همسر شهید اندرزگو که با او هم قسم شده بود، به همراه چهار فرزندش در شرایطی سخت زندگی کرد و این سختی هنوز ادامه دارد؛ تا جایی که سید مهدی (پسر ارشد این خانواده) چندین بار هدف ترور قرار گرفته است. زندان، ترور و ملاقات با دو رهبر دستمزد های پسران اندرزگو بود.
گروه فرهنگی - شهید علی اندرزگو، دوم شهریور سال 1357
پس از سالها مبارزه و سرگردان کردن ساواک به شهادت رسید. در زمان شهادت،
فرزند بزرگ وی شش ساله و فرزند کوچک تنها هفت ماهه بود.
به گزارش بولتن نیوز، سید مهدی اندرزگو
فرزند ارشد شهید اندرزگو به گفت و گو با
بسیج پرس می نشیند:
مادر و پدر من تنها نه سال با هم زندگی کردند. زمان شهادت پدر، من شش ساله
بودم و برادران دیگرم پنج ساله، دو سال و نیمه و هفت ماهه بودند. چیزی به
پیروزی انقلاب نمانده بود که پدرم شهید شد. رژیم پهلوی روی شهید اندرزگو
حساسیت زیادی داشت. می خواست او را دستگیر کند تا این انقلاب را به تاخیر
بیاندازد.
ساواک؛ پانزده سال در جستجو
زمانی که پدرم از مادرم خواستگاری کرد، خود را شیخ عباس تهرانی معرفی کرده
بود. این جریان ادامه داشت تا زمانی که ازدواج کردند و چند مدت بعد، زمانی
که مادرم آمادگی پیدا کرده بود، پدرم به او گفت که اندرزگو، او است! در
نهایت مادرم با او همراه شد و با هم به شهرستان ها متواری شدند. تا هفت سال
والدین مادرم از آن ها خبر نداشتند تا جایی که نمی دانستند سه نوه دیگر هم
دارند و فقط از تولد من با خبر بودند.
در مسائل امنیتی داریم که کسی که بسیار ماهر باشد، نهایتا یک سال می تواند
با هویت جعلی زندگی کند اما شهید اندرزگو چهارده، پانزده سال حسرت دستگیر
شدن خود را بر دل ساواک گذاشت. ایشان حدود بیست تا شناسنامه و چهار، پنج تا
گذرنامه داشت و به عنوان چریک پیر در ایران مطرح است.
در حالی ساواک نتوانسته بود ایشان را دستگیر کند که سازمانی بسیار قوی
بود. بر خلاف آن چه که بعضی ها درباره ساواک می گویند و از آن ها افرادی
ضعیف و ترسو می سازند، ساواکی ها بسیار قوی بود و تمام کسانی که در آن عضو
می شدند تحصیل کرده و آموزش دیده بودند.
این افتخاری برای روحانیت است که شهید اندرزگو به عنوان یک روحانی با آن
نبوغی که داشت توانسته بود طی سال ها ساواک را به دنبال خود بکشاند و این
در حالی بود که در خانه مخفی نشده بود و همچنان فعالیت های خودش را ادامه
می داد. یکی از کارهایی که انجام می داد این بود که حدود سال های 51 تا 56
برای مبارزان به صورت کلان از خارج از کشور اسلحه تهیه می کرد.
ساواک برای دستگیری او مبالغ بسیار بالایی جایزه گذاشته بود و بخش ویژه ای را برای دستگیری او گذاشته بود.
در کمیته ضد خرابکاری افراد سیاسی را دستگیر و به سختی شکنجه می کردند.
می گویند در آن جا اولین کاری که در بازجویی می کردند این بود که عکس شهید
اندرزگو را به زندانی ها نشان می دادند و سوال می کردند که او خبری دارند
یا خیر. زمانی که ایشان شهید شدند، پیکرشان را به زندانیان سیاسی نشان
دادند که ثابت کنند حتی چنین فردی را کشته اند و به این ترتیب انگیزه
مقاومت را از آن ها بگیرند.
زندگی در مرز افغانستان
حجت الاسلام مهدی اندرزگو که خاطراتی محو از زندگی در مرزهای افغانستان به
خاطر می آورد گفت: روزهایی بود که پدر مجبور شدند ما را به افغانستان
ببرد. به این ترتیب در روستاهای مرزی مخفی شدیم. اما در همان جا هم فعالیت
های خودش را داشت. من یادم می آید که بعضی از مردم آن در چادر زندگی می
کردند و بقیه هم در خانه هایی قدیمی زندگی می کردند. کدخدای آنجا محلی را
برای زندگی در اختیار ما گذاشته بود. آن جا طویله ای بود که تمیزش کرده
بودند و به صورت محلی برای زندگی در آورده بودند. شهید اندرزگو به آن ها
پول داده بود که برای ما گذرنامه های افغانی بگیرند و به این طریق بتوانیم
بعدا خدمت امام (ره) برسیم. اما در نهایت این اتفاق نیافتاد.
امام خمینی(ره) و فرزندان شهید اندرزگو
وی در خصوص عکسی که با امام (ره) دارد گفت: این عکسی است که در سال 59
گرفته شد. آن زمان هفت سالم بود که به مناسبت سالگرد شهید اندرزگو خدمت
امام رسیده بودیم. امام در آن جلسه یاد شهید اندرزگو را زنده کردند و گفتند
که از خبر شهادت اندرزگو که به ایشان تلگراف شده بود خیلی ناراحت شده
بودند. شهید اندرزگو اطلاعات بسیار وسیعی از وضعیت مبارزان داشتند. کسانی
بودند که به اسم انقلاب وارد نظام شدند. اگر ایشان بود می توانست اجازه
ندهد که چنین اتفاقی بیافتد.
همسایه آیت الله خامنه ای (مد ظلله)
اندرزگو گفت: مقام معظم رهبری شهید اندرزگو را به اسم دکتر خطاب می کرد که
کسی اسمی از ایشان نشنود. یک دوره ما در مشهد ساکن بودیم و دو سه کوچه
پایین تر از کوچه ایشان زندگی می کردیم. ایشان تعریف کرده اند که می
دانستند که کوچه ما کدام است اما خودشان را منع کرده بودند که پلاک خانه ما
را به خاطر بسپارند. ایشان نگران این بودند که در صورت دستگیر شدن مبادا
زیر شکنجه ساواک پلاک خانه ما را بگویند.
وی در خصوص عکسی که روی دیوار اتاقش نصب کرده بود گفت: در زمانی که مقام
معظم رهبری رئیس جمهور بودند و در یکی از سالگرد های پدر با پدربزرگ مادری،
مادرم و برادرانم به ساختمان ریاست جمهوری رفتیم و این عکس متعلق به آن
روز است.
فرزندان شهید اندرزگو
سید مهدی ادامه داد: زندگی ما سه بار توسط ساواک غارت می شد. شده بود که
یک ساعت قبل از این که ساواک به خانه ما بیاید متوجه می شدیم. پدرم یک ساک
کوچک می گرفت و با خانواده اش فرار می کرد. بعد از شهادت ایشان هم باز هم
تمام زندگی ما را بردند و ما دوباره از اول زندگی خود را ساختیم. ما سه
چهار ماه در زندان اوین بودیم. مادر تحت بازجویی ساواک بود تا رابطه ها را
می توجه شوند.
حالا ما بزرگ شده ایم. من و سید محمود که روحانی هستیم. سید محسن در کار
آزاد است و در زمینه شرکتی است و سید مرتضی هم دانشجو است. اما زندگی به
عنوان فرزندان اندرزگو ادامه دارد. زندگی به عنوان فرزند شهید اندرزگو اول
افتخار است. اما بالاتر از آن مسئولیتی بزرگ است که بر گردن ما است.
وی ادامه داد: بالاخره بعضی ها که با انقلاب اسلامی دشمنی دارند، حالا که
پدر نیست می خواهند انتقامشان را از ما بگیرند. چنیدن بار خواستند به سمت
من تیراندازی کنند که بحمدلله نتوانستند کار را تمام کنند.
کلام آخر
حرکت شهید اندرزگو برگرفته از قیام امام برای احیای حکومت اسلامی در تنها
کشور شیعه بود. از طرفی هم نیاز بود که کسی که از جان گذشته است در این راه
قدم بردارد. پدر همیشه می گفتند که آرزو دارند یک روزی حکومت اسلامی و
ولایت فقیه در کشور برقرار شود و این چنین شد. سالیان پیش عزیزان بسیاری در
حسرت دیدن چنین روزهایی از دنیا رفته اند. حالا باید آن را حفظ کرد.
جوانان ما عکس تبلیغاتی که غرب می کند، بسیار انقلابی، اندیشمند و انقلابی هستند و از این انقلاب محافظت می کنند.
خوش به سعادتش که مزدی از سفره انقلاب نگرفت و به دیدار معبود شتافت.
عاش سعیدا و استشهد سعیدا
حشره الله مع اجداده الطاهرین
اما مسوولین انگار یادشان رفته این مملکت واین انقلاب باخون چه شهدای عزیز جوانه زد وقد کشید کاش از خواب غفلت بیدار شوند
چرا هیچ وقت از فرزندان وخانواده ایشان در تلویزیون تصویر وبرنامه نبوده است از فضای مجازیامشب که دوباره فیلمشان را دیدم متوجه شدم که ۴ فرزند دارند
روحش شاد وراهش پایدار واستوار
من گله مندم که کمتر از شهدا یاد میشود.
امام خامنه ای فرمودند یاد شهدا کمتر از اجر آنها نیست.