گروه سیاسی: روزنامه های اصلاح طلب، طی اقدامی کاملا خودجوش و غیرهماهنگ(!!!) برای حمایت از مواضع آقای هاشمی رفسنجانی، دست به تحریف و تقطیع سخنان حمید انصاری، قائم مقام موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی زدند.
به گزارش بولتن نیوز، طی چند روز اخیر، نقل مجدد مصاحبه هاشمی رفسنجانی با ماهنامه ارتباطات و اظهارنظر وی مبنی بر پیشنهاد حذف شعار مرگ بر آمریکا به امام خمینی و پذیرفتن این موضوع از سوی امام، واکنش های متعددی را برانگیخت.
عده ای بر آن عقیده بودند که چون صاحب این سخن، آقای هاشمی است بنابراین بدون تردید نقل قول وی درست است و صحت دارد. و عده ای دیگر نیز با تأکید بر مشی امریکاستیزی امام خمینی تا پایان عمرشان (که حتی در نامه ها و پیام های آخرین عمر ایشان نیز این موضوع به کرّات مشاهده شده است) این موضوع را خلاف دانستند.
این موضوع البته هیچگاه موجب نشد تا موسسه تنظیم و نشر آثار امام در مورد آن اعلام موضع کند. تا آنکه دیروز حمید انصاری، قائم مقام این موسسه پیرامون این مسأله موضوعاتی را بیان کرد. اما در کمال تعجب روزنامه های اصلاح طلب در راستای سیاست حمایت از هاشمی رفسنجانی، حتی به موسسه تنظیم و نشر آثار امام نیز رحم نکردند و سخنان حمید انصاری را آنگونه که خود می خواستند منعکس کردند.
اما برای آنکه مخاطبین محترم، در چند و چون این ماجرا قرار بگیرند، اجازه بدهید تا در ابتدا، سخنان حمید انصاری و اظهارنظر وی در این مورد را بدون تحریف و تقطیع، و خارج از قاعده روزنامه های اصلاح طلب منتشر کنیم. انصاری در پاسخ به سوالی مبنی بر موضع موسسه تنظیم و نشر آثار امام در مورد خاطرات هاشمی پیرامون حذف شعار مرگ بر آمریکا چنین می گوید:
«بنده در اینجا درصدد دفاع از این دو مطلب و یا نقد آن نیستم، بلکه بیان واقعیات را از منظر وظیفه نظارتی موسسه در محدوده ارتباط موضوع با حضرت امام بررسی میکنم. اول اظهارات ایشان در باره حذف شعار را بررسی کنیم و بعد موضوع نامه ایشان به امام. و خوب است که نقل به مضمون نکنم بلکه عین سوال و جواب را از کتاب صراحتنامه مرور کنیم: «سوال: یکی از سوالات ما درباره خاطرات شما نکتهای است که درباره حذف شعار «مرگ بر آمریکا» آوردید و گفتید امام با حذف این شعار موافق بودند. انتشار این مطلب در خاطرات شما واکنشهای تندی را به همراه داشت و جوسازیهای سیاسی زیادی علیه آن شد. میخواهیم آن خاطره را نه به شکل مکتوب، بلکه از زبان شما بشنویم که واقعیت آن چه بود؟ جواب: تمام مطلب همان بود که نوشته بودم. الان هم دقیقا یادم نیست که چه نوشتم...»
ملاحظه میکنید که آیتالله هاشمی در پاسخ به سوال فوق هیچ مطلبی را به امام نسبت نداده و موضوع را به نوشته دیگری ارجاع داده است که آن را هم عیناً مرور خواهیم کرد. آیتالله هاشمی رفسنجانی در ادامه جواب به این سوال و سوال بعد، مطالبی را مبنی بر نپسندیدن شعار مرگ گفتن نسبت به دولتها و اشخاص بیان کرده است اما نه تنها تصریحی به اینکه این نظر امام است ندارد بلکه تأکید کردهاند که این نظر خودشان است. البته بنده معتقدم که این نظر ایشان به خصوص با همان مبنایی که در ادامه سخنشان به قرآن استناد کردهاند، قابل نقد است. ولی این موضوع –یعنی اظهارنظر شخصی، بدون آنکه آنرا به امام نسبت بدهند- ربطی به موسسه و وظیفه نظارتی آن ندارد. طبعا موسسه از آراء و مبانی نظری امام دفاع میکند. موسسه در جایی حق اظهار نظر دارد که مطلبی به امام نسبت داده شده باشد و یا تفسیری از دیدگاه امام و به نام امام ارائه شود که خلاف نص بیان امام باشد.
باید ببینیم که ایشان در این باره در خاطرات خود چه نوشتهاند و موسسه در مقابل آن چه موضعی باید داشته باشد.
همه آنچه که آقای هاشمی در خاطرات خود در این باره گفتهاند به 4 فراز مربوط میشود که عینا از کتاب خاطرات ایشان نقل میکنم:
1 – در ذیل خاطرات روز 16 فروردین 1362 «...احمد آقا تلفن کرد و اطلاع داد، امام با پیشنهاد قطع شعار «مرگ بر آمریکا و مرگ بر شوروی» از رسانههای دولتی موافقت کردهاند و پذیرفتهاند که بگویند به امر امام قطع شده است. »
2 - 20 فروردین 62 « ... ظهر احمد آقا آمد. اعترافات تودهایها را به ایشان دادم که بخوانند و به اطلاع امام برسانند. قرار شد از طرف امام رسما به صداوسیما ابلاغ کنند که [شعار] مرگ بر آمریکا و مرگ بر شوروی را که در شعارهای مردم میآید، حذف کنند و دوستان دیگر هم موافقاند.»
3 - 1 اردیبهشت 62 «... جلسه شورای مرکزی حزب [جمهوری اسلامی ] داشتیم. درباره دستور امام برای حذف شعارهای مرگ برآمریکا و «مرگ بر شوروی» بحث داشتیم که شیوه حذف آن ـبه صورتی که عکسالعمل بدی نداشته باشد ـ انتخاب شود. »
4 - 14 تیر 63 «... [آقای امام موسوی] نماینده شوشتر هم آمد و پیشنهاد قطع شعار مرگ برآمریکا و شوروی را میداد. گفتم به طور اصولی تصمیم گرفتهایم، امام هم موافقت کردهاند ولی منتظر فرصت هستیم .»
موضوع هر 4 خاطره، قطع و حذف شعار «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر شوروی» (که به صورت توأمان در شعارهای سراسری مردم گفته میشد) است نه فقط شعار مرگ بر آمریکا، آنهم قطع این شعار مرکّب از رسانههای دولتی و رادیو تلویزیون نه حذف آن از ادبیات سیاسی مردم در تظاهرات و راهپیماییها و مناسبتها. مردم ایران در جریان انقلاب بر اساس بخشنامه و دستور کسی شعار مرگ برآمریکا و شوروی نمیگفتند که اکنون قطع آن نیاز به ابلاغیه داشته باشد. انقلاب اسلامی مستقل از نظام سلطه شرق و غرب حاکم بر جهان آن روز شکل گرفته بود. مردم ایران علاوه بر خاطرات تلخی که از سابقه اشغال کشورشان در گذشته و دخالت بیگانگان در تحمیل کودتای رضاخان و دخالت آمریکا و انگلیس از کودتا علیه دولت ملی دکتر مصدق و خیانتهای حزب توده و دیگر احزاب کمونیستی داشتند در مبارزه علیه استبداد رژیم پهلوی شاهد حمایتهای دو قطب شرق و غرب به سردمداری آمریکا و شوروی از رژیم مستبد پهلوی بودند. بعد از پیروزی انقلاب نیز موج خشونت و تجزیهطلبی و ترور توسط احزاب و گروهکهای وابسته به دولتهای خارجی که اسناد این وابستگیها در جریان اشغال سفارت آمریکا به دست آمده و منتشر شده بود، و لو رفتن ارتباطات جاسوسی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) با سفارت شوروی در ماجرای دستگیری یکی از کادرهای سازمان به نام سعادتی، و پناه دادن دولتهای غربی به وابستگان رژیم و تروریستها و ضدانقلابیون فراری و تشکیل کانونهای فعال با هدف سرنگونی نظام تازه تأسیس مردمی ایران در آمریکا و برخی کشورهای اروپایی، واقعیتهایی تلخ و عریانی بودند که مردم ایران آنرا با تمام وجود حس میکردند.
دو سال بعد از پیروزی انقلاب، مردم حمایت همه جانبه آمریکا و شوروی از تجاوز صدام و تحمیل جنگ به ایران را دیده بودند. اشغال بخشهایی وسیع از ایران و جنایتها و بمبارانها و کشتارهای صدام در جنگ تحمیل شده به مردم ایران فقط با چراغ سبز و حمایت مالی و سیاسی و تسلیحاتی آمریکا و شوروی و دولتهای وابسته به این دوقطب امکان پذیر بود و عملی شد. این واقعیتهای غیرقابل انکار بودند که زمینه سر دادن شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر شوروی را تشدید میکرد. این شعار ابراز محکومیت و انزجار ملت ایران از آن همه دخالت نامشروع و جنایت و دشمنی ظالمانه ابرقدرتهای آن زمان بود، و این کمترین و بدیهیترین حق الهی و انسانی ملت ایران بود و کسی نمیتوانست به صورت دستوری و تصنعی آن را بر زبان مردم بنشاند و یا از آنان بستاند. به کاربردن اینگونه شعارها زمانی ممنوع و ناپسند است که به ناحق و ناروا باشد و گرنه حق فریاد اعتراض مظلوم علیه ستمگر در همه فرهنگهای عالم به رسمیت شناخته شده است و اختصاص به ملت ایران ندارد. در فرهنگ اسلام هم، قرآن کریم با رسائی هرچه تمامتر میفرماید: لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الّا من ظلم.
خاطرهای که آقای هاشمی رفسنجانی در موضوع حذف شعار نسبت به امام ذکر کرده است مربوط به موافقت و دستور امام بر قطع این شعار از رسانههای دولتی است. مطلبی که در سال 62 روی میز بررسی و تصمیمگیری مسئولین نظام و رهبری انقلاب قرار داشت همین بود نه بحث بر سر دستور و یا توصیه به مردم برای حذف این شعار. در عبارات خاطرات آقای هاشمی هم که بر اساس یادداشتهای ثبت شده روزانه میباشد به صورت دقیق تصریح شده است که موضوع موافقت و دستور امام حذف شعار «مرگ بر آمریکا و مرگ بر شوروی» از رسانههای دولتی بوده است نه نفی و نهی از این شعار.»
با توجه به سخنان حمید انصاری، کاملا مشخص است که آقای هاشمی به امام خمینی، تنها در مورد حذف شعار مرگ بر شوروی و مرگ بر آمریکا از «رسانه های دولتی» سخن گفته اند نه در مورد حذف آن از تجمعات و راهپیمایی های مردمی و یا حذف سراسری و کشوری آن که اساسا به همان دلایلی که آقای انصاری برشمردند، امکان پذیر هم نخواهد بود. کما اینکه چنانچه پیشتر بیان شد امام خمینی حتی در نامه ها و پیام های آخر عمر مبارک شان نیز خواهان ادامه شعار مرگ بر آمریکا بوده اند.
و حالا باید دید که آیا موسسه تنظیم و نشر آثار امام از سانسور سخنان قائم مقام این موسسه و انعکاس مغرضانه و دلبخواهانه آن توسط روزنامه های اصلاح طلب شکایت خواهد کرد یا نه!
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
کمی انصاف داشته باشیم اخبار شما بهتر از خبرگزاری های دیگربوده مورد پسند می باشدموفق باشید