کد خبر: ۱۴۴۷۳۳
تعداد نظرات: ۱۴ نظر
تاریخ انتشار:

درباره پیام انتخاباتی رجوی و اهمیت انعکاس و تحلیل رسانه ای آن در ایران

سامان دلدار*
این برای اولین بار است که مسعود رجوی در مقام رهبر اپوزیسیون سرنگونی طلب مسلح در سی سال گذشته و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری بجای کوبیدن بر طبل تحریم انتخابات از یکی از دشمنان قدیمی اش می خواهد پیرانه سر وارد گود انتخابات ریاست جمهوری شود. این فراخوان و دعوت البته در متن خود الزام و دعوت از مردم را برای حمایت و رای دادن به ایشان نیز همراه دارد. پیام رجوی بر خلاف گذشته هیچ نشانی از ادبیات لمپنی و هتاکانه با خود ندارد و حتی به تصریح رجوی از موضع خیرخواهانه و مصلحت اندیشانه برای حاکمیت نوشته شده. در یک کلام پیام رجوی هیچ شباهتی به خود رجوی ندارد. غافلگیرکننده است، سوال اساسی اینجا است چه اتفاقی افتاده است. آن هم در شرایطی که رجوی تا همین یکی دو روز پیش به کمتر از سرنگونی و آن هم در آستانه انتخابات رضایت نمی داد. فرمان تشکیل هسته های نظامی و ارتش آزادیبخش در شهرها و آماده باش به آنها برای انتخابات و یکسره کردن تکلیف جمهوری اسلامی و حتی برخی تهدیدها و خط و نشان ها برای مخالفان درونی اش تنها بخشی از خوش بینی های همیشگی و وعده های تکراری بود و هنوز هم ادامه دارد. باز هم ناچارم سوال ام را تکرار کنم، چه اتفاقی این چرخش صدوهشتاد درجه ای را توجیه و تئوریزه می کند. آیا این پیام به معنای عاقل شدن رجوی و تن دادن او به اراده مردم است.؟ آیا به معنی کنار کشیدن از معادلات سیاسی است؟ آیا چنانچه در پیام اش تصریح و تاکید می کند به معنی بیهوده بودن تلاش های اش برای جلب اعتماد و نزدیکی به آمریکا و به رسمیت شناخته شدن است؟ آیا نتیجه پذیرش محتوم پیری و سرخوردگی از آن همه خصومت و کینه توزی و بیهودگی و سماجت و دگماتیسم و یاوه گویی و وعده های تکراری است؟ قطعا پاسخ همه این سوالات منفی است. برای رسیدن به پاسخ ناگزیر به سال 88 و حتی قبل تر انتخابات سال 76 نقب می زنم.

حقیقت این است که رجوی کماکان قائل به ایفای نقش در معادلات سیاسی ایران است. همچنین رجوی تجربه انتخابات سال 76 را نه فراموش کرده و نه هرگز فراموش خواهد کرد. فعالان و کنشگران سیاسی به یاد دارند رجوی بیشترین هجمه ممکن را بر علیه خاتمی براه انداخت. رجوی می دانست خاتمی به هر دلیل مورد اقبال مردم قرار خواهد گرفت. تحریم آن انتخابات در مقایسه با موارد پیشین به شکل بسیار گسترده و رندانه ای طراحی شده بود. هدف خاتمی را از چشم مردم انداختن و بلکه ایجاد تنفر و کینه از خاتمی در دل مردم بود. نتیجه اما درست صدوهشتاد درجه با آنچه او می خواست در تضاد بود. با این حال رجوی میدان را خالی نکرد و ادعاهای خنده داری در خصوص نرخ واقعی مشارکت مردم یعنی حضور کمتر از 6 میلیونی مطرح کرد. این امار آنقدر مضحک و خنده دار بود که مورد اعتراض اعضای شورای ملی مقاومت او قرار گرفت. اعضای شورایی که تا آن روز زیر نفوذ و هژمونی رجوی رام و تسلیم بودند، اما این بار بخاطر حفظ اعاده حیثیت و حفظ حداقل آبرو و پرنسیب شان ادعاهای رجوی را به چالش و سخره گرفتند. در آن زمان این اعتراضات منجر به خروج برخی از اعضای شورای ملی مقاومت گردید. همین اتفاق چهار سال بعد هم تکرار شد. و خاتمی بار دیگر علیرغم غیب گویی های خنده دار رجوی مورد اقبال عمومی قرار گرفت. حتی رفتن رجوی در شکاف میان جناح های تندرو و معتدل اصلاح طلبان نیز نتوانست ذره ای اهداف او را تامین کند. وضعیت موجود به گونه ای در حال تکرار اتفاقات سال 76 است. رجوی بر اساس تجربه انتخابات 76 بخوبی واقف است که شور و شوق و اقبال عمومی برای مشارکت در انتخابات به چه پارامترهایی بستگی دارد. به زعم او در انتخابات پیش رو (خرداد 92 ) آن شرایط امکان پذیر و مهیا نمی شد. بر همین اساس بر طبل تحریم کوبید تا از ریزش اجتناب ناپذیر مشارکت مردم به نفع خودش بهره برداری کند. اما با آمدن هاشمی در واقع آب پاکی روی تمام تحلیل ها و فرضیه بافی های رجوی ریخته شد. از این نقطه رجوی دریافت تحریم انتخابات به نتیجه ای افتضاح آمیزتر از سال 76 منجر خواهد شد. و به بیانی صحنه انتخابات به گونه ای رقم خواهد خورد که حماسه سیاسی محقق شدنی است. اگر چه پیام رجوی به نوعی ادامه همان سیاست شقه وشکاف را تداعی می کند؛ اما این رویکرد اختیاری نبوده و از سر ناگزیری و به عنوان تنها راه حل برون رفت رجوی از بحران تحلیل و ارزیابی شرایط و جلوگیری از افتضاحی تدارک شده که نشانه های آن را می توان در شور و اشتیاق زودرس مردم برای انتخابات 92 مشاهده کرد. با این همه رجوی در پیام مورد اشاره فرایند برد برد را طراحی کرده است. به زعم رجوی هر نتیجه ای به صرف اعلام کاندیداتوری هاشمی در انتخابات رقم بخورد برای او مطلوب و مفید به فایده است. نشانه های این فرایند برد برد را می توان از همین حالا در مواضعی که مخالفان و موافقان حضور هاشمی اتخاذ می کنند شاهد بود. رجوی آماده است با هر فرضی انتفاع خود را ببرد. دلیل و اهمیت این بازی برد برد برای رجوی این است که او هیچ پایگاه اجتماعی ندارد. و در واقع پایگاه فرضی خود را از شکاف های داخلی تعریف می کند، که در صورت حضور هاشمی در رقابت و با فرض پیروزی و یا شکست می تواند کماکان پایگاه فرضی خود را در جبهه پیروز انتخابات و یا در صورت شکست کف خیابان و به عنوان معترضین به نتایج انتخابات رقم بزند. یعنی همان کاری که بر اساس تجربه شکست تحریم انتخابات 76 در انتخابات سال 88 با حمایت آشکار از موسوی و رفتن توی صف معترضین جبران کرد. و متاسفانه رسانه های ما بدون توجه به نتایج و عواقب پای سازمان را به این اعتراض ها باز کردند و روی آن تا توانستند مانور دادند. و جالب اینجا است همزمان یکی از حامیان جدی و تئوریسین های رجوی با حسرت و کینه و غیض صحنه واقعی اعتراضات خیابانی 25 خرداد را چنین تصویر می کند:

"از هواداران سابق جنبش مسلحانه تا سلطنت طلبان دوآتشه و از کمونیستهای متعصبی که تا دیروز به چیزی کمتر از یک انقلاب پرولتری رضا نمی دادند تا نسلی که بدنبال همه چیز روان بود جز سیاست و .... همه و همه و صد البته با حفظ مواضعشان ! بدور هسته ای جمع می شوند که بر سینه هایشان روبان سبز سنجاق کرده اند و بر انگشتانشان رنگ سبز مالیده اند و به ترانه های داریوش گوش فرا میدهند. کمی آنسوتر با حفظ فاصله البته، چند ده هوادار مجاهدین را نیز می شود تشخیص داد که با حسرت، از دور به توده هایی! می نگرند که قاعدتا می بایست ، امروز به جای موسوی در زیر پرچم آنان جمع می بودند" !

و بدتر از آن رجوی را بابت اش اینگونه سرزنش :

"ما نزدیک به سی سال است که در رابطه با به میدان آوردن عنصر اجتماعی درجا زده ایم. امروز این عنصر در ابعاد میلیونی و با پتانسیلی حیرت آور، خود به خیابان آمده است. ما یعنی تمامیت اپوزیسیون سرنگونی طلب و البته در راس آن سازمان مدعی رهبری انقلاب نوین، هیچ نقشی در به میدان آوردن آن نداشته ایم. چرا که ما هیچ نقشی در هدایت و رهبری آن نداریم و از همه مهمتر گفتمان ما یعنی گفتمان سرنگونی، مهر خود را بر این جنبش نتوانسته است بزند."

بد نیست به فکت دیگری از همان مقاله تئوریسین مورد اشاره درباب ضرورت تغییر استراتژی و رویکرد مجاهدین به امر سرنگونی اشاره کنم که می تواند دلالتی باشد بر همسویی ناآگانه اصحاب رسانه و برخی با خوابی که رجوی دیده است:

"درست بیست سال پیش، آنجایی که مریم در جایگاه مسئول اول سازمان، اعلام کرد: با همین ارتش آزادیبخش می توان و باید رژيم خمینی را سرنگون کرد، بر خلاف دیگرانی که کف می زدند و صمیمانه شعار می دادند و در اندیشه فروغ دوم بودند، ذهن مرا تنها یک چیز به خود مشغول کرده بود و آن اعلام غیر رسمی یک تغییر اساسی در استراتژی بود"

سخن در این باره بسیار است و ادامه خواهم داد. اما عجالتا به جای آب ریختن به آسیاب رجوی لختی سکوت کنیم. در این سکوت روی جنبه هایی که اشاره رفت و خواهد رفت تامل کنیم. اگر به نتایج تازه رسیدیم کمی در مواضع و انعکاس آنها تجدید نظر کنیم و اگر نه می توانیم کماکان به همان روال باز گردیم.

* mahakrooz.blogfa.com

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱۴
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۲
امیر
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۸:۱۶ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۱
1
9
خیلی ممنون از دلسوزی شما فعلا شما برو حالتو بکن یه گشتی اونور آب بزن تا بلاخره کت بسته میارنت ایران
حسین ناظم
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۳:۵۳ - ۱۳۹۲/۰۲/۳۱
1
9
بدجوری توهم زده فکر میکنه الان بیاد ایران براش فرش پهن میکنند و هلهله و از این حرفها .. بابا جان تو در میان هوادارانت هم جایگاهی نداری چرا الی داری دست وپا میزنی تا حالا دیدی مردم ایران در طول تاریخ از وطن فروش خوششان بیاید ویا به او بهایی بدهند این خیمه شب بازیها و دم تکان دادنها برای یک لقمه نان است وبس ... تو این کشور خریداری ندارد برو جلوی کاخ سفید جای دوست و دشمن را نشان بده کارسازه
ناشناس
|
-
|
۱۲:۵۴ - ۱۳۹۲/۰۳/۰۱
1
8
این بیجاره یا شبها زیاد می خوره یا گشنه می خوابه ، که اینهارو همه اش رو خواب دیده ، خواب دیدی خیر باشه ، وطن فروش خود فروخته
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۳:۱۰ - ۱۳۹۲/۰۳/۰۳
0
7
اين همان گربه عبيد زاكاني است
عابد و زاهد و مسلمانا
تو اگر راست مي گويي برو سر قبر برادرت صدام ملعون و فاتحه برايش بخوان هم براي او و هم براي خودت و ساير بيچاره گاني كه سي است آنها را بد بخت كرده اي تو قاتل با چه رويي و براي كه پيام مي فرستي برادران بولتن شما را به جان كسي كه ذوستش داريد ديگر عكس اين قاتل را چاپ نكنيد آن هم قاتلي كه دستش به خون صياد شيرازي آلوده است
فرزند ایران
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۳:۳۴ - ۱۳۹۲/۰۳/۰۳
0
5
مرگ بر این کثیفترین جنایتکار تاریخ ایران
سعید
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۱:۲۵ - ۱۳۹۲/۰۳/۰۵
0
7
این هنوز زندست؟!
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۲:۰۹ - ۱۳۹۲/۰۳/۰۵
0
5
احمق تر از رجوی اونهاییند که دورش جمع شدند.
یه مدتی بغل صدام نشست اونو بدرک واصل کرد . حالا نوبت اوباماست .
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۱:۲۵ - ۱۳۹۲/۰۳/۰۶
0
5
شخصی بنام رجوی وجود ندارد اگر راست می گویند فیلم ایشان را در حال همین سخنرانی نشان دهند
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۲:۵۰ - ۱۳۹۲/۰۳/۰۶
0
6
لعنت خدا بر وطن فروش
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۸:۰۶ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۱
0
4
عكس اين رذل جاني را برداريد
خوشابي
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۵:۴۰ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۳
1
3
درست میگن عکس این مردک خائن نوکر صدام ملعون رو از روی خبر بردارید ضمنا از کی تا حالا رجوی مهم شده که دارید پیامهاش رو مهم می کنید اونم یکی در حد عبدالمالک ریگی است ومنتها عبدالمالک به خائنی این کثافت نبود خواهشا عکس منحوسش رو بردارید لعنت خدا بر منافق نوکر غرب وعرب و...
توفیقی
|
FRANCE
|
۱۸:۵۷ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۳
0
2
این رجوی خائن وطن فروش بهتراست خفه بشود و تفسیر های آبکی خودش را برای عمّه جانش تعریف کند
فرزان
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۰:۲۵ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۵
0
3
رجوی حیوانی کثیف وپست هست لطفا عکس نحس این خائن بردارید
habib
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۱:۵۸ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۵
0
3
راست رجوی خائن واقعا عجب رویی داری اگه مرد بودی توایران بودی نه اینکه اونور آب خط ونشان بکشی مثل من اینجا باش ببین چیکارت میکنم
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین