كاش «خانم وزير» زودتر ميرفت!
هرچند با توجه به تلاشهاي دكتر مرضيه وحيددستجردي در دوران زعامت نزديك به چهارسالهاش بر وزارت بهداشت، اين آرزو به احتمال زياد «غيرمنصفانه» است اما با اتفاقات خوشي كه بعد از بركناري خانم وزير در حال رخ دادن است، به خودمان اين اجازه را داديم كه با جسارت تمام آرزو كنيم «كاش خانم وزير زودتر از اينها رفته بود!»
چرا؟
چرايياش را بايد از كس ديگري پرسيد! اما دو اتفاق خوش را اينجا نقل
ميكنم و به گمانم، شما هم بعد از خواندن آن، با ما هم عقيده بشويد.
يك:
تا وقتي خانم وزير بود، هر چند روز يكبار، مديران وزارت بهداشت از توقف
داروها پشت دروازههاي گمرك انتقاد ميكردند و خواستار ترخيص داروها و
تخصيص اعتبار لازم براي اين كار بودند. بيماران نيازمند به اين داروها هم
بال بال ميزدند و عذاب ميكشيدند و دست به دعا برداشته بودند! اما چند روز
بعد از رفتن خانم وزير، محمد عبدهزاده، مديركل دفتر ارزيابي و نظارت بر
دارو و مواد مخدر سازمان غذا و دارو اعلام كرد: «با تمهيداتي كه دولت
انديشيده است در حال حاضر هيچ مشكلي با بحث ترخيص دارو از گمركات نداريم و
اين داروها كه داروهاي بيماران خاص نيز جزو آن است به طور مرتب و روزانه در
حال ترخيص هستند. ارتباط سازمان غذا و دارو با گمرك در خصوص ترخيص اين
داروها به گونهاي است كه اگر دارويي را لازم داشته باشيم حتي با يك تلفن
هم آن را ترخيص ميكنند!» ما هم بعد از شنيدن اين خبر احتمال داديم كه در
زمان وزارت خانم وزير، احتمالاً يا خط تلفن خراب بوده يا گوشي تلفن! شايد
هم گوشي را قفل كرده بودند تا نشود تماس گرفت! به هر حال، به محض آمدن دكتر
حسن طريقت منفرد، با يك تماس، گمرك يقه داروها را رها كرد!
دو: تا
زماني كه خانم وزير- بخوانيد وزير سابق- سكاندار سلامت بود، اعتبارات لازم
براي پزشك خانواده تأمين نميشد. خانم وزير هم مدام گلايه ميكرد و هشدار
ميداد كه اگر بودجهاي نباشد، طرح پزشك خانواده را نميتوان اجرا كرد. اين
در حالي بود كه مأموريت اصلي وزارت بهداشت در دو سال پاياني دولت دهم،
اجراي پزشك خانواده بود و نمايندگان مجلس هم همدلي خوبي با اين طرح داشتند و
برايش رديف بودجهاي هم تعريف كردند اما پرداخت بودجه از سوي... (گفتهاند
نگوييم!) به فاز «شل كن- سفت كن» افتاد! ولي چند روز بعد از رفتن خانم
وزير، جيبهاي پزشك خانواده هم پر از پول شد! سيدعبدالله عمادي، معاون رفاه
اجتماعي وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعي در اين باره اعلام كرد:
«رئيسجمهور دستور اختصاص اعتبار به برنامه پزشك خانواده داده است.
رئيسجمهور براي اجراي برنامه پزشك خانواده عزم جدي دارد. براي ادامه اجراي
پزشك خانواده در انتظار ابلاغ سياستهاي وزارت بهداشت هستيم.» به هر حال،
هرچند جاي شگفتي بسيار دارد كه قدم نورسيده سرپرست جديد وزارت بهداشت تا
اين حد سبك است، اما جاي خرسندي بسيار دارد كه اخبار اميدواركنندهاي از
تلاش براي اوضاع نابسامان دارو و درمان به گوش ميرسد. البته هنوز
نتوانستهايم جواب اين سؤال را پيدا كنيم كه «قدم رفتن» وزير سابق سبك بود
كه رفت، يا «قدم آمدن» سرپرست جديد سبك بود كه آمد؟! البته به حال ما كه
فرقي نميكند! مهم حل مشكلات است!
هزینه بین تهران تا استانبول با هواپیما کمتر است . اورزانس تهران هم مریض را از منزل خارج وتحویل تاکسی یا آژانس می دهند.میگویند اگر مریضتان قلبی است با آژانس ببرید ما می بریم همین یکجا ،شما فکر کنید سکته کردید آمبولانس شما را ببرد یک بیمارستان زنان بیمارستان هم یک دکتر کلیشه ای زنان داشته باشند آمبولانس هم که وجود ندارد یعنی اینکه اورژانس تهران مریض را میبرد تا یا در یک مکان نامناسب بمیرد یا تن هزینه چند برابر بدهد. بین خودمان باشد این همه اپراتور وبیسیم نمی تواند هماهنگیهای لازم را انجام دهد با بلد نیستند .