برای ما انسانها، گربه ها موجودات بسیار بانمک و جذابی هستند. خود گربه ها هم خود را جزء لاینفک محیط اطراف انسان تلقی می کنند. در هر صورت، پنجه ی گربه بسیار شگفت انگیزی می باشد. مثلا، به آسانی می تواند قفل آیفون شما را باز کند. در اینجا نگاهی به قدرت ناشناخته یا کم شناخته ی پنجه ی گربه ها می اندازیم. آیا خود گربه ها هم از قدرت پنجه های خود آگاهند؟
بولتن نیوز/ گروه دانش و فناوری- برای ما انسانها، گربه ها موجودات بسیار بانمک و جذابی هستند. خود گربه ها هم خود را جزء لاینفک محیط اطراف انسان تلقی می کنند. در هر صورت، پنجه ی گربه بسیار شگفت انگیزی می باشد. مثلا، به آسانی می تواند قفل آیفون شما را باز کند. در اینجا نگاهی به قدرت ناشناخته یا کم شناخته ی پنجه ی گربه ها می اندازیم. آیا خود گربه ها هم از قدرت پنجه های خود آگاهند؟
1.آب تمیز
آیا تا به حال دقت کرده اید که گربه با پنجه هایش آب می خورد؟ گفته می شود نیاکان گربه ها در بیابان زندگی می کردند. گربه ها به خاطر گل آلود بودن آب در بیابان، از پنجه هایشان برای فیلتر و تصفیه ی آب استفاده می کردند.
2.باز کردن قفل آیفون
عملکرد شناسایی اثرانگشت روی آیفون 5s توسط گربه ها با موفقیت آزمایش شده است. احتمال می رود که پنجه ی گربه ها هم دارای ویژگی های منحصر به فرد باشد. یعنی با ثبت پنجه ی گربه تان برای باز کردن قفل، هیچ گربه ی دیگری نمی تواند گوشی شما را باز کند.
3.کنترل دما
برخی از صاحبان گربه در ژاپن سلامتی گربه های خود را با کنترل پنجه هایشان چک می کنند. اگر پنجه های گربه تان در اکثر موارد خنک باشد و یک روز به گرم بودن آنها پی بردید، می توانید بفهمید که گربه تب دارد. تشخیص زودهنگام مشکلات حیوان می تواند از ابتلای آن به بیماری های جدی جلوگیری کند.
4.خرس های کوچک
اگر یکبار دقت کرده باشید حتما متوجه پنجه ای به شکل خرس کوچک شده اید! فقط با قلم یه بینی و دو چشم به آن اضافه کنید و ببینید!
خدا این گربه های بیچاره رو برای ی کاری آفریده اما شما می کشیشون ؟؟؟؟
واقعا که کار شما انسانی نیست .
اگه یکی جوجه ها و کبک های شمارو با تیر بکشه شما خوشت میومد؟؟؟
در مورد پدر و مادر دو بچه گربه هست که باهاشون ارتباط برقرار کردن. اوایل دو تا بچه گربه قلبشون تند تند می زد استرس داشتن که پیش من بیان اگر هم میومدن با فاصله بود ( بدون اجازه مامان و بابا) یک روز صبح اومدم تراس دیدم پدر و مادر بچه گربه ها دعواشون کردن البته دیدم دم مادرشون قطع شده بود حتما پدر و مادرشون بهشون گفتن به این آدما اعتماد نکنین مادرتون رو ببینین چیکار کردن... ولی دو سه روز بعد دیدم باباش شب میومد تراس منو بررسی می کرد بعد منو شناخت دیگه از اون زمان به بعد بچه گربه هاشو تادیب نکرد حالا بچه هاش اونقدر باهام رفیق شدن اونقدر جلوم بازی می کنن خیلی می خندم اینا که می گم خودم باورم نمیشه ولی حقیقته ها، مادرشون بعضی وقتا میاد ولی دیگه از باباشون خبری نیست. دیگه غذای خوب بهشون میدم دوتا بچه گربه خیلی باادبن بعد غذا دو دقیقه صاف میشینن جلوم با چشماشون آروم باز و بسته می کنن با نگاهشون تشکر می کنن بعد خودشون رو تمیز می کنن و می خوابن...