اولين جرياني كه بايد آن را در مساله كشف حجاب در ايران به عنوان يك جريان بسيار مهم شناخت، روشنفكري سكولار و غربگرا در ايران است. اين طيف روشنفكري بشدت بهدنبال ترجمه چهرهاي غربي از ايران بوده است.
مطالعه و خوانش نوشتههاي نويسندگاني چون ميرزافتحعلي آخوندزاده، ميرزاملكمخان، تقيزاده و فروغي در اين خصوص و بقيه روشنفكران دوره اخير آشكار ميسازد كه يكي از حوزههاي مورد توجه آنها موضوع حجاب و پوشش زنان بوده است
آنان از حجاب زنان ايراني به عنوان خيمه سياه متحرك و مايع كدورت ذهن و روح و روان ياد ميكردند؛ ضمن آنكه به استناد به فرم جديد پوشش جديد زن در اروپا مدل لباس و پوشش زن بيحجاب در غرب را مايه آرامش و نشاطانگيزي و همچنين افزايش قدرت كار در بين مردمان اروپايي تلقي ميكردند بنابراين يكي از جديترين محورهاي بحث كشف حجاب، تبارشناسي روشنفكران غرب گرا در مساله كشف حجاب است.
نقش روشنفكران در اين حوزه تاكنون در ايران ناشكافته مانده است. تصويب قوانين در مجالس سوم و چهارم كه در اختيار حزب اجتماعيون عاميون به رهبري تقيزاده بود در زير قانون متحدالشكل كردن لباسها از جمله اقداماتي است كه قبل از رضاخان توسط اين طيف از روشفنكري زمينهساز اجراي فرمان كشف حجاب شد.
جريان دوم مهم ضدحجاب در ايران را ميتوان جريان بابيه و به تبع آن بهاييت دانست. بابيه بهعنوان مسلكي كه از تفكر مكتب شيخي در ايران منشعب شد و فاقد پايههاي تمسك عبادي و پيوستگيهاي عميق فقهي و دلبستگيهاي اخلاقي در ايران بود بهخاطر آنكه بتواند در سطح جامعه ايران رشد و گسترش پيدا كند راه تساهل و لااباليگري را در ايران در پيش گرفتند اين مساله ويژگي اكثر فرقههايي است كه در طول تاريخ در كنار مذاهب شكل گرفتند همچنان كه مانويت و مزدكيها در كنار مذهب زرتشتي، باني ادبيات تساهل بودند چه اينكه حتي فرقهاي مانند جريان زيديه براي گسترش تمايل طيفهاي مختلف آن فرقه، آنها نيز مروج نوعي تساهل در اعتقادات بودند. فرقه اسماعيليه هم مروج تساهل در عقايد بودند.
اين مساله در تبارشناسي اكثر فرقهها قابل مشاهده و مطالعه است چرا كه هر فرقهاي بهدنبال جذب حداكثري نيروهاي مختلف براي فرقه خود است و فرقه ضاله بهاييت در اين مسير بيشترين استفاده را از موضوعات مختلف برده است.
از ادعاي شباهت به پيامبر، فتح و تقسيم سرزمينها، واگذاري فرماندهيها به افراد نامعلوم، وعدههاي آخرالزماني شبيه بعضي از پيشبينيهاي دوره آخر زمان گرفته تا طرح آزادي روابط جنسي و سلوك آزاد در مناسبات اخلاقي.
به همين خاطر شاهد اين هستيم كه مشهورترين زن فرقه بابيه، قرهالعين اولين و جدي ترين زن مكشوفه در تاريخ ايران است و يكي از ابزارهاي جلب و جذب اين نيرو در طول تاريخ اين فرقه مساله تساهل در روابط جنسي بوده است.
اين تساهلگرايي براي صاحبان اين فرقه فرصتهاي بسيار زيادي ايجاد ميكرد بنابراين بازشناسي تاثيرگذاري ايجاد تمايل بين طوايف خاصي از مردم ازجمله كساني كه اميال شهواني مساله اصلي زندگي آنهاست تمايل آنها را به اين سبك و سياق از اعتقادات دامن ميزند. بنابراين در مساله كشف حجاب ادبيات مربوط به بهاييت بايد از اين حيث مورد توجه قرار گيرد.
هفدهم دي اصليترين حفره وقوع اين فاجعه در تاريخ ايران بوده است لذا براي بحث كشف حجاب در ايران نياز به بحث مبسوط تبارشناسي جريانهاي معطوف به آن هستيم كه مجال بيشتري را ميطلبد و خود در اندازه كتب و رسالات مختلف علمي قابل توجه است.
کشف حجاب در کلام امام خمینی(ره)
«از جمله چیز هائی که در زمان رضاخان به تبع آتاترک انجام گرفت،یکی اتحاد شکل بود و یکی کشف حجاب .آن وقت این اتحاد شکل و این کشف حجاب را در بوق و سرنا ،بلند گوهای آنهاچه تعریف هائی کردند ،چه مداحی هائی کردند! از آخوند که مخالف با این مسائل بود چه تکذیب هائی کردند،چه شعر هائی گفتند!شاید برخی از شعر هایش را شنیده باشید. چه شعر های هجوی می گفتند و گفتنی نیست .
بعد دیدیم که قضیه کشف حجاب قضیه ای نبود که این ها بخواهند برای خانم ها خدمت بکنند این ها می خواستند که این طبقه و این قشر را هم با زور آزمائی و فشار نابود بکنند.(صحیفه نور ج.6 ص.182)»
«امروز هفدهم دی است من یادم هست (هر کس سنش به سن ماهاست یادش هست) که هفده دی چه شرارتی کرد این آدم !چه قدر به این ملت فشار آورد،چه اختناقی ایجاد کرد،چه محرماتی را هتک کرد، چه قدر سقط جنین شد در هفده دی ،چه قدر ماموران و دژخیمان به مردم تعدی کردند و به زن ها تجاوز کردند و زن ها را از توی خانه ها بیرون کشیدند .
این مال پدرش که من نمیتوانم شرحش را بدهم . آن کارهائی که کرده است نمی شود شرحش داد . این در آن عالم معلوم می شود ،این عالم نمی توانیم ما بفهمیم ،نمی توانیم بفهیم چه جانوری بود. (صحیفه نور ج.4 ص.153)»
«در رژيم طاغوتي پهلوي، آن ظلمي که به بانوان محترم ايران شد، به مردها آن ظلم نشد .بانواني که مقيد بودند به اينکه بر طبق اسلام عمل کنند و موافق آنچه که اسلام امر کرده است، خودشان را قرار بدهند، درآن رژيم، در زمان رضا شاه، به وضعي و در زمان محمد رضا به وضع ديگر. زمان رضا شاه که من يادم است وخوب است که شماها يادتان نيست، آنچه بربانوان گذشت ،قابل توصيف نيست. آن ظلمي که بر اين قشر از ملت درآن دوران گذشت،نمي توان بيان کرد.آن فشاري که بر اينها وارد شد و آن مصيبت ها که اينها تحمل کردند، در نهان آن شاه فاسد، نمي شود گفت که چه اندازه بود.
«در زمان محمدرضا، آن عصر وآن وضع، تبديل شد به يک وضع ديگري که عمق جنايت، زيادتر بوده از زمان او. او با قلدري و فشار و زدن و گرفتن و چادر پاره کردن ودست به گيس هاي زن ها گرفتن وکشاندن، گذراند و اين اساساً برخلاف عفت زن ها عمل کرد؛ يعني برخلاف همه چيز ايران؛ يکي اش هم زن هاي ايران بودند که اينها با يک وضع خاصي و با يک توطئه خاصي اينها را مي خواستند که به فساد بکشند وعفت را از جامعه ما بردارند و الحمدالله بانوان ايران مقاومت کردند و جز يک دسته اي که جزو دار ودسته خود آنها بودند وغرب زده بودند و با رژيم اومناسب بودند، سايرخواهرها مقاومت کردند.»
بنابر اين اسلام در ايران زنده شد. آن خدمتي را که به بانوان کرده است وخواهد کرد، ارزشش به اندازه اي است که نمي توانيم توصيف کنيم.اگر نبود اين انقلاب و نبود اين تغيير وتحولي که در ايران واقع شده بود، بعد از چند سال ديگر اثري از اخلاق اسلامي درايران نبود»
«حجاب زن و وجود يک محدوديت در رابطه زن ومرد، حکم قرآني است؛ مربوط به چند خبر واحد و حديث نيست که بشود خدشه اي درآن واردکرد. وقتي قرآن قرارشد پياده بشود، بايد حجاب رعايت بشود.حالا درست است که در سطح دنياي اسلام يک کساني که گاهي حرفي را زدند وشعاري دادند، درکشور خودمان هم بوده اند کساني که يک چيزي را گفته اند از روي بي توجهي که هم مي خواهند مسلمان باشند وهم مي خواهند يک حکم صريح وروشن قرآن را زير پا بگذارند. فکر چنين چيزي ممکن است؟ حکم قرآن بايد عمل شود.»
«امام در مورد وضعیت زنان قبل از پیروزی انقلاب می فرمایند: مع الاسف زن در دو مرحله مظلوم بوده است یکی در جاهلیت؛ در جاهلیت زن مظلوم بود و اسلام منت گذاشت بر انسان، زن را از آن مظلومیتی که در جاهلیت داشت بیرون کشید مرحله جاهلیت مرحله ای بود که زن را مثل حیوانات بلکه پایین تر از آن محسوب می کردند. اسلام زن را از آن لجنزار بیرون کشیدم
زن را از آن مقام شرافت و عزت که داشت، پایین کشیدند در یک موقع دیگر در ایران ما زن مظلوم شد و آن دوره شاه سابق و شاه لاحق بود با اسم این که زن را می خواهند آزاد کنند ظلم کردند به زن، زن را از آن مقام شرافت وعزت که داشت پایین کشیدند. زن را از آن مقام معنویت که داشت شیء کردند به اسم آزادی، ...، آزادی را از زن و مرد سلب کردند.
....زن را از آن مقام شرافت و عزت که داشت، پایین کشیدند... درصورتی که زن انسان است؛ آن هم یک انسان بزرگ. زن مربی جامعه است. سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن است. زن با تربیت صحیح خودش انسان درست میکند. مبدأ همه سعادتها از دامن زن بلند میشود و مع الاسف زن را به صورت یک لُعبه در آوردند این پدر و پسر... آن قدر جنایات که به زن کردند، به مردان نکردند.»
صحیفه نور, ج6, ص185.
«ما مى دانيم كه اين سخنان براى كسانى كه با خيانتكارى وشهوت پرستى و نواز و رقص و هزار جور مظاهر فسق و بى عفتى بارآمدند، خيلى گران است. البته كه تمدن و تعالى مملكت را به لخت شدن زنها در خيابانها مى دانند و به گفته بى خردانه خودشان باكشف حجاب نصف جمعيت مملكت كارگر مى شود.
(لكن چه كارى همه مى دانيد و مى دانيم) حاضر نيستند مملكت با طرز معقولانه و درزير قانون خدا و عقل اداره شود. آنهايى كه اين قدر قوه تميزندارند كه كلاه لكنى را كه پس مانده درندگان اروپاست، ترقى كشور مى دانند با آنها ما حرف نداريم... آن روز كه كلاه پهلوى سرآنها گذاشتند همه مى گفتند: مملكت بايد يك شعار ملى داشته باشد.»
کشف حجاب در کلام رهبر معظم انقلاب اسلامی«يكى از همين فعاليتهاى فاجعهآميز، قضاياى هفدهم دى بود كه در زمان رضاشاه اتفاق افتاد. طبق نقشهى دشمنان اسلام و ايران، به كمك روشنفكران آن روزِ متصل به دربار پهلوى، تصميم گرفتند كه زن ايرانى را از دائرهى عفاف و حجاب خود بيرون كنند و اين نيروى عظيم ايمانى را كه به بركت عفاف، زن همواره در جوامع مسلمان وجود داشته است، نابود كنند و بر باد بدهند.»
«يكى از جنايات بزرگ رژيم طاغوت، همين مسئلهى هفده دى هست. كشف حجاب، از بين بردن آن حائل و فاصلهاى كه در اسلام ميان دو جنس قرار داده شده است - كه اين براى سلامت زن و سلامت مرد است؛ براى سلامت جامعه است - تا همان بلائى كه بر سر زن در جوامع غربى آمد، بر سر زن مسلمان ايرانى بياورند. اين اقدام را با چماق، رضاخان در داخل كشور انجام داد.»
۱۳۸۶/۱۰/۱۹
«حكومت پهلوى آمد اين را برنامه ريزى كرد تا با سرعت بيشترى اين كار انجام بگيرد. به آن مقدارى كه در دوره ى قاجار بود، قانع نبودند. پهلوى را براى اين سرِ كار آوردند؛ چند تا روشنفكرِ دست نشانده ى مورد اعتماد خودشان از ايرانيهاى تحت تأثير غرب را هم به عنوان عناصر فرهنگى، دور و برِ آن گذاشتند تا همين كار را بكنند. مسئله ى كشف حجاب، مسئله ى تغيير لباس و مسئله ى حذف كردن نشانه هاى ايرانىِ اسم: ميرزا، سيد، خان، آقا، دادن امتيازات فراوان در زمينه هاى نفت و آوردن مستشارهاى خارجى - كه روز به روز هم بيشتر شد - از اين قبيل است.»
۱۳۸۵/۰۸/۱۸
«يك روز به جامعهى ما اينجور تفهيم كرده بودند كه راه پيشرفت اين است كه ما از غربىها تقليد كنيم؛ آن هم نه تقليد در دانشآموزى و دانشاندوزى، تقليد در ظواهر؛ زنهايمان بىحجاب بشوند؛ مردهايمان كلاه فلان جور و لباس فلان جور بپوشند. ميدانيد در كشور ما، دورهاى بر مردم ما گذشت كه گذاشتنِ يك كلاه مخصوص به نام كلاهْ پهلوى اجبارى شد و اگر كسى اين كلاه را بر سر نميگذاشت، مجرم شمرده ميشد!»
«آن روزى هم كه به اصطلاح موج مدرنيته را وارد اين منطقه كردند، در واقع بايد گفت فاضلابهاى مدرنيته را به اين منطقه فرستادند! علم و ابتكار و اختراعات جديد و پيشرفت فكرى و دانشگاههاى پيشرو را كه به كشورهاى الجزاير و مصر و عراق و بقيه مناطق تحت استعمار نياوردند. اوّل چيزى كه آوردند، ابتذال فرهنگى، كشف حجاب و كالاهاى مصرفى پسمانده بود؛»
۱۳۸۰/۰۸/۱۲
«پس در هر جامعهيى، راه مبارزهى ساده و آسان با اديان اين است كه راه عنانگسيختگى و مهارگسيختگى شهوات را باز كنند. در ايران، اين كار را شروع كردند. يكى از راههايش - كه جزو مهمترين كارها بود - كشف حجاب بود. يكى ديگر از راههايش، رواج ميخوارگى بود كه اين كار را انجام دادند. كار ديگر اين بود كه رابطهى محدود زن و مرد را بشكنند. اين، جزو كارهاى تجربهشده است. وسايل جديد علمى و پيشرفتهاى تمدن - مثل سينما و راديو و تلويزيون و امثال اينها - نيز به آنها اين امكان را مىداد كه با خيال راحت اين كارها را در جامعه انجام بدهند. اين، غير از مقولهى علم و سواد و فكريات و ذهنيات بود.»
۱۳۶۹/۰۹/۲۸