عده ای در سال های اخیر برای همصداشدن با کشورهای غربی و نهادهای به اصطلاح حقوق بشری و کسب توجه و رضایت آمریکا و غرب، موضوع مخالفت با قصاص و اعدام را مطرح ساخته اند و جنبش هایی راه انداخته اند تا امنیت و ارامش کشور را به هم بزنند و قانون و اقتدار قانون را تضعیف نمایند...
گروه سیاسی - سایت ملی مذهبی در مطلبی به تاریخ 21 تیرماه 93 با عنوان "دکتر ملکی؛ یک ملت است" به تجلیل از محمد ملکی از فعالان جریان فتنه سال 88 پرداخته و با بازخوانی تاریخ زندگی و سوابق سیاسی و فعالیت او، بخشی از تخریب ها و مخالفت های وی با نظام و مصلحت مردم و کشور را نادیده گرفته و با تحریف سوابق وی تلاش کرده که از چنین افرادی یک الگوی تاریخی معرفی کند و او را در حد بزرگان تاریخ معرفی کند.
به گزارش بولتن نیوز، جالب این است که در لفافه گرایش محمد ملکی به منافقین و گروه های ضد انقلاب را مطرح کرده است.
منظور نویسنده دقیقا مشخص نیست که قصد دارد مبارزات ملی مذهبی و نهضت ملی شدن صنعت نفت و رهبری دکتر مصدق و انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی و حضور مبارزانی مثل طالقانی و شریعتی را مطرح سازد و آقای ملکی را در این مسیر تحلیل کند، یا این که می خواهد منافقین و فتنه جویان سال 88 را وارث 70 سال مبارزه ملی و اسلامی از دهه 30 تاامروز معرفی کند و فعالیت سال های اخیر آقای ملکی را مهر تاییدی بر فعالیت های یک دهه اخیر گروه های ضد انقلاب ارزیابی کند؟
نویسنده با حرارت و احساسات، به مغلطه کاری دست زده ومسیر تاریخ و انقلاب و مبارزه را به سمت فتنه گری های سال های اخیر منحرف کرده است. این در حالیست که اصل مسیر مبارزه و انقلاب، آن چیزی نیست که آنها علاقمند هستند باشد، بلکه آن چیزی است که اکثریت مردم پیگیری کرده اند و امنیت و آرامش و دستاوردهای امروز جامعه محصول هوشمندی بزرگانی چون امام خمینی بوده است.
در بخشی از این مقاله آمده است:... مجاهدی بود فی سبیل الله و پیشتاز... از مبارزات ملی در زحمتکشان ایران و نیروی سوم تا نهضت مقاومت ملی. رابط دانشجویان برون و درون مرز. پشت صحنه بسیاری از مبارزات انقلابی آن روزگار و پیشتاز اساتید دانشگاه و پیشتاز تحصن آزادی خواهانه و برابری طلبانه تا پیروزی انقلاب ضد سلطنتی بهمن ۵۷، رئیس دانشگاه تهران به امر و خواست پدر طالقانی کبیر و ایستاده قاطع در برابر کودتای فرهنگی [امام] خمینی و یارانش. پنج سال زندان و دوبار محکومیت به اعدام و فضل خدا و رهایی. سالها رنج و درد و مصیبت. باز زندان در سالهای ۷۹ و ۸۰ به جرم ملی مذهبی بودن. به جرم مصدقی بودن و ملی گرایی که[امام] خمینی ارتدادش خوانده بود و مذهبی بود به طریق طالقانی و شریعتی و حنیف بنیانگذار ... و باز زندان پس از ... خرداد ۸۸ نامش دکتر محمد ملکی است. بچه تجریش و شمیرانات
این جملات در سایت ملی مذهبی به خوبی نشان داده که ملکی و افرادی مثل او که وابستگی فکری و عملی به منافقین و گروه های ضد انقلاب داشته اند از ابتدای پیروزی انقلاب، مخالفت با امام خمینی و نظرات و احکام جمهوری اسلامی را آغاز کرده اند و از مخالفت با انقلاب فرهنگی در ابتدای انقلاب، تا مخالفت با نتایج انتخابات در سال 88 و گسترش آتش فتنه فعال بوده اند.
این در حالیست که عملکرد ملکی در سال های قبل و بعد از انقلاب، نزدیک به منافقین، گروه های انحرافی و ضد انقلاب بوده است.
این افراد هر گاه که فرصت حضور در جامعه را داشته اند به جای همراهی با مردم برای حل مشکلات جامعه، از طریق رسانه ها و مطبوعات، از طریق کتاب و دانشگاه و از طریق کف خیابان ها، افکاری شبیه به افکار منافقین و مخالفت و ضدیت با جمهوری اسلامی و مصالح و منافع مردم را پی گرفته اند و جامعه را به سمت ناآرامی و تنش برده اند.
همچنین در بخشی از مطلب سایت ملی مذهبی آمده است: "چریک عرصه هاست این مرد. از عرصه خیابان تا چاپ نشریه و یاری برای کتاب آگاهی بخش تا دانشگاه و تدریس و تا امروز مبارزه بر علیه اعدام."
این نکات نشان می دهد که نویسنده نیز موارد عملکرد غیر قانونی افرادی چون آقای ملکی را برشمرده است.
به عنوان مثال در سال های اخیر عده ای برای همصداشدن با کشورهای غربی و نهادهای به اصطلاح حقوق بشری و کسب توجه و رضایت آمریکا و غرب، موضوع مخالفت با قصاص و اعدام را مطرح ساخته اند.
در حالی که خودشان خوب متوجه شده اند که بسیاری از اعدام ها طبق حکم اسلام انجام شده است بخش عمده ای از اعدام ها به خاطر عملکرد قاچاقچیان و سوداگران مرگ بوده است. بخشی نیز دفاع از جان و ناموس و زندگی افراد جامعه است و با وجود رافت اسلامی و گذشت حاکم و همراهی قوه قضاییه برای ساماندهی زندگی و مشکلات زندانیان و مجرمین ومتهمان، در واقع این خود مردم و شاکیان هستند که باید گذشت کنند و هر جا که گذشت بوده است و افراد مختلفی برای جلب رضایت تلاش کرده اند و مادران و پدران از قصاص حکم فرزندان خود گذشته اند، نتیجه نجات متهمان و مجرمان از حکم اعدام بوده است.
اما در مواردی که خسارت و تخریب علیه منافع ملی مطرح بوده، قانون نیز برای اجرای عدالت قاطعانه و با اقتدار عمل کرده است.
در سرزمینی که به خاطر همسایه بودن با افغانستان و ترانزیت قاچاق مواد مخدر، سنگر اول مبارزه با قاچاق است، نباید انتظار داشت که هیچ اعدام و قصاصی نباشد و اجرای قانون نباشد.
در نتیجه برخی تحرکات ضد انقلاب و وابستگان به غرب در پوشش حقوق بشر، حقوق زنان، جنبش ضد اعدام و... نه تنها راهگشای مشکلات جامعه ایران و کشورهای همسایه نیست بلکه عملا در جهت خواست کشورهای غربی برای تضعیف جمهوری اسلامی است.
به عبارت دیگر، نمی توان انتظار داشت که حکم اعدام به عنوان احکام بازدارنده نقض شود یا به طور کلی حذف شود.
علاوه بر فعالیت ملکی در داستان لغو گام به گام اعدام و تضعیف قانون و اقتدار قانون در مقابله با خشونت و قاچاق و اعمال غیر قانونی، ملکی مدعی مخالفت با برخورد قانونی با منافقین و گروه های انحرافی و تروریست های اول انقلاب است و در این مقاله آمده است که ملکی خود ۳۰۰ ، ۳۰۰ و ۴۰۰، ۴۰۰ تیر خلاص را در زندانهای دهه ۶۰ شمرده است. می داند اعدام زندگی کش و در روزگار ما بی حاصل است.
اما نه سایت ملی مذهبی ونه آقای ملکی به این پرسش پاسخ نداده است که با تجزیه طلبان، ضد انقلاب و کسانی که مسلحانه به قصد براندازی نظام و برهم زدن آرامش در کشور فعالیت می کردند و بسیاری از مردم و مسوولان را ترور کردند و در خیابان ها آتش فتنه را برپا کردند و.... به راستی چگونه باید برخورد شود؟
آیا وقتی منافقین فرصت یافتند که در روزگار صدام از کشور خارج شوند، به فعالیت سیاسی پرداختند یا بار دیگر خود را تجهیز کردند و در کنار نیروهای صدام به کشور حمله کردند و شعار از مهران تا تهران را سردادند؟!
چنین رفتارهایی و چنین اعمالی، اگر با حکم و اقتدار قانون مواجه نشود، نمی تواند امنیت را برای کشور به همراه داشته باشد.
اگر امروز امن ترین کشور منطقه را داریم و آقای ملکی و همفکران ایشان، امکان فعالیت سیاسی به شیوه ایران را دارند و مانند سوریه و عراق و مصر و افغانستان، آتش فتنه و جنگ بر علیه آرامش مردم را نداریم، به خاطر برخورد نظام جمهوری اسلامی با اخلالگران و فتنه گران و به خاطر حمایت مردم از طریق صندوق های رای است.
در بخش دیگری از مقاله آمده است: می داند راه حل اعدام متعلق به زمانه ای پیش از زمانه ماست و زمانش سپری شده. پس بر لغو اعدام پای می فشرد. منظومه فکری دکتر ملکی را اگر بخواهیم ترسیم کنی ضلعی از مصدق دارد و ضلعی از طالقانی. ضلعی از شریعتی و ضلعی از حنیف بنیانگذار.
نویسنده تلاش کرده که حرکت ملکی و افرادی مثل او بعد از جریان فتنه را در مسیر منافقین، حرکت در راستای خواست کشورهای غربی و طرح ها و پروژه هایی که آنها با نام جنبش ضد اعدام، حقوق بشر، جنبش زنان، و... راه انداخته اند را مثبت و تاریخی جلوه دهد و مخاطبان را تشویق به ادامه این مسیر کند و لذا از واژه های مصدق و طالقانی و شریعتی و حنیف نژاد و... به گونه ای استفاده کرده تا موضوع منافقین را پنهان کند.
اما مردم و جوانان خوب درک کرده اند که این گونه حرکت های فتنه جویانه جز ایجاد ناامنی و سواستفاده دشمنان و آمریکا و غرب نتیجه ای به همراه نداشته است.