کد خبر: ۱۶۰۷۸۴
تعداد نظرات: ۴ نظر
تاریخ انتشار:

درنگی بر نامه تکان دهنده یکی از جدا شده های منافقین به رجوی

«...شما همچون تصفیه ها و محاکمات دهه 1930 استالین، نیازی به مدرک و سند و دلیل و برهان نداشتید... انفرادیهای طولانی مدت همراه با بازجویی در شب، استفاده از چشم بند و دستبند، بی خوابی دادن مستمر، ضرب و شَتم و توهین و ناسزا و طرح اتّهامات جنسی، حتی به مادر و... بخشی از اقدامات برای وادارکردن افراد به اعتراف بود. دست اندرکاران طرح برای گرفتن "اعتراف" از متّهمین به شیوه های ناپسند متوسّل می شدند» (ص85
 به گزارش بولتن نیوز به نقل از انجمن دفاع از قربانیان تروریسم؛  فرار اعضاء فرقه تروریستی مجاهدین خلق به امری همیشگی تبدیل شده است . ساکنان لیبرتی زمانی که در پادگان اشرف بودند نیز با وجود موانع و سخت گیری های شدید خود را به آن سوی دیوارها و سیم خاردارهای پادگان رسانده و تسلیم نیروهای عراقی می شدند. روند فزاینده جدا شده ها به کادر رهبری فرقه نیز رسیده است. سونامی ریزیش ها اکنون بالا سری ها را نیز دربر گرفته است. چندی پیش کریم قصیم و روحانی از اعضای برجسته شورای ملی مقاومت! با صدور بیانه هایی جدا شدن خود از فرقه مجاهدین خلق را اعلام کردند. قبل از این دو ایرج مصداقی از اعضای برجسته این فرقه نیز اعلام جدایی کرد. آنها مخالفت با سیاست ها، رویکردها و وضعیت بسیار بد اعضای مجاهدین خلق که به گفته شان از ساده ترین حقوق بشری محروم هستند را دلایل جدا شدنشان اعلام کردند. در این میان نامه ایرج مصداقی بسیار مفصل و افشاگرانه است. این نامه که 230 صفحه است تحت عنوان«گزارش 92، نامه سرگشاده به مسعود رجوی» منتشر شده که ابعاد هولناک ساختار فرقه ای مجاهدین خلق را بیش از پیش روشن می سازد. بخش های از این نامه بدون هیچ گونه توضیحی در زیر می آید:

«متأسفم که در میان مجاهدین یک "مرد" و یک "زن" "آزاده" نیست تا نسبت به رویکرد شما اعتراض کند».(ص19)

تردیدی در نقض ابتدایی ترین اصول حقوق بشری در ارتباط با اعضای مجاهدین ندارم»(37).

«آیا دروغ است که همه کادرهای بالای مجاهدین، به گونه یی در سرکوب اعتراضات و معترضین و... دست داشته اند؟... من تجربه بدترین شرایط زندان را دارم و این مسائل را خوب درک می کنم. شما همه این بی حقوقی ها را توجیه ایدئولوژیک و تشکیلاتی کرده اید: "مجاهد خلق یک حق بیشتر ندارد آن هم فدای خالصانه"» (ص38).

«دوست شفیق و نازنین دوران زندانم که همچنان به او شدیداٌ علاقمندم، در جمع مجاهدین وقتی مورد هجوم عده یی تحریک شده قرارگرفت، با سر در شیشه رفت و در حالی که قسمتی از شیشه را در دست داشت، گفت: حالا اگر کسی جرأت دارد به من نزدیک شود»(ص39)

«آقای رجوی ... چرا بایستی به جایی برسید که در "اشرف" مأمور بگذارید و انرژی کلان صرف کنید و دستخط ها را چک کنید تا متوجه شوید چه کسی بر دیوار دستشویی علیه شما شعار نوشته است؟ .......چرا بایستی این و آن را به زیر فشار ببرید که چرا عکس شما را به کمد شخصی شان نچسبانده اند و در جیبشان نگذاشته اند یا احیاناٌ در "محفلی" که داشته اند، انتقاد ساده یی متوجه شما کرده اند؟... می دانم همه این کارها به این علت انجام گرفت و می گیرد که آن جمع را حفظ کنید» (ص39).

«شما از اقدامات استالین الگوبرداری می کنید. شما همچون استالین، برای رنج و مقاومت یاران و همراهانتان احترام قائل نیستید» (ص78). «توجیه و تفسیرهای شما انگار از روی دستگاه استالینی کپی برداری شده است. به جای استالین و حزب کمونیست شوروی و مام میهن و کشور سوسیالیستی، بگذارید رجوی و مجاهدین و ایران و اشرف (ص80).

«...شما همچون تصفیه ها و محاکمات دهه 1930 استالین، نیازی به مدرک و سند و دلیل و برهان نداشتید... انفرادیهای طولانی مدت همراه با بازجویی در شب، استفاده از چشم بند و دستبند، بی خوابی دادن مستمر، ضرب و شَتم و توهین و ناسزا و طرح اتّهامات جنسی، حتی به مادر و... بخشی از اقدامات برای وادارکردن افراد به اعتراف بود. دست اندرکاران طرح برای گرفتن "اعتراف" از متّهمین به شیوه های ناپسند متوسّل می شدند» (ص85). «... درست مانند آن چه "در دادگاه تاریخ" و در گزارشهای مربوط به محاکمات استالین آمده است» (ص86).

«شما بعد از نشستهای حوض در سال 74، رسماٌ به مجاهدین اعلام کردید که "خروج از سازمان ممنوع است"... بسیاری را که تعدادی شان خلافکار بودند، در کوچه ها و خیابانهای استانبول و کراچی و... با وعده و فریب به "اشرف" منتقل کردید و راه بازگشت را برایشان بستید(ص116).

«از شما می پرسم آیا افراد می توانستند در سطح اشرف تردّدکنند؟ اطلاعات من که در گفتگو با مجاهدین کسب شده، می گوید خیر، مطلقاٌ اجازه چنین کاری را نداشتند. هرگونه تردّد بایستی با برگه مأموریت صورت می گرفت... در کره شمالی هم لابد دلایل امنیتی و یا... باعث می شود حکومت به مردم اجازه خروج از روستا یا شهرشان را ندهد و مردم در همان جایی که زندگی می کنند، زندانی باشند و برای رفتن از روستایی به روستایی دیگر و یا شهری به شهر دیگر از حکومت اجازه بگیرند». (ص118).

«چرا افراد نمی توانند از مناسبات، آزادانه، جدا شوند و اقدام به فرار می کنند؟». (ص118).

"من صدها نفری را که در سالهای اخیر از شما جداشده اند، دیده ام. با آنها زندگی کرده ام. دمخور بوده ام... در قرن بیست و یکم تا خروج از اشرف تلفن دستی ندیده بودند. کارکرد آن را نمی دانستند. با اینترنت و ماهواره و... آشنا نبودند. حالا به دروغ عده یی را بسیج کنید تا در رسانه ها تبلیغ کنند که بزرگترین مرکز کامپیوتری در اشرف است. در کره شمالی هم این گونه تبلیغات کم نیست...» «ناصرالدین شاه در سال1271 سفر به خارج از کشور را ممنوع کرد چرا که می دانست دیدن تجدّد خارج از کشور چشم و گوش انسان را بازمی کند... آگاهی به تشکیلات هم آسیب می رساند»(216).

«بسیاری که از شما جدا می شوند و می خواهند کار سیاسی کنند، جز ضدیّت و دشمنی با شما چیزی در چنته ندارند... گویا انگیزه دیگری برای کار سیاسی ندارند»(ص217).


شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۴:۴۴ - ۱۳۹۲/۰۵/۱۴
16
7
خیلی خوب بود لطفا ازین خبرا بیشتر کار کنید.
ریزبین
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۰:۵۲ - ۱۳۹۲/۰۵/۱۵
10
6
لطفا در صورت امکان تمام متن نامه را بصورت PDF در اختیار کاربران قرار دهید خواندن این سوگنامه خالی از لطف نیست
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۳:۳۱ - ۱۳۹۲/۰۵/۱۵
0
3
با سیاست تنش زدایی و ارتباط مؤثر با دنیا، این گروه تموم شده کارش. اینا دوره ی خاتمی هم در حال نابودی بودن اما با اومدن احمدی نژاد، در اومدن از لیست تروریسم در امریکا و کمک بعضی کشورای اروپایی هم به کمک های اسرائیلی به این گروه، برای فشار به ایران اضافه شد و باعث شد تو بخش مراقبت های ویژه نگه شون دارن. دیگه این دفعه سکته ی آخره و کارشون تمومه.
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۱:۲۲ - ۱۳۹۲/۰۵/۱۵
2
1
به نظرم خردمندانه است وزرات اینگونه جداشده ها را جذب کند.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین