به گزارش بولتن نیوز به نقل از بانی فیلم، يكي از انتقادهايي كه نشريات ورزشي در سالهاي نه چندان دور مطرح ميكردند حضور گسترده نفرات هيأت همراه با ورزشكاران به رقابتهاي مهمي چون المپيك يا بازيهاي آسيايي بود.
مثلاً
يك تنيسور يا شناگر به همراه رييس، دبير و يكي دو كارمند فدراسيون تنيس عازم رقابتهاي
بازيهاي آسيايي المپيك ميشدند و يا يك ورزشكار با 4 الي 5 همراه به المپيك ميرفتند
و تنيسور يا شناگر محترم نيز همان روز اول رقابتها حذف و به جرگه توريستها ميپيوست!
سوالي كه مجلات دو قلوي ورزشي در دهه 60 زياد مطرح ميكردند و پاسخي هم نميشنيدند
اين بود كه چرا بايد يك ورزشكار كه شانسي هم براي موفقيت ندارد با هيأت همراه
اعزام شود و دستاورد حضور مسؤولان فدراسيونهاي ورزشي در آوردگاههاي مهمي چون
المپيك چيست؟
حالا
چند سالي است كه اتفاق مشابهي در حوزه سينما رخ ميدهد. يعني همزمان با كمرنگ شدن
ستاره بخت و اقبال فيلمهاي ايراني در جشنواره معتبر جهاني، ميزان علاقهمندي
مديران بلند پايه و مياني سينمايي براي شركت در اين جشنوارهها، هر سال بيشتر و
بيشتر ميشود. به طوري كه امسال سينماي ايران تنها يك نماينده رسمي در جشنواره
برلين دارد و براي شركت در بازار فيلم مديران و كارمنداني از نهادهاي دولتي شال و
كلاه كرده و مسافر برلين شدهاند. انيميشن «روباهي كه به دنبال صدا رفت» ساخته
فاطمه گودرزي كه در بخش خارج از مسابقه پذيرفته شده تنها نماينده رسمي سينماي
ايران در شصتوسومين جشنواره برلين است. البته فيلم بلند سينمايي «پرده بسته»
ساخته جعفر پناهي و كامبوزيا پرتوي هم در بخش مسابقه پذيرفته شده كه از ديدگاه رسمي
نماينده سينماي ايران محسوب نميشود. در حال حاضر كامبوزيا پرتويي به عنوان يكي از
سازندگان فيلم «پرده بسته» در برلين به سر ميبرد. جشنواره برلين در يك دهه اخير
توجه خاصي به سينماي ايران داشته است. جشنوارهاي كه در سالهاي پس از انقلاب با
اهداي ديپلم افتخار جايزه ويژه هيأت داوران به فيلم «دندان مار» ساخته مسعود
كيميايي در ابتداي دهه 90 ميلادي توجه به سينماي نوين ايران را آغاز كرد و اين
توجه در اولين دهه هزاره سوم به اوج خود رسيد. به طوري كه سينماي ايران چند بار
خرس نقرهاي در رشتههاي كارگرداني و بازيگري گرفت و 2 سال پيش اصغر فرهادي با
«جدايي نادر از سيمين» براي اولين بار خرس طلايي برلين را براي سينماي ايران به
ارمغان آورد.
چيزي
كه مشهود به نظر ميرسد كم رنگ شدن حضور بينالمللي سينماي ايران در يك سال اخير
است.
البته
اگر ملاك شركت و درخشش در جشنوارههاي درجه دوم و سوم خارجي باشد سينماي ايران
هنوز هم در فستيوالهاي بينالمللي ميدرخشد ولي اگر ملاك را حضور در جشنوارههاي
رده Aدنيا بدانيم، در غيبت تك ستارهاي
به نام اصغر فرهادي، سينماي ايران وضعيت جالب توجهي در دنيا ندارد.
فيلمساز
را جشنوارههاي خارجي خراب ميكند!
پرويز
نوري منتقد سينما در گفت و گو با «باني فيلم» گفت: انگار تب جايزههاي جهاني بعد
از اهداي جايزه گلدن گلاب و اسكار به «جدايي نادر از سيمين» فروكش كرده است. در
سالي كه گذشت كمتر فيلم ايراني توانست در جشنوارههاي خارجي حضور پيدا كند و
همچنين تقريبا نظر هيچ منتقدي را هم به خود جلب نكرد. حتي سردمدار نهضت جشنوارهها،
عباس كيارستمي هم كه به نظر ميرسيد ميتواند با «مثل يك عاشق» خود در كن سر و صدا
به پا كند، خاموش بر جا ماند.
وي در
ادامه افزود: به نظر ميرسد خارجيها ديگر خواهان فيلمهايي از آن نوع نيستند و
ديگر از چنين سبكهايي استقبال نميكنند. به نظرم اولا نبايد مرعوب جايزه شد و
دوما فيلمي كه در جشنواره خارجي تشويق شد و جايزه گرفت، الزاما فيلم مهم و بينقصي
نيست. آنچه ميخواهيم بگوييم اين است كه شايد دليل اصلي اين حضور كمرنگ سينماي ما
شرايط خاص آن جشنوارهها باشد و توجه به زد و بندهاي سياسي و ارضاي سليقه و پسند و
طرز فكر آنها. همچنين آنچه در تم فيلمهاي مورد نظر جشنوارهها دائم تكرار ميشود.
آن حس نارضايتي نسبت به شرايط جوامع امروز است كه پسند جشنوارههاي خارجي ميافتد
و به خصوص اگر فيلمساز در كشور خودش دچار سانسور و توقيف شده باشد.
نوري
در خاتمه افزود: شايد حق با آن منتقدي باشد كه روزي گفت اين جشنوارهها هستند كه فيلمسازها
را خراب كردند و اگر خوب بنگريم ميبينيم همين جشنوارهها بودند كه كيارستمي را از
«خانه دوست كجاست» به «مثل يك عاشق» رساندند.
اتكا
به غناي فرهنگ ايراني، نياز فيلمهاي جشنواره خارجي
طهماسب
صلحجو نيز در گفت و گو با «باني فيلم» گفت: در ابتدا بايد بگويم مديريت ارشاد از
همان وقتي كه بر سر كار آمد علنأ اعلام كرد جلوي فرستادن فيلمها به عرصههاي بينالمللي
را ميگيرد و اجازه نميدهد هر فيلمي به آن مجامع راه پيدا كند و فكر ميكنم علت
اصلي اينكه در چند سال اخير حضور نمايندگان كشور ما كم شده است، همين باشد. همينكه
حضور فيلمها در جشنوارههاي خارجي منوط به كسب مجوز ارشاد باشد، خود به تنهايي يك
عامل مهم حركت كند سينماي ايران در بازار جهاني به حساب ميآيد.
وي
درباره اينكه چرا با توجه به حضور كمرنگ آثار ايراني در جشنوارههاي خارجي سالهاي
اخير، همچنان علاقه افرادي از سازمانهاي دولتي به حضور در آن كشورها مشاهده ميشود،
گفت: به نظرم اين سؤال را بايد از خود آنها پرسيد كه در اين سفرها چند فيلم را با
خود ميبريد؟ فكر نميكنم كسي جز خودشان بتواند يك جواب منطقي براي اين موضوع پيدا
كند.
وي در
پايان خاطرنشان ساخت: بايد توجه داشت كه سينماي دنيا، سينماي ما را به خاطر نزديك
بودن به يك زبان جهاني نيست كه ميپسندد. به نظرم آن جشنوارهها در همين ساختار
بياني فعلي سينماي ما، تازههايي ميبينند كه شايد براي خود آنها نو باشد. سينماي
ما زماني ميتواند جايگاه خود را در جهان ممتاز كند كه به يك بيان تازه دست پيدا
كند و با اتكا به غناي فرهنگ ملي خودش وارد فرهنگ جهان شود. اگر قرار باشد ما
فيلمي بسازيم كه شبيه به آثار اروپايي و هاليوودي باشد، كار تازهاي انجام ندادهايم
و گمان نميكنم براي خارجيها هم جذابيتي داشته باشد. آنها به دنبال فيلمهايي
هستند كه بيشتر هويت ملي و محلي و بومي داشته باشد.
شرايط
سياسي ايران، دخيل در وضعيت سينماي آن در جهان
احمد
طالبي نژاد چگونگي وضعيت حضور آثار ايراني در جشنوارههاي خارجي را اين گونه تحليل
كرد: مشكلات زيادي هست كه حضور فيلمهاي ايراني را در عرصههاي خارجي كمرنگ ميكند.
از مشكلات زبان ساختاري گرفته تا مسائل فرهنگي و سياسي. آنچه مسلم است اين است كه
بايد اول فيلم خوب توليد شود و بعد روي آن به عنوان نماينده سينماي ايران حساب كرد
و بتوان از ميان آثار موجود دست به انتخاب زد.
وي
درباره علت حضور كمرمق فيلمهاي ايراني در جشنوارههاي خارجي اخير به باني فيلم
گفت: به هر حال فراموش نكنيم كه دوران طلايي حضور سينماي ايران در جشنوارههاي
خارجي از اواخر دهه 60 شروع شد و تا اوايل دهه 80 ادامه داشت. از آن زمان به بعد
جشنوارههاي خارجي با ترديد به فيلمهاي ايراني نگاه ميكنند و بيشتر در جست و جوي
فيلمهايي هستند كه به ديدگاههاي آنان نزديك باشد. من اين موضوع نزديك بودن
ديدگاههاي ما و آنها را به عنوان يك نكته منفي مطرح نميكنم و بايد در نظر داشت
كه هر جشنوارهاي نگاه و سياست و رويكرد خود را دارد و همانطور كه ما هم در
جشنوارههاي خودمان براي پذيرش آثار خارجي محدوديتهايي داريم، جشنوارههاي خارجي
هم چارچوبهاي خاص خودشان را دارند. در واقع هر كشوري براي شركت دادن فيلمها در
جشنواره خودش، به اهداف خود و انطباق آثار با آنها توجه ميكند. پس بايد به آنها
هم اين حق را بدهيم كه براي خود قوانيني را لحاظ كنند، اما مديران جشنوارهها هميشه
براي اعتبار دادن به كار خودشان به دنبال كشف تازهها هستند و حتي موارد غيرمتعارف
را بيشتر ميپسندند. براي مثال در سالهاي گذشته، فيلمهاي «آواز گنجشكها» و
«درباره الي» و همچنين فيلم آخر فرهادي به جشنواره برلين يا هر جشنواره ديگري راه
پيدا ميكند و بايد دانست كه همه آنها نكات كنجكاويبرانگيزي دارند كه براي آنان
جالب است. مديران و تماشاگران اين جشنوارهها دلشان ميخواهد بدانند در ايران
امروز چه ميگذرد و خسته شدهاند از فيلمهايي كه در آن يك بچهاي به دنبال چيزي
ميگردد. ديگر فيلمهايي كه تكيه بر فقر و تنگدستي مردم ايران دارند و به نوعي با
سياهنمايي همراهند، جذاب نيستند و برخلاف تفكر مديران سينمايي ديگر كسي براي
اينگونه آثار سر و دست نميشكند. جشنوارههاي خارجي بيشتر در پي اين هستند كه از
فيلمهاي ايراني از آنچه در اين كشور ميگذرد، سر در بياورند.
به
همين دليل اگر چنين موضوعاتي در فيلمهاي ارائه شده ما براي آنان روشن نشود، آن را
نميپذيرند. البته به نظرم بهتر است مقوله فيلم آقاي پناهي را كنار بگذاريم و فكر
ميكنم ماجراي آن فيلم سياسي است. البته من اين فيلم را نديدهام، اما به نظرم اين
فرد به عنوان يك پديده مهم براي جشنوارهها،
حتي
اگر يك فيلم خانوادگي از مسافرتي كه داشته است بسازد نيز آنها استقبال ميكنند و
اين را نبايد به حساب كل سينماي ايران گذاشت.
وي در
ادامه توضيح داد: در اوايل دهه اخير فيلمهاي خوبي ساخته ميشد و الان كمتر ساخته
ميشود. الان سطح سليقه به قدري پايين آمده است كه فيلمهاي نازل هم خوب به نظر ميرسند
و اين در حالي است كه آنها همچنان نگاه و سليقه خود را دارا هستند.
طالبينژاد
در خاتمه گفت: نبايد فراموش كرد كه ايران در حال حاضر به لحاظ سياسي در شرايط خاصي
قرار دارد و مديران جشنوارههاي سياسي هم درست مثل مديران خودمان نميتوانند بر
خلاف سياستهاي داخلي كشورشان كاري انجام دهند. براي مثال اروپاييان نسبت به
فعاليتهاي هستهاي ايران حساس هستند و نميتوان انتظار داشت اين حساسيت را كنار
بگذارند و صرفاً به فيلمهاي ما بچسبند. البته در اوايل دهه هم فيلمساز اجازه داشت
به عرصههاي اجتماعي نزديكتر باشد و البته همان فيلمسازها در چند سال اخير ديگر
به كيفيت سابق كار نميكنند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com