ونسان ونگوگ
ونگوگ در آخرین سال زندگی خود ـیعنی ۱۸۹۰ ـ به دكتر گاشه، روانشناسی كه پیسارو به او معرفی كرده بود، مراجعه كرد.
اولین برداشت ونگوگ از گاشه كه چهرهاش را نیز كشیدهاست، این بود كه دكتر از خود او بیمارتر است. روزبهروز فرورفتگی و افسردگی ونگوگ عمیقتر میشد. با این حال او تنها در دو ماه پایانی عمرش ۹۰ نقاشی برجای گذاشت.
وی در بیست و نهم جولای ۱۸۹۰ در سی و هفت سالگی در میان كشتزارها گلولهای در سینه خود خالی كرد و روز بعد در مهمانسرای رَوو درگذشت. ونسان آخرین احساسش را به برادر خود ـ كه قبل از مرگش بر بالین وی آمده بود ـ اینگونه بیان كرد: «غم برای همیشه باقی خواهد ماند.» شش ماه بعد تئو نیز درگذشت.
صادق هدایت
در بررسی زندگینامه هدایت به این نتیجه میرسیم كه علاوه بر دورههای افسردگی و دو بار خودكشی، او فردی بذلهگو، نكتهسنج، حساس، طنزپرداز، سرزنده، پرتحرك، بخشنده و دست و دلباز بوده است. همچنین نگارش كتابهایش به صورت یكنواخت در طول زمان انجام نشده است، بلكه در دورههایی آثار فراوانتری اعم از تالیف و ترجمه نگاشته است كه میتواند به دورههای هایپومانیا - شیدایی خفیف- مربوط باشد و در دورههایی هیچ اثری را به رشته تحریر درنیاورده است كه این نیز میتواند مربوط به دورههای افسردگی او باشد.
به نظر میرسد این نشانهها همه درخصوص تائید این فرضیه است كه صادق هدایت همچون بسیاری از نوابغ هنرمند، به اختلال دوقطبی دچار بودهاست.
ارنست همینگوی
ارنست همینگوی بیشتر عمرش سرگرم ماجراجویی بود. از زخمیشدن در ایتالیا بر اثر اصابت ۲۰۰ تكه تركش گلوله نیروهای اتریشی در خلال جنگ جهانی اول تا شركت در خط مقدم جبهههای جنگ داخلی اسپانیا یا سفرهای توریستی به حیاتوحش آفریقا تا ماهیگیری و شكار حیوانات وحشی و زندگی در كوبا. در آخر زندگی هم روزی تفنگش را برداشت و به مغزش شلیك كرد.
همینگوی در طول مدت عمرش از بیماری افسردگی رنج میبرد. ابتلا به افسردگی موجب شد در سال 1961 اقدام به خودكشی كند؛ اما موفق نشد. بعد از سه هفته رواندرمانی، سرانجام دوم جولای 1961 در خانهاش در آیداهو به زندگیاش پایان داد.
چارلز دیكنز
بیقراری دیكنز برای خلق اثر همچنان باقی بود، اما سلامت او با خواندنهای پر از شیفتگیاش، روزبهروز تحلیل میرفت. پس از سال ۱۸۶۰ (روزهایی كه« آرزوهای بزرگ» نوشته میشد)، الن ترنان، گهگاه نزد وی میماند.
نهم ژوئن ۱۸۶۵، دیكنز با سانحه قطار مواجه شد كه در مؤخره «دوست مشترك ما» به آن اشاره میكند، اما با این همه، كتابخوانیهای او و سفرهایی كه با این هدف داشت، ادامه یافت، چنانكه حدود ۱۸۶7 دیگر بار به آمریكا رفت.
او از لحاظ مالی هیچ كم نداشت، اما از نظر جسمانی و روانی سخت شكسته به نظر میرسید. بیاعتنایی او به هشدارها (فلج جزئی، ناتوانی در خواندن حروف سمت چپ و لنگی روزافزون پای چپ) تا آنجا پیش رفت كه در سال ۱۸۷۰ اقدام به یك رشته كتابخوانی جدید كرد. دیكنز در پانزدهم مارس برای آخرین بار «سرود كریسمس» را خواند و سرانجام در نهم ژوئن ۱۸۷۰، در حالیكه «ادوین درود» به پایان نرسیده بود، به طور ناگهانی از جهان چشم فرو بست.
پرنسس دایانا
دایانا اول جولای ۱۹۶۱ در شهر كوچك سندرینگهام در منطقه نورفولك در شرق انگلستان به دنیا آمد. پدرش ادوارد جان اسپنسر برای خانواده سلطنتی كار میكرد. همسر اول شاهزاده چارلز، شاهزاده ولز بود كه در سی و شش سالگی در یك حادثه رانندگی در پاریس درگذشت.
افسردگی، خودكشیهای نمایشی و زیادهخوری عصبی را به دایانا نسبت میدهند، اینكه اینها مشكلات قبل از ازدواج بوده یا بعد از آن هنوز معلوم نیست، ولی قدر مسلم آن كه او با شاهزاده چارلز مشكل داشته و در سال ۱۹۹۶ از او جدا شده است. دایانا در اواخر عمرش تصمیم به ازدواج دوباره گرفته بود. كسی كه وی میخواست با او ازدواج كند دودی الفاید نام داشت. این خبر حتی از ماجرای رابطه دوباره چارلز و كامیلا داغتر بود، زیرا اگر این ازدواج صورت میگرفت دایانا القاب سلطنتیاش را از دست میداد و دیگر عضو خانواده سلطنتی محسوب نمیشد.
لئو تولستوی
تولستوی در اوج اشتهار، مبتلا بهسرگشتگی و ناامید از بهبود وضع جامعه شد و در مرز انحطاط فكری و شكست روحی قرار گرفت. او بهعنوان عضوی از اداره كل آمار و سرشماری در مسكو در سال ۱۸۸۲ میلادی با فقر روزافزون كارگران كه در مقام مقایسه با محرومیت دهقانان از ابعاد وسیعتری برخوردار بود، آشنا شد.
با تأثیرپذیری از این واقعیت تلخ، به منظور كمكرسانی به كشاورزان و جلوگیری از مهاجرت دستهجمعی آنان به شهرها، اقدام بهایجاد تشكیلاتی نمود كه پشتیبانی از روستاییانی كه محصولاتشان در اثر حوادث و آفات طبیعی آسیب دیده بود، در دستور كار خود قرار داد.
او خود نیز با ترك سیگار و الكل و كنارهگیری از تفریحات مخصوص مانند شكار حیوانات اعلام همدردی كرد و اعتراف كرد: «چه لذایذ ظالمانهای!»
آیزاك نیوتن
آیزاك نیوتن (1727ـ1642) فیزیكدان، ریاضیدان و فیلسوف انگلیسی است. او مفهوم گرانش را توضیح داد و با تشریح قوانین حركت اجسام، علم مكانیك كلاسیك را پایهگذاری كرد.
پس از مدتی، نیوتن فیزیك را رها كرد و به پژوهش در مورد كیمیاگری (پایه شیمی امروز) پرداخت.
اما در این بین هانا، مادر او درگذشت. این مساله او را دچار افسردگی شدید كرد.
دورههای گاه به گاه این افسردگی وی را دچار اختلال دوقطبی كرد. در این اختلال فرد گاهی سرخوش و پرانرژی است وگاهی افسرده و غمگین.
جی كی رولینگ، خالق هریپاتر
جوآن جو رولینگ یا همان جی. كی. رولینگ را میشناسیم. او در سی و یكم ژوئیه 1965 به دنیا آمد. رولینگ اولین بار درسال ۱۹۹۰ هنگامی كه در انتظار یك قطار كه تأخیر داشت، بود، ایده هری پاتر و مدرسه جادوگری در ذهنش شكل گرفت. سه سال بعد وقتی از شوهر پرتغالی روزنامهنگارش جدا شد با دخترش به اسكاتلند رفت.
او درباره افسردگیاش میگوید: «آن جدایی و این مهاجرت، زمینهساز افسردگی شد كه مرا تا مرز خودكشی برد.» اما همانطور كه میدانید رولینگ خودكشی نكرد، در همان بحران روحی و مادی نوشت تا اینكه تبدیل به ثروتمندترین نویسنده زن دنیا شد.
میتوان گفت در حالی كه دنیا برایش آغوش گشوده بود رولینگ از افسردگی درآمد و در آغوش دنیا پناه گرفت. با این استقبال مجموعه هری پاتر تبدیل به یكی از معروفترین اتفاقهای فرهنگی قرن بیستم در جهان شد.
لودویگ فان بتهوون
بتهوون از سلامت كمی برخوردار بود، زمانی درد شكم شروع به آزاردادنش كرد. اما علاوه بر این مشكلات جسمی، او درگیر چند مشكل روحی نیز بود كه ناكامی در یكسری روابط عشقی از جمله آنها بود. در سال ۱۸۲۶، سلامت وی بشدت وخیم شده بود تا اینكه یك سال بعد در بیست و ششم مارس ۱۸۲۷ از دنیا رفت.
در آن زمان تصور میشد مرگش به دلیل مرض كبد بوده است، اما تحقیقات اخیر بر اساس دستهای از موهای بتهوون كه پس از مرگش باقیمانده، نشان میدهد مسمومیت سرب باعث بیماری و مرگ نابهنگام وی شده بوده است (مقدار سرب خون بتهوون صد برابر بیشتر از مقدار سرب در خون یك فرد سالم بود). احتمالا منبع این سرب از ماهیهای رودخانه آلوده دانوب و تركیبی از سرب كه برای شیرینكردن شراب استفاده میشود، بوده است.
بعید است ناشنوایی او به خاطر مسمومیت از سرب بوده باشد. برخی تحقیقات نشان میدهد اختلال در پادتنِ سیستم دفاعی بدن و دچار شدن به بیماری لوپوس منتشر عامل آن بوده است.** بهاءالدین خرمشاهی
استاد بهاءالدین خرمشاهی متولد 1324 در قزوین، نویسنده، مترجم، روزنامهنگار، طنزپرداز، فرهنگنویس، قرآنپژوه و شاعرایرانی است. فردی با این پركاری روزی افسرده بوده است و خود از گفتن آن ابایی ندارد. خرمشاهی در مقاله «نگاهی از درون» نوشته خودش به شرح بیماری اختلال افسردگی دوقطبی كه به آن مبتلا بوده، پرداخته است. امروز استاد از فعالترین و برجستهترین انسانهای زنده عرصه فرهنگ، ادب و اندیشه ایرانی است.
آگاتاكریستی
آگاتا در پانزدهم سپتامبر 1890 به دنیا آمد. «ملكه جنایت» با نام مستعار ماری وستماكوت داستانهای عاشقانه و رمانتیك نیز نوشتهاست، ولی به این سبب به او لقب ملكه جنایت دادند كه خالق۶۶ رمان جنایی ماندگار بود. او خالق شخصیتهایی چون هركول پوآرو و خانم مارپل بود.
آگاتا كریستی دردسامبر۱۹۲۶میلادی ده روز ناپدید شد. اتومبیلش در گودال و خودش در هتلی پیدا شد.
«مرگ مادرم وخیانت همسرم مرا افسرده و فراموشكار كرد»؛ او فقط همین یك جمله را گفت و این یك جمله شد سوژه فیلم «آگاتا» بعد از مرگش.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com