جوان- ميگويند كه لبنان هم باد
دارد و هم آب و باران، عناصري كه با اندكي دورانديشي و همت ملي ميتواند
به انرژي برق تبديل و وارد خانههاي مردم شود، اما هنگامي كه نگاه ملي و
اهتمام جدي دركار نباشد فرقي نميكند كه اين كشور همجوار آبهاي مديترانه و
در معرض بادهاي باران زا باشد يا در دل كويريترين نقطه دنيا. امروز هشت
روشنايي خانه شهروندان لبناني بنا به اهمال مسئولان اين كشور در گرو هفت
واردات و روشن بودن موتور ژنراتورهاي وارداتي است. چرا، چون سود عده اندكي
در واردات و فروش همين موتور برقها نهفته است.
حالا اين داستان مدتهاست كه براي صنعت
توليد كاغذ كشورمان در حال وقوع است. مسئولان كشور ما غافل از منابع سرشار و
گسترده نيشكر و باگاس به عنوان مواد اوليه توليد كاغذ تحرير و چاپ در كشور
آنچه خود دارند را زبيگانه تمنا ميكنند و نتيجه آنكه مقام معظم رهبري
سرانجام در روزهاي آغازين نمايشگاه كتاب از وضعيت نابسامان كاغذ و نشر در
كشور گلايه كردند و رو به وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي خواستار به كار بستن
اهتمام ملي براي چرخاندن چرخههاي توليد كاغذ داخلي شدند، اما به راستي
متهم اصلي اين اهمال كيست؟چه كسي چوب لاي چرخ اين صنعت درآمدزا ميگذارد؟
تذكرهاي بيهدف بهارستانيها در دقيقه ۹۰
معضل كاغذ و گراني آن مشكلي نبود كه از
كسي پوشيده باشد اما اين كمبود بنا به دلايل نا مشخصي چندان مورد توجه برخي
مسئولان قرار نميگرفت. در نهايت تذكر و تأكيد رهبر معظم انقلاب به موضوع
حل مشكل كاغذ آن هم در جريان گشت و گذار دو و نيم ساعتهشان در نمايشگاه
كتاب امسال، مشكل اين كالاي استراتژيك فرهنگي سرانجام به نقطه مركزي دايره
توجه مسئولاني تبديل شد كه ميبايست از مدتها پيش از اين نسبت به مرتفع
كردن مشكل آن قدم بر ميداشتند. رهبر در بازديد از نمايشگاه كتاب بيش از هر
چيز گلايه ناشران از وضعيت كاغذ و نشر را شنيدند و رو به وزير ارشاد
اهتمام هر چه بيشتر دولت براي رفع مشكلات و راهاندازي توليد داخلي كاغذ را
خواستار شدند. وزير ارشاد اوايل اين هفته نيز تيزي نقد و تذكر مجلسيها را
به خود ديده بود. در عين حال روز گذشته نيز اعضاي كميسيون اجتماعي مجلس
شوراي اسلامي بعد از بازديد از نمايشگاه به رئيسجمهور درباره گراني كاغذ
تذكر دادند؛ اتفاقي كه در روزهاي آخر دولت دهم به منزله سنگ در هاون كوبيدن
و رفع مسئوليتي است كه بايد مدتها پيش از اين مطالبه ميشد.
همه اين اتفاقات حكايت از نگاهي گذرا و
كم عمق نسبت به مشكل كاغذي دارد كه بايد از آن به عنوان نان شب فرهنگ كشور
ياد كرد. به گفته حميد قبادي، مشاور معاون هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي
نگاهي استراتژيك و زيربنايي لازمه حل مشكل كاغذ در كشور است. وي به «جوان»
ميگويد: «با اقدامات موقتي و كوتاه مدت مشكل اساسي كاغذ در كشور ما حل
نخواهد شد، در دورههاي مختلف دستگاههاي مجري و موظف نتوانستند مشكل را به
صورت زيربنايي حل كنند.»
پارس و كارون در انزواي فراموشي
به گفته كارشناسان، اتكاي صنعت چاپ
ايران بيشتر بر واردات كاغذ است. كشور ما از نظر ظرفيتهاي توليد كاغذ يكي
از نقاط مهم دنيا است با اين حال نزديك به ۸۵ درصد نياز صنعت چاپ كشور از
محل وارادت تأمين ميشود و اين در نوع خود قابل تأمل است.
اين در حالي است كه كارخانه كاغذ پارس
خوزستان با دسترسي به منابع عظيم نيشكر و توليد حجم بالايي از تفاله نيشكر
يا باگاس به عنوان مواد اوليه توليد كاغذ ميتواند حتي ايران را به
صادركننده كاغذ تحرير تبديل كند. كارشناسان كشت و صنعت نيشكر در كشور
مدعياند درصورتي كه تنها نيمي از ارز صادر شده براي خريد كاغذ يك سال مورد
نياز كشور در صنعت توليد كاغذ از باگاس در خوزستان هزينه شود، ايران از
واردكننده كاغذ تحرير به صادركنندهاي برتر در جهان تبديل خواهد شد، اما
اين كارخانه امروز از تمام ظرفيت خود براي توليد كاغذ استفاده نميكند. در
عين حال كارخانه كاغذ كارون ديگر كارخانه توليد كاغذ تحرير است كه روبان
راهاندازي و افتتاحش بارها بريده شده اما موتور دستگاههايش براي تولد ۳۰
تا ۴۰ درصد كاغذ مورد نياز در كشور تا كنون روشن نشده است.
قبادي درباره كارخانه كارون ميگويد:
«كارخانه كارون با برآورد كمتر از ۲۰۰ ميليارد تومان ميتواند به سرعت طي
يك مرحله زمانبندي شده حداكثر دو ساله به توليد برسد اما در درجه اول معضل
اتكا به كاغذ وارداتي بايد در نگاه مسئولان و سياستگذاران اقتصادي كشور حل
شود. ضمن اينكه بازسازي و به روزساني كارخانجات موجود به خصوص كارخانه
كاغذ پارس ميتواند حداقل ۱۵ درصد افزايش اتكا به كاغذ داخلي را به دنبال
داشته باشد مشروط بر اينكه منابع و همكاريها و هماهنگيهاي لازم صورت
بگيرد...» اما مشكل گراني و كمبود كاغذ در ايران از كجا آب ميخورد؟
مشاور معاون هنري وزارت فرهنگ و ارشاد
اسلامي موانع موجود بر سر آغاز به كار كارخانه كارون را عدم توجه صاحب
كارخانه و بانك عامل به مصوبات هيئت دولت ميداند و ميگويد: «در خصوص
مشكل كاغذ مصوبات قابل توجهي در دولت دهم و نهم وجود داشت اما هيچ يك عملي
نشد. بانك عامل و صاحب كارخانه بايد نگاه سود و نگاه بهرهبرداري ويژه از
وضع موجود را در گام اول كنار بگذارند و به سرمايهگذار احتمالي كه ممكن
است وارد شود، اعتماد كنند و به او اجازه دهند وارد ميدان شود.»
اتكا به چوب در كشور هرگز قابل اعتماد
نبوده است. به غير از كارخانه پارس و كارون ديگر كارخانههاي توليد كاغذ
متكي به چوب هستند و اين در حالي است كه منابع موجود و باگاس توليد شده در
كشور بيش از دو برابر مواد اوليه كاغذ مصرفي كشور را در اختيار دارند اما
بحران آنجاست كه بخش عمدهاي از اين نيشكرها به دليل هزينههاي مختلف نه
تنها بهرهبرداري نميشود بلكه سوزانده ميشود و علاوه بر اتلاف منابع،
موجب آلودگي محيط زيست و منابع طبيعي ميشود!
متهم كاغذي كشور كيست ؟
مديرعامل مجمع ناشران انقلاب اسلامي نيز
در گفتوگو با «جوان » متهم اصلي مشكل كاغذ و كارخانجات توليد كاغذ در
كشور را وزارت صنعت، معدن و تجارت ميداند. ميثم نيلي ميگويد: «اولويت
گذاري در حوزه فرهنگ كاريكاتور گونه صورت ميگيرد و اين ناشي از عدم اشراف
به موضوع و عدم درك اهميت جايگاه توليد كاغذ داخلي است.»
نيلي ادامه ميدهد: «انتظار ما از
وزارت ارشاد اين بود كه به عنوان مدعي العموم و يك پدر دلسوز براي ناشران و
مخاطبان حوزه كتاب، علم، ادب و فرهنگ وارد شود و از دستگاههاي مسئول و
بانكهاي داراي قابليت سرمايهگذاري در حل مشكل توليد كاغذ داخلي و نيز به
طور اخص وزارت صنعت و معدن و تجارت مطالبه جدي كرده و اين موضوع را پيگيري
كنند. اين كار انجام نشده و اميدوايم دولت آينده بتواند در اين زمينه
گامهاي مؤثر و جديتري بردارد. ما هيچ اقدامي در ارتباط با توسعه
كارخانههاي توليد كاغذ داخلي انجام نداديم به خصوص كه كارخانه كارون تا
مرحله احداث و راهاندازي جلو رفته اما هنوز آغاز به كار نكرده است!»
بي دليل نيست كه كاغذ را استراتژيكترين
كالاي فرهنگي مينامند. اهميتش هنگامي براي مسئولان مسجل شد كه در عرض چند
ماه فعاليت چند نشريه متوقف، از تعداد صفحات نشريات باقي مانده كاسته يا
بخشي از اين بار سنگين با افزايش هزينه بر دوش مردم گذاشته شد. در اين
روزها در شلوغي جمعيت بيست وششمين نمايشگاه بينالمللي كتاب نيز شايد آنچه
كه كمتر به چشم بيايد، كميها و كاستيها است اما آنها كه از نزديك با
بحران كاغذ سر و كار دارند بهتر از هر كس ديگري ميدانند كه نمايشگاه امسال
زخم كمبود كاغذ را بر تن دارد و به رونق سالهاي پيش نيست. خون صنعت چاپ،
نشر و مطبوعات در اين روزها بنا به اهمال مسئولان و نهادهاي متولي در
شيشهاي است كه هر دم ممكن است با تحريمهاي جديد غرب عليه ايران بشكند و
نابود شود.