کد خبر: ۱۶۶۶۷۵
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار:

فیس بوک تدبیر و امید +کاریکاتور

این سایت ها و سایت های مشابه، اعضای آن را به عنوان عاملان جاسوسی تبدیل می کند که خود نیز از آن بی خبرند. حال چه از جنس دولت باشند، چه مردم!

به گزارش بولتن نیوز به نقل از فرهنگ نیوز،اخیرا در شبکه های اجتماعی حضور سیاستمدارانی دیده می شود که به صورت شخصی صفحه های خود را مدیریت می کنند. در این مجال به بررسی این اتفاق می پردازیم:

۱- هر چند فعالیت در این شبکه ها برای مسئولین شامل عبور از فیلترینگ نگردد، اما استفاده سایرین از این صفحات نیازمند دور زدن سامانه فیلترینگ کشوراست. دبیر شورای عالی فضای مجازی در ارتباط با عضویت و فعالیت در فیس بوک گفته بود: «به عنوان یک شبکه اجتماعی که در خارج از کشور فعالیت دارد، فرقی بین این شبکه با سایر شبکه‌های اجتماعی قائل نیستیم و پیش از این هم اعلام کرده‌ایم که عضویت در این شبکه‌ها به طور طبیعی جرم نیست اما دور زدن سامانه فیلترینگ کشور طبق قانون جرم محسوب می‌شود.

همچنین بر اساس بند ۳ و فهرست مصادیق محتوای مجرمانه موضوع ماده ۲۱ قانون جرایم رایانه‌ای، «تبلیغ تارنماهای فیلتر شده» جرم محسوب شده و بایستی از سوی کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه مورد پیگرد قانونی قرار بگیرد. در عین حال اخیراً معاون حقوقی رئیس جمهور در بیاناتی اظهار داشته است که منع قانونی عضویت وزرا را در شبکه های اجتماعی از جمله فیس بوک بررسی می کنیم.

۲- این اقدام دولتمردان در حالی صورت می پذیرد که هنوز در ادارات دولتی شرایط عضویت در شبکه های اجتماعی فیلتر شده (همچون فیس بوک) به عنوان یک امتیاز منفی گزینش متقاضی محسوب می شود. آیا از این به بعد متقاضیان کار می توانند امیدوار باشند که با عضویت در این شبکه ها نه تنها امتیاز منفی کسب نمی کنند بلکه به ترفیع درجه و جایگاه شغلی بالاتری دست یابند؟

۳- در صفحات فیس بوک کابینه تدبیر و امید، کامنت هایی وجود دارد که با  مبانی و آرمانهای انقلاب تضاد دارد. حتی در برخی موارد به وضوح نسبت به مقامات برتر نظام بی حرمتی صورت می گیرد. همچنین اظهاراتی که فرهنگ زن مسلمان را زیر سؤال می برد. به عنوان مثال در صفحه شخصی سخنگوی وزیر امور خارجه (که به گفته خودش به درخواست وزیر، این صفحه را ایجاد نموده است) نظراتی درباره پوشش ظاهری سخنگوی وزیر مطرح شده است که شاید چنین فرهنگی برای کشورهای بیگانه مرسوم باشد، اما در نظام جمهوری اسلامی شأنیتی ندارد. مدیریت کامنت های ارسال شده و محتوای سایت یکی از ضروری ترین وظایفی است که بر عهده این افراد است.

۴- با توجه به غیر حقیقی بودن هویت اشخاص در فضای مجازی امکان قلابی بودن برخی حساب ها در این فضا وجود خواهد داشت. به عنوان مثال اخیراً وزیر امور خارجه با مشاهده صفحه ای  قلابی در اینستاگرام خواستار عدم فعالیتش شده است. بدیهی است این اتفاقات در فضای مجاری می تواند ادامه دار و منشأ سردرگمی و یا معضلاتی پیچیده ترگردد. به عنوان نمونه ای دیگر، ماجرای ضد و نقیض تبریک اقای حسن روحانی به یهودیان در توئیتر را می شود مثال زد که توسط دفتر رئیس جمهوری تکذیب گردید. البته در سایت وزیر امور خارجه، تبریکی اینچنینی ارسال شده است که بعد از مصاحبه با چند خبرگزاری صحت و سقم آن تأیید شده است و از این دست تناقضات و دردسرها فراوان بوده و خواهد بود.

۵- توجه به این نکته ضروری است که جرائم رایانه ای با توجه به همه گیر شدنش از سوی پلیس نیز مورد توجه ویژه قرار گرفته است. چندی پیش رئیس پلیس فتا تهران بزرگ به پرونده های تشکیل شده در حوزه جرایم رایانه ای اشاره کرده و گفته بود:" بیش از یک دوم پرونده های تشکیل شده در پلیس فتا تهران مربوط به سوءاستفاده هایی است که به بهانه انتقام جویی از عکس‌ها و فیلم‌های افراد در صفحات فیس‌بوک گذاشته می‌شود." آیا چنین فضایی نمی تواند مشوقی برای حضور همه گیر افرادی شود که تا کنون سرو کاری با این فضا نداشته اند.  همچنین پایگاه خبری «اینفووارز»، در گزارشی به قلم «اندرو استیل»، می‌نویسد: فیس‌بوک افسون‏گری است که رهبری صف لعنت شدگان را بر عهده گرفته است، و با ضربات طبل نظم نوین جهانی دنیا را رقص‌کنان به سوی غل و زنجیر بردگی پیش می‌برد.

۶- قبل از روی کار آمدن دولت یازدهم در صفحات شخصی اکبر هاشمی رفسنجانی مطلبی تحت عنوان " فیس بوک پدیده مبارکی است"  منتشر شد که بازتاب گسترده ای در رسانه های داخلی و خارجی داشت. برخی بر این باورند قرابت تعدادی از اعضاء دولت به ایشان منشأ بازگشایی فیس بوک در ایران خواهد شد که آغاز و سرانجام این حرکت، ناگفته پیداست!!

۷-  فیس بوک به جایگاهی برای معرفی و رقابت بین افراد برای زیباتر جلوه دادن یکدیگر تبدیل شده است. فرهنگی که در ناکجاآباد فرهنگ اسلامی ما قرار دارد. تا جائی که تصاویری در این صفحات منتشر می شود که حتی صاحب حساب، از نشان دادن آن به نامحرمان اطراف خود نیز خودداری می کند. امروز فیس بوک به ابزاری برای ازبین بردن حیای ایرانی تبدیل شده است. آیا این فضا مناسب فعالیت سیاستمداران و کابینه است؟

۸- شاید عملکرد و هدف اصلی چنین شبکه ای را در روزهای پر آشوب فتنه بتوان جستجو کرد. جایی که خبرها با سرعت هر چه تمام تر درتهران و دیگر شهرها ارسال می شد و این صفحات به ابزارهایی برای جاسوسان و معاندان نظام تبدیل شده بود.  این سایت ها و سایت های مشابه، اعضای آن را  به عنوان عاملان جاسوسی تبدیل می کند که خود نیز از آن بی خبرند. حال چه از جنس دولت باشند، چه مردم!

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
solmaz
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۵:۱۸ - ۱۳۹۲/۰۶/۱۶
0
0
با سلام چندی است که از اینگونه اخبار و پیوستن سیاستمدران به فیس بوک هم در فضای مجازی هم در بین دانشجویان مباحثی رد و بدل میشود که هم بی نتیجه است. من فقط میگویم انها کسانی بزرگ هستند و صددرصد هم دلایل منطقی برای اینکار دارند که ما بی خبریم اما ایا به این موضوع فکر کردند که این کارشان یک نوع تبلیغ است و با ازاد کردن فیس بوک در میان عوام جه بلایی بر سر نوجوانان و جوانان میاد،اعتیاد به فیس بوک و ازادی روابط،....نقل محافل ایرانی خواهد شد.
اینده فرهنگی ایران روز به روز سیاهتر میشود ا...ما دانشجویان بیچاره که هم غم نان را میخوریم و غصه درسمان را و هم اینده سیاه و سفیدمان را..
رهگذر
|
CANADA
|
۰۲:۰۹ - ۱۳۹۲/۰۶/۱۸
0
0
سلام
همیشه در برابر پدیده های نوظهور مقاومت کرده ایم، هر پدیده ای سیلاب گونه حرکت نمی کند بلکه مانند یک نهر و جویی آرام می آید و می رود، به قول مرحوم استاد علامه جعفری نوگرایی خوب است نه با افراط و تفریط، ما عادت کرده ایم جلوی این نهر یک سد درست می کنیم آنگاه این سد هرچقدر هم محکم و بزرگ باشد بالاخره در گذر زمان تسلیم انبوه قطرات آب و قدرت مهار نشدنی سیلاب می شود، سد ما بالاخره در هم می شکند و حالا جمع قطرات تبدیل به سیلاب خشمگین شده است و خسارتش بیش از زمانی است که به آرامی این جوی حرکت می کرد و شاید در حد کمال خود به یک رود تبدیل می شد. و چند صباحی دیگر جای خود را به یک نهر دیپر می داد، حداقل اگر سدی بنا می کنیم، دریچه های آن را مسدود نکنیم، و چه بهتر که بر روی این سد و یا بجای این سد یک آبراه در مسیر این جوی آرام قرار دهیم که آن را هدایت کند، معظلاتش را بگیرد و حسنات را رد کند، فکر ساخت سد و مقابله با این جریانات نو قدرت تفکر و ابتکار عمل را از ما گرفته است، حال آنکه ما هم می توانیم جریان ساز باشیم و اینبار آنطرف را غافلگیر کنیم. آری آسیاب زندگی می چرخد چون انسان در گذر زمان آن را می چرخانند و شیطان هم از سنگ اندازی در این چرخ دست بر نمی دارد، چرا که بر آن قسم خورده است. چرا ما گاهی فقط نظاره گر این سنگ اندازی می شویم. و با دست خود آب در آسیاب شیطان و ایادیش می ریزیم.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین