نشده است. اگر انفجار و سلاح اتمی و انرژی هسته ای خطرآفرین است چرا این کمپین ها و قطعنامه ها و مذاکرات تنها روی ایران حساسیت برانگیز شده است و کسانی که ادعا می کنند جایزه صلح نوبل گرفته اند و برای حقوق بشر تلاش می کنند چرا تنها به گفت وگو و فشار و ایجاد فضای انتقادی علیه انرژی هسته ای در ایران و در بین مردم ایران توجه دارند؟!
همان طور که دویچه وله نیز اشاره کرده است، از آغاز ریاست جمهوری حسن روحانی و برپایی یک دور مذاکره رسمی و یک مذاکره غیر رسمی بین ایران و غرب، امیدهایی برای بهبود وضعیت پرونده اتمی ایران به وجود آمده است.
فضای داخلی ایران و عملکرد احزاب سیاسی و روشنفکران و مطبوعات ایران نیز نشان می دهد که بیش از هر زمان دیگر، شاهد همراهی احزاب و دیدگاه های مختلف سیاسی برای حمایت از دولت در جهت مذاکرات و کاهش تحریم ها و حساسیت ها در مورد انرژی هسته ای در ایران است.
اتفاقا برعکس آن چه عده ای تصور می کنند که سانسور خبری و دیدگاه های سیاسی در مورد انرژی هسته ای وجود دارد، در ایران مردم و احزاب و گروه های سیاسی و مطبوعات، خواستار پیگیری حقوق مردم ایران و کاهش تنش ها با غرب هستند و مذاکره با آمریکا نیز در راستای تحقق حقوق ملت ایران و دستیابی به انرژی هسته ای صورت می گیرد.
حال این سوال مطرح است که پس از 15 سال طرح مسئله انرژی هسته ای و انواع مذاکرات و هزینه های ملت ایران و تحریم ها و.... چرا کمپین گفت وگو در مورد انرژی هسته ای، به جای کاهش تحریم ها و دستیابی به حقوق ملت ایران در انرژی صلح آمیز هسته ای، عملا روند را به سمتی هدایت می کنند تا اصل برخورداری از انرژی صلح آمیز هسته ای را زیر سوال ببرند و با خطرآمیز برشمردن نیروگاه ها، ملت ایران را نسبت به برخورداری از نیروگاه ها و انرژی هسته ای بدبین کنند؟
وقتی ملت ایران و دولت های 16 سال اخیر، بارها بر ضرورت برخوردی ملت ایران از حقوق و چرخه سوخت تاکید کرده اند و این همه جنجال و قطعنامه و مذاکره و هزینه های تحریم و.... را قبول کرده اند چرا کمپین به این سمت رفته است که همه این تلاش ها و پایداری و صبر و هزینه ها را نادیده گرفته و عملا به سمتی حرکت می کند تا برخورداری از انرژی هسته ای را برای ملت ایران نادیده بگیرد؟
شیرین عبادی و همراهان وی، طوری از منابع آب و باد و خورشید و نفت درایران سخن می گویند که گویی برای همیشه و درطول تاریخ، این انرژی ها ماندگار خواهند بود و حق دستیابی به فناوری های نوین که گام نخست آن انرژی هسته ای است را برای ملت ایران نادیده می گیرند!
اگر قرار باشد که جهان به تدریج وابستگی به نفت را کاهش دهد باید انرژی های جایگزین و فناوری آن را طبق حقوق بین المللی و قواعد جهانی دنبال کند و نمی توان با خطرآمیز شمردن انرژی هسته ای، ملتی را ازحق برخورداری از انرژی اتمی باز داشت.
شیرین عبادی در توضیح این مسئله که چرا در این برهه زمانی که امید به حل مناقشه اتمی ایران بیش از همیشه است، چنین کمپینی آغاز به کار کرده، تاکید میکند که این حرکت بههیچ وجه در مخالفت با مذاکرات دولت ایران با گروه ۵+۱ نیست، بلکه «یک برنامه عمیق فرهنگی و در حقیقت دفاع از آزادی بیان است».
و حال سوال این است که با این بهانه، چه موضوعی قرار است دنبال شود؟ آیا به دنبال آن هستند که در شرایطی که دولت روحانی بر سر کار است با برخی مباحث و تندروی ها، فضای سیاسی و همکاری در داخل کشور که با رویکرد میانه روی دنبال می شود به مسیری دیگر منحرف کنند؟
در شرایطی که اصولگرایان واصلاح طلبان پذیرفته اند که برای کاهش مشکلات باید افراط و تندروی ها را کنار گذاشته و میانه روی را دنبال نمایند تا مذاکرات پیگیری و حقوق ملت ایران و کاهش تحریم ها و رفع نگرانی های جهانی را بر طرف نمایند و اعتماد متقابل بین ایران و کشورهای جهان ایجاد شود، چرا شیرین عبادی و کمپین گفت وگو در باره انرژی اتمی، به خیال خود می خواهد با این توافق و همراهی احزاب و گروه ها مقابله کند؟
و در شرایطی که آمریکا و غرب و ایران به کاهش تنش ها و پیشرفت مذاکرات خوشبینی نسبی دارند، چرا برخی به دنبال ایجاد تنش از زاویه ای دیگر هستند و تلاش می کنند که فضای انتقادی را علیه دولت و نظام جمهوری اسلامی تقویت نمایند تا کاهش فشارهای جهانی در دولت روحانی، را به نوعی دیگر و از سوی فضای گفت وگوی مدنی افزایش دهند؟
به نظر می رسد که مخالفان نظام جمهوری اسلامی تصور کرده اند که چالش های برنامه هسته ای، و اثرگذاری تحریم ها به جایی خواهد رسید که نظام و دولت را تسلیم خواسته های آنها و اسرائیل و انگلیس و آمریکا خواهد کرد و آنها می توانند با اعمال فشار بر نظام و دولت و ملت ایران، به خواسته های خود برسند.
اما امروز روند سیاسی داخلی و دیپلماسی خارجی به نوعی دیگر چرخش کرده و در داخل کشور فضای همکاری و همدلی و میانه روی ایجاد شده و در سطح بین المللی، پیشرفت مذاکرات را شاهد هستیم و فضای تنفس جدیدی برای تحقق دستاوردها و حفظ حقوق ملت ایران ایجاد شده است، در نتیجه تندروها و افراطیون که در هر شرایطی فشار بر نظام جمهوری اسلامی را پیگیری می کنند، ناامید از اتفاقات جدید هستند و در نتیجه سعی دارند تا در پوشش حقوق بشری و دلسوزی برای ملت ایران به خاطر خطرات نیروگاه اتمی و سایر نیروگاه ها و طرح مسائل زلزله خیز بودن ایران و... دستاوردهای نظام و دولت روحانی و پایداری ملت ایران را زیر سوال ببرند و توپ را به زمین ملت ایران بیندازند و این سوال را مطرح کنند که آیا اصولا نیروگاه هسته ای و انرژی هسته ای مفید است یا خیر؟
اگر قرار بود این مباحث مطرح شود باید در دوره هاشمی رفسنجانی و دولت خاتمی، به این مسائل پرداخته می شد و سوال این است که چرا تاکنون این کمپین راه اندازی نشده و چرا این همه سال تاخیر داشته است و اگر یک مسئله مهم است چرا تاکنون مطرح نشده است؟
همچنین اگر زلزله خیز بودن ایران و بی توجهی به استانداردها و خطرات تا این حد نگران کننده است چرا در کشوری مانند ژاپن که دائم در حال لرزیدن است چنین نیروگاه هایی ایجاد می شود. چرا در روسیه با وجود حوادث اتمی یا در آمریکا و....به خاطر خطرات تروریست ها چنین نیروگاه هایی توسعه می یابند؟
شیرین عبادی در پاسخ به این انتقادهای به جا میگوید: «اگر عدهای فکر میکنند این حرکت دیر بوده، چرا خودشانهمان موقع شروع نکردند؟ و در ثانی اگر حرکتی دیر بوده، این دلیل نمیشود که هرگز راجع به آن صحبت نکنیم. ما نباید صورت مسئله را پاک کنیم و باید به این مسئله بیندیشیم که آیا صحبت کردن و اطلاعرسانی در زمینه مهمترین مسئلهٔ ایران درست است یا خیر. ما کمپینی برای گفتوگو آغاز کردهایم. آیا کسی مخالف گفتوگوست؟ آیا حرف زدن ممنوع است؟ آیا ما هم باید از دولت ایران که هر گونه صحبت را در این زمینه ممنوع کرده است تبعیت کنیم؟»
این در حالیست که سخن گفتن در مورد انرژی صلح آمیز هسته ای به عنوان حق مسلم ملت ایران سال هاست که در داخل و خارج ایران مطرح می شود و ملت ایران چه درانتخابات و رای دادن به افرادی که خواستار پیگیری این حق ملت ایران بوده اند و چه در مقالات و اظهار نظرها، همواره موضوع انرژی هسته ای مطرح بوده است.
ملت ایران و سیاستمداران هر دو جناح سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا، در سال های اخیر همواره به این موضوع توجه داشته اند که حتی اگر بحث انرژی هسته ای مطرح نباشد مانند سال های بعد از انقلاب اسلامی، تحریم های آمریکا و متحدان آن و نوع برخورد آنها با یک کشور مستقل و با رویکردی متفاوت از ادبیات سرمایه داری جهانی، ادامه خواهد داشت.
در مقطعی بحث سفارت آمریکا و گروگان ها، انقلاب اسلامی ایران و آثار بر منطقه و جهان مورد توجه بود. در مقطعی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران برای تضعیف نظام جمهوری اسلامی در دستور کار آنها بود. مدتی درگیری های سیاسی و حمایت از منافقین و گروه های سیاسی مخالف نظام و پس از آن مسائل حقوق بشر، حمایت از اصلاح طلبان تندرو و مخالفان نظام، حوادث بعد از انتخابات سال 88 و.... مطرح شد.
براین اساس، مخالفت و دشمنی برخی کشورهای غربی از زمان مشروطه و دخالت انگلیس و از زمان نهضت ملی شدن صنعت نفت و کودتا علیه دکتر مصدق و.... همواره وجود داشته و امروز بحث انرژی صلح آمیز هسته ای مورد توجه آنهاست.
آنها نمی خواهند که یک دولت و ملت مستقل و بدون وابستگی به آمریکا وانگلیس که اسرائیل را به رسمیت نمی شناسد، بدون چالش و آسوده باشد و دستاوردها و خودکفایی سیاسی اقتصادی خود را حفظ کند. حتی با رژیم شاه نیز در چارچوب اوپک برخورد داشتند.
این مسائل نشان می دهد که طرح مباحثی مانند کمپین گفت وگو در مورد انرژی هسته ای نیز بهانه ای است برای تحت فشارقرار دادن نظام جمهوری اسلامی، تا از این طریق بحث ها انحرافی ایجاد نمایند و نشان دهند که روند میانه روی و اعتدال در دولت روحانی بدون نتیجه است و نباید ادامه یابد و باید تندروی ها و انتقادها و مخالفت ها جایگزین همراهی اصلاح طلبان واصولگرایان و سایر گروه های سیاسی و مردم با دولت روحانی شود.
شیرین عبادی می خواهد از طریق حضور فعالان حقوق زنان، حضور خود را درجنبش زنان حفظ کند تا از این طریق فرصتی برای طرح مباحث دیگر حقوق بشری داشته باشد و توجه دانشجویان، زنان و سایر منتقدان را جلب کند و به بهانه گفت وگو در مورد انرژی هسته ای، این جنبش را که بعد از حوادث سال 88 خاموش شد، دوباره روشن نماید.
نقش فعالان حقوق زنان در راهاندازی این کمپین
شیرین عبادی در گفتوگو با دویچه وله در پاسخ به این سوال که اصولا رابطه فعالیت برابری خواهان جنسیتی با بحث انرژی اتمی چگونه رابطهای است؟ با اشاره به رابطه مستقیم استفاده از انِرژی اتمی توسط ایران و اعمال تحریمهای اقتصادی علیه این کشور و نیز خطر وقوع درگیری نظامی می گوید: در تحریم، جنگ و ناامنی، زنان بیشترین صدمه را میبینند. اگر مسئلهٔ تحریمها به اقتصاد خانواده فشار میآورد، زنان در تحمل این فشار سهم عمدهای دارند!
این موضوع به خوبی نشان می دهد که شیرین عبادی سعی دارد به این وسیله و طرح موضوع تحریم و... دوباره بخشی از زنان را که قبلا با ادبیات برابری جنسیتی فعالیت می کردند را انرژی دوباره بدهد تا این بخش از مخالفت ها و انتقادهای داخل ایران دوباره زنده کند و جریان سرد شده و خاموش جنبش سبز را به گونه ای زنده کند تا شاید فرجی باشد و مخالفت ها علیه نظام را شاهد باشد.
این در حالیست که بعد از انتخابات 92، اصولا فضای سیاسی ایران فضایی همراه با آرامش و همراهی و امید و تدبیر است و تمام جناح های سیاسی اصلاح طلب و اصوگرا با دولت روحانی همراه شده اند.
مردم به امید کاهش مشکلات تحریم و... از طریق مذاکره و به کار گرفتن سیاست های با تدبیر دولت در اقتصاد در حال همکاری با دولت و نظام و تحمل مشکلات هستند و به مخالفان نظام و درگیری های سیاسی و این جناح و آن جناح و یا حمله نظامی و حمایت آمریکا از مخالفان نظام توجهی ندارند بلکه می خواهند دولتی میانه رو و در چارچوب نظام جمهوری اسلامی، تقویت شود و مشکلات را کاهش دهد و توسعه اقتصاد و رفاه اجتماعی و حفظ حقوق ملت ایران را تحقق بخشد.
خانم عبادی همچنین به هدف اصلی این کمپین که ایجاد فضای گفتوگو درباره انرژی اتمی است اشاره و تصریح میکند که آنچه تلاشگران این کمپین در پی آنند، آزادی بیان و غلبه بر سانسور حکومتی در حوزه انرژی اتمی است و با بسته شدن پرونده اتمی ایران، فعالیت کمپین تمام نمیشود.
حسن روحانی رئیس جمهوری ایران اظهار امیدواری کرده که تا یک سال دیگر پرونده اتمی ایران بسته شود. وزیر خارجه ایران نیز گفته خروج پرونده ایران از شورای امنیت سازمان ملل و بحث درباره برنامه اتمی ایران تنها در آژانس بین المللی انرژی اتمی، نزدیک است.
اما سوال این است که چرا این موضوع در زمان دولت اصلاح طلب خاتمی مطرح نبود و چرا در دولت احمدی نژاد که انواع قطعنامه ها و تحریم ها و فشارها رو به افزایش بود شیرین عبادی به دنبال چنین کمپینی نبود و چرا در حال حاضر که آقای روحانی و آقای ظریف اعلام کرده اند که مذاکرات را یکساله به نتیجه می رسانند چنین کمپینی آغاز شده تا به نوعی دیگر فشار علیه نظام را افزایش دهد.
این مسائل نشان می دهد که شیرین عبادی و همراهان وی همواره به دنبال ایجاد شرایط افراطی و افزایش فشار بر نظام و مردم ایران هستند. در زمان دولت خاتمی، مسائلی که اصلاح طلبان دنبال می کردند مورد توجه آنها بوده و چون دولت اصلاح طلب سرکار بوده انتقاد از انرژی اتمی به صلاح نبوده و با خواسته مردم در تضاد بوده است و نظر سنجی های بین المللی از مردم ایران نیز این موضوع را ثابت می کرد که نباید با انرژی هسته ای مخالفت می کردند.
در دولت احمدی نژاد نیز موضوع انرژی هسته ای باعث صدور بخشنامه ها شده بود و این موضوع برای شیرین عبادی و همراهان او جذابیت بیشتری داشته و نیازی به مخالفت با این موضوع نبوده است اما حالا که دولت تدبیر و امید و میانه رو بر سرکار آمده است، فشارها رو به کاهش است و این موضوع از نظر مخالفان نظام جالب نیست و باعث تقویت نظام و دولت جمهوری اسلامی می شود...
به گفته شیرین عبادی کمپین "گفتوگو درباره انرژی اتمی" به معنای مخالفت با مذاکرات هستهای نیست. من امیدوارم که دولت ایران با مذاکرات بتواند اختلافش را با جهان غرب بهویژه گروه ۵+۱ حل کند و امیدوارم که سایه تحریمها از سر ایران دور شود و فشاری که بر مردم میآید کاسته شود. اما در آن صورت هم باز ما بایستی راجع به انرژی هستهای صحبت بکنیم!
وی همچنین به برخورداری ایران از انرژی خورشیدی و امکان استفاده از آن به جای انرژی اتمی اشاره میکند. خانم عبادی ادامه میدهد: «نیروگاه برق بوشهر که ممکن است مخاطرات زیادی برای ایران فراهم کند، فقط سه درصد برق ایران را تأمین میکند. آیا تأمین سه درصد برق کل ایران به مخاطرات احتمالی میارزد یا خیر؟ اینها سئوالاتیست که همیشه مطرح بوده و خواهد بود و هیچ ارتباطی به مذاکرات ایران با ۵+۱ ندارد.