گروه
فرهنگی ـ سیدمجتبی نعیمی: یکی از ابهاماتی که سالهاست
در جامعه ایجاد شده و کمتر کسیست که این موضوع به گوشش نرسیده "اعلام اسامی
مجرمان بزرگ در رسانهها"ست. به عبارت دیگر، در ذهن خیلی از ما این پرسش وجود
دارد که چرا در جمهوری اسلامی اسم مفسدان اقتصادی و اداری یا همان دانه درشتها
اعلام نمیشود. مفسدانی که برخی از آنان مدیران جامعه بوده و باید در نظامی که
خودش را پیرو امام علی (ع) میداند، اسمشان روی هر در و دیواری نوشته شود و عکسشان،
در هر کوی و برزنی موجود باشد.
به گزارش بولتن نیوز، این
ابهام آنقدر بزرگ بود و تا جایی به یک نیاز اجتماعی تبدیل شد که در چندین انتخابات
گذشته بویژه در دو انتخابات گذشتهی ریاست جمهوری، به برگ برندهی نامزدهایی مبدل
گشت که خودشان را متولی اصلی این کار معرفی میکردند. زیرا این تلقی بوجود آمد که
نامزد مورد نظر، به دنبال برقراری عدالت و ریشه کن کردن فساد مالی و اقتصادی است. در
طول هشت سال گذشته نیز بارها در "شعار" و "گفتار" پیرامون
مبارزه با فساد اقتصادی و استقرار عدالت تاکید شد.
غافل
از اینکه در حکومت اسلامی، بین "مبارزهی عملی با فساد" و "کار
تبلیغاتی بر روی این عمل" تفاوت وجود دارد. اگر نگاهی به سیرهی سیاسی نبی
اکرم(ص) و امیرالمونین (ع) بیاندازیم، در خصوص مبارزه با انواع جرایم بویژه جرایم
حکومتی، متوجه میشویم که هرچقدر در نزد ایشان مبارزهی عملی با فساد اهمیت داشته
و شخصاً در این راه اهتمام میورزیدند، هیچ سندی در خصوص اعلام نام افراد مجرم در
سطح جامعهی مسلمین وجود ندارد.
به
طور مثال، در سیرهی سیاسی امام علی (ع) چند مورد وجود دارد که ایشان با کارگزارن
حکومتی خود مقابله نموده و ایشان را توبیخ یا تنبیه کردند. (توجه کنید این نمونهها
را ما از روی نامههای حکومتی دریافت کردهایم، نه از روی سخنرانیهای عمومی) اما
هیچ نمونهای وجود ندارد که ایشان، در رسانههای زمان خودشان مثل خطبههای نماز
جمعه یا سخنرانیهایشان، اسم فرد خطاکار یا شواهد جرم ایشان را برملا سازند. چه
برسد به اینکه بخواهند از این قضیه، نعوذبالله دستاویزی بسازند برای حمله به
مخالفان و یا تزریق هیجان به جامعه.
این
امر، در سیرهی حکومتی رهبر انقلاب نیز وجود دارد: «چند سال قبل از اين، بنده
دربارهى فساد اقتصادى، به رؤساى قوا نامه دادم. خب، با فساد اقتصادى مبارزه كنيد.
به زبان گفتن كه مطلب تمام نمیشود، عملاً با فساد مبارزه كنيد. هى بگوئيم مبارزه
با فساد اقتصادى. خب، كو؟ در عمل چه كار شد؟ چه كار كرديد؟» (28بهمن1391-رهبر
انقلاب در دیدار مردم آذرباییجان) و یا در جای دیگر فرمودهاند:
«به
هر كسى ممكن است يك اتهامى وارد شود. تا وقتى كه از طريق قانونى جرم ثابت نشده است
... نه در منبرهاى رسمى، نه در وسائل ارتباط جمعى، كسى حق ندارد آبروى يك مسلمانى
را ببرد ... در موارد خاصى، بله. شارع مقدس مشخصاً و معيناً خواسته است كه مردم
مجازات را ببينند، يا مجازات شونده را بشناسند. اينها موارد خاصى است، مال همه جا
نيست. بهخصوص وقتى كه در فضاى جامعه روحيهى تعميم وجود دارد.» (6تیر1390-رهبر
انقلاب در دیدار با مسئولان قوهی قضاییه)
اما
چرا؟ چرا در سیاست اسلامی، برای مانور تبلیغاتی بر روی این مسئله منع وجود دارد؟
به نظر میرسد در کلام رهبر، این قضیه به خوبی تبیین شده است:
«حتّى
بعد از اثبات جرم هم چه لزومى دارد؟ ... اگر چنانچه فرض كنيم يك نفرى جرمى هم كرده
است، اين جرم در دادگاه صالح اثبات هم شده است، اين شخص به مجازات محكوم هم شده
است - فرض كنيد رفته زندان - چه لزومى دارد ما اسم او را در روزنامهها منتشر كنيم
تا بچهى اين آدم كه دارد مدرسه میرود، ديگر رویش نشود مدرسه برود؟ ... بايد
حتماً آبروريزى بشود؟» (قبلی)
«رئيس
يك قوه به استناد يك اتهامِ ثابت نشده و مطرح نشدهاى در دادگاه، دو قوهى ديگر را
متهم كرد. اين كار بدى بود، اين كار نامناسبى بود. اينجور كارها، هم خلاف شرع است،
هم خلاف قانون است، هم خلاف اخلاق است، هم تضييع حقوق اساسى مردم است. يكى از حقوق
اساسى مهم مردم اين است كه در آرامش روانى و در امنيت روانى زندگى كنند.»
(28بهمن1391-رهبر انقلاب در دیدار مردم آذرباییجان)
دو
امر "حفظ آبروی خانوادهی مجرمان" و "حفظ آرامش و امنیت روانی
جامعه" دو نکتهایست که برای این منع وجود دارد. این یک قاعدهی منطقی و
شرعیست که جرم هر فرد، به خودش مربوط بوده و مجازاتهای آن جرم را تنها باید خود
فرد تحمل کند. هیچ دلیلی وجود ندارد که دوستان، اقوام و خانوادهی فرد مجرم به پای
گناه آن فرد بسوزند. اما از این نکته مهمتر، بهم ریختن آرامش و امنیت روانی جامعه
است.
دیگر
بر کسی پوشیده نیست که پیشرفت یک جامعه در همهی ابعاد آن، به یک مقدمهی اساسی
نیاز دارد و آن حفظ ثبات در جامعه است. هیچ جامعهای وجود نداشته که به پیشرفتهای
همه جانبه دست رسیده و این موفقیت را در بستر هیجان و احساسات کسب کرده باشد. اما
بالعکس آن، یکی از کاراترین روشهای ضربه زدن به یک جامعه، بهم زدن امنیت روانی آن
است. مثال دم دستیاش، همین بحران روانی موجود در بازار و اقتصاد ایران در چند ماه
گذشتهاش است.
همگی
به خوبی به یاد داریم که چطور با ایجاد جوی همراه با ترس از آیندهی اقتصادی،
مردم را به سمت احتکار سوق میدادند. تا جایی که با گران شدن کالاها، بجای اینکه
مردم به آنها بیمیل شوند، برعکس به آن کالاها مشتاقتر شده و حتی کار به احتکار
طلا و دلار هم کشید. قطعاً یکی از اصلیترین دلایل بروز این رفتارها، بهم خوردن
آرامش روانی جامعه بود.
در
نتیجه، لازم است همهی ما این باور بیاساس را دور بریزیم که طبق آن، فکر میکنیم
دولتی اسلامیست که هر روز یک لیست بلند بالا از مجرمان را در رادیو تلویزیون
اعلام کند. قطعاً مبارزه با فساد اقتصادی و اداری، در جوی همراه با آرامش انجام
خواهد شد و بالعکس آن، هرچه با این مسئله به طور تبلیغی برخورد شود، امکان عملی
کردن برخورد با مفسدان پایین میآید و کار برای دیگرانی که میخواهند این راه را
ادامه دهند نیز سختتر میشود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com